رسانه، اربعین و آیندهای که در پیش است
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
رسالت تاریخی رسانه
1- در واقع جایگاه حقیقی رسانه، درک و گزارش از تاریخ و زمانهای است که در آن قرار داریم و به یک معنا جایگاه حقیقی رسانه میتواند عقل زمانه و تبیین آن باشد، به همان معنایی که امام صادق(ع) میفرمایند: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِه» وظيفه انسان خردمند است كه زمانه خويش را بشناسد و مطابق تاریخی که در آن حاضر است با امور روبهرو شود و زباناش نیز زبان زمانهاش باشد. اینجا است که میتوان رسالت رسانه را در مقابل با «توطئه سکوت» درک کرد که چگونه جریانهای حفظ تاریخ خودبنیادی میل به نادیدهگرفتن امور متعالی دارند که از مدیریت آنان بیرون است و نسبت به رخداد اربعینیِ این سالها سکوت اختیار میکنند.
معنای حضور تاریخی که همان شناخت زمان است
2- با توجه به نکات فوق اربعين؛ به عنوان «امکان حضور در تاريخي ديگر» موضوعی است که باید در آن برای عزیزان معناي «حضور تاريخي» تبيين شود و متوجه شویم با چه احساسي بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که در صورت اربعین در این سالها ظهور کرده است، دريابیم، که البته اين از مشکلترين قسمتهای فهم است از آن جهت که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کرد که فعلاً در حال تولد است و خود را در طي يک فرآيند مينماياند و بدون آنکه یک فکر حصولی باشد، در درون جان آدميان سر برآورده و در قول و فعلشان سريان یافته، مانند آنکه بدیهیات اولیه انسان را در بر میگیرد. از این جهت میتوان گفت جریان اربعین در این تاریخ، وجهی از فطرت تاریخی ما است که ما را فرا گرفته.
سستشدن عهد انسان با سکولاریته
3- این مسلّم است که بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آينده خود نميتوان برداشت و رخداد اربعين در اين تاريخ، همان تاریخی است که ميتوانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم و تاريخ پايانيافتگي غرب را نشان دهيم که این همان تاريخِ سستشدن عهد انسان با سکولاريته و اقامه رابطه انسان با خداست.
4- اربعين در این تاریخ ظهور تعرّض و اعتراض انسان به اومانيسم و اعتراض به تقليل گوهر آدمي است که در چهارصدساله اخیر توسط اومانیسم شکل گرفته، و بدین لحاظ چيزي در انسانِ اين تاريخ رخ داده و بر هستي او حاکم گرديده که ديگر نميتواند در تاريخي زندگي کند که قوام آن را اومانيسم شکل داده است. وگرنه در این حدّ از فضای اربعینی موجود استقبال نمیکرد.
معنای خودآگاهی تاریخی
5- ما همانطور که در سُنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده ميشود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آيندهي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غربزده قدم نخواهيم زد و این است معنای خودآگاهی تاریخی.
6- باید ابتدا این موضوع روشن شود که آیا آنچه در این سالها در سالگرد اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) پیش آمده، یک اتفاق است یا یک ضرورت تاریخی؟ یک عمل عبادی است همانند پیاده به کربلارفتنهای سالهای گذشته و یا تغییر نگاه به اربعینی است که ظرفیت حضور در تاریخی را دارد که حضرت امام عسکری(ع) با توصیه به حفظ آن میخواهند شیعیان از سیطره حاکمیت متوکل عباسیِ زمانه رهایی یابند؟ تفکر به این موضوع لازمه اندیشهورزی است.
چرا با پای پیاده؟
7- در راستای ایفای نقش فعّال در تاریخی که امام حسین(ع) آن را فتح کردند، امام صادق(ع) به ما فرمودهاند: «مَنْ أَتَی الْحُسَینَ«علیهالسلام» مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ» کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک می کند و رتبه اش هزار درجه بالا میرود. این یعنی در دل آن آغاز در آغاز دیگری حاضر باید شد که تفصیل آن اجمال است، آن هم با حضوری چشم گیر که با پیاده رفتن پیش میآید.
8- رخداد تاریخی، یک نوع آشکارشدن است برای جان انسان، مثل فهمیدنهای معمولی نیست، انسان در آن رخداد تاریخی واقع میشود و اگر نسبت به آن خودآگاهی پیدا کند میتواند از آن تغذیه کند و با آن هماهنگ گردد، در آن صورت به داخل آن رخداد کشیده میشود و در آن حالت امری معنادار، اعتبار خود را بر آن فرد یا ملت حاکم میگرداند و به آن ملت خطاب میکند و آن ملت آن معنا را از آنِ خود میکند و حاضر میشود با آن زندگی کند و به آن آری بگوید برای هرچه بیشتر معنابخشی به خود.
9- ما در اربعینی که این سالها ظهور کرده است، در داخل رخدادِ حقیقت این دوران قرار میگیریم قبل از آنکه فکر کنیم چگونه باید به آن باور داشته باشیم. پیشفهمی است در امری معنادار و معنوی که در «سنت» رخ مینمایاند و در افق درونی انسانها عالَمی را به آنها عطا میکند و انسانها در آن عالَم از خود، فهمی خاص پیدا میکنند. وظیفه ما جهت تفسیر این رخداد، توجه به پشتِ صحنه آن است تا بیرون از فرهنگ مدرنیته، فهم تازهای از خود پیدا کنیم و وارد تاریخی اثرگذار شویم.
اربعین و زبان رسانه
10- در پشت صحنه رخداد اربعین، آدمی به ندای بیصدای هستی گوش میدهد و با زبان، آن را آشکار میکند. زیرا حقیقت، صامت نیست و در هر دوران سخنی دارد و باید با گوشسپردن به آن، با زبانی مناسب، آن حقیقت را آشکار کرد، امری که در این زمانه به عهده رسانه است. در این صورت است که انسان در عین داشتن سخنی اصیل، به معنای خود دست مییابد که آن معنا، ارتباط با حقیقت است و پاسخدادن به دعوت و ندای بیصدای حقیقت، وگرنه انسانها همچنان در بیمعنایی و بیآیندگی بهسر میبرند.
معجزه تفکر تاریخی
11- در فهم تاریخیِ خود، باید متوجه باشیم، این ضرورت تاریخی است که ما را به سوی رخدادی جدید سوق داده است، به سوی تاریخی که در آن تاریخ در نظر به احساس بنیادین خود امثال شهید حججیها و شهید قاسم سلیمانیها فهمیده میشوند و آنها از آنِ خودمان میگردند و میتوان در آینه وجود آنها آینده مردم خود را احساس کرد. این است معجزه تفکر تاریخی.
نتایج درد مشترک
12- اگر از معنای تاریخیِ رخدادی که با اربعین ظهور کرده غفلت نشود، متوجه میشویم درد مشترکی است که این جمعیت را وارد این صحنه کرده، مثل درد مشترکی که اصحاب سیدالشهداء(ع) داشتند و متوجه حضور تاریخی خود کنار آن حضرت شدند. این درد مشترک و در کنار امام حسین(ع) قرارداشتن، چیزی است مافوق جلب بهشت و دوری از جهنم. در اینجا آینهای در مقابل ما قرار گرفته که میتوان در راستای مقابله با دشمنان انسانیت با خدا مأنوس شد و با تجلیات خاص حضرت حق مرتبط گشت.
حضور در فطرت تاریخی
13- در رخداد اربعینیِ این سالها که شأنی است از حضورِ تاریخی انقلاب اسلامی، مواجهای است نرم و آگاهانه با اراده خاص الهی که میتوان با گامنهادن ذیل آن اراده خاص، آن را از آنِ خود کرد، به همان صورتی که با اعمال شرعی، پیامهای فطرت خود را از آن خود میکنیم. فطرت تاریخی نیز به عنوان اراده خاص حضرت حق، انسانهای دوران را در برمیگیرد و آنها با اقدامی خاص میتوانند ندای بیصدای آن را بشنوند و آن تاریخ را از آنِ خود کنند، همانطور که شهدای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی را به عنوان تاریخی که در این زمان آغاز شده از آنِ خود کردند تا وجود خود را ذیل اراده الهی احساس کنند و دست خدا را در این حضور اربعینی بیابند.
رجوع به تفکر
14- از طریق رخداد اربعینیِ خاصی که در این تاریخ ظهور کرده ما در تفکری ماوراء فهم روشنفکرانِ مذهبیِ غربگرا، حاضر میشویم. وای! اگر فهمِ تاریخی خود را از آنِ خود نکنیم و در این روز و روزگار، در راستای جستجوی «حقیقت» به چیزی غیر از آینه انقلاب اسلامی که رخداد اربعینیِ این تاریخ شأنی از آن است؛ نظر داشته باشیم. آیا وقت آن نیست که از طریق رخداد اربعینیِ این سالها که ما را فرا گرفته است، تفکر را، آری تفکر در «وجود و یا حقیقت» را به خود و جامعه خود برگردانیم و عقبماندگی سالیان گذشته خود را ماوراء از توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی جبران نماییم؟
وجدان عمومی یا افکار عمومی؟
15- حال ماییم و رویاروییِ دو حضور، حضوری که بنا دارد از طریق رسانهها در فرهنگ مدرن، افکار عمومی را به نفع خود مدیریت نماید و انسان را در معنایی که معنای خودبنیادی است؛ تعریف کند. و حضوری که نظر به وجدانِ عمومی انسانها دارد تا ابعاد روحانی و متعالی آنان را متذکر شود و به یگانگیِ انسانها در هر کجا که باشند نظر دارد، به همان معنای حضور افراد با ملیّتهای مختلف در رخداد اربعینی در روزهایی که ما با آن روبهرو هستیم تا رسانه و باز رسانه متوجه شود چه اندازه در معنای بودن تاریخی خود میتواند مؤثر باشد.
والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته