متن پرسش
سلام علیکم:
استاد عزیز چند مدتی است عجیب با خودم کلنجار میرم. در حین کار فرهنگی و انجام بعضی فعالیتها و گفتگو با برخی دوستان، می شنوم که رسماً به من به چشم یک متحجر نگاه می کنند. گویی یک شخص رادیکال با قرائات بسته فقهی را دیده اند. نمی دانم چرا وقتی هم با آنها گفتگو می کنم پاسخ هایی هر چند گاهی تند و تلخ برای علت رادیکال دانستن من می دهند و گاهی با کلی گویی حرف خود را می زنند و می روند و همان برداشت را از من دارند. نمی دانم! در طول این مدت زندگی واقعاً تلاش من این بوده که نظام فکری ام مبتنی بر تعصبات و تقلیدها و سلسله عادات نباشه و با مطالعه کتب مختلف و شنیدن نظرات متعدد، سعه خودم را بالا ببرم و بتونم با نظام فکری منطقی و استدلالی جلو برم ولی چرا در حین کار فرهنگی، برخی دوستان من رو رادیکال و با دیدگاهی بسته ایدئولوژیک و متحجر و یا حتی تا مقام اخباری مسلکی می بینند. قطعا کار من هم ایراد دارد و اشکال دارد و بلاشک من هم در تبیین بسیاری مسائل کبود داشته ام اما نمی دانم چرا رادیکال و اِخباری باید از سوی برخی خطاب قرار بگیرم. امیدوارم حتی اگر مرا اخباری مسلک و رادیکال هم می دانند حساب من را با جبهه انقلاب جدا کنند و خصوصیت مرا به زعم خویش بپای انقلاب بنویسند و این بزرگترین ترس من است. نمی دانم شاید هم تلنگری به من است که باید به قول جناب نظامی: آینه ار نقش تو بنمود راست / خود شکن آینه شکستن خطاست. ببخشید که مزاحم اوقات شریف شدم ولی خوشحالم شخصیتی مثل شما و بیانات تان برای من روح بخش است. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مأوایِ انقلاب اسلامی با همهی انسانها به حکم انسانیتشان باید رابطه داشته باشیم، ولی اگر بعضیها انتظار دارند که ما از اصلِ انقلابِ توحیدیمان دست برداریم تا متحجر نباشیم؛ محال است. در همین راستا کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» نوشته شد. موفق باشید