سلام علیکم استاد طاهرزاده: در یکی از دروس معرفت النفس با مثالهایی عنوان شد که اراده خداوند برای خلقت جهان اراده ای واحد است منتهی عالم امر به دلیل ظرفیت دفعی الوجود است و عالم ماده تدریجی الوجود چرا که قابلیت نداد فیض را یکجا بگیرد اما نمونه هایی از ایجاد و خلق دفعی در همین عالم ماده برای ایجاد دفعی از طرف انبیا و اولیا دیده شده مثل ناقه حضرت صالح که به اذن الهی با اینکه مادی بود به صورت دفعی ایجاد شد و نمونه های دیگر که هست و ابن عربی آن را انشا به امر مینامد که عارف واقعی آنچه دیگران در عالم خیال ایجاد میکنند میتواند در عالم خارج بهصورت دفعی ایجاد کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نسبت خدا با عالم است که او به حکم: «وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» یک اراده است با جامعیت همۀ انوار و اسماء. و معلوم است که در همان جامعیت همۀ کثرات، به یک معنا حاضرند ولی نه به حکم کثرت. همانطور که همۀ رنگها در نور بیرنگ حاضر میباشند و اگر حضرت حق با احاطۀ قیومی خود خواست امری را دفعی محقق کند مانند معجزات، آن میشود که فرمودید. موفق باشید




