متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون
می خواستم اگر ممکن است نظر خود را در مورد گزاره های زیر در دو بعد اقتصاد شخصی و اقتصاد حکومتی مطرح فرمایید و اینکه آیا وقتی در دنیای مدرن چنین مراوداتی مرسوم است ما مجاز به پیمایش چنین مسیرهایی هستیم:
فروش معنی اش این نیست که با قیمت تمام شده به علاوه ی یک سود منصفانه محصول رو بدی. این تفکر کمونیستها بوده و ایدهی کاپیتال مارکس٫
فروش یعنی اینکه معاملهای بکنی که مشتری در اون لحظه و تا پایان عمر نسبت به اون حس خوبی داشته باشه و حاضر به تکرارش باشه.
اگر آیفون(گوشی موبایل شرکت اپل) امروز تا این حد گرون میشه نه پول تکنولوژیه نه قیمت تمام شده. ما پول اون سیب گاز زده رو میدیم و حس خوبش رو.
و با رضایت میدیم. پس نمیتونیم بگیم با ما صادقانه برخورد نکردهاند.
هدف از فروش، ارزان فروختن نیست. «ارزش آفرینی» و «ارائهی ارزش به مشتری» است.
اگر درست فکر کنی پیکان محصولیه که با تئوری من و تو صادقانه تولید و قیمت گذاری شد و بنز محصولیه که به خاطر حس خوبش چند برابر قیمت تمام شده فروش میره!
پروسهی فروش یعنی «خلق و ارایهی ارزش» و انصاف به معنی ارزان فروشی نیست. به معنی ایجاد معاملهای است که طرفین به شرایطش راضی باشند و حاضر باشند به رضایت آن را تکرار کنند…
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید محصول تلاش خود را در ازاء محصول طرف مقابل معامله کنیم و تلاش ما با فریب نباید همراه باشد و با توجه به این امر معاملههایی که صورت می گیرد حلال و نظام اقتصادی عادلانه است. موفق باشید