متن پرسش
سلام استاد:
دو سوال داشتم اگر لطف کنید و راهنماییم کنید ممنون می شوم.
1- آیا برداشت من درست است؟
حضرت حق وجود مطلق است، شعور مطلق است که از طریق من، شما و سایر موجودات خودش را بروز داده است، به بیان دیگر ما همه یک شعور هستیم که در فرم های مختلف نمایان شدیم. یعنی خدا جایی بیرون از من نیست، بلکه همین پس زمینه ای است که همه ی موجودات (از جمله من) در آن ادراک می شوند.
2. استاد بنده متوجه شدم که خود واقعی من فقط شاهد و ناظر این عالم است، یعنی خود واقعی من فقط مدرک است و بقیه ی افعال، افکار و اتفاقات در درون این آگاهی رخ می دهد.
سوال بنده این است که نقش اختیار در اینجا چیست؟
افکار با اختیار من ایجاد نمی شوند، بلکه در میدان آگاهی من ایجاد می شوند.
آیا منظور عرفا از نداشتن اختیار همین موضوع نبود؟
در پس آینه طوطی صفتم داشته اند
آنچه استاد از گفت بگو می گویم
با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا به عنوان یک موجود در کنار سایر موجودات نیست، بلکه وجودی یگانه و برتر است که همهی موجودات را در عین یگانگی در بر دارد. نمیدانم واژهی زمینه برای حضور خدا مناسب است یا نه. 2- همین آگاهی که «من» را تشکیل میدهد به خودی خود طالب مرتبهی برتری از خود است و این جز همان اختیار برای او نیست. آری! سالک به جایی و درجهای میرسد که با اختیار خود، اختیار خود را محو اختیار حق میکند و در این حالت است که میگوید: «در پسِ آینه طویصفتم داشتهاند». موفق باشید