ما و آینده در پیش رو
باسمه تعالی
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ (1)قُمْ فَأَنْذِرْ (2)..... وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ (7) فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ (8)فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسيرٌ (9)... فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ (24)إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ (25)... كَلاَّ وَ الْقَمَرِ (32)وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (33) وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ (34) إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ (35) نَذيراً لِلْبَشَرِ (36) لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ (37) ....ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ (44) وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ (45) وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (46)
معنای «نَذيراً لِلْبَشَرِ»
1- دین آمده تا ما متوجه تاریخی که در آن هستیم و تحولی که باید ایجاد کنیم، باشیم و این است معنای این که فرمود: «نَذيراً لِلْبَشَرِ»(مدّثّر/36)، یعنی قرآن نذیر و هشداردهندۀ آیندهای است که برای بشر در پیش است. چه برای آن کسانی که میپذیرند و باید در راه و روش خود نسبت به جهان مدرن تجدید نظر کنند و چه برای آنهایی که چنین تجدید نظری را نمیپذیرند و توجیه میکند که امکان اصلاح نظام استکباری هم هنوز باقی است و با وعدههای دروغین رسانهها، خود را دلخوش میکند. در حالیکه حتی باید تحولی در نظام آموزشی و اداری ما که تحت تأثیر فرهنگ غربی است ایجاد شود، عدهای هنوز در گذشتهای زندگی میکنند که فکر تغییر و پیشرفت در آن نیست، مگر در حدّ غربزدگی که عملاً همان ارتجاع و باقیماندن در گذشته است و نه نظر به «کمال انسانی» در بستر «تحول در اجتماع»، کمالی که به کار زندگی آید و کارمندان ما بتوانند درکی از آن نسبت به امور مردم داشته باشند.
در هم تنیدگیِ «سیاست» و «دیانت»
2- گذشتۀ درخشان باید با درکِ تاریخی، همراه باشد، برای آنکه امروزمان را بسازد و نگران کوتاهیهایمان باشیم نسبت به حضور در جهان جدید در عین فرهیختگی با رهبری که در عین روشنفکری، قدسی است، شخصیتی که در عین اهل قرآنبودن، اهل شعر و رُمان نیز میباشند، برای همزبانی با جهانهای دیگر و درک تفکرهای تازه، و از این جهت میتوان گفت همانطور که تنِ بیجان و بی روح، مرده و بیآینده است، جهان غرب با غفلت از خرد قدسیِ پیش آمده، به همان معنا مرده وگرفتار بیآیندگی است؛ و همانطور که جانِ بیتن هم ممکن نیست؛ ملتی هم که ظهور در جهان بشری ندارد، امکان حیات برایش ممکن نیست و گرفتار نوعی انزوا میشود، شبیه زندگی قرون وسطایی. انقلاب اسلامی تاریخی است که به حکم «نَذيراً لِلْبَشَر» با بیمدادن نسبت به آینده شروع شده، حاکی از آنکه این بشر نه میتواند در بستر فروافتادن در دامن غربِ سکولار خود را ادامه دهد و نه میتواند در گذشته باقی بماند که دینداری از حضور اجتماعی جدا بود بلکه باید به نظامی نظر کرد که «سیاست» و «دیانت» در آن در هم تنیده شده است و ما از این جهت در ابتدای راه هستیم با تنگناها و ناشیگریهایی که داشتهایم و این اقتضای شروع هر تاریخ توحیدی است که در شروع خود با تنگناهایی که جاهلیت حاکم ایجاد میکند، روبهروست، ولی نباید ناامید شد.
قرآن و آیندهای نورانی
3- اگر فرمود: «كَلَّا وَالْقَمَر»(مدّثّر/32) یعنی اینطور نیست ک به گفتۀ ولید بن مغیره این قرآن و راهی که آغاز شده، امر جدید و راهی نو برای تعالی و سعادت بشر نیست، بلکه سوگند به «قمر» و نورانیتی که در دل ظلمات به ظهور آمده و «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَر»(مدّثّر/33) و شب، آری! و سوگند به شب آنگاه که پشت میکند و آیندۀ دیگری را پیش میآورد که غلبۀ ایمان بر سیطرۀ استکبار و فرهنگ سکولار است تا به سرنوشت کسانی دچار نشویم که در جواب علت گرفتارشدنشان را همراهشدن با کسانی دانستند که از حقیقت غفلت کردند.
رازِ بیآیندگی
4- «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ»(مدّثّر/45) و گفتند با آنانی که در باطل فرو رفته بودند، همراه شدیم، و این عین اعلان بینیازی از قوانین آسمانی در سیاست است و عین بیآیندگی است و علت فروافتادن در گردونۀ خائضین آن است که نسبت به حقایق عالم بیتفاوت و غافل بودند و زندگیشان عاری از هرگونه حکمت شده بود. در حالیکه زندگی بدون حکمت، عین سرگردانی و بیآیندگی است، مگر آنکه با تجدید نظری اساسی به خود آیند و به آیندهای نظر کنند که ایمان فطریشان مدّ نظرشان قرار گیرد و نه توهّمات آنان که آنان را از امید و نشاط حقیقی که همان «أَلا بِذِكرِ ٱللَّهِ تَطمَئِنُّ ٱلقُلُوب» است محروم میکند و عملاً زندگی آنها نیمهکاره رها میشود بر عکسِ مکتب فاطمی که سخت متوجه چنین خطری است، مکتبی که با اسلام شروع شد تا تاریخی که آغاز شده، ادامه یابد و لذا به تعبیر رهبر معظم انقلاب:
«اینکه یک زن تنها، یک بانوی جوان، در برابر یک جمعیّت عظیم، یک قدرت، یک حکومت، قیام کند، از حق دفاع کند، شجاعت نشان بدهد، منطق او همۀ صاحبان منطق را مجاب کند، کار را نیمهکاره رها نکند و تا آخرین روزهای زندگی که زنهای مدینه میآیند عیادت این بزرگوار، همان حقایق را، همان مبانی محکم دین را بیان کند، این چیزی است که جز از شخصیّتِ برجستۀ ممتازِ یگانهای مثل حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) برنمیآید. لکن هرکدام از اینها الگو است: قیام برای حق، شجاعت، صراحت، قوّت استدلال، ایستادگی. این همان چیزی است که خدای متعال در قرآن فرموده است که «اَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنى وَ فُرادى»؛ اگر دو نفر شدید، برای خدا در مقابل آنچه خلاف امر خدا است بِایستید و قیام کنید؛ اگر دو نفر هم نبودید، تک بودید، تنها بودید، باز هم قیام کنید. آن مصداق واقعیِ این آیۀ شریفه، فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) است.». https://khl.ink/f/58760
انقلاب اسلامی؛ حضور فاطمی یا راهِ نیمهکاره
5- حال مائیم و یا با حضوری فاطمی در تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شد که نگذاریم این انقلاب نیمهکاره رها شود، حتی اگر مانند زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» یک نفر باشیم، و یا فروافتادن در میدان باطلی که اهل غفلت از حقیقت یعنی خائضین در مقابل خود گشودهاند و آن سرگردانی در دنیا و آخرت است.
ترسِ همیشگی براندازان
6- عاملی که در مقابل ما افق حضور در آینده را میگشاید و دروازههای امید را میگشاید؛ قرآن است و نظر به حضوری که تا ابد ادامه دارد، وگرنه گرفتار سرنوشت براندازانی میشویم که خواهند گفت: «وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ»(مدّثّر/46) و ما روز جزا را تکذیب کردیم تا آنکه «حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ»(47) با آن روبهرو شدیم، «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ»(48) بدون آنکه کسی باشد که آنها را همراهی کند و در آن موقعیت کمککارشان باشد. هرچند به گفتۀ رهبر معظم انقلاب آن عنصر آمریکایی با گزافهگویی خود بگوید: «هر کسی در ایران اغتشاش کند، ما کمکش میکنیم». ولی متوجه نیست که به حکم آیات 50 و 51 سورۀ مدّثّر: «كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ» آنها گویی گورِ خرانی هستند فراری که از شیر گریختهاند. و به تعبیر رهبر معظم انقلاب:
«ملّت ایران هر کسی را که مزدوریِ آمریکا را در این زمینه قبول کند، در زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهد کرد.».
نتایج درخشان در هم تنیدگیِ «سیاست» و «دیانت»
7- این است سرنوشت جریان برانداز که بوی کباب شنیده و این است آیندۀ پیش روی ما که باز در مقابله با این احمقها شگقتی دیگری میآفرینیم، از آن جهت که: «كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ»(54) این قرآن بر خلاف گمان ولید بن مغیرهها تذکری است به سوی آیندهای که «سیاست» و «دیانت» در آن در هم تنیده شده و انسانها متوجه عظمت خلقت خلیفۀ اللّهی خود در این نهاییترین دوران میشوند. آری! این است که ملاحظه میکنید چگونه برعکسِ جبهۀ استکبار، رهبر معظم انقلاب آینده را میفهمند.
والسلام