متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: من نوجوانی ۱۷ ساله هستم که در مسجد منطقه مون الحمدلله توفیق یافتم برای مباحث معرفت دینی حول کتاب داستان راستان، برای نوجوانان دیگر صحبت کنم و تا حد توان به شبهاتشون پاسخ بدم. خدا رو شکر موفقیت هایی هم حاصل شده و بسیاری مباحث حل شده است و دوستان انس خوبی با داستانهای جذاب کتاب پیدا کردند. بسیار از کتب و جزوات و یادداشت های شما بهره برده ام و همواره دوستان را به مطالعه آثارتان توصیه کردم و توفیق داشتم از محضرتون فیض ببرم. استاد، علیرغم این مطالعات گاهی نسبت به حقیقت هدایتگری انبیاء و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه شک می کنم و با برخی شبهات و مباحث خودم دلم میلرزه. متاسفانه بسیاری حضرات، با عینک لیبرال_دمکراسی انقلاب را می نگرند و حتی تفاوتی بین افق تمدنی انقلاب نیستند و گاهی با کمال تعجب میگند کره شمالی و کوبا برای آمریکا مهم تر از ایران هست و عادت کردند اتهام تحجر به مدافعان افق تمدن انقلاب بزنند. استاد، بسیار سعی کردم با مطالعه کتاب و افزایش معرفت و آزاداندیشی و پرسش از متخصصین، واقع بینانه و نه کورکورانه خدای ناکرده با انقلاب و اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه و امام و حضرت آقا برخورد کنم اما گاهی اوقات عجیب دلم سست می شود و می گویم نکند من اشتباه می روم و واقعاً دین از سیاست جداست و یا انقلاب اسلامی هم انقلابی است مثل خیلی انقلابهای دیگر که دورانی دارد و گذار می کند. این رو تو خیلی دوستان هم دیدم که علیرغم مطالعه اصولی مبانی اسلام و انقلاب و این مکتب و پذیرش مبانی، اما دلشون بسیار میلرزه و انگار از درون هم درگیرن. وقتی هم که بسیاری نا بهنجاری های جامعه رو می بینن بسیار دلسرد میشند. استاد شما به عنوان شخصیت مجاهد در جبهه فرهنگی و ایمانی که صاحب تجربه هم هستید، به من چه توصیه ای برای تقویت اعتقاد قلبی دارید و اینکه با چه دیدی نسبت به انقلاب و افق تمدن نوین اسلامی برخورد کنم و آیا اساسا این جدال های دورنی امثال من در این سن و سال درباره مسائل اساسی زندگیمون ویژه در باب اوضاع اجتماعی طبیعی هست یا نه؟ با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم همین شبهات موجب میشود تا جایگاه انقلاب اسلامی را سیاسی و سطحی در نظر نگیریم. بالاخره باید این نکته روشن شود که «آیندهی ما چه آیندهای است؟» بد نیست در این مورد به متن مذکور همراه با صوت آن سری بزنید. موفق باشید