متن پرسش
سلام علیکم: شما در اکثر صحبت هایتان پیرامون تمدن غرب در بحث تاریخی موضوع عمدتا دوران قرون وسطی را دوره تاریکی و جمود نمی دانید و معتقدید که این دوره در قیاس با دوره ما قبل و ما بعدش( یونان و مدرنیته) به لحاظ زندگی و نگاه دینی برتری دارد و معتقدید که اگر مشکلی هست به کلیسا بر میگردد و ربطی به مسیحیت ندارد اما در اکثر استنادات دوستان معتقد به تفکر خوبش را بگیر و بدش را رها کن این دوره به شدت محکوم میشود وصراحتا ملقب به دوره سیاهی میگردد تا جایی که دکتر احمدی نزاد هم این جمله را دارند که : " اگر بشر دوره سیاه قرون وسطی را تجربه نکرده بود و قدرتمندان مانع از شکوفایی علم و اندیشة سازنده نمی شدند."بنابراین ایشان تاکید دارند که دوره قرون وسطی مانع ساخته شدن علم و اندیشه سازنده بود. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که میدانید قرون وسطی از جهتی که کلیسا قرائت خود از مسیحیت را حاکم بر روان جامعه کرد دوران سیاهی است. آنچه بنده به عنوان تذکر در نوشتههایم عرض میکنم زشتی نگاهی است که بورژواها و نویسندگان بعد از رنسانس از قرون وسطی به جهان القاء میکنند و موضوعات فرهنگی آن دوران را که شخصیتهایی مثل آکوئیناسها را رشد داد نادیده میگیرند. موفق باشید