متن پرسش
سلام:
شهید آوینی در مجموعه مقالات حکومت فرزانگان می نویسد:
این نكته بسیار دقیقى است كه هر كسى را توفیق ادراك آن حاصل نمى شود، چرا كه در نظر سطحى این دو رأى با یكدیگر قابل جمع نیست در روش سیاسى اسلام، این یك اصل است كه ۱. حتى براى آنكه امام مفترض الطّاعه و معصوم و وصىّ بلافصلِ رسول خدا (ص) مسندِ خلافت ظاهرى را نیز صاحب شود، بیعت مردم ضرورى است. ۲. و از آن سو قرآن نظرش درباره اكثریت مردم این باشد:
{ جملات شهید آوینی در همان مقالات: قرآن مجید با تعبیراتى بسیار عجیب و حتّى در اكثر موارد بسیار شدیداللّحن، نه تنها «رأى اكثریت» را «معیار مطلق حقّ» نمى داند، بلكه برخلاف آن، «رأى اكثریت» را غالباً باطل مى شمارد. نمونه آیاتى كه در این زمینه وجود دارد آن همه است كه به ناچار باید تنها به منتخبى از آنان بسنده كرد. در بعضى از این مجموعه آیات آن همه صراحت همراه با شدّت لحن موجود است كه ما را از هر گونه تأویل و تفسیرى بى نیاز مى كند. مثلاً آیه مباركه ۱۱۶ از سوره «انعام» كه مى فرماید:«وَ اِن تُطِعْ اَكْثَرَ مَنْ فِى اْلاَرْضِ یضِلّوكَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اِنْ یتَّبِعونَ الاَّ الظَّنَّ وَ اِنْ هُم الاّ یخْرُصونَ» [و اگر از اكثریت مردم كره زمین اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه خواهند كرد، كه آنان جز از «ظنّ» تبعیت نمى كنند و جز «دروغ» نمى ورزند].
و یا در آیه مباركه ۷۸ از سوره «زخرف» مى فرماید: «لَقَدْ جِئْناكُم بِالْحقّ ولكِنَّ اَكْثَرَكُمْ لِلْحقّ كارِهونَ»(1) [ما حقّ را براى شما آوردیم، امّا اكثریت شما مردم از حقّ كراهت داشتید]. «كراهت از حقّ» در اینجا صفتى است كه قرآن براى اكثریت ذكر مى كند.
و یا در آیه مباركه ۱۰۶ از سوره «یوسف» مى فرماید: وَ ما یؤْمِنُ اَكْثَرُهم بَاللّهِ اِلاّ وَ هُم مُشْرِكونَ» [و اكثریت مردم به خدا ایمان نمى آورند مگر آنكه مشرك هستند]. این آیه مباركه ناطق بدین معناست كه ایمان اكثریت مردم درآمیخته با شرك است.
و در آیات دیگر اجمالاً اكثریت خلق را به صفاتى از این قبیل متّصف مى دارد: «اَكْثَرَ النّاسِ لا یشْكُرونَ» (۲۴۳ بقره)؛ «اَكْثَرَ النّاسِ لا یعلَمونَ» (۱۸۷ اعراف)؛ «اَكْثَرَ النّاسِ لا یؤمِنونَ» (۱۷ هود)؛ (اَكْثَركُمْ فاسِقونَ) (۵۹ مائده) ؛ «اَكْثَرُهُم لا یعْقِلونَ» (۱۰۳ مائده) ؛ «اَكْثَرَهُم یجْهَلُونَ» (۱۱۱ انعام) ؛ «وَ ما یتَّبعُ اَكثَرُهُم اِلاّ ظَنّاً» (۳۶ یونس) ؛ «اَكثَرُهُمُ الْكافِرونَ» (۸۳ نحل)... و بالاخره مجموعه آیات قرآن درباره «اكثریت» حكایت از این دارد كه تمایلات اكثریت نه تنها با حقّ سازش ندارد، بلكه غالباً متناقض آن است.}
این به ظاهر تناقض را چگونه می توان رفع کرد و جواب داد؟
با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با طلوع حرکتی توحیدی توسط پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» باید در مقابل فرهنگ شرک بر توحید تأکید کرد و در اینجا رأی اکثریت هیچ جایگاهی ندارد تا اینکه آرامآرام انسانها متوجهی حقّانیت و زیبایی توحید شوند و در بستر نگاه توحیدی فکر کنند و تصمیم بگیرند. در این فضا است که خداوند به پیامبر خود توصیه میفرماید: «وشاورهم فیالامر» یعنی نگاه و نظر آنها را نیز در میان آور. در همین رابطه بعد از تحقق نظام جمهوری اسلامی و گرایش مردم به عبور از فرهنگ غیر الهی است که رأی مردم ارزشمند است. موفق باشید