سوره بیّنه؛ آینه تذکر به بهترین انسانها و بدترین انسانها
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در مواجهه با سخن خدا در سوره بیّنه مییابیم:
1- چرا اهل کتاب و مشرکین ابتدا امیدوار بودند خبری در پیش است «تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ»، و سپس با روبهشدن با روشنترین خبر، گرفتار انکار و تفرقه شدند؟ زیرا که میفرماید: «وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ»(4)
آیا روشنتر از حضور پیامبری که حامل پاکترین افقهای فهم و بصیرت بود، به میان نیامد؟ «رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً»(2).
آیا با توجه به اینکه میفرماید: «فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ»(3) پایدارتر و مستقیمتر از آنچه رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» برای آنها خواند میتوانست باشد و آن حضرت کوتاهی کرده باشند؟
2- راستی را! چه بر اهل کتاب و مشرکین گذشت که تازه و بعد از آنکه با روشنترین سخن و اندیشه از طریق رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» روبهرو شدند، شروع به مخالفت و جدایی کردند؟ آیا اینجا آن جایی نیست که خداوند بنا دارد مرزها را مشخص کند تا برای هرکس معلوم شود در کجا ایستاده است؟
در حالیکه: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ» آنها دعوت نشدند مگر برای آنکه در پاکترین حالت و آزاد از هر خرافهای خدای را بپرستند، آزاد از هر افراط و تفریطی.
3- «وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» دعوت شدند تا نماز را برپا دارند. یعنی خود را در مقابل بینهایت خوبی حاضر کنند. « وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ» و گرفتار حبّ مال نباشند و با اموال خود تلاش کنند راههای پاکی که شریعت الهی مقابل آنها گشوده است را طی کنند. « وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»، زیرا این است آن مسیری که در این دنیا در آن شکست نیست و موجب پایداری هرچه بیشتر انسان میگردد.
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ»(6) حال آنهایی که به سخن رسولان خدا گوش فرا نمیدهند و آن سخنان را انکار میکنند از هر گروهی که باشند، اعم از اهل کتاب و مشرکین، خواسته و ناخواسته سرنوشت خود را طوری طراحی میکنند که تا ابد در آتش جهنماند، اینان بدترین خلقاند زیرا در مقابل برترین راه و متعالیترین سخن ایستادهاند و به بهترین فرصت در این آخرین زمان پشت کردهاند.
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»(7)
برعکس، آنهایی که در این زمانه و در دل این غوغاها توانستند حقیقت را تشخیص دهند و با ایمانِ خود دل در گرو اشاراتی سپردند که آخرین رسول، متذکر آن است و در راستای کسب فضائل انسانی، زندگی و اعمال خود بر اساس ایمان خود شکل دادند؛ اینان برترین خلقاند، زیرا در این ظلمات آخرالزمانی اینچنین وارستگی پیشه کردهاند.
«جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ»(8) نتیجه کار و سرنوشت این برترین مخلوقات، بهشتی است که ارزش ماندن دارد(1) با این خصوصیات که یک ماندنِ عادی نیست، بلکه روبهروشدن با تجلیات الهی است در صورتهایی بسی با طراوت و استقراری ابدی و بیکرانه، و از همه این احوالات مهمتر؛ «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ» قرارگرفتن در حضوری است که از یک طرف، این رضایت الهی است که به سوی انسان میآید و از طرف دیگر اهل ایماناند که در جان خود این رضایت را در نهاییترین شکل در خود احساس میکنند و این همان خشیتی است که به جهت تجلی نور عظمت الهی بر قلب آنها متجلی میشود، امری بسی بالاتر از خوف، بلکه مربوط به همان حالت رضایی است که برای اهل ایمان پیش میآید.
والسلام علیک و رحمۀ الله و برکاته
------------------------------
1- «جنّات عَدن» به معنای بهشتهای قابل اقامت.