عفافِ بزرگ
بسم الله الرحمن الرحیم
پرسش:
باسلام استاد موضوعی رو بین جوانان پسر(اعم از خودم) میبینم و خواستم با شما در ارتباط بگذارم. این موضوع عبارت است از نیاز عاطفی! پسرها وقتی به ۱۹_۲۰ سال می رسند این حس را از اعماق وجود درک میکنند که آقا من الان به یک همدم، همراز و به یک معدن محبت و عاطفه نیاز دارم. نیازی است خدادادی که مقدمه ازدواج هم هست. جامعه غیر اسلامی به گونه ای است که با طرح مسئله دوست دختر/دوست پسر این مشکل را تا حد زیادی حل کرده با توجه به اینکه حالا یکسری مشکلات پدید می آورد. اما این نیاز عاطفی واقعا زمین گیر کننده است. انگار با هیچ نماز و دعایی نباید برطرف شود و درستش هم این است وگرنه پیامبر و ائمه علیهم السلام نباید ازدواج می کردند؛ بالاخره ازدواج که فقط گسترش نسل نیست! عاطفه هست، عشق هست و ... باتوجه به وضع جامعه، تا ۲۴،۲۵ سالگی ازدواجی مقدور نیست؛ تعداد معدودی هستند که زیر این سن ازدواج می کنند بنده اکثریت جامعه را در حداقل حالت در نظر گرفتم. یک پسر ۱۹_۲۰ ساله، ۴ الی ۵ سال در حسرت است. مخصوصا اگر مذهبی باشد که دیگر وضعش بدتر! چون پسر مذهبی رابطه چندانی با دختر ها ندارد مگر در حد سلام علیک! و مشاهده اینکه دختر پسر ها باهم اند و دل و قلوه میگیرند یکم قلب پسرای مذهبی مثل خود بنده رو به درد میاره. بنده که پیامبر یا امام نیستم دانشگاه میروم، تا جایی که بتوانم نگاهم را کنترل میکنم ولی نیمچه نگاهی کافی است تا افکارم ویران شود. خلاصه که موضوع سختی شده و رفقای بنده نیز همین مشکل را دارند حالا افرادی که غیر مذهبی اند کارشان جور تر است ولی برای مذهبی ها هیچ پناهی نیست سر که بر بالین میگذارم میخواستم کسی بود که فقط با او انس میگرفتم و فقط او را می نگریستم (به دور از فضای نکبت بار صرفا جنسی!) ولی چه می شود کرد؟! دوستی و مکالمه غیر ضروری با نامحرم از بر حرام است و خب، باشد! به نظر اسلام احترام میگذاریم ولی باور کنید این احترام حقیقی نیست از روی اکراه است بگذارید توضیح بدهم: نمیشود به چهره نامحرم نگریست،باشد بیشتر از ۵ کلمه ضروری مشکل ایجاد میکند،باشد هر کلمه شوخی با نامحرم معادل هزار سال جهنم،باشد اینها باعث میشود کلا از دید دختران، ما پسران مذهبی آدمهای منفوری باشیم با اینکه نهایت ادب و احترام را در حق آنها بجا می آوریم و هیچ بدخلقی ای نیست. حالا واقعا تکلیف چیست؟ من هر روز بعد از دانشگاه حساب میکنم که چند سال به جهنم هایم اضافه شده است. شاید فکر کنید شوخی میکنم ولی واقعا برایمان مهم است که چطور رفتار کنیم که نه سیخ بسوزد نه کباب. اگر منبعی هم برای مطالعه دارید خواهشمندم معرفی کنید. ممنون و سپاس باب وقتی که میگذارید. تشکر🌹
پاسخ:
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه عدهای در بهوجودآمدن شرایطِ پیشآمده که موجب سختی زندگی و سختی ازدواج جوانان شده، گنهکارند حرفی نیست و مسلّماً اینان از زندگی خود بهرهای نمیبرند. ولی از طرف دیگر شما نیز مطمئن باشید اگر در مسیر رعایت دستورات الهی قرار بگیرید، گشایش لازم فراهم خواهد شد. قرآن به ما مسلمانان دستور داده است «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» و البته باید مردان بیزن و زنان بیشوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بینیاز و مستغنی خواهد فرمود و خدا رحمتش وسیع و نامتناهی و (به احوال بندگان) آگاه است.
آری! اگر ما در مقابل فاجعهای بزرگ قرار گرفتهایم و حقیقتاً جوانانِ پاکدامن ما در زحمت هستند؛ در مقابل این فاجعه، خداوند مدد میکند تا روحهای بزرگی به میان آید برای عفافی بزرگ که آن، عفافِ آخرالزمانی است به همان معنایی که جضرت ربّ العالمین برای چنین جوانان پاکدامنی امید فضل واسعی را دادند و فرمودند: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ». موفق باشید