متن پرسش
سلام:
چرا دانشمند غربی یا بهتر است بگویم دانشمند بی دین غربی حتی در امور مادی و درک عالم واقع و خارج دچار تردید شده و همچون ایده آلیست ها دچار شک و سفسطه شده؟ مثلا خطای حس را مطرح میکنند که به قول شهید بهشتی در کتاب شناخت از دیدگاه فطرت ، باید بگوییم خطا در تفسیر حس است نه خطا در حس، و این دانشمندان در همین موضوع یکسری تصاویر غیر طبیعی درست می کنند و استدلال میکنند مغز خطا می کند و ما را گول می زند، در صورتی که این آن فرد به اصطلاح دانشمند است که دارد مغز را با این تصویر فریب میدهد نه اینکه مغز آن شخص ادراک کننده را فریب دهد، چون مغز انسان برای درک طبیعت و متناسب با درک طبیعت توسط خداوند حکیم خلق شده نه اینکه تصاویری عجیب و انتزاعی که نه در طبیعت و نه در دنیای اطراف وجود خارجی دارند را که درک آن حالت تصویر خاص خارج از توان مغز انسان است را درست می کنند و همان کلک و حقه تصویریه خاص را که وجود طبیعی و خارجی ندارد را ملاک خود قرار میدهند و کلا در کسب معرفت همانند سوفسطائیان و ایده آلیست ها شک می کنند، مثلا فیلم تلویزیونی متحرک را که تشکیل شده از ۲۴ تا ۵۰ فریم در ثانیه که تماما عکس میباشند را به عنوان خطای دید معرفی می کنند در صورتی که توان درک عصب بینایی انسان در خلقتش ۱۰ تا ۱۵ فریم انگار می باشد، خب اینکه مغز من فریب می خورد چون مغز من متناسب با درک طبیعت و حرکات طبیعت خلق شده و بیشتر از آن از توان مغز انسان خارج است، حال اگر عصب بینایی چشم انسان همچون سگ سرعت بیشتر را درک می کرد و توان بالاتری داشت تصاویر متحرک فیلم را به صورت واقعیه خود یعنی فریم فریم می دید و به صورت چشمک زن که حتما برای ما دیوانه کننده بود، آیا این محدودیت و طبیعت مغز که به صلاحدید خالق متناسب با عالم خارج و واقعیت اطراف هست را ما باید خطا بپنداریم و کلا کسب معرفت را زیر سوال ببریم، به خدا اینگونه دانشمندان از عوام هم پایین ترند و مانند خری هستند که کتاب حمل می کند.
سوال بنده این میباشد که: چطور می شود این افراد در درک عالم خارج هم با آن همه ادعا عاجز می شوند چه برسد به درک دین که پیشکششان؟ چرا علم کنونی بشر غربی و غرب زده حتی در حیطه تلاششان به جای اینکه یقین آور باشد برایشان شک و سفسطه به ارمغان آورده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اشکال به پوزیتیویستها و یا حسّگراها وارد است ولی همهی آنها اینطور نیستند. موفق باشید