کربلا و عبور از دوگانگیِ «زندگی» و «مقاومت»
جلسه دوازدهم
باسمه تعالی
«السَّلاَمُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ....وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلاَلَةِ»
1- معجزۀ زیارت و عزاداری برای امام حسین(ع): نظر مبارک حضرت اباعبداللّهu موجب شد تا زهیر افلاکی شود و عزاداری برای آن حضرت نیز موجب جلب نظر مبارک آن حضرت خواهد بود. در بستر عزاداری برای حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» عنایت ربوبی از طریق قلب مبارک حضرت سیدالشهداءu به عزاداران خواهد رسید، از آن جهت که در مسیر نظر به حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» و زیارت آن حضرت، از نزدیک و دور، نحوهای اتحاد روحانی با حضرت برای انسان پیش میآید و انسان از آن طریق در افق وجودی ایمانِ آن حضرت قرار میگیرد و با نظرِ قلبی و حُبّی به امام حسینu که حضرت با نهضت خود شرایط آن را فراهم کردهاند، در فضایی قرار میگیریم که به رسول الله«صلواتاللهعلیهوآله» از آن خبر دادند و فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ أَعْمَالِكُمْ وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُم»؛(بحار الأنوار، ج 67، ص 248) خداوند به ظاهر شما و به اعمال شما نمىنگرد، لكن به قلب شما مىنگرد. با توجه به این امر در همان فضایی که حضرت حق به امام نظر میکنند، ما نیز خود را در آن منظر احساس میکنیم و این است معجزۀ زیارت و عزاداری و خدمتگذاری برای امام حسین«علیهالسلام» و سایر شهداء. تا آنجایی که در زیارت جامعه میخوانیم: «یا وليَّي اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُنُوباً لا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلاّ رِضَاكُم». ای ولیّ خدا؛ بین ما و بین خداوند گناهانی است که برطرف نمیشود، مگر با رضای شما. رضای امام معصوم از ما در راستای جستجوی مراتب عالیۀ انسانیمان میباشد و اینکه خود را در شخصیت امام معصوم و افق شخصیت ائمه«علیهمالسلام» قرار دهیم و این با عزاداری و زیارت امام حسین«علیهالسلام» و خدمتگذاری برای آن حضرت پیش میآید، حضوری که انسان از موانعی که گناهان پیش آوردهاند، رها میشود.
2- کربلا و ظهور بصیرت تاریخی: میتوان به این نکته فکر کرد که حقیقتاً اگر شهادت امام حسینu در فرهنگ بشر نبود همۀ راهها گم میشد و در همین رابطه در بستر عزاداری برای امام حسینu و اشک و گریه است که بصیرت تاریخی و اجتماعی برای شیعیان ظهور میکند و در همان راستا مردم مواظب خواهند بود نظام اسلامی گرفتار استحالۀ فرهنگی نگردد، تا آن نظام بتواند نمونهای باشد برای بشر جدید، بشری که نگران بحران هویت است. زیرا انسان در این زمانه از نظر روحی وسعت آخرالزمانی دارد ولی از نظر ظرفیتِ انسانی به محتوایی که با نظر به انسانهای کامل در او ظهور میکند، نرسیده، از آن جهت که معنای انسانیت گم شده، امری که با نظر به امامان معصوم، بهخصوص با نظر به امام حسین«علیهالسلام» برای انسان آخرالزمان پیش میآید. آری! بسیاری میخواهند از عالَم و وضع موجود بگذرند ولی نمیتوانند، زیرا این کار همّتی عظیم و سیر و سلوکی استثنایی میطلبد که از طریق ایمان به انسانهای قدسی ممکن است، حضوری که با نظر به سیرۀ حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» برای انسان پیش میآید، وقتی «زندگی» و «مقاومت» دو امر جدا از هم نباشد. آری! وقتی «زندگی» و «مقاومت» دو امر جدا از هم نباشند؛ انسان، انسانیت خود را در دفاع از مظلومان دنبال میکند و این یعنی انقلاب اسلامی و این یعنی ایرانِ امروز.
3- درک عمیق بین خود و جمهوری اسلامی: راستی را! چگونه بود که نظام اسلامی ایران در مقابل توطئهای اینچنین پیچیده و ترکیبی که آمریکا و رژیم صهیونی پیش آوردند، نه تنها نشکست، حتی ترک هم نخورد و انسجام اجتماعی به زیباترین شکل حفظ گردید، با روحیۀ عدم تسلیم و حماسی؟ آیا این حکایت از آن ندارد که فرهنگ ایرانی با یگانهشدن با اهلالبیت«علیهمالسلام» ما را به اینجاها رسانده و از این جهت به ایرانی باید اندیشه کرد که خط مقدم راههایی است که انسانها در وجود خود به نور اولیای الهی همچون حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» به تعالی میرسند. و این روحیه در کنار تحول در تکنولوژی البته کارساز خواهد بود. آیا حکایت، حکایت درک عمیق مردم ما نیست که بین خودشان و انقلاب اسلامی و ایران و جمهوری اسلامی برایشان پیش آمده؟ و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب فرمودند هم نیروی ایمان پشت سرمان است و هم تواناییهای علمی، این دو، وقتی همراه باشند معجزه میکند.
"والسلام"