متن پرسش
به نام خدا.با سلام وخسته نباشید خدمت شما استاد عزیز. دختری هستم 25ساله که حدود5سال است که ازدواج کرده ام ودر غربت و دور از خانواده زندگی میکنم و متاسفانه این دوری تاثیر خیلی بدی در زندگی من داشته و باعث شده من انتظارات زیادی از همسرم داشته باشم دوست دارم شوهرم بیشتر وقت خود را در کنار من و فرزندمان بگذراندو لی شوهرم این کار من را خودخواهی میداندو میگوید او زندانی من است و ارامش نداردشوهرم همصحبت خوبی نیست و همیشه ساکت و ارام بوده و این باعث شده مشکلات و دعواهای زیادی در زندگی داشته باشیم ایشان از من انتظار دارند دلتنگیها و گریه هایم را درون خود بریزم و به روی خود نیاورم خواهش میکنم من را راهنمایی کنید و بگویید چطور زندگیم را نجات دهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ( بالاخره هرکس باید با خودش زندگی کند و با افکار و معارفی که دارد راه اُنس با خدا را پیدا کند و در آن بستر فرزندان خود را تربیت کند و شوهرتان را گرفتار خودتون نکنید. موفق باشید