سلام: ۱. چگونه زمان می گذرد اما هستی ثابت است؟ ۲. گذر زمان چگونه هستی را دستخوش تغییر نمی کند؟ ۳. اگر هستی اصالت دارد هستی بی زمان باشد بی زمانی اصیل است پس زمان امری موهوم است ولی زمان را درک می کنیم آیا ادراک نیز موهوم است اگر آری ما با این ادراک ، ادراک می کنیم که هستی بی زمان است آیا با فرو ریختن بنای ادراک این گزاره نیز فرو می ریزد اگر آری آیا اصالت به زمانمندی باز می گردد؟ اگر آری ادراک اینکه بی زمانی نیز هست بی اعتبارست؟ و درین فرض باز ادراک فرو نمی ریزد و بی زمانی هستی اثبات نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همین که انسان زمان را درک میکند حاکی از آن است که ذات انسان که همان نفس ناطقه میباشد، مجرد و فوق زمان است. ثانیاً: زمان، حاصلِ حرکت است مثل آنکه با حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید، روز و سال بهوجود میآید. ثالثاً: همچنانکه جناب صدرالمتألهین در «حرکت جوهری» روشن فرمودند چون ذات عالم ماده عین حرکت است، زمان، مخصوصِ عالم ماده میباشد و هستی در ذات خود آزاد از حرکت میباشد. موفق باشید