سلام و عرض ادب: با تشکر از جلسه امروز سه شنبه، در مورد اربعین و روبرویی شان جدیدش ... جلسه کلی از احساس های قلبیمان را تفسیر کرد. الان دو هفته ای هست که در خواب و نیمه خواب و بیدار، معمولا در کربلا، عراق، و قبرستان وادی السلام به سر میبرم! در حالی که یک بار هم توفیق نداشتم به زیارت امام حسین (ع) بروم به دلایل زندگی و کار و ... که درجریانید. وقتی این خوابهای سلسله وار شروع شده بودند حس کردم که اراده جدیدی در صحنه هست، که حتی مرا که کربلا ندیده ام ولی چشیده ام، مرا هم به صف کرده، چند روز پیش بعد از نماز صبح راجع به اربعین حسینی و مسائل پیش آمده فکر میکردم، و قرآن به دست گرفتم و از خداوند سوالی کردم که چه در تاریخ میگذرد؟ چه باید کرد؟ که درگوشی به من فرمود: «والله انزل من السماء ماء فاحیا به الارض بعد موتها، ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون» ... ۶۵ نحل گویا احیا موت باید رخ دهد، چه بدانم؟! شاید شان امروز احیا است احیای کیفیتِ بعد از کمیت! ولی باید قوم یسمعون بمانیم و منتظر، تا با جان بشنویم چه میشود! التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد گویا ایرانیان با درک حضور اربعینی خود در سالهای گذشته، با توجه به روحیه خِرد خسروانیشان و تجربهای که به دست آوردهاند، بنا بر آن است که وجه باطنی رخداد اربعینی را در حالت جهانیاش به ظهور آورند. آری! در رخداد اخیر اربعینیِ این سالها، انسانها ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نسبت به همدیگر در اوج ایثار و محبت همدیگر را تجربه کردند. آیا ما ایرانیان با توجه به روحیه گسترده و گشوده آخرالزمانیمان بنا بر این است تا همان ایثار و محبت به دیگر جهانیان را ذیل فرهنگ حسینی به میان آوریم؟ و از یک طرف اگر باید سفر اربعینی جهانی شود و دلسوختههای حسینی از همه جهان در این پیادهروی شرکت کنند، از طرف دیگر گویا این سفر به صورت دیگری بناست جهانی شود و همه جهان مسیر نجف به کربلا گردد و همان نسبت بین زائر و خادم ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه السلام» به میان آید. البته و صد البته هر اندازه راه زمینی این مسیر گشوده شود، آنهایی که تجربه در آن مسیر بودن را در عین حضور دارند، سر از پا نمیشناسند و قدم در راه میگذارند و جلو میروند. بحث در آن است که اگر آن حضور ممکن نیست، گویا بنا است حضور دیگری که عرض شد به میان آید. آیا اینکه در روایت داریم در حاکمیت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» مسجد کوفه هزار در پیدا میکند تا همه مردمان بتوانند با حاکمیت حضرت ارتباط پیدا کنند، جنبه تأویلی ندارد به آن معنا که نسبتی بین روح و روحیههای مردم جهان با آن مرکز بر قرار میشود و هرکدام بر اساس آمادگی خاصی که دارند ورود میکنند و بهره میگیرند؟ موفق باشید