باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که مولوی در بستر اهل سنت سخن میگوید و بدین لحاظ میتوان گفت که تقیه میکند. آیت اللّه حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» دلایلی بر تشیع ایشان میآورد 2- در مورد خلفا، مولوی مثل ما فکر نمیکند ولی در مورد علی «علیهالسلام» تعبیراتی دارد که بسیار متعالی است مثل آنجایی که میگوید: «ای علی که جمله عقل و دیدهای / شمّهای بنما از آنچه دیدهای» 3- بعضی موارد مولوی واژهی شیعه را برای عدهای که نسبت به اهل سنت تعصبهای تندی دارند، بهکار میبرد ولی ارادت او به اهلالبیت «علیهمالسلام» کاملاً مشهود است.
مولوى در مورد على «علیهالسلام» مى گويد:
ترجمانى هرچه ما را در دل است |
دست گيرى هر كه پايش در گل است |
|
مرحبا يا مجتبى يا مرتضى |
ان تغب جاء القضاء ضاق الفضا |
|
انت مولى القوم من لا يشتهى |
قدردى كُلًّا لئن لم ينته |
|
مى گويد: آنچه در درون قلب عارفان است تو ترجمان آن هستى تا بتوانند واردات قلب خود را درست تحليل كنند، همچنان كه دستگير كسانى هستى كه در مسير سلوك پايشان در گِل گير كرده است. خوش آمدى اى برگزيده و اى پسنديده، اگر در صحنه ى هدايت اهل سلوك نباشى، قضا مى آيد و فضاى بندگى را تنگ مى كند، تو مولاى قوم مسلمانان هستى، حال آنكس كه تو را نخواهد و نپذيرد، اگر باز نايستد و از انكارش دست بر ندارد، به كلى هلاك مى شود. همچنين كه در جاى ديگر مى گويد:
هست اشارات محمد المراد |
كل گشاد اندر گشاد اندر گشاد |
|
صد هزاران آفرين بر جان او |
بر قدوم و دور فرزندان او |
|
آن خليفه زادگان مقبلش |
زاده اند از عنصر جان و دلش |
|
موفق باشید