شعار عدالتخواهی، رویشها و ریزشها
باسمه تعالی
با سلام و با تشکر از استاد طاهرزاده که وقت خود را جهت جوابدادن به سؤالات ما در اختیار ما قرار دادند، سؤالات خود را خدمتشان عرض میکنیم:
1- جایگاه و ریشه دینی عدالت خواهی با توجه به سایر ارزشهای دینی کجاست!؟! آیا میتوان گفت برقراری عدالت مهمترین رسالت حکومت دینی میباشد؟ آیا برجسته سازی عدالت منجر به ایجاد تصویری کاریکاتوری از اسلام نخواهد شد؟
جواب: باسمه تعالی: شریعت اسلام راهی است به سوی توحید و درک حضور خداوند در عالم در همه مناسبات بشری، تا انسان خود را در هویت معنوی و قدسی خود احساس کند. در راستای حضور توحید در مناسبات، موضوع «عدالت» یکی از ابعاد این حضور است، به این معنا که هر ذیحقّی باید به حق خود برسد، چه آن حق و حقوق، اجتماعی باشد و چه اقتصادی. آری! چنانچه در راستای تحقق عدالت اقتصادی از سایر ابعاد توحیدی غفلت شود ما با امری نامتعادل روبهرو میشویم زیرا اسلام یک کلّ است و در بستر اسلام با چنین هویتی از ریزش فرزندان انقلاب به نام عدم رعایت عدالت مصون خواهیم ماند.
2- آیا میتوان گفت عدالت خواهی در حوزههای علمیه بر فرض وجود، جریانی وارداتی از دانشگاه و جامعه به حوزههای علمیه میباشد؟ آیا عدالتخواهی در حوزهها را میتوان جریان نامید؟
جواب: به نظر بنده اینطور نیست. عدالت در ذاتِ توحید نهفته است و یک انسان موحد حتماً نسبت به رعایت حقوق افراد حساس است. مشکل آنجایی پیش میآید که بدون حضور توحیدی بخواهیم بر عدالت تأکید کنیم و از برکاتی که تأکید بر رعایت حقوق افراد که منجر به نوعی قرب الهی میشود، خود را محروم کنیم بهخصوص که قرآن میفرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر»(رعد/26). پس اینطور نیست که گمان کنیم عدالت به معنای داشتن امکانات مساوی است برای انسانها و اینطور هم نیست که خداوند رزق انسانها را بر عهده نگرفته باشد زیرا میفرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»(هود/6) پس اگر شرایط طوری است که انسانها از رزق طبیعی خود محروم شدهاند وظیفه همگان است که حق آنها را به آنها برگردانند ولی در فضای الهی و معنوی.
3- جریان غالب طلاب و حوزهها به چه میزان با عدالتخواهی نسبت و همپوشانی دارد؟ به نظر میرسد محافظهکاری رایج در حوزهها نمیتواند با عدالتخواهی نسبت درستی برقرار کند.
جواب: هرچه هست ما در بستر راهی که انبیاء در مقابل ما گشودهاند مأمور به قیام قسط هستیم، به همان معنایی که قرآن میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس...»(حدید/25) ملاحظه کنید کتاب و میزان و حدید نازل شدهاند تا در بستر چنین عطایایی مردم به میدان آیند و قسط را در جامعه نهادینه کنند ولی اگر آن قسط بر بنیانهای الهی آن شکل نگیرد، عملاً نتیجهبخش نخواهد بود به این معنا که ارزش انسانها به تقوا است و در عین حال باید حقوق افراد رعایت شود و به اندازهای که بر تقوا تأکید شود، جامعه نسبت به حقوق افراد حساس میشود.
4- نظر شما نسبت به اشخاص و جریانهای حوزوی که نماد عدالتخواهی محسوب میشوند چیست؟ سیره حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» و مقام معظم رهبری(مدظلّه العالی) چه شاخصههایی دارد؟
جواب: بنده حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» و مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی» را نماد روشنی از عدالتخواهی به معنای اسلامی آن میدانم از آن جهت که در این مسیر مرزها را حفظ کردهاند بر عکس جریانهای افراطی که به بهانه عدالتخواهی و برجستهکردن بعضی بیعدالتیها متوجه حضور تاریخی انقلاب اسلامی نیستند که بنا دارد انسانیت را احیاء کند و عدالت وجهی از وجوه آن است و لذا نباید برای آبادکردن دهی، شهری را خراب کنیم.
5- از آسیبهای افراط در عدالت خواهی کدامها را مهمتر میدانید و چگونه باید با آنها مواجهه داشت؟ نسبت عدالت با ثروت اندوزی و یا زندگی در سطح طبقات بالای جامعه یا نسبتش با عدم تجسس در امور شخصی افراد یا عدم قضاوتگری منفی غیرموجه در مورد سبک زندگی افراد چیست؟
جواب: ما بیشتر مأمور به رعایت عدالت هستیم و نهادهای اجتماعی و مراکز توزیع ثروت باید نسبت به این امر حساس باشند و این یکی از مطالبات مردم و طلاب و دانشجویان باید باشد، ولی با رعایت اخلاق. روحیه سرمایهداری که انسانها معنای خود را داشتنِ ثروت بدانند که از آثار فرهنگ مدرنیته است، غیر از در اختیارداشتن امکاناتی است که عدهای در اختیار دارند تا به کمک آن امکانات کارآفرینی کنند و باید نسبت به تفاوت این دو امر حساس بود و آن دو را از هم جدا دانست. آری! آنهایی که بیدلیل از رانت استفاده کردهاند و اموال عمومی را به نفع خود تصاحب کردهاند، باید محاکمه شوند و ما باید از نظام قضایی نسبت به ورود به این نوع ثروتاندوزیها مطالبه داشته باشیم. کاری که با جریان «هفت تپه» انجام شد. ولی اگر خدای ناکرده حساسیتهایی بیجا و افراطی در جامعه ایجاد کردیم منجر به یأس جوانان نسبت به آینده انقلاب اسلامی میشود.
6- عدالتخواهیِ انقلابی با صبر انقلابی در حکومت اسلامی چگونه قابل جمع است؟
جواب: همینکه متوجه باشیم ذات انقلاب اسلامی در مسیر جلوگیری از رانتخواری است و انقلاب بالاخره از طوفانهایی که دولت سازندگی در مسیر ایجاد اشرافیت دامن زد، عبور میکند؛ عدالتخواهیِ ما با صبر انقلابی همراه خواهد بود و به آینده امیدوار خواهیم شد. وقتی جامعه در مسیر توحید قرار گرفت باید چشم به راه بود، چشم به راهِ آیندهای که از راه میرسد تا ما آن کسی شویم که باید باشیم. خبر از چیزی میدهد که با آن میتوان آغاز دیگری را به انتظار نشست و آن، آینده دینداری ما میباشد. گویا آتشی در درون انسانهای این عصر برافروخته شده است و به زمانهای میاندیشند که همچون راهی گشوده در مقابلشان باز شده تا به جهانی دیگر بیندیشند و این راه در این تاریخ، انقلاب اسلامی است.
7- جایگاه و نقش عدالتخواهی در رشد و تطور انقلاب اسلامی چیست؟
جواب: وقتی انسان در بستر نورِ توحید نسبت به عدالت حساس شود عملاً نهتنها خودش منوّر به نور توحید میگردد، بلکه جامعه را نیز در شور ایمان و توحید وارد میکند و از این جهت این نوع عدالتخواهی موجب بسط انسانیت در جهان امروز میشود و معنای انقلاب اسلامی در جهان استکباری و راز مقابله ما با استکبار معلوم میگردد. امری که بشر امروز تشنه آن است و عدالتخواهی در این مسیر موجب رویشهای بیشتر یاران انقلاب میشود و این به شرطی است که عدالتخواهی را در شرایط جدید و در جهان جدید دنبال کنیم. و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» میفرمایند:
«ولیکن یک حقیقتی وجود دارد که آن را نبایستی نادیده گرفت و آن، این است که رسیدن به این آرمانها با این عظمتی که این آرمانها دارد، پیچیدگیهای زیادی دارد.»( ۱۴۰۰/۰۲/۲۱)
با توجه به امر فوق باید در عین توجه به معنی عدالت در آموزههای سنتی خود برای حضور در جهان جدید به معانی و مصادیق دیگر عدالت نظر داشت، وگرنه در عین دغدغه عدالتخواهی گرفتار نوعی بیتاریخی میشویم.
والسلام