متن پرسش
سلام استاد گرامی، عذرخواهم که باز هم مصدع میشوم.
پیرو پاسختان به سوال 5493 این جانب به نظر من یک سری مفروضات غلط در این جا وجود دارد. اخوان المسلمین حداقل در زمان محمد مرسی علیه وهابی ها نبود بلکه کاملا به عربستان، قطر و گروه های سلفی تکفیری گرایش داشت. مرسی به شیمون پرز نامه فدایت شوم نوشت و سفارت سوریه را تعطیل کرد و سفارت اسرائیل را باز گذاشت. مسیرهای انتقال سلاح به حماس را قطع کرد. و گذرگاه رفح را نیز باز نکرد و به پیمان کمپ دیوید نیز پایبند ماند. گرایش تمامیت خواهانه مرسی که به دنبال حاکم کردن حزب خود و ایدئولوژی سلفی گری بر جامعه مصر بود نهایتا منجر به شکل گیری اعتراضات شد. تحلیل ها ضد و نقیض است اما آن چه که با واقعیات منطبق است این است که روی کار آوردن یک اخوانی تحصیل کرده امریکا در مصر توطئه امریکا برای حاکمیت اسلام امریکایی-صهیونیستی بر منطقه خاورمیانه بود مانند آنچه در عربستان و ترکیه شاهد آن هستیم. با این حال برای بنده هنوز معنای بیداری اسلامی که رهبری گفتند مبهم است مگر همان طور که گفتم حمایت گروه های مذهبی در مصر از یک اخوانی سلفی-امریکایی را مصداق بیداری اسلامی نگیریم بلکه آن را یک فرایند وسیع تر و با قدمت تر در نظر بگیریم که قرار است به تدریج با کنار زدن گروه های سلفی و بیدار کردن اهل تسنن نسبت به انحراف اسلام خلافتی زمینه را برای گرایش آن ها به اسلام حقیقی که در ایران متجلی است فراهم کند. به نظرم اشتباهی که بعضی ها میکنند این است که دقیقا عین آن چه که در مصر و شمال افریقا اتفاق افتاد را بیداری اسلامی در نظر میگیرند در حالی که هنوز تا بیداری اسلامی حقیقی که به نظرم مورد نظر رهبری است فاصله زیادی داریم و تحولات فعلی فقط زمینه ای است برای گرایش تدریجی اهل تسنن به اسلام واقعی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به خوبی متوجه جریانهای جاری در غرب آسیا هستید. آنچه انتظار دارم از نظر دور ندارید تفاوت بین اشتباه راهبردی است که اخوانیها از دو جهت کردند با ذات اخوان المسلمین. ذات اخوانیها بسیار به انقلاب اسلامی و حرکت حضرت امام نزدیک است به همین جهت ملاحظه میکنید در فرصتهایی که موقعیت اقتضا کند به انقلاب اسلامی و حضرت امام نزدیک میشوند چه در اخوانیهای تونس از طریق آقای قنوشی و چه اخوانیهای غزه و از طریق آقای اسماعیل هنیه و چه از طریق اخوانیهای ترکیه در ابتدای کار حزب توسعه و عدالت و آقای اردوغان و چه اخوانیهای مصر قبل از گرفتن دولت توسط سخنگوی اخوانیهای مصر. اما اشتباهات راهبردی آنها یکی آن بود که گمان میکردند میتوانند با سیاست عدم تعارض با استکبار جهانی حکومت اسلامی مدّ نظرشان را ادامه دهند که این اشتباه را هم اردوغان و هم مرسی و تا حدّی قنوشی دارند و در همین راستا مرسی در مصر تا حدّی با سلفیها کنار آمد و هم در مورد کمپدیوید کوتاهی کرد، و اشتباه دوم که مخصوص اخوانیهای مصر بود به قبضهدرآوردن دولت از طریق صرفاً اخوانیها، ولی بعد از جریان های اخیر مصر همهی اخوانیهای منطقه به شکلهای مختلف در حال بازخوانی اشتباه راهبردی اولشان هستند و از این جهت ملاحظه میکنید که پرچمهای آمریکا و اسرائیل و سعودی توسط اخوانیها در مصر آتش زده میشود و شعار مرگ بر آمریکا سر داده میشود و سران اخوانی مصر کودتای ارتش را آمریکایی اسرائیلی میدانند و اردوغان میگوید کودتای ارتش در مصر با برنامهریزی اسرائیل انجام شد. این نشان میدهد که آینده، اخوانیها با تحلیل دیگری در سراسر منطقه به صحنه میآیند. موفق باشید