پیامبر خدا و معنای حضور تاریخی آن حضرت
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ
باسمه تعالی
دروازه امید
1- آن کس که در این آخرین دوران بعد از دیگر پیامبران، در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت محمد«صلواتاللهعلیهوآله» بود، آن حضرت بودند که دروازه امید را روی ما گشودند به همان معنای «وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ».
غفلت بزرگ بشر مدرن
2- همانطور که انسانهای عادی از درخت، شاخه و میوه را میبینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسانها با معنویت خود رمز بقای جامعه میگردند؛ غافل میباشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار میکند، نیز غافلاند. این است غفلت بزرگ. پس ای پیامبر! «قُمْ فَأَنْذِرْ» پس به پا خیز و مردم را متوجه خطاهای دیروزینشان بگردان.
امکانات تاریخی
3- آیا میتوان از خود پرسید با طلوع اسلام در تاریخ چه روی داد و ما در این تاریخ کجا هستیم و به کجا میرویم؟ توجه به چنین حضوری ما را بر آن میدارد تا اندیشه و برنامهای با نظر به آینده را مدّ نظر داشته باشیم و این هنر بزرگی است که متوجه امکانات تاریخی خود که با اسلام و انقلاب اسلامی پیش آمده؛ باشیم و نسبت به آنچه روح مردممان آمادهاند، غفلت نکنیم. مثل آمادگی مردم نسبت به تأمین نیازهای رزمندگان در دفاع مقدس و یا تأمین نیاز خانوادههای حزب الله در لبنان. این یعنی حضور در تاریخی که انسان میتواند خود را از طریق آن حضور در خود حاضر کند. این یعنی: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ(5) وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ (6) وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ» (7)
تجدید نظر نسبت به جهان مدرن
4- درک احساس معنوی نسبت به خود و نسبت به اطراف، زندگی ما را در جهانی حاضر میکند که میتوانیم با خود و با دیگران بهسر بریم و این یعنی نسبت به تاریخ جهان مدرن که همه چیز را در کمیّت و عدد و رقم معنا کرده، تجدید نظرکنیم، با نظر به آیندهای که جهان دیگری را مدّ نظر میآورد، آیندهای که به نور اسلام، انسان در جستجوی ابعاد متعالی خود میباشد.
ما و آینده و کدام انسان؟
5- جهان آینده، جهان کدام انسان است که نه جهان سیطره کمیّتها باشد و نه جهان قرون وسطی که جهان فرار از زندگی بود؟ جهان آینده که گمشدۀ امروزین ما است مربوط به کدام انسان است؟ کدام انسان میتواند با معنابخشی به خود به جهان گمشده ما اشاره کند تا ما خود را و آن جهان را مدّ نظر آوریم؟ وقتی در بستر ارادۀ معطوف به قدرت، نظرها به ارادههایی باشد که به حق و حقیقت نظر دارند و این یعنی انسان در معنای خود تجدید نظر کرده، به عنوان متفکری که در تدبیر امور همه جوانب و ظرفیتهای نهاییترین انسانها را در نظر میگیرد؛ انسانهای آخرالزمانی. و این یعنی: «يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ(1) قُمْ فَأَنْذِرْ (2) وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ (3) وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ» (4)
والسلام