آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی-2
باسمه تعالی
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ، یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ خاتَمَ النَّبِیِّینَ(1)
جایگاه شریعت الهی نسبت به انسان
1- آن کس که زندگی را بشناسد به خوبی مییابد که زندگی تنها با پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» و نظر به شخصیت آن حضرت معنا پیدا میکند. شخصیتی که خداوند در وصف او فرمود: «عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ» و عبودیت او را که همان انس جانانه با حضرت حق است، مقدم داشت و این یعنی هرکس در آینه شخصیت آن حضرت خود را جستجو کند، به عنوان ربطِ امکان انسانیاش به خدا، بندگی خود را در ذات خود احساس میکند. زیرا ما انسانها در امکان ذاتی خود که همان انسانبودنِ ما است، با خدا ارتباط داریم و شریعت الهی، آری! شریعت الهی برای احیای آن حقیقت یعنی عبودیتی است که بر اساس ذات ما میتواند در شخصیت ما حاضر شود.
رابطه ما با رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» در عبودیت و انسانیت
2- ما در نسبت با حضور بیکرانه و فوق زمان بودنِ رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» که همان عبودیت و انسانیت است، با آن حضرت ارتباط داریم و او را بودن نهایی و متعالی خود میدانیم و یاد آن حضرت، وجدان و معنای ما را جهت میدهد و این نسبت و حضوری که قلبها با آن حضرت که قلبِ قلبها است پیدا میکند، چیزی است که بشر به شدت به آن نیاز دارد، از آن جهت که ارتباط روحی با آن حضرت حیات متعالی بشریت را به روی بشریت میگشاید.
حضور در تاریخ، همراه با رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله»
3- قرآن و پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» به عنوان حقایق فراتاریخی در هر روزِ ما برای ما سخنها دارند. بعضی از پدیدههای تاریخی، تاریخشان به پایان میرسند ولی بعضی از آنها همچنان در تاریخ ادامه مییابند و با ما گام جدیدی مطابق زمانهای که در آن بهسر میبریم برمیدارند. آیا ما نسبت به حضور فراتاریخی رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» قدمی که با حضور در تاریخ امروزمان همراه باشد برداشتهایم تا معلوممان شود چه اندازه رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» به ما نزدیکاند، به معنای بودن نهایی ما؟ که دیروز و امروز و فردا ندارد.
راز پدیده سلبریتی در این زمانه
4- با نظر به سیره و شخصیت رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» عملاً نسبت خود را با یک انسان که نهاییترین انسان است معنا میکنیم زیرا در مسیر تاریخ، انسانها معناهای مختلفی از خود پیدا میکنند که رویهمرفته منقطع از پیامبران نبوده، ولی در دوران جدید که معنای انسان در بحران قرار گرفته، انسانهای آگاه به زمانه به دنبال آن هستند که خود را در انسانی برگزیده معنا کنند و در همین رابطه پدیده سلبریتی و گرایش به آنها مطرح شده و از این جهت امروز بشر جدید بیشتر از دیروز نیاز دارد نسبت خود را با پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» به عنوان برگزیدهترین انسان بیابد تا از فضای بحرانِ معنای انسانیتِ این دوران نجات یابد.
احیای معنای خود، ذیل نظر به رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله»
5- سیره و شخصیت رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» حکایت از آن دارد که آن حضرت قامتِ بلندِ برافراشته انسان در همه تاریخ است، تا هرکس خود را گم کرد در نسبت با آن حضرت خود را پیدا کند، و در نسبت با معنای خود با پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» رابطه برقرار نماید. از این روست که میتوان گفت اسلام و سیره رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» حیات ما انسانها در این دوران است زیرا با نظر به سیره آن حضرت، شخصیتی روبهروی ما قرار میگیرد که خود را در نسبت با آن حضرت میتوانیم معنا کنیم و با نور قرآن، خود را ادامه دهیم.
فردگرایی و حضور ذیل روحی بزرگ
6- بشر امروز به خودآگاهی خاصی نیاز دارد تا متوجه شود انسانها در این زمانه معنایشان عوض شده است، به طوری که هرکدام امروزه یک سلول تنها و منفرد شدهاند. آیا به این نکته فکر کردهایم که نیازمند نظر به روح بزرگی هستیم تا این سلولهای منفرد ذیل آن روح، خود را پیدا کنند و معنای حقیقی انسانیشان را فعلیت بخشند؟ تا هرکس جهانی شود در جهان دیگری و از دوگانگیهای پیشآمده در بین انسانها که حاصل آن نیهیلیسم و نیستانگاری است، رهایی یابند.
بسط و تفصیل شخصیت پیامبر خدا صلواتاللهعلیهوآله» در ائمه هدی«علیهمالسلام»
7- واژه انسان ۲۵۰ ساله که رهبر معظم انقلاب برای پیامبر و اهل بیت«علیهمالسلام» بهکار میبرند؛ حقیقتاً نظر به انسانیتی است که با پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» آغاز شد و انسانیت آن حضرت است که همواره در آینه شخصیت اولیای معصوم«علیهمالسلام» به ظهور آمده تا انسان در آخرین دوران خود که باید بیش از پیش در نسبت انسانی خود با خود به سر ببرد، خود را در آینههای انسان ۲۵۰ ساله پیدا کند تا گرفتار بیهویتی و بیمعنایی و نیستانگاری نشود. آری! این ماییم و پیامبر خدا به عنوان انسان ۲۵۰ ساله که در ائمه«علیهمالسلام» بسط پیدا کردهاند.
رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله»، حقیقتِ انسانیِ انسان
8- اگر اندیشه و تفکر، همان درکِ زمانه است و معنایی که انسان در هر زمانهای میتواند از خود داشته باشد؛ با توجه به این امر یعنی درک زمانه میباشد. آیا میتوان گفت هرکس تنها با درک زمانهای که در آن حاضر است به انسانبودنِ خود راه مییابد؟ و همه زندگی او با همه وسعت و تنوعی که دارد یک کلمه بیشتر نیست و آن همان کلمهای است که هرکس در انسانبودنِ خود احساس کرده است. اگر اینچنین است که انسانیت، ذاتیِ ماست، پیامبر خدا و ائمه«علیهمالسلام»، در طول تاریخ اسلام هرکدام حکایت وجود انسانها و بودنِ متعالی انسان میباشند و اُنس با آنها در حقیقت، انس با ذات خودمان است، تا هرچه بیشتر به خودمان نزدیک شویم و در غیر این صورت، ما با هیچکس و با هیچ حادثهای رابطهای که حکایت از انسانیتمان داشته باشد، نخواهیم داشت، در حالیکه همگان تجربه کردهاند چگونه در ارتباط با انسانی بزرگ یعنی رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله»، با خودمان رابطه پیدا میکنیم. در واقع، انسانیتِ ما در اوجش در آن حضرت به نمایش درآمده، در زمانهای که انسان، خودش مسئله خودش شده است.
بازخوانیِ حضور ثقلین
9- از آن جهت بشر جدید معنای انسانیت را گم کرده است و تعریف غلطی از خود دارد که انسانِ انسانها یعنی پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» را گم کرده است و ما تا بشر را به پیامبر خدا و اولیای معصوم«علیهمالسلام» برنگردانیم از اسلام به تنهایی بدون نظر به سیره رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» و عترت آن حضرت، بهرهای نخواهیم برد و بدین لحاظ رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْن». پس ثقلین را باید بازخوانی کرد و این یعنی اگر انسان میخواهد در انسانیت خود که ذات اصلی اوست ادامه پیدا کند باید متوجه باشد با نظر به انسانهای کامل میتواند وجود گمشده خود را بیابد و به خود آید. با نظر به سیره و شخصیت انسانِ انسانها میتوانیم بودن اصیل خود را مدّ نظر آوریم و با پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» رابطه برقرار کنیم تا خود را بیشتر حس کنیم، امری که در این زمانه میتوان با بشر جدید که ظرفیت آخرالزمانی دارد در میان گذارد.
اولیای الهی و راههایی به سوی حقیقت
10- با نظر به معنای انسانیتی که هر کس در هر زمانی میتواند از خود داشته باشد وقتی اولیای الهی بهخصوص پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» مدّ نظرمان باشند، نهتنها حاج قاسم سلیمانی را انعکاس شخصیت خود احساس میکنیم، حتی بالاتر از او، حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب«حفظهاللهتعالی» را حضور گسترده خود مییابیم و در آنها انسانبودن خود را در تفصیل بیشتری درک میکنیم.
پیامبر خدا و ائمه هدی«علیهمالسلام»، راههایی به سوی حقیقت در آینه انسانیت انسان
11- اگر پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» همان انسانیت ما میباشد که در آینۀ وجود آن حضرت ظهور کرده است، تداوم حقیقت انسانیت حقیقی را در شهدا و صلحا مییابیم و هرکس در خود مییابد چقدر شهید حاج قاسم سلیمانی است و عملاً بودنِ انسانی خود را با نظر به او تجربه میکند زیرا او و امثال او خود را ذیل حضور تاریخی رهبر معظم انقلاب در نزدیکی به پیامبر خدا صلواتاللهعلیهوآله» معنا کردهاند..
راستی اگر پیامبر خدا و ائمه«علیهمالسلام» مدّ نظر ما نبودند ما چگونه حقیقت انسانی خود را که تنها با انسانیترین انسانها میتوانیم درک کنیم، درک میکردیم؟ انسانیتی که چشماندازی است نسبت به حضورِ فردای ما، با استقرار در هستیِمان. پیامبر خدا«صلیاللهعلیهوآله» و اولیای الهی راههایی هستند در راستای نظر به حقیقت، به همان معنایی که در وصف آنها داریم: «هُمُ السَّبیل» آنها راههایی هستند به سوی حقیقت و در آینه انسانیتشان ما را هرچه بیشتر به خودمان نزدیک میکنند.
سیره پیامبر خدا صلواتاللهعلیهوآله» در بستر مقاومت در مقابل دشمنان انسانیت
12- با توجه به اینکه نحوه بودن ما در انقلاب اسلامی تقدير ملت ما شده، پس آن تاریخ همچون روحی ما را فرا ميگيرد و آن انقلاب و آن تاریخ، عالَم ما ميشود، عالَم برافراشتهاي که افق تاريخي ما را معنا ميکند. مسلّماً هرکس از اين عالَم بيرون باشد، مزه حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است را نميچشد، تا مزه زندگي در اين دوران را با مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی بچشد. اين نزاع، همیشه نزاع با تانک و توپ نيست، نزاعي است که با مقاومت و با حضور در سیره رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» پیش میآید. حال اگر ما در مسیر مقابله با دشمنان انسانیت، حکیمانه و شجاعانه به سیره رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» عمل کنیم، همین نزاع موجب ميشود تا به بلوغ معنوی خود برسیم، اینجا است که درخشش حیات انسانی ما ظهور میکند، کافي است ما در این دوران از طریق صبر و شکیباییِ محمدی«صلیاللهعلیهوآله» راه خود را ادامه دهیم و بر عهد خود نسبت به آن حضرت در هر کجا که هستیم پايدار بمانيم. این است معنای حضور در انسانیتی که در این زمانه با نظر به سیره رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله» در مقابل ما گشوده شده است تا در روان مصطفی«صلواتاللهعلیهوآله» یعنی رحمۀ للعالمین با اصیلترین انسانیت روبهرو شویم و جان ما تنها موسیوار از وجود مبارک او، شیر بنوشد.
آری!
ای سنایی رو مدد خواه از روان مصطفی مصطفی ما جاء الا رحمة للعالمین
در خطاب به رسول خدا«صلیاللهعلیهوآله» خواهیم گفت:
چون موسی، شیرِ کس نگیریم با شیر توییم خوی کرده
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
-------------------------------
1- پیامبر گرامی اسلام «صلیاللهعلیهوآله» به ابوذر غفاری فرمودند : جبرئیل به من خبر داده که دعایی داری که نزد اهل آسمان ها معروف است آن را برای من بخوان و این طور خواند «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمْنَ وَ الْإِیمَانَ بِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِنَبِیِّکَ وَ الْعَافِیَهَ مِنْ جَمِیعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّکْرَ عَلَی الْعَافِیَهِ وَ الْغِنَی عَنْ شِرَارِ النَّاسِ»(الكافي، ج2، ص: 587)