متن پرسش
به نام خدا و با عرض سلام
استاد این که می فرمایید شخص در عین ثا بته اش که در علم خداست شخصیت خود را انتخاب کرده و در عین ثا بته اش اراده کرده است یعنی چه مگر علم خدا جای اراده کردن ماست بله می توان گفت که خدا در علمش می داند این شخص چه انتخابهای در دنیا می کند و لی این که مثلا شخص در علم خدا انتخاب کرده زنا زاده با شد اصلا مفهوم نیست مگر انجا ما وجود تعین یافته شخصیه خارجیه داریم اگر طرفی بر چه اساسی شخص انتخاب می کند زنازا ده باشد مگر نتیجه ای نفعی یا لذتی از این انتخاب می برد که چنین انتخاب شومی که در دنیا سر افکنده و در اخرت عموما گرفتار عذاب باشدرا بکند و اساسا اگر کسی انجا که نه پیامبر و هادی است و نه دار امتحان است انتخاب کند اگر بتوانیم چنین انتخابی را بپذیریم چه ارزشی دارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در قرآن نداریم: «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون» چون خدا چیزی را اراده کرد که خلق کند به آن چیز میگوید بشو و آن چیز موجود میشود. پس معلوم است آن شیئ در آن حدّ که مورد خطاب الهی قرار گیرد در علم خدا موجود بوده، از طرفی خداوند خلق هرچیزی را به آن چیز میدهد و در این رابطه حضرت موسی و هارون«علیهماالسلام» در معرفی خداوند میفرمایند: «رَبُّنَا الَّذی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» پروردگارمان آن کسی است که خلقت مخصوص به هرچیزی را به آن چیز میدهد و سپس آن چیز را پس از آنکه خلقتاش را به آن داد، هدایت میکند. از این لحاظ خلقت آن کسی که میخواهد مرد باشد و مثلاً در چنین شرایطی مثلاً در تهران به دنیا بیاید را به او میدهد و با این مبنا باید متوجه بود اگر کسی زنازاده شد، خداوند خلقت او را به او داده است و اینکه چرا چنین انتخابی را کرده مربوط به خودش میشود مثل انتخابهای شومی که سایر انسانها در این دنیا میکنند. در هر صورت چون انسانها در آن مقام، در مقام امکان هستند جهت رجحان یک طرفِ امکان دارای انتخاب میباشند و چون این انتخاب و اختیار همچنان ادامه دارد هرلحظه میتوانند خود را تغییر دهند. موفق باشید