بسم الله الرّحمن الرّحیم
شب پانزده شعبان، نورٌ عَلي نور
عزيزان بايد در يك كار پيگير، موضوع تشيع و امامت و امام زمان(عج) را دنبال كنند، فقط در حدّ پانزدهشعبان مسئله متوقف نشود. آري؛ شب پانزده شعبان شب بسيار مهمي است، هم به اعتبار خودش كه شب پانزدهم شعبان است و هم به اعتبار تولد وجود مقدس حضرت وليّ عصر(عج).
تولد امامزمان(عج) و نيمه شعبان دو چيز است كه با هم تركيب شده است، مثل شب بيستو يكم ماه مبارك رمضان. آن شب در عين اينكه يكي از شبهاي قدر است، شبِ شهادت اميرالمؤمنين علي(ع) هم هست، لذا قبل از اينكه اميرالمؤمنين(ع) شهيد شوند، باز شب بيستو يكم ماه رمضان شب قدر بود. بله شب پانزده شعبان يكي از شبهاي مباركي است كه قبل از تولد حضرت صاحبالزمان(عج) مورد بحث بوده است، پس بايد كاري كرد كه شب پانزده شعبان از دست نرود.
همانطور كه نزول قرآن، شب قدر و روز قدر را مبارك ميكند، نزول ثقل ديگر از ثقلين يعني قرآن ناطق، در شب پانزده شعبان، شب و روز نيمة شعبان را مبارك ميگرداند و آن شب بستر فوران غفران الهي ميگردد. چنانچه رسولخدا(ص)فرمود: «يَغْفِرُاللهُ لَيْلَةَ النِّصفِ مِنَ الشَّعبان مِنْ خَلْقِهِ بِقَدْرِ شَعْر مِغْرِي بني كلب»[1] يعني؛ خداوند در شب نيمة شعبان به اندازة موي بزهاي بنيكلب بندگانش را ميبخشد. پس آن شب، شبِ تلاش براي قرب به خدا است. چون شبي است كه خداوند قسم ياد كرده است، هيچ سائلي را محروم نگرداند. شب تعيين سرنوشتها است، « ... فِيهَا يَكْتُبُ آجال وَ فيها تَقْسِمُ الْاَرْزاق ... وَ يُنَزِّلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مَلائِكَةَ اِلَي السَّماءِ الدُّنْيا وَ اِلَي الْاَرْضِ بِمَكَّة».[2]
كميل ميگويد: به اتفاق جمعي در مسجد بصره خدمت علي(ع) نشسته بوديم. شخصي پرسيد: منظور آيه «فيها يُفْرق كلّ امرٍ حكيم»[3] كه در آن شب، هر امر حكيمي گشايش مييابد، چه شبي است؟ حضرت فرمودند: شب نيمة شعبان، قسم به كسي كه جان علي در دست اوست، كسي نيست مگر اينكه آنچه تا آخر سال از خير و شرّ بر او جاري ميشود در اين شب رقم ميخورد. بندهاي نيست كه آن را زنده نگهدارد و دعاي خضر را در آن بخواند، مگر آنكه به اجابت ميرسد.
كميل ميگويد: سپس من به خانة حضرت رفتم و تقاضاي آموختن دعاي خضر را كردم. فرمود: بنشين، وقتي اين دعا را حفظ كردي، در هر شب جمعه، يا يك بار در ماه، يا سالي يك بار، يا در عمرت يك بار بخوان كه از جانب خدا ياري خواهي شد و خدا رزقت را خواهد رساند و مشمول مغفرت او خواهي شد.[4]
خدا إنشاءالله كميل را رحمت كند كه، علت ورود اين دعا از طريق حضرت اميرالمؤمنين(ع) به ما شد. پس اولاً؛ ارزش شب نيمه شعبان از زمان اميرالمؤمنين(ع) هم مورد بحث بوده است و بايد آن شب را تجليل كرد. و بعد هم چنانچه ملاحظه ميكنيد، ميفرمايد اين شب شبي است كه خصوصيات خاص خود را دارد. ثانياً؛ با تولد وجود مقدس حضرت وليعصر(عج) نورٌ علي نور شده و با نظر به مقام قدسي حضرت امامزمان(عج) زمينة ارتباط با خدا شديدتر گشته است و عملاً ميتوان از بركات شب پانزده شعبان استفادة بيشتري كرد.
نكتة ديگري در رابطه با اعمال شب پانزدهم شعبان در مفاتيح هست و آن زيارت حضرت اباعبدالله(ع) است. اگر دقت بفرماييد عموماً يكي از اعمال شبهاي قدر زيارت حضرت اباعبدالله (ع) است، تا در بهترين زمانها و در بهترين شرايط ارتباط با خدا -كه آن كنار حرم حضرت اباعبدالله(ع) بودن است- واقع شويم و يا به عشق حضور در حرم مطهر آن حضرت، در هر جا كه هستيم، آن زيارت را بخوانيم. در رابطه با زيارت آن حضرت در اين شب، دو روايت خيلي عجيب ذكر شده است؛ يك روايت ميفرمايد: هر كه ميخواهد با او، روح صدوبيستوچهارهزار پيامبر مصافحه كند، حضرت اباعبدالله(ع) را زيارت كند، در واقع اين شب آنقدر ظرفيت دارد كه اگر كسي حضرت اباعبدالله(ع)را زيارت كند، روحش آماده ميشود تا با روح صدوبيستو چهارهزار پيامبر تماس داشته باشد.
و در روايت ديگري هست كه زيارت آن حضرت، موجب آمرزش گناهان ميشود، و در واقع اين دو روايت هماهنگي دارند، چون وقتي گناهان انسان آمرزيده شد و به روح اهل عصمت نزديك شد، آماده تماس با پيامبران خدا خواهد گشت.
اعمال ديگري هم از طريق ائمه معصومين(ع) وارد شده كه مرحوم شيخ عباس قمي«رحمةاللهعليه» در مفاتيح جمعآوري كرده است، در حدّ امكان از انجام آن خود را محروم نكنيد.
دعای رسول خدا در شب نیمه شعبان
سيد بن طاوس در «اقبال» در أعمال شب نيمه شعبان روايت كرده رسول خدا (ص) در آن شب چنين دعا ميكرد:
« اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبْلِغُنَا بِهِ مِنْ رِضْوَانِكَ وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا يُهَوِّنُ عَلَيْنَا بِهِ مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْيَيْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لَا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَ لَا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لَا يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ[5]
«خدايا خشيت و خوفت را، بقدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصيت و نافرمانيم بشود هم چنين به اطاعت و فرمانبرداريت، به اندازهاى مرا موفق دار كه موجب رضايت و خوشنودى تو گردد، و از يقين بقدرى به من موهبت نما كه با داشتن آن تمام مصيبتهاى دنيا برايم آسان شود. خدايا!! تا زندهايم ما را از چشم و گوش و توانائى كه به ما بخشيدهاى بهرهور ساز، و آنها را وارث ما قرار ده، و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مىكند بگير، و بر دشمنان ما را نصرت و يارى ده- خدايا- بلا و مصيبتمان را در دينمان قرار مده. و دنيا را بزرگترين هم و غم، و منتهاى دانش ما مگردان، و كسى را كه رحم نميكند بر ما مسلط مساز، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان».
[1] - بحارالانوار، ج94، ص 86.
[2] - بحارالانوار، ج 94، ص 89.
[3] - سوره دخان، آيه 4.
[4] - اقبال الاعمال، ص 220، في بعض ادعية النّصف مِنْ شعبان.
[5] - مستدركالوسائل ج 6 ص 285