زن و حضور نرم تمدنی
جلسه1
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
در خدمت خواهران هستیم با نظر به حضور نرمی که باید در این تاریخ مدّ نظر داشته باشند در راستای غلبۀ نرمافزاری که به تعبیر رهبر معظم انقلاب باید بر هیمنۀ پوچ استکبار داشت، آن هم تا مرز اخراج آمریکا از منطقه *غلبۀ نرمافزاری که در این رابطه خواهران استعداد بیشتری نسبت به آقایان دارند. با نظر به این چشمانداز باید بدانیم حضور خانمها در این تاریخ، چگونه حضوری باید باشد تا بتوانند نسبت به فهم درستی که باید از خود و از جهان داشته باشند، درست بیندیشند و این است آن نکتهای که ما را صاحب تفکر میکند، به اعتبار اشاره به افقی که باید نسبت به آن «وارستگی» و «انتظار» داشته باشیم و میتوان گفت: «آن قَدَر هست که بانگ جرسی می¬آید» به آن که در هر زمان و زمانهای خداوند برای ملتها تقدیراتی دارد که اگر انسانها نتوانند خود را در آن تقدیرات پیدا و حاضر کنند، عملاً از به ظهورآوردنِ استعدادهای خود عقب میافتند و از آنچه خداوند در إزای ظرفیت تاریخی آنها به آنها عطا کرده، محروم میشوند. با توجه به این امر ذیلاً عرایضی اشارهگونه را مدّ نظر قرار میدهیم.
زن و حضور در وجه زنانۀ تاریخِ خود
1- به حکم آیۀ: «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»(الرّحمن/29) که میفرماید: هرکس در آسمانها و زمین است از خداوند درخواست میکند و خداوند در نسبت با جواب تقاضای آنان، هر روز و هر تاریخ در شأنی است. با توجه به آیۀ فوق ما در حال حاضر در شرایطی هستیم که باید تقدیرات خود را که نسبتی است بین تقاضاها و ظرفیتهای ما و جواب خداوند به آنها در این تاریخ بشناسیم، هرچند میتوان گفت با نسبتی که بالاخره با گذشتۀ خود داریم هنوز درک موقعیتی که در آن هستیم، برایمان فراهم نشده است، زیرا لازمۀ درک موقعیتی که در این تاریخ برایمان پیش آمده، توجه به تقدیر امروزینِمان میباشد که کار آسانی نیست ولی حسیاسیت نسبت به آن، کار ارزشمندی است و وظیفۀ خانمها است که استعدادهای زنانۀ خود را در این تاریخ بشناسند و با همان روحیۀ مخصوص به خود که حضوری است نرم وارد تاریخ شوند، چیزی که بحمداللّه از طریق حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» بستر آن در انقلاب اسلامی فراهم شد و بیجا نبود که در وصیتنامۀ الهی سیاسی خود به این کار افتخار میکنند و میفرمایند:
«ما مفتخريم که بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و کلان، در صحنههاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن کريم فعاليت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامي که براي دفاع از اسلام و کشور اسلامي از واجبات مهم است شرکت کردهاند»
آفت تبدیل زنان به مرد
2- در جهان جدید حضور زنان آنچنان حساس است که اگر در بستر تاریخی که در آن هستند آن نوع حضور را درک نکنند و در آن قرار نگیرند، یا به نوعی در بستر خودنمایی در فرهنگ فمینیستی قرار میگیرند و یا به نوعی دیگر گرفتار چریکبازی میشوند و از این جهت ممکن است گمان شود جریان به اصطلاح مجاهدین خلق، زنان را وارد نهضت مقابله با شاه کردند؛ در حالیکه چنین نیست، آنها زنان را تبدیل به مرد کردند و از هویتی که اقتضای حضور آنها در این تاریخ بود، خارج نمودند.
نمونهاش خانم رجوی و فرماندهی او در عملیات چهل چراغ بود و آن داد و بیدادکردنها، که به هیچوجه آن حرکات به معنای معنادادن به هویت زنان نیست. با توجه به این نکته باید به چشماندازی فکر کنیم که زنان ما در این تاریخ باید در مقابل خود داشته باشند که نه محدودشدن به امور فردی است و نه حضور اجتماعی صرفاً مردانه.
زنان؛ ماورای ارادۀ معطوف به قدرت
3- از آن جهت در موضوع فهم حضور تاریخیِ خانمها در این تاریخ باید اندیشه نمود که ما در تاریخی هستیم که تاریخ فرهنگ مدرن است و به گفتۀ جناب نیچه، تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت میباشد و از این جهت هرجا نظر کنید حتی در جلسات دینی و علمی و دانشگاهی، به جای حضور نرمی که باید در این جلسات جاری باشد، روح ارادۀ معطوف به قدرت در آن جلسات سیطره دارد که نوعی انگیزۀ برتریجویی است در راستای به ظهورآمدنِ هرچه بیشتر قدرت و خشونت. حتی با علم میخواهند قدرتنمایی کنند، مانند کاری که به اصطلاح مستشرقین به عهده دارند که با ادعای علم به شرق به دنبال سیطره بر شرقاند و علم بهانه است برای قدرتنمایی و إعمال خشونت.
جلسه2
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
خوب است در رابطه با حضور نرمی که زنان میتوانند پیشتاز آن باشند به این جمله رهبر معظم انقلاب بیندیشیم که میفرمایند: «امروز بیشترین نقشه دشمنان، این است که ملّت ایران این اعتماد به نفسی را که دارد از دست بدهد. تلاش مهمّ جنگ نرم دشمن، امروز متوجّه این است که ملّت ایران امیدش را از دست بدهد.» (6 دی ماه سال 1396) و در این رابطه آیا این زنان نیستند که به بهترین شکل میتوانند در مقابل این جنگ نرم نقش آفرینی کنند؟ از آن جهت که در جهان کنونی گفتگو و زبانِ رسا عامل قدرت نرم میگردد. در جلسه قبل بعد از مقدمه در رابطه با نقش غلبه نرمافزاری بر نظام استکباری و حضور خانم ها در این تاریخ بحث «زن و حضور در وجه زنانۀ تاریخِ خود» مورد بحث و بررسی قرارگرفت ، با نظر به سخن حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» که افتخار میکردند به حضور زنان که همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن فعالیت دارند. با توجه به آن مقدمه و آن نکته به موارد زیر میپردازیم:
آفت تبدیل زنان به مرد
2- در جهان جدید حضور زنان آنچنان حساس است که اگر در بستر تاریخی که در آن هستند آن نوع حضور را درک نکنند و در آن قرار نگیرند، یا به نوعی در بستر خودنمایی در فرهنگ فمینیستی قرار میگیرند و یا به نوعی دیگر گرفتار چریکبازی میشوند و از این جهت ممکن است گمان شود جریان به اصطلاح مجاهدین خلق، زنان را وارد نهضت مقابله با شاه کردند؛ در حالیکه چنین نیست، آنها زنان را تبدیل به مرد کردند و از هویتی که اقتضای حضور آنها در این تاریخ بود، خارج نمودند. به همان معنایی که امیرالمومنین علیه السلام در نامه خود به حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند «اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة» زنان همچون گل هستند و نه قهرمان .
نمونهاش خانم رجوی و فرماندهی او در عملیات چهل چراغ بود و آن داد و بیدادکردنها، که به هیچوجه آن حرکات به معنای معنادادن به هویت زنان نیست. با توجه به این نکته باید به چشماندازی فکر کنیم که زنان ما در این تاریخ باید در مقابل خود داشته باشند که نه محدودشدن به امور فردی است و نه حضور اجتماعی صرفاً مردانه.
زنان؛ ماورای ارادۀ معطوف به قدرت
3- از آن جهت در موضوع فهم حضور تاریخیِ خانمها در این تاریخ باید اندیشه نمود که ما در تاریخی هستیم که تاریخ فرهنگ مدرن است و به گفتۀ جناب نیچه، تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت میباشد و از این جهت هرجا نظر کنید حتی در جلسات دینی و علمی و دانشگاهی، به جای حضور نرمی که باید در این جلسات جاری باشد، روح ارادۀ معطوف به قدرت در آن جلسات سیطره دارد که نوعی انگیزۀ برتریجویی است در راستای به ظهورآمدنِ هرچه بیشتر قدرت و خشونت. حتی با علم میخواهند قدرتنمایی کنند، مانند کاری که به اصطلاح مستشرقین به عهده دارند که با ادعای علم به شرق به دنبال سیطره بر شرقاند و علم بهانه است برای قدرتنمایی و إعمال خشونت.
میشل فوکو در کتاب «کلینیک» میگوید: قبلاً طبیب به سراغ بیمار میرفت ولی با تأسیس کلینیک بیمار در اختیار طبیب قرار میگیرد تا به نام علم، إعمال قدرت کند و این غیر از آن بود که طبیب در خدمت بیمار قرار داشت و البته معلوم است که إعمال ارادۀ معطوف به قدرت، زن و مرد ندارد. و از این جهت باید متوجه باشیم بخواهید یا نخواهید زنان هم از إعمال ارادۀ معطوف به قدرت و خشونت، بیرون نیستند. زنان هم در این تاریخ سعی دارند طوری خود را معنا کنند که به جای حضور نرم، بتوانند قدرت بیشتری داشته باشند.به تعبیر رهبرانقلاب: «در تهاجم نظامی شما طرفتان را میشناسید، دشمنتان را میبینید؛ اما در تهاجم معنوی، تهاجم فرهنگی، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمیبینید.»(۱۲/۸/۸۸) تهاجم فرهنگى، مثل خودِ کار فرهنگى، اقدامِ آرام و بى سر و صدایی است و تغییر هویت واقعى نظام به تدریج و آرام حاصل میشود. (۲۴/۹/۸۷)
با توجه به نکات فوق آیا در حضور نرم آنچه باید مد نظرها قرار گیرد سبکی نیست که اشاره به تعالی انسان ها دارد ؟
جلسه3
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنگ نرم به مجموعهای از عملیات روانی، فرهنگی، و تبلیغاتی اطلاق میشود که بدون استفاده از نیروی نظامی و خشونت، با هدف تغییر افکار، باورها، و ارزشهای جامعه هدف صورت میگیرد. برای نفوذ در ذهنیت و اندیشه مردم و در نهایت تضعیف اراده و انسجام آنها و اینجا است که حضور نرمی که زنان میتوانند پیشتاز آن باشند آن هم با رویکرد اجتماعی، جای خود را پیدا میکند. از آن جهت که در نگاه رهبر معظم انقلاب:
«جنگ نرم، جنگی فرهنگی، آرام، تدریجی و پیچیده است که اذهان و باورها را هدف قرار میدهد و دشمن با استفاده از شیوههای زیرکانه، بهدنبال تضعیف نظام اسلامی است. مقابله با این جنگ نیازمند شناخت عمیق، آگاهی، امیدواری، و اعتماد به نصرت الهی است». و این یعنی «زن و حضور نرم تمدنی».
4- خطر عبور از روحیۀ مادرانه: با توجه به روح حاکم بر جهانِ مدرن، انقلاب اسلامی به ظهور آمد تا انسانها در تاریخ دیگری از گردونۀ تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت و خشونت رهایی یابند، بدون آنکه آنجایی که باید قدرت خود را إعمال کنند، دستبسته باشند. همانطور که شمشیر حضرت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» همیشه در غلاف نرفت، ولی آن حضرت در تاریخِ نظر به حقیقت انسان وارد شدند و اینجا است که روح مادرانه به تاریخ برمیگردد. روح و روحانیتی که خداوند در وصف آن به رسول خود«صلواتاللهعلیهوآله» فرمود: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم»(آلعمران/159) حاکی از آنکه رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» نیز در راستای رحمت خاص الهی برخوردی غیر از برخورد خشونتآمیز با مردمان داشتند. و لذا به آن حضرت فرمود: «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» اگر برخورد تندی با آن افراد که نسبت به دستوراتت کوتاهی داشتند میکردی، از پیرامونت میرفتند. و معلوم است چنانچه مردمِ ما به جهت تندیها و خشونتهای ما از ما فاصله بگیرند مجبور میشویم آنان را با انواع حیلهها و با إعمال قدرت نگه داریم. این یعنی عبور از روحیۀ مادرانه و عبور از حرکات نرمی که مخصوص زنان است. روحیهای که میتواند پاسدار اتحاد مقدس دلهای مردم باشد.
5- معنای سیاست: اگر با نگاه درک تاریخی که در آن هستیم به این نکته فکر کنید که بنا بر آن است تا انقلاب اسلامی راه دیگری در مقابل بشر قرار دهد که آن راه از تاریخ ارادۀ معطوف به قدرت و خشونت بیرون است و بشر در معنای خود به دنبال هویت و معنای دیگری است، به راهی که مولایمان حضرت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» ذیل اسلام مقابل بشریت گذاردهاند که در عین شجاعتی آنچنانی، به طور کلّی از حیلهگریهای معاویه مبرا هستند و همه میدانیم سیاست به معنای مدرن آن یعنی إعمال قدرت، در حالیکه سیرۀ «سَاسَةَ الْعِبَاد» یعنی اهل البیت«علیهمالسلام» غیر از آن سیاستی است که در دنیای استکبار و یا در روش امثال معاویه وجود دارد و داشت. سیاست از نظر لغت، به معنای رامکردنِ اسب سرکش است و نوعی تدبیر است برای به ظهورآوردن استعداد مخاطب. «سَاسَةَ الْعِبَاد» یعنی کسانی که به مخاطبشان کمک میکنند تا استعداهایش به ظهور آید و این است معنای سیاست، امری که با حضور نرمِ مادرانه بهتر محقق میشود.
6- نقش تاریخی «زن» در این تاریخ: با توجه به نکات فوق، انقلاب اسلامی به ظهور آمد تا جهانی غیر از جهانی که دنیای مدرن برای بشر شکل داده است به ظهور آید، جهانی که در آن خشونت و قدرت محورِ معنابخشیدن به انسانها نباشد و در این تاریخ، یعنی در تاریخی که انقلاب اسلامی به میان آمده است، باید از خود بپرسیم «زن» چه نقشی میتواند داشته باشد تا نهتنها زنان بلکه همۀ ما از تاریخ خود بیرون نباشیم، زیرا در دنیای خشونت و قدرت، زن و مرد هر دو در یک فضا خود را معنا کردهاند، چه خانم کلینتون باشد، چه آقای ترامپ. با این تفاوت که امثال خانم کلینتون اهداف خود را زیر دستکش مخملی پنهان میکنند. به حضور تاریخی انقلاب اسلامی فکر کنیم که بنا دارد روحها را به سوی تعالی معنوی بکشاند و همچون شهید سید حسن نصرالله دلها را تسخیر کند.
جلسه4
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
در رابطه با حضور نرم در صحنهها که عموماً بانوان استعداد خاصی نسبت به آن دارند، باید متوجه بود که دشمن بر اساس تجربه دریافته است که تغییر نظام و افکار عمومی، دیگر به هیچ عنوان با روشهایی از قبیل جنگ نظامی تحقق نمییابد و از این جهت به طراحی جنگ نرم برای اشاعه تفکر لیبرالیسم و سکولار خود پرداخته و زنان ما نیز برای مقابله با آن باید متوجه استعداد حضور نرم خود به عنوان مؤلفۀ قدرت در راستای تحقق تمدن اسلامی باشند و در این راستا میتوان به نکات زیر توجه نمود ، از آن جهت که جنگ نرم به صورتی آرام و تدریجی در پی تغییر قالبهای ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است. حضور نرم تمدنی انقلاب اسلامی تا آنجایی نقشآفرین بوده که کشورهای عربی با ائتلاف خود با آمریکا سعی بر مقابله با نفوذ ایران در منطقه را دنبال میکنند.
7- نقش زنان در پیشرفت مضاعف حرکات اجتماعی: باید از خود بپرسیم دنیایی که باید از خشونت و قدرت آزاد باشد چه شاخصههایی دارد و زنان در تحقق آن، چه نقش و جایگاهی میتوانند داشته باشند؟ آیا به این سخن رهبر معظم انقلاب به عنوان کسی که متوجۀ جهان امروز است فکر کردهاید که میفرمایند:
«اگر زنان در حرکت اجتماعیِ یک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد. اگر زنان در یک حرکت حضور پیدا بکنند، یک حضور جدی و آگاهانه و از روی بصیرت، آن حرکت به طور مضاعف پیشرفت خواهد کرد.»(21/4/91)
با توجه به این امر آیا فکر کردهایم اگر زنان در حرکتهای توحیدی حاضر نشوند حتماً آن حرکت عقیم میماند و نمیتوانیم از تاریخِ سیطرۀ قدرت و خشونت عبور کنیم؟ با توجه به این امر آیا هر کدام از خانمها نباید متوجۀ جایگاهی باشند که در آن قرار دارند؟ جایگاهی که در هر حرکتی نظر به افقهای دور دارد و همواره حقیقت را مدّ نظر میآورد، مانند مادران شهدا و مانند زنان غزّه.
8- جایگاه شرکت زنان در تظاهرات: همچنان باید از خود پرسید در دنیایی که بنا داریم از تاریخ سیطرۀ خشونت به در آییم، چه نحوه بودن و چه شخصیتی از خود باید مدّ نظر داشت که نقشآفرین باشیم؟ آیا آن شخصیت، شخصیتی نیست که ذاتاً حضورش، حضوری است که به اصطلاح، حضور نرم گفته میشود؟ همان حضوری که زنان ما با شرکت گسترده در تظاهرات در به فعلیتآوردنِ تاریخی که انقلاب اسلامی به میان آورد، نقش داشتند، که در جای خود عبور از تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت و خشونت بود و آن کار بزرگی بود که به تعبیر حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» بیش از مردان، زنان در آن حاضر شدند. آری باید نسبت به آن فکر کرد، از آن جهت که این کار با روح زنان بیشتر تناسب دارد در صورتی که زنان ما بتوانند آن حضور را به عنوان یک رسالت تاریخی درک کنند و پاس دارند. آیا زنانی که در ناوگان صُمود حاضر شدند جز این است که متوجه بودند رژیم اسرائیل مانع حضور آنها میشود، ولی نسبت به جایگاه تاریخی آن حرکت آگاهی داشتند و همین حضور نرم تاریخی بود که آمریکا را مجبور کرد برای نجات رژیم صهیونی، آن آتش بس با مجاهدان حماس را مطرح کند.
9- نظر به نقش امروزین «زن»: همیشه وقتی مادرانِ ما متوجۀ نقش خود در حفظ خانواده بودهاند، آن خانواده با وجود مشکلات زیادی که بعضاً برایش پیش میآمده، حفظ میشده، زیرا مادرِ خانواده متوجۀ نقش نرم خود بوده است. امری که در جهان مدرن با رقابت بین زن و مرد به بحران افتاد و زنان فراموش کردند وظیفهای حساس در امر خانواده به عهده دارند، بخصوص در این زمان که زندگی معنای دیگری پیدا کرده و به یک معنا خانه در محدودۀ دیروزین خود متوقف نشده و مدرسه و جامعه، رقیب خانۀ دیروزین شدهاند. همیشه مادربزرگها در خانواده، مجسمۀ حضور نرم بودهاند و با آن روحیۀ عاطفی، نقش مؤثری برای تربیت کودکان داشتند. و در حال حاضر هم که تاریخی پیش آمده در مقابل تاریخ دیروزین و باید وارد این تاریخ شد، زنان نیز باید به نقش امروزین خود در هویت مادرانه، در عین توجه به ساختارهای سیاسی، اجتماعیِ امروزین، بیندیشند. اندیشیدن به حضوری نرم که قابل تعریف نیست ولی بسیار مهم است، مانند حضور مادر و مادر بزرگ در خانه، که خانه را به محلی تبدیل میکنند برای سکنیگزیدن و امروز بشر جدید به همین حضور نسبت به زندگی در جهان جدید نیاز دارد تا هر کس بتواند در این جهان بدون احساس پوچی زندگی کند.
جلسه5
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
فرهنگ مقاومت نرمافزاری است در پیش رو به عنوان راه ورود در تاریخی که حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در مقابل ما گشودند تا از بیگانگی نسبت به سرنوشت خود که موجب سردی زندگی میشود، رهایی یابیم. حضور در فرهنگ مقاومت در این تاریخ عامل بسط وجود ما در حیات تاریخیمان میباشد. امری که زنان ما به خوبی میتوانند خود را در آن حاضر نمایند تا مردمِ ما در بستری زنده و حیاتافزا زندگی مطلوب خود را شکل دهند، بدون قرارگرفتن در فضای تشنجزایی که جبهه استکبار درصدد ایجاد آن است.. امام عزیز ما مانند هنرمند سنگتراشی بودند که خواستند از درون تخته سنگ این تاریخ، مجسمۀ ظریفِ زندگیکردن در این تاریخ را به ظهور آورند و لذا بیش از آنکه بر آن سنگ چیزی بیفزایند، زوائد آن سنگ را تراشیدند و این شجاعتی میخواهد مانند شجاعت مادران ما تا جهانمان را وسیع کنیم و میلههای زندان خود را ببینیم و خودمان در سنتی که در دل انقلاب اسلامی به ظهور آمده، انتخابی مناسب این تاریخ داشته باشیم. و این بدون فهم جایگاه حضور نرم تمدنی که زنان میتوانند آن را درک کنند و در آن حاضر شوند، ممکن نیست.
حضرت علی«علیهالسلام»، بین ذوالفقار و اشک
10- تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت، تاریخی است که در آن تاریخ مدرسه و مراکز تعلیم و تربیت هم خود را در بستر محوریت قدرت معنا کردهاند، و همانطور که قبلاً عرض شد به گفتۀ میشل فوکو طبابت هم در قالب کلینیک در ذات خود براساس سیطره و قدرت شکل گرفته.[1] در چنین شرایطی باید بیندیشیم در مقابل چنین شرایطی چه راهی را باید مدّ نظرها آورد و چه حرکتی باید انجام گیرد، که از یک طرف شمشیر حضرت علی«علیهالسلام» در غلاف نباشد و از طرف دیگر آن حضرت با سیرۀ خود عشق را به بشریت عطا کنند. به گفتۀ مرحوم شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی«علیهالسلام»»:
«روحها وقتی بزرگ شد، وای به حال آن بدنها! روح وقتی بزرگ شد و روحِ همۀ بدنها شد و درد همه را احساس كرد، كارش به آنجا میكشد كه مجازات میبیند، برای چه؟ برای غافل ماندن از حال یك بیوه زن و چند یتیم. میان كوچه زنی را میبیند كه مشك به دوش گرفته است. علی«علیهالسلام» آدمی نیست كه بیتفاوت از كنار این مناظر بگذرد. علت ندارد كه یك زن خودش آب كشی كند، حتماً كسی را ندارد یا كسی دارد ولی به حال این زن نمیرسد. فوراً خودش جلو میرود نمیگوید: آی شُرطه! آی پاسبان! آی نوكر! آی غلام! آی قنبر! تو بیا، با كمال ادب میگوید: خانم! اجازه میدهید شما را كمك دهم و من مشك آب را به دوش بكشم؟ این زحمت را به من بدهید. آن زن میگوید: خدا پدر تو را بیامرزد. به خانۀ آن بیوه زن میرود. همین كه مشك را زمین میگذارد، استفسار میكند كه ممكن است برای من توضیح بدهید كه چرا خودتان آبكشی میكنید؟ شاید مردی ندارید؟ میگوید: بله، اتفاقاً شوهر من در ركاب علی بن ابیطالب كشته شد. من هستم و چند تا یتیم. این كلمه را كه می شنود، سرتا پایش آتش میگیرد. نوشتهاند آن شب وقتی برگشت و به خانه رفت، تا صبح خوابش نبرد. صبح، نان و گوشت و خرما و پول با خودش برمیدارد و با عجله میرود و درِ خانۀ همان زن را میزند. میگوید: كیستی؟ میفرماید: من همان برادر مؤمن دیروز تو هستم. به سرعت گوشتها را كباب میكند و به دست خودش در دهان یتیمها میگذارد و یتیمها را روی زانو مینشاند و آرام به آنها میگوید: از تقصیر علی كه از شما غافل مانده بگذرید. آنگاه تنور را آتش میكند. وقتی سر تنور میرود، صورتش را به آتش نزدیك میكند. حرارت آتش را احساس میكند، [با خود میگوید:] علی! حرارت آتش دنیا را بچش و آتش جهنم یادت بیاید، تا دیگر از حال مردم غافل نمانی. بدنی كه باید جور بكشد این طور است، بدنی كه روحش روح همۀ مردم است این گونه است. https://www.aparat.com/v/qB9LV
و این یعنی حضور نرم در کنار آن قدرت و آن ذوالفقار، امری که بانوان به خوبی میتوانند جایگاه آن را بشناسند و در آن قرار گیرند تا انقلاب اسلامی با حضوری قدسی، نقش آخرالزمانیاش را به ظهور آورد و بشریت معنای گمشدۀ خود را بیابد و بشریت معنای گمشدۀ خود را بیابد، معنایی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با قهرمانان و مدالآوران، مقابله با دشمنی است که در جنگ نرم با ما میباشد برای ناامیدکردن و افسردهکردن ملت و غافلکردنِ ملت از تواناییها و قدرتشان.
2- «وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»(109)
بسيارى از اهل كتاب - پس از اينكه حق برايشان آشكار شد- از روى حسدى كه در وجودشان بود، آرزو مىكردند كه شما را، بعد از ايمانتان، كافر گردانند. پس عفو كنيد و درگذريد، تا خدا فرمان خويش را بياورد، كه خدا بر هر كارى تواناست.
فعلاً سیاست این است که در برابر حسادت عدهای از اهل کتاب با سبکی خاص گذشت نمایید و با روی خوش و بزرگوارانه درگذرید و مشغول انجام تکالیف خود باشید.
«حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ»: آرزوی برگشت شما به کفر را از روی حسد در دل داشتهاند و کراهت داشتند از اینکه شما دارای چیزی باشید که آنان ندارند. «مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»: بعد از آنکه حق برای آنان روشن گشته است. «فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا» با توجه به چنین حضوری که در تاریخ آغاز کردهاید پس فعلاً آنها را عفو کنید و نادیدهشان بگیرید، و با کینۀ آنها مقابله نکنید و شرّ آنها را با شرّ پاسخ ندهید. «حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ» تازمانی که خدا امر خود رابفرستد. «إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» همانا خدا بر هر چیز تواناست، و به قدرت مطلقۀ خود قضاوت و حکم میکند.
اگر فرمود: «فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا» خواست تا مسلمانان با مقابلۀ حکیمانۀ خود در عین قدرت، سبکی را به میان آورند که صبر و استحکام در مقابل بیتاریخیِ جبهۀ مقابل اسلام است. و اینکه میفرماید: «حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» نظر به حضور تمدنی هرچه بیشتر ملتها به آینده است، آیندهای که اسلام و انقلاب اسلامی بدون درگیری مستقیم با جبهۀ یهودیگری و شرک، بشریت را متوجۀ جهانی دیگر و معنایی دیگر خواهد کرد. و خداوند بدون هرگونه ضعفی آیندۀ حضور اسلام در جهان را به میان میآورد.
----------------------------------------------------------
[1]- فوکو معتقد استکه مشاهده کلینیکی، عملی سیاسی است. از این رو برای بررسی این موضوع ابتدا باید معنا و مفهوم قدرت در نزد فوکو را بررسی کنیم. در این رابطه به مقاله آقای غلامحسین مقدم حیدری رجوع فرمایید.
جلسه6
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
1- برکات بصیرت و حضور نرم: از آنجایی که جنگ با «موریانهها» سختتر از جنگ با «گرگها» میباشد پس باید با بصیرت و حضور نرم به میدان موریانهها رفت و این کار هر کسی نیست. وقتی گرگ حمله میکند، با صدای بلند هجوم میآورد؛ پس فرصتی برای واکنش دارید؛ اما وقتی موریانه هجوم میآورد، از همان ابتدا بیسروصدا و تنها به جان محصولات میافتد، زمان میبرد تا به هدف برسد. ایستادن در برابر گرگ، شجاعت میخواهد؛ اما دفع خطر موریانهها بصیرت و مقابلۀ نرم میخواهد، بصیرت و حضور نرم، سواد نیست، بینش است. بصیرت؛ یعنی نگاهت به "شخص" نباشد، بلکه همواره به "شاخص" چشم بدوزی! بصیرت؛ یعنی بدانی حتی مسجد، میتواند "مسجد ضِرار" باشد و پیامبر خدا آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید! بصیرت؛ یعنی قرآنِ صامت روی نیزه، تو را از قرآنِ ناطق منحرف نکند! بصیرت؛ یعنی بدانی جانباز صفین، میتواند قاتل حسین در کربلا باشد! بصیرت؛ یعنی بدانی در جنگ با فتنه، نمیتوانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی! بصیرت؛ یعنی "مالک اشتر"ها را به تندروی و "ابوموسی اشعری"ها را به اعتدال، نشناسی! بصیرت؛ یعنی بدانی "معاویه"ها به سست عنصرهای سپاهِ علی دل بستهاند! بصیرت؛ یعنی بدانی تاریخ، تکرار میشود؛ نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط کلیاش، و حضور نرم مادرانه با چنین بصیرتی، فوقالعاده نقشآفرین و کارساز است.
2- راز «امّ ابیها»بودنِ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»: واژۀ «اُمّ ابیها» که نظر به وجود مقدس حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» دارد، خبر از آن میدهد که در نهضت محمدی«صلواتاللهعلیهوآله» بانوی بزرگواری به نام حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» تا چه اندازه نقش داشتهاند که به عنوان مادرِ نبیّ و نبوت قلمداد شدهاند، به همان معنایی که یک مادر با حضور نرم خود پرورش فرزند را به عهده دارد. پیامبر خدا«صلواتاللهعلیهوآله» با نظر به چه چشماندازی که اسلام به ظهور آورده بود، این توصیف را برای حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» مطرح فرمودند. در حالیکه سابقه نداشته است کسی به دختر خود بگوید که او مادرِ پدرش شده، ولی در جهان اسلام به خوبی این وصف برای حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» پذیرفته شد، به طوری که اهل سنت با توجه به این امر، احترام خاصی برای حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» قائلاند. عرض بنده در این رابطه است که چگونه حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» بدون اینکه شمشیری به دست بگیرند اینچنین در حفظ و گسترش نبوتِ نبیّ در تاریخ حاضر بودهاند، آیا بانوان ما در این رابطه به حضور تاریخی خود فکر کردهاند تا با روحیۀ مادرانه و حضور نرم خود مانند زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها»، سیاسیترین و بصیرترین افراد جامعه باشند؟
3- حضوری نرم، حضوری هنرمندانه: به نظر میآید لازم است به حضور نرمی که ما برای تحقق اهداف انقلاب نیاز داریم، فکر کنیم که چگونه از طریق زنانِ ما آن حضور به دست میآید، مانند حضوری که هنرمندان در تحقق چشمانداز یک تاریخ مدّ نظرها میآورند. اولاً: باید زنان ما متوجه باشند با حضوری نرم و عاطفی، این انقلاب به نهایت خود میرسد و از موانعِ پیشآمده عبور میکند. همانطور که نهضت اباعبدالله«علیهالسلام» از طریق زینب کبری«سلاماللهعلیها» و بصیرت آن حضرت نسبت به تاریخی که با کربلا آغاز شد، به نتیجه رسید. ثانیاً: زنانِ ما باید با درک درست تاریخی که در آن حاضرند و با ایجاد آمادگیهای لازم در خود و در دیگران، این حضور نرم را معنا کنند؛ آمادگیهایی که ریشه در معارف توحیدی ما دارد و باعث میشود تا متوجه شویم در رسیدن به اهداف انقلاب، هیچ بنبستی وجود ندارد. البته برای تحقق چنین نقشی، مجاهدهای اساسی نیاز است تا خداوند آن حضور را مقابل بانوان ما بگشاید. اگر بگویند ما خودمان فکر میکنیم و هر چه به نظرمان آمد انجام میدهیم؛ ناخواسته در تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت، عمل میکنند. تا آنجایی که ممکن است در فضای سیطرۀ تاریخ ارادۀ معطوف به قدرت، بعضی افراد آنچه به عنوان حضور نرم پیشنهاد میشود را نوعی بیعملی قلمداد کنند و گمان کنند با حضور نرمِ خود هیچ کاری نکردهاند، زیرا حضور نرم، با کارهای چشمپُرکن همراه نیست. مانند حضور خدا است در عالم که ظاهراً خداوند هیچ کاری نمیکند ولی به همۀ کارها جهت میدهد و معنا میبخشد.




