باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به حضور فوقالعادهی آنهایی است که آن بالا بالاها هستند و لذا در کوچکترین لغزش ندا سر میدهند: «ظلمت نفسی». قصهی ما قصهی آن گوسفند لاغری است که آخرهای گَله، لنگان لنگان در حرکت است و اگر هم به این طرف و آن طرف میرود، چوپان او را در بر میگیرد تا از نفس نیفتد و به پیامبر خود میفرماید به این بیچاره ها بگو: « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. در این رابطه عرایضی در جلسهی سوم «با دعا در آغوش خدا» شده است. موفق باشید