زن و حضور نرم تمدنی-1
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
در خدمت خواهران هستیم با نظر به حضور نرمی که باید در این تاریخ مدّ نظر داشته باشند در راستای غلبۀ نرمافزاری که به تعبیر رهبر معظم انقلاب باید بر هیمنۀ پوچ استکبار داشت، آن هم تا مرز اخراج آمریکا از منطقه *غلبۀ نرمافزاری که در این رابطه خواهران استعداد بیشتری نسبت به آقایان دارند. با نظر به این چشمانداز باید بدانیم حضور خانمها در این تاریخ، چگونه حضوری باید باشد تا بتوانند نسبت به فهم درستی که باید از خود و از جهان داشته باشند، درست بیندیشند و این است آن نکتهای که ما را صاحب تفکر میکند، به اعتبار اشاره به افقی که باید نسبت به آن «وارستگی» و «انتظار» داشته باشیم و میتوان گفت: «آن قَدَر هست که بانگ جرسی می¬آید» به آن که در هر زمان و زمانهای خداوند برای ملتها تقدیراتی دارد که اگر انسانها نتوانند خود را در آن تقدیرات پیدا و حاضر کنند، عملاً از به ظهورآوردنِ استعدادهای خود عقب میافتند و از آنچه خداوند در إزای ظرفیت تاریخی آنها به آنها عطا کرده، محروم میشوند. با توجه به این امر ذیلاً عرایضی اشارهگونه را مدّ نظر قرار میدهیم.
زن و حضور در وجه زنانۀ تاریخِ خود
1- به حکم آیۀ: «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»(الرّحمن/29) که میفرماید: هرکس در آسمانها و زمین است از خداوند درخواست میکند و خداوند در نسبت با جواب تقاضای آنان، هر روز و هر تاریخ در شأنی است. با توجه به آیۀ فوق ما در حال حاضر در شرایطی هستیم که باید تقدیرات خود را که نسبتی است بین تقاضاها و ظرفیتهای ما و جواب خداوند به آنها در این تاریخ بشناسیم، هرچند میتوان گفت با نسبتی که بالاخره با گذشتۀ خود داریم هنوز درک موقعیتی که در آن هستیم، برایمان فراهم نشده است، زیرا لازمۀ درک موقعیتی که در این تاریخ برایمان پیش آمده، توجه به تقدیر امروزینِمان میباشد که کار آسانی نیست ولی حسیاسیت نسبت به آن، کار ارزشمندی است و وظیفۀ خانمها است که استعدادهای زنانۀ خود را در این تاریخ بشناسند و با همان روحیۀ مخصوص به خود که حضوری است نرم وارد تاریخ شوند، چیزی که بحمداللّه از طریق حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» بستر آن در انقلاب اسلامی فراهم شد و بیجا نبود که در وصیتنامۀ الهی سیاسی خود به این کار افتخار میکنند و میفرمایند:
«ما مفتخريم که بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و کلان، در صحنههاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن کريم فعاليت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامي که براي دفاع از اسلام و کشور اسلامي از واجبات مهم است شرکت کردهاند»
آفت تبدیل زنان به مرد
2- در جهان جدید حضور زنان آنچنان حساس است که اگر در بستر تاریخی که در آن هستند آن نوع حضور را درک نکنند و در آن قرار نگیرند، یا به نوعی در بستر خودنمایی در فرهنگ فمینیستی قرار میگیرند و یا به نوعی دیگر گرفتار چریکبازی میشوند و از این جهت ممکن است گمان شود جریان به اصطلاح مجاهدین خلق، زنان را وارد نهضت مقابله با شاه کردند؛ در حالیکه چنین نیست، آنها زنان را تبدیل به مرد کردند و از هویتی که اقتضای حضور آنها در این تاریخ بود، خارج نمودند.
نمونهاش خانم رجوی و فرماندهی او در عملیات چهل چراغ بود و آن داد و بیدادکردنها، که به هیچوجه آن حرکات به معنای معنادادن به هویت زنان نیست. با توجه به این نکته باید به چشماندازی فکر کنیم که زنان ما در این تاریخ باید در مقابل خود داشته باشند که نه محدودشدن به امور فردی است و نه حضور اجتماعی صرفاً مردانه.
زنان؛ ماورای ارادۀ معطوف به قدرت
3- از آن جهت در موضوع فهم حضور تاریخیِ خانمها در این تاریخ باید اندیشه نمود که ما در تاریخی هستیم که تاریخ فرهنگ مدرن است و به گفتۀ جناب نیچه، تاریخِ ارادۀ معطوف به قدرت میباشد و از این جهت هرجا نظر کنید حتی در جلسات دینی و علمی و دانشگاهی، به جای حضور نرمی که باید در این جلسات جاری باشد، روح ارادۀ معطوف به قدرت در آن جلسات سیطره دارد که نوعی انگیزۀ برتریجویی است در راستای به ظهورآمدنِ هرچه بیشتر قدرت و خشونت. حتی با علم میخواهند قدرتنمایی کنند، مانند کاری که به اصطلاح مستشرقین به عهده دارند که با ادعای علم به شرق به دنبال سیطره بر شرقاند و علم بهانه است برای قدرتنمایی و إعمال خشونت.