متن پرسش
سلام استاد عزیز:
شما در کتاب «خویشتن پنهان» می گویید که ما باید برای درک تری به جای علم به تری با تری ارتباط برقرار کنیم که عین تری را درک کنیم نه تری را بدانیم، در معرفت النفس هم باید همینگونه بود اما مگر می شود؟ هر انسانی برای رسیدن به معرفت النفس باید به نفس و قوای نفس و... فکر کند تا معرفت را شروع کند در نتیجه ما فقط علم به نفس و قوا و ... پیدا می کنیم و به اصطلاح نفس را می دانیم چون در موردش فکر می کنیم و تا در مورد نفس فکر نکنیم متوجه آن نمی شویم، چگونه از علم به عین منتقل شویم در صورتی که مانع و حجابی به نام تفکر در میان است تفکری که نتیجه اش علم و دانستن است نه عین الیقین؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت تا در مرحلهی علمی و مفهومی هستیم هنوز ارتباط واقعی یعنی ارتباط وجودی پیدا نکردهایم. ارتباط علمی به عنوان مقدمه خوب است ولی معرفت نفس یعنی ارتباط وجودی. گفت: «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق / از علم به عین آمد و از گوش به آغوش». موفق باشید