متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی:
استاد جایی در کتاب حرکت جوهری که تعریف قوه و فعل را میگویید، میفرمایید قوه یعنی نداشتنی که میشود داشت، مثل پیری برای یک کودک. جایی هم در کتاب مبانی معرفتی مهدویت که بحث غایت مفقود محال است را میکنید میگویید که پیری برای جوان یا کودک، به عنوان غایت به شکل بالفعل در خارج هست، هرچند برای این کودک یا جوان به صورت بالقوه موجود است. این موجود بودن بالفعل پیری منظور در عالم غیبه یا عالم ماده؟ اگه بگیم در عالم ماده که خب برای یک فرد خاص که الان جوانه که هنوز به صورت بالفعل در نیامده و هنوز بالقوه است! و بنابراین به صورت بالفعل در خارج وجود نداره.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به غایتبودنِ پیری برای کودک فکر کنید که بالفعلبودنِ آن غایت در جای خود، غیر از بالفعلبودن آن است برای کودک. مثل بالفعلبودنِ تهران در جای خود که غیر از بالفعلبودن آن است برای کسی که در حال مسافرت به سوی تهران است. موفق باشید