بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
همزباني در اشاره به انقلاب اسلامي.. 16
رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ.... 24
انقلاب اسلامي، مونس دلهاي رميده. 24
انقلاب اسلامي، يعني خدا در عالَم حاضر است... 25
تا انسانها تصميم تاريخي خود را بگيرند.. 27
اين است سلوک حقيقي در اين تاريخ.. 29
اساسيترين وظيفهي متفکران در اين تاريخ.. 31
عبور از «عيناليقين» تا «حقاليقين» 32
نخستين قانون تفکر در اين دوران.. 33
توانايي زبان اشارت و ظهور انقلاب اسلامي با آن.. 34
اکنوني اصيل و رو به سوي آينده. 38
سفري به سوي باطن اين تاريخ.. 39
در پناه حقيقت و تحول دائمي تفکر. 42
تا انقلاب اسلامي، خود به سخن آيد.. 44
انقلاب اسلامي در ميان زمين و آسمان.. 46
مقدس چيست و نامقدس کدام است؟. 47
انقلاب اسلامي، روشنترين آينه. 50
ايثار، آينهي شفاف حقيقت... 51
تاريخ؛ موجودي که «وجود» را مينماياند.. 53
آشکارگي يقين نسبت به انقلاب اسلامي.. 55
«وجود»؛ حقيقتِ مظاهرِ به ميانآمده. 56
تا آيندهي حقيقي بشر به ظهور آيد.. 57
پناهجستن در تقدير الهي و حوالت قدسي.. 58
به صحنهآمدن واقعيترين واقعيات... 59
انقلاب اسلامي سنت تاريخي ما 60
آغاز عصر ولايت انقلاب اسلامي.. 61
در انتظار آنچه هنوز از انقلاب مکتوم است... 62
انقلاب اسلامي و پيغامي دروني.. 64
ماوراء خودِ فرورفته در تنهايي.. 65
طلوع هستي و حضور آينده در حال.. 67
شهدا؛ صورت باطن انقلاب اسلامي.. 71
امکان سخنگفتن با انسان امروز. 72
هستي، خود را در انقلاب اسلامي نشان ميدهد.. 73
مثل پرتابشدن در جهانِ بيکران.. 74
راهي براي فهم انقلاب اسلامي.. 75
با رجوعي که به جانان پيدا ميشود. 76
بيتفاوتي نسبت به غايات کلّي نظام هستي! 77
انقلاب اسلامي و رهايي از بحرانهاي زندگي غربي.. 77
چه کسي ميتواند گزارشگرِ انقلاب اسلامي باشد؟. 80
اسلام؛ دينِ شهرها يا دين قبيلهها؟. 81
نظر به حقيقت در آينهي تاريخ.. 85
دوري از انقلاب اسلامي و بيعالَمي.. 85
انقلاب اسلامي و نجات انسان دوران مدرن از «بيجهاني» 91
شهدا و نجات از بيجهانيبودن.. 92
انقلاب اسلامي و شيوهي زيستن با يکديگر. 93
انقلاب اسلامي و مأواگزيدن در زمين.. 93
انقلاب اسلامي در جستجوي جهان گمشده. 97
عاقبت غفلت از تفکر معنوي اين دوران.. 98
مقدمه
باسمه تعالي
حضرت علی(ع) میفرمایند: «فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم.»[1]
در زمانهایی که پیامبرانی در میان مردم نبوده تا سخن خدا را به گوش آنها برسانند، خداوند بندگانی داشته که با آنها در فکرشان نجوا میکرده و در عقلهایشان با آنها سخن میگفته است.
شاید بتوان گفت بحث «در انتظار زبانی در وصف انقلاب اسلامی» نجواهایی است که هرکس میتواند در درون خود از پروردگار عالم در رابطه با انقلاب اسلامی بشنود و متذکر زمانهای شود که خداوند در پیش روی بشرِ این دوران قرار داده است.
مسلّم مطالب مطرحشده، مطالب سادهای نیست و برای هرکس قابل استفاده نمیباشد، مگر برای عدهای که بنا دارند رخداد انقلاب اسلامی را با عقلی بنگرند که آن عقل همواره «وجود» را مدّ نظر قرار داده و به انسان با هویّت تعلّقیاش نسبت به حقیقت مینگرد، انسانی که بنا دارد «خود» را در هویّت تاریخیاش احساس کند.
هر کدام از فرازهای صدگانهی پیش رو، میتواند موضوعی برای گفتگو در محافلی باشد که رفقایِ حساس به درک حضور تاریخی انقلاب اسلامی با همدیگر دارند. به امید آنکه در بستر این متن که در معرض نگاهتان قرار میگیرد؛ در فضای آن گفتگو، حقیقتی مناسب این بحث نازل شود و به ظهور آید.
استاد طاهرزاده مطالب این کتاب را در 47 جلسه تحت عنوان «گوشسپردن به ندایِ بیصدای انقلاب اسلامی» با رفقا در میان گذاشتند و به شرح و تبیین آن پرداختند. 15 جلسه از این مباحث - يعنی 37 فراز آن - در کتاب مذکور چاپ شد. حال که فرصتِ به نوشته درآوردنِ همه آن جلسات نیست، جهت این که تمام 100 فراز به راحتی در دسترس عزیزان قرار گیرد این کتاب تقدیم می گردد، به امید آن که با تأمّل و تدبّر در آنها، راههایی را در وجود خود تجربه کنید تا معلوم شود انسان چه اندازه در نزد خود گسترده است.
گروه فرهنگي الميزان
مقدمهي مؤلف
باسمه تعالي
گستردگی انسان نزد خود
در استقراری که با بودنِ خود احساس میکنیم، نوعی از زندگی را تجربه خواهیم کرد. زندگی با بودنِ خود نوعی احساسِ بودن است نسبت به تاریخی که در آن هستیم و لازمهی آن بهسربردن با خود است، ولی خودی که وسعت آن بیحساب است.
آنچه در پیش رو دارید یادداشتهایی است که اینجانب در مسیر بهسربردن با خود نگاشتهام. حاصلِ نگاه به چشماندازهایی است که در هرکدام از آنچشماندازها به نوعی خود را در آنها احساس میکردم.
ابتدا باید عرض کنم بنده بر این باورم که انقلاب اسلامي امری است اشراقي و به يک معنا موضوعی است وجودي و به این اعتبار يک حقيقت است و نه يک شيء و ماهيت، و نه يک اتفاق، و امیدوار هستم با نظر به مطالبی که خدمت عزیزان عرضه میشود این نکته روشن گردد. از طرفي زبانِ گزارشِ حقيقت ميبايد «زبان اشاره» باشد تا چندين معنا را در مقابل انسان بگشايد و ما را با رازِ زمانه آشنا کند، رازي که در عين نزديکي به ما، به سوی دورترينها سير ميکند. و همين امر موجب ميشود تا در رويارويي با انقلاب اسلامي تا آنجا که ميتوانيم درنگ کنيم و نخواهيم با شتابزدگي مطلب را در جايي تمامشده بپنداريم.
آنچه بايد در ابتدا روشن شود و سپس مطلب شروع گردد اين نکته است که مخاطبانِ بنده در اين مباحث کسانياند که در جمعبندی خود، جایگاه انقلاب اسلامي را بر مبنای باورهای دینیشان قبول کردهاند، به همان معنايي که قرآن مخاطبانِ تذکراتِ خود را «متقين» ميداند و ميفرمايد «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين»(بقره/2). در چنين دستگاه است که مي توانيم با همديگر سخن بگوييم و بنده یادداشتهای خود را در مورد انقلاب اسلامی خدمت عزیزان تقدیم نمایم به امید آنکه منشأ تفکر و تذکر نسبت به حقیقتِ این دوران یعنی انقلاب اسلامی باشد.
طاهرزاده
برای مطالعه کامل جزوه میتوانید فایلهای PDFوDOC را دانلود نمایید.
[1] - نهجالبلاغه- کلام 222