انسان آینده و هویت اربعینیی او
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام بر امام حسین«علیهالسلام» که «یَسْتَنْقِذَ نا مِنَ الْجَهَالَةِ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ» ما را با بذل خون خود از جهالت و گمراهی رهانید
1- حضور در اربعین حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» یک فرهنگ است که با مشخصات تاریخیِ امروزیناش راهی به سوی بشر امروز مطابق روحیه امروزین بشر، گشوده شد و لذا در بستر نظر به این اربعین، باید به انسانها نظر کنیم که در بنیان روحی و تاریخی آنها چه میگذرد.
2- انسان همواره خود را در مسیر جستجو میکند، مسیری که از جهتی در عین مسیربودن، حضور است، حضور در بیکرانهها، و از این جهت سنت اربعینیِ این سالها برای انسان نوعی به خودآمدن بود. به همان معنای در مسیر بودن در عین حضور در عالم وجود.
3- در سنت اربعینیِ این سالها با بنیادی که انقلاب اسلامی به میان آورد، تاریخی برایمان گشوده شد تا انسانها را به صورت دیگری احساس کنیم و خود را نیز به صورت دیگری بنگریم و بسط دهیم و به نمایش آوریم، فهمیدیم انسانها در سنت دیانت آخرالزمانی تا چه اندازه به همدیگر نزدیکاند و چه اندازه از آنِ هم هستند و این را در آینه ایثارهای فوقالعاده یافتیم.
4- با توجه به امور فوق و گشودگی انسانها نسبت به همدیگر، میتوان گفت انسانی در حال تولد است که نشانههای هویت آخرالزمانی دارد و لذا باید منتظر آیندهای بود که حضور در تاریخ قدسی است و با پیادهرویهای خود امری را تجربه میکند که میتوان آن را «روحِ عبور» نامید، برای نظر و نزدیکی به چشم اندازی که در پیش خود احساس میکند.
5- آنچه در جبهه متحجّرینِ گرفتار دیروزِ تاریخی، به آن چسبیده شده؛ آن نوع دینداری است که نسبت به حضور تاریخِ قدسی بیتفاوت است. آری! آن نوع دینداری، بیدینی نیست ولی عدم حضور در شور آن ایمانی است که بشر آخرالزمانی به دنبال آن است، با نظر به ژرفاترین ژرفا که اقتضای ذاتی انسان میباشد و در بنیان انسان ریشه گرفته تا او را به ملتی تبدیل کند در راستای ملت ابراهیم«علیهالسلام».[1]
6- گویا ارادهای از طرف حضرت حق پیش آمده که پیادهروی اربعینیِ ما را برای هرچه بیشتر گسترده شدن آن، آن را معراجی و کیفی کند و وجه باطنی آن را بر وجه زمینی آن غالب گرداند، بدون آنکه بتوان از وجه زمینی آن چشم پوشید. آیا ما نیز میتوانیم کنار زائرین اباعبدالله«علیهالسلام» در پیادهروی اربعینی با هویتی کیفی و معراجی حاضر باشیم و عبوری را تجربه کنیم که بشر امروز به دنبال آن است تا آن انسانی بشویم که به دنبال آن است؟ به همان معنایی که معراج رسول الله«صلواتاللهعلیه وآله» دو مرحله داشت؟ مرحله سیر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و مرحله سیر از مسجد الاقصی تا قربی که در وصفش فرمود: «لى مع اللَّه وقت لا يسعنى فيه نبىّ مرسل و لا ملك مقرّب».
7- آری! روزمرّگیها برای بشر این دوران آنگاه که متوجه ذات و ظرفیت خود شود، آزاردهنده است، وقتی می خواهد زنده باشد و زنده بماند. این همان ایدهای است که ملت اسلام در این تاریخ دنبال میکند تا آن چیزی بشود که باید بشود و شیعیان آن را آغاز کردند.
8- باز آغازی دیگر، پس از خودآگاهیِ تاریخی و قرارگرفتن در معرض رخدادی دیگر، با جسارتی نو، قدم در راهی که راه گذشت از جهان کنونی و وضع موجودی است که برای بشر امروز کفایت نمیکند تا آنی باشد که باید باشد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1] - قرآن می فرماید: «وَ مَنْ أَحْسَنُ ديناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهيمَ خَليلا»ً(نساء/125)