متن پرسش
سلام علیکم:
آیا می توان این را گفت که انقلاب اسلامی، اصلی ترین نقطه تمایزش با بسیاری نهضت ها و جنبش ها و رویکردهای حتی شیعی در این ادوار معاصر نظیر نهضت جنگل و مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزات سید جمال، این است که به روح تاریخ و شان تاریخی هر زمانه برای تحقق عهد الهی نظر دارد. منظورم اینست که یعنی انقلاب، تاریخ سازی و زمانه را صرفا رویکردی بر بستر زمان و مکان که در حال انتقال گرایی است و بشر هم تعهدی نسبت به تغییر خود و جامعه جهت قرب الهی ندارد، نمی داند. انقلاب، این تفکر را جا می اندازد که بشر، عهدی الهی و قدسی دارد و باید همگام پیامبران و اولیاء الله جهت تحقق آن عهد الهی پیش برود (و عهد ما هم این است که انسان بهعنوان خلیفه الله، هم باید خودش و جامعه اش، تجلی اسماء الهی باشد). لذا در هر عصر و تاریخی انسان مکلف است به عهد الهی پایبند باشد و جهت تحقق همان تعهدش، تاریخ سازی کند و شان زمانه را بشناسد چرا که «یسئله من فی السماوات و الارض کل یوم هو شان» و هر تاریخی، ظرفیتی خاص خود دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در هر تاریخی آمادگی مردم را جهت ظهوری که رحمت خود را به بشریت بدهند، مدّ نظر دارند. لذا این برای یک ملت و تاریخ هم صدق میکند. یعنی: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید