متن پرسش
سلام علیکم
اینکه گفته میشود که احادیث و روایاتی هست که ضد فلسفه است ایا سندیتش تایید شده است؟اینکه امام هم خطاب به عروسش می فرمود که فلسفه نخواند چطور با اینکه خود امام فیلسوف بودند جور درمی آید؟
اینکه خود علم توحید هم می تواند حجاب باشد را متوجه هستم ولی برخی که مخالفت خود را بافلسفه اعلام می دارند را متوجه نمی شوم از چه جهت است
ایا شما تحصیل در دانشگاه در رشته فلسفه اسلامی درمقطع ارشد را پیشنهاد میکنید؟ برای اینکه بابی باشد تا به بحث های فلسفی ورود پیدا شود؟بنده خانم هستم وامکان تحصیل در حوزه را فعلا ندارم چون پدرم اجازه نمی دهد..بحث های شما را هم دنبال میکنم.
التماس دعا
متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر فیلسوف مسلمانی - اعم از حضرت امام یا علامهطباطبایی - در عین آنکه فلسفه را بهعنوان یک نوع تفکر قبول دارند متوجهاند همهی عقل خود را در حدّ تفکر فلسفی متوقف نکنند و این غیر از آن است که تفکر فلسفی را نفی کنند. مثل آن که حضرت امام خمینى «رضوان الله علیه» با اینکه همه ى عمر مقید به مسجد و مدرسه هستند در توجه به راهى که با اسماء الهى مأنوس شوند مىفرمایند:
در میخانه گشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
منظورشان آن است که از علم حصولى به سوى علم حضورى رجوع کنند.توصیهى بزرگان آن است که «خود را ورق بزنید» معلوم مىشود این کار یک کار ارزشمندى است و موجب مىشود تا انسان از زوایاى وجودِ خود و نحوهى آن در عالم آگاه شود در آن صورت همواره از پنجره ى چنین بودنى بر عالم و آدم بنگرد. همینطور که اگر شما خدا را پیدا کردید دیگر نمىتوانید بىخدا زندگى کنید، اگر رابطه ى حضورى با حقایق پیدا کنید به چیز بزرگى رسیده اید. در حالىکه مىشود سالها خدادان بود، ولى از خدا بهره مند نشد و او را به عنوان محبوب دل خود احساس نکرد، آرى اگر او را پیدا کنیم دیگر نمىتوان بدون او زندگى کرد . در هرحال تحصیل در رشتهی فلسفهی اسلامی اگر استادهای خوبی داشته باشید افقهای ارزشمندی را در مقابل شما میگشاید. موفق باشید