متن پرسش
جناب استاد سلام:
با توجه به جواب شما به سوال ۲۴۳۵۶جنابعالی میفرمایید که طبق قسمتی از تفکر بارکلی او توانسته به قسمتی از فلسفه حصول وجود ذهنی از نظر ملاصدرا برسد اما در اینکه شی خارجی باید باشد که معد این وجود باشد دچار مشکل شده که البته به نظر بنده این امر آنقدر بدیهی هست و نفس یا عقل آن را بدیهی درک می کند و میابد که دیگر نمی توان شک کرد و یا انکار کرد، و بنده فکر می کنم که بارکلی هم اشتباه تمام فلاسفه غرب را که گرفتار ایده آلیست شدند مرتکب شده و آن هم اینکه در درک این موضوع از ساحت بدیهی خارج شده و این امر بدیهی را در ساحت نظری مورد بررسی قرار داده، لطفا بفرمایید چگونه می توان اینگونه افراد را به ساحت بدیهی برگرداند و مشکلشان را حل کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. خواستم عرض کنم جناب بارکلی را چندان دستِ کم نگیرید از آن جهت که نکاتی را در نظریات خود مدّ نظر دارد. موفق باشید