بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوالی داشتم خدمتتون ما ۴ تا خانواده هستیم در سنین میانسال. می‌خواستیم برنامه ای مناسب و راهگشا برای رمضان تدوین کنیم تا در این رمضان نتایج خوبی بگیریم. در حال حاضر ما فقط ۲ ماه است که بصورت هفتگی تفسیر سوره بقره رو با عنایت به المیزان و نکات استاد جوادی آملی پیگیری و مباحثه داریم. (طبق توصیه جنابعالی در سوالی که ۲، ۳ ماه قبل از شما پرسیدم) چنانکه در این تفسیر با عنایت به روح حاکم بر آیه، سعی در تهذیب هم سرلوحه کار است. مثلا قرار بر آن است تا انتهای هر شب هر کس در گروه بنویسد که در آن روز چند کار را با نام خدا شروع کرد یا توجه به مبارزه با خواست نفس اماره چقدر مد نظر داشت یا سحرخیزی بعد از نماز صبح و اقامه ی نماز شب چقدر مورد توجه بود. بنده نظر داشتم تا بررسی شرح جنود عقل و جهل امام (ره) و یا بررسی شرح حدیث عنوان بصری یا امثالهم را در این یک ماه داشته باشیم. در هر صورت می خواستم بدانم برای رمضان شما پیشنهاد چه برنامه ای می دهید. و برای تهذیب چه شیوه عملی پیشنهاد می فرمایید تا بصورت گروهی انجام شود؟ متشکر و ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضور بیشتر زیر سایه قرآن؛ همان انس با تفسیر المیزان که برداشت‌های خود را با همدیگر در میان بگذارید، کار خوبی است. ولی در موضوع تهذیب، هرکس باید بنفسه در نزد خود باشد و لازم نیست در این مورد به همدیگر گزارش داده شود. موفق باشید

36977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اَرَنی کَسی بِگوید کِه تو را نَدیده باشد تو‌کِه با مَنی هَمیشه چِه تَری چِه لَن‌تَرانی‌. مَرا ببخش که همیشه سعی می‌کردم بزرگ باشم‌ اما اجازه نداشتم، مرا ببخش که خودم را گُم کردم‌، ای من مرا ببخش! من‌از خود عذر می‌خواهم که به خود چنین بد کردم زیرا بزرگ بودم و بزرگ هستم و بزرگ خواهم بود این واقعیتی است که اِنکار آن توسط هیچ کس دیگر موثر نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مکالمه جناب فیض کاشانی را با حضرت محبوب شنیده‌اید که چگونه جناب فیض به دنبال چیزی بود که مدت‌ها حضرت حق آن را برآورده کرده بودند به همان معنایی که در شعر خود از حضرت حق می‌پرسد:  «گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي» و در جواب می‌شنود: «گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي». این شما و آن مکالمه: موفق باشید
گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي
گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي
گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي
گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي
گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم
گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي
گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم
گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي
گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي
گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد
از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي
گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد
گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي
گفتم که طعم آن لب، گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي
گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي
گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي
خود را اگر نبيني از وصل گل بچيني
کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي
 

36938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در مورد آیه ۸۱ سوره یس سوالی داشتم که می‌فرماید (ما قادریم مثل آن ها را خلق کنیم) این که واژه مثل را به کار برده برخی می‌گویند منظور این است که بدن مادی ما دوباره خلق می‌شود ولی چون زمان به عقب برنمی‌گردد آیه واژه مثل را بکار برده است چون زمان بعد چهارم است. آیا این حرف درست است؟ واقعا همین بدن مادی خلق میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همینکه فرمود: مثل بدن است؛ یعنی همان بدن نیست. از طرفی این آیه در مقابل کاری است که اُبَیِ بن خلف انجام داد و استخوان‌های پوسیده را آورد و گفت «من یحی العظام و هی رمیم» و آیه مذکور خواست جواب او را بدهد. وگرنه در جای دیگر روشن نموده بدن انسان و زمین آنچنان در قیامت متعالی می‌گردد که سخن میگوید. در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید

36918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ما پنج جوهر داریم. عقل، نفس، جسم، هیولای اولی، صورت. سوال آیا حرکت جوهری در جسم است یا در هیولی اولی؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری، حرکتی است در جوهر در مقابل عرض، که ربطی به تقسیم‌بندی‌های فوق که فرموده اید ندارد. موفق باشید

36799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود خدمت استاد گرامی: استاد هدف از نزول وحی و رسالت انبیاء الهی هدایت بشر است یا تسهیل هدایت بشر؟ چراکه اگر به این قائل باشیم که هدایت بشر صرفاً از طریق نزول وحی از جانب پیامبران ممکن است این به آن معناست که نزول وحی و وجود انبیاء برای هدایت بشر امری ضروری ست و بدون آن بشر حتماً به گمراهی میرود. ولی اگر هدف از نزول وحی از طریق پیامبران تسهیل هدایت بشر باشد این به معنی آن است که هدایت بشر بدون وحی و وجود نبی هم ممکن است ولی بسیار دشوارتر است؛ به طور مثال از طریق خودشناسی و تعمق بشر در فطرت خویش که این فطرت نیز وجهی الهی دارد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده فکر می‌کنم، مبنای وحی الهی در جلوه ربوبیت حضرت حق، همان فطرت است. ولی گویا بشر در زندگی زمینی خود ابعاد فطری‌اش را فراموش کرده و از این جهت به گفته علامه طباطبایی حضور انبیاء ضرورت پیدا می‌کند تا انسان‌ها به معنای واقعی به فطرت خود برگردند، هرچند ممکن است عده‌ای که به یک معنا مستضف‌اند و از نبوتِ نبیّ محروم می‌باشند، به نحوی در صداقت خود قدم‌هایی به جلو بردارند؛ ولی جایگاه آن‌ها اگر پیامبر داشتند، بیش از این ها بود که در آن هستند. در این مورد خوب است به آیه ۳۰ سوره روم نظر کنید که چگونه پیام خدا از طریق پیامبر در خطاب به انسان، این می‌باشد که: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ».

موفق باشید

36707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد عزیز: استاد آیا این برداشت و توضیح برای قضا و قدر الهی درست است که مثلا بگوییم که قدر الهی آن است که هر چیزی در این عالم اندازه ای دارد از زمانی که یک برگ روی درخت می ماند تا بر زمین افتد و تا میزان و مقدار و اندازه ای که می تواند ظلم و بدی کند تا ظرفیتش تکمیل شود و قضای الهی آن است که وقتی هر چیزی طبق تقدیر الهی به سرانجام ظرفیت خود رسید قضا و اراده الهی طبق سنن الهی حکم می کند. ممنون میشم اگر این توضیح ناقص است توضیح بفرمایید ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. عرایضی در جزوه «معارف ۱» در این رابطه شده است. موفق باشید

36699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: ۱. صوت گفتگو با خانم ها که اخیرا داشتید را گوش می دادم در قسمتی در مورد رعایت قانون توسط غربی ها فرمودید که رعایت قانون در آنها گاهی برخواسته از روحیه خودبنیادی شان است، سوالی در ذهنم ایجاد شد که حال بشری که به وسعت جهان ظرفیت دارد و از طرفی هم باید پایبند به رعایت حقوق انسانها باشد آیا در ورای مراحل تکاملی انسان وگذر از قبیله بودن و رعایت قانون برای خود و بی قانونی وعدم رعایت حقوق دیگران می توان اینگونه گفت که در نهایت حضور انسان، انسان قوانین را رعایت می کند با نیت رعایت حقوق دیگران و نه تنها در چارچوب قوانین محدود که گاهی حقوق انسانها را نادیده می گیرد. ۲. سوال دوم که از خدمتتان داشتم اینکه گاهی انسان در گذشته خطا و گناهی را مرتکب شده اعم از کبیره و صغیره و تندی با پدر و مادر و.... و حال که سالیان سال گذشته با یادآوری آنها تنفری از آنها در درونمان ایجاد می شود جایگاه اینها در قیامت برای ما چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع نگاه به رعایت قانون موجب می‌گردد تا انسان در نزد خود وسعت یابد و به یک معنا نوعی عبادت به حساب می‌آید. ۲. در هر حال با رجوع به توحید الهی که عملاً ما با نوعی از توبه همراه خواهیم شد؛ گناهان گذشته دیگر جایی در شخصیت انسان نخواهند داشت و در مورد والدین به هر حال آنان عطای الهی‌اند برای انسان و از این جهت باید با طلب استغفار برای آنان، روح آنان را شاد و آنان را از خود راضی و راضی‌تر کرد. موفق باشید

36648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: مدتی است که مطالب صوتی شما رو از حدیث عنوان بصری و بعد از اون یابن جندب و نامه ۳۱ را دنبال می کنم. دنیا به نظرم پوچ شده ولی در عمل تا مدت کوتاهی اثر بخش هست و به سرعت در عین حال که همچنان اعتقادم ثابت است، حالت جذبه احادیث رو از دست میدم. هر بار که مجدد به صورت روزانه به گوش دادن مطالب ادامه میدم وضع کمی بهتر است ولی باز برگشت دارد. این حالت باعث شده یک نوعی از یأس از اینکه بتونم خودم رو نجات بدم پیدا کردم هر جا هم که ذکر توسلی بوده خواستم که اهل بیت خودشون کمک کنند. با کوچکترین مشکلات دنیا به شدت به هم می ریزم ولی از این ناراحتی خودم هم متعحبم. خدا رو شکر گوش کردن مطالب همچنان اثرگذار هستند ولی ۳۷ سالمه و می‌ترسم این جوری بمیرم و در همین حال بد بمونم. همه فکر می‌کنند که من خیلی آدم خوبی هستم ولی در باطن گرفتار همه رذیلت ها. به هرکسی راجع به مطالبی که فهمیدم صحبت می‌کنم براش خیلی سخت و سنگین است و پذیرش ندارند. نکنه که من با فهمیدن و عمل نکردن اوضاعم بدتر میشه. منظور خدا از اینکه شرایطی رو مقدر کرد که بیشتر بفهمم رو درک نمی کنم. چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، این حالت قبض و بسط، شرطِ راه است و آن را امری طبیعی بدانید و با برنامه‌ای که به خود می‌دهید بخصوص با انس با قرآن در سوره‌هایی که بحث شده؛ ان شاءالله روز به روز وسعت لازم پیش می‌آید. موفق باشید

36645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید دو سوال با خوندن کتابتون دارم. اگه وسیله ای رو داشته باشیم، ولی رنگش سیاه باشه و مراوده دائمی با رنگ سیاه حس خوبی به ما نده و بخواهیم از همون وسیله؛ رنگیش رو بخریم ، اسراف حساب میشه؟ و وظیفه ی ما برای دیدار پدر و مادر چقدر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم اسراف به حساب آید. ۲. در آن حدّی که عرف آن ارتباط را منطقی بداند که نه بی‌محلی به حساب آید و نه افراط. موفق باشید

37478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم حضرت استاد: سوالی داشتم: پزشک های نورولوژیست طی آزمایشی متوجه شده اند در جایی که ما دستمان را بصورت ارادی حرکت می‌دهیم ابتدا پتانسیل کورتکس حرکتی مغز ثبت می‌شود و پس از ۳۵۰ میلی ثانیه ما احساس می‌کنیم که تصمیم به حرکت دست گرفته ایم و ۲۰۰ میلی ثانیه بعد عضلات دست را حرکت می‌دهیم. بعضی نورولوژیست ها (برای مثال رضا ابوتراب در کتاب مخنویس ص ۱۲۰) از این آزمایش نتیجه می‌گیرند که این احتمالا به این معناست که ما هیچ اراده ای از خودمان نداریم و چیزی که هست این است که تنها از تصمیم های مغزمان مطلع می‌شویم. نه اینکه آن ها را بسازیم. با توجه به این توضیحات سوال بنده این است که این ادراکی که ما از خودمان داریم آیا همان ادراکیست که نفس ناطقه یا (منِ‌من) از خودش دارد؟ ۱. اگر ادراک نفس ناطقه ی من از خودم همین ادراک کنونی من باشد پس این آزمایش ها یا دیگر فعالیت های غیر ارادی بدن چگونه توجیه می‌شوند؟ (زیرا آگاهی من از تصمیم گیری خودم بعد از فعالیت کورتکس حرکتی مغزم بوده و ظاهرا من در آن تصمیم گیری نقشی نداشتم و ابتدا مغزم تصمیم گیری کرده بوده)۲. یا اینکه ادراک نفس ناطقه ی من قبل از ادراک این من که در این جسم مادی محصور است می‌باشد؟ جسارتا این مقاله هم در رابطه با تصمیم گیری مغز پیش از آگاهی ماست: https://nbml.ir/fa/posts/Our-Brains-Reveal-Our-Choices-Before-We%E2%80%99re-Even-Aware-of-Them ممنون می‌شوم اگر توضیحاتی پیرامون این مسئله بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به تجرد نفس ناطقه و وسعتی که ما نسبت به زمان و مکان داریم، آنچه در این نوع آزمایش‌ها پیش می‌آید معنای دقیق‌تری پیدا می‌کند. به نظر می‌آید با مطالعه کتاب «خویشتن پنهان» بتوانید جایگاه این نوع آزمایش‌ها را روشن فرمایید. موفق باشید

37438
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد. شهید محمد مهدی ایرانمنش «بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در / الا شهید عشق به تیر از کمان دوست» ما که بلد نیستیم حرف بزنیم یا چیزی که می‌بینیم رو بگیم ولی خب به دور از اغراق واقعا بعضی وقتا با یکسری اتفاقا یهو دلم میگیره یا اصلا یه حس دیگه ای دارم نسبت بهشون. اعظمش که خود حاج قاسم بود که واقعا حرفی برا گفتنش ندارم، بعدیش برای علی لندی بود که اونم بدون هیچ پیش زمینه یا دلیلی نسبت خاصی باهاش داشتم و الان این شهید بزرگوار. الانم واقعا یهویی شد اصلا حواسمم نبود به این اتفاق ولی یهو افتاد جلوم و انگار نمیتونستم کنارش بزنم و رد کنم برم بعدی. جایی دیدم نوشته بود پایان مقاومت ۱۱۰ روزه شهید! داشتم به این فکر می‌کردم اره واقعا ۱۱۰ روز جنگیده انگار ولی با خودش بیشتر. بیشتر تو انتظار رفتن بوده فکر می‌کنم تا موندن، همون راهی که خود حاج قاسم استادش بود و روز ۱۱۰ ام با «فمن یمت یرنی» علی (ع) رسید به آرزوش. آدم وقتی فکر میکنه میگه خب شهادت که الکی نمیشه، بالاخره هر کسی یه راهی رو میره تا میرسه به اون نقطه ولی چی میشه این دهه هشتادیهای عجیب اینقدر زود میرسن؟ توی این همه هیاهو جامعه و دنیا این گل ها چجوری میتونن سر از خاک سیاه روزگار ما در بیارن و شکفته بشن؟ با غیر راه حاج قاسم و امام که نمیشه واقعا. حاج قاسم چه راهی رو پیش آورد که همچین گل هایی بشکفن؟ ما که با حسرت داریم زندگی می‌کنیم و با حسرت هم از دنیا میریم ولی «الا شهید عشق به تیر از کمان دوست» بدیش اینه اینارو میگیم شاید خوب بلدیم حرف بزنیم ولی مرد راه نیستیم انگار. ان شاءلله ما هم حسرت به دل تیر دوست نمونیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این نوع حضور، ماندن در میدان ایمان است که گاهی هم لرزان می‌باشد، ولی کوتاه‌آمدن را نشاید. امری است که در مسیر توحید پیش می‌آید به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در غزل اخیر خود بدان اشاره کردند و فرمودند: 
دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز       چو گردباد به‌هم پیچ و چون صبا مگریز
تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس      عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
آری به هر بهانه‌ای می‌توان به زمانه‌ای که در پیش داریم و باید در امروزمان آن را احساس کنیم نظر بیندازیم تا در فردای خود به زیباترین حضور خود را حس کنیم
چه تفاوتی بین نتانیاهو و غرب‌زده‌گان ما هست که هر دو امیدوارند می‌توانند ذهن‌ها را بر اساس اراده‌های خود به نفع خود تغییر دهند و از حضور اراده‌ای ماوراء آنچه آنها اراده می‌کنند غافلند، اینان بیرون از اراده و شأنی که انسان‌ها به دنبال آن هستند قرار دارند. شهدایی مانند شهید ایرانمنش در واقع در افقی حاضر شدند که رهبر معظم انقلاب در آن غزل، متذکر آن هستند و می‌فرمایند:
ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو      نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز
موفق باشید      
 

37398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: من با مجموعه‌‌ای کار می‌کنم که جهت پیاده‌سازی صوت دروس حوزوی فعالیت میکنه. با توجه به این‌که خودم می‌خواستم شرح آداب الصلوة استاد رو استفاده کنم و متوجه شدم که فقط صوت هست و پی دی اف نداره، اگر تمایل داشتید پیاده‌سازی این جلسات رو برون‌سپاری بفرمایید، خوشحال می‌شم مجموعه رو خدمتتون معرفی کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بر مبنای کتاب  شریف «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی، مباحث گفته شده؛ به نظر می‌آید به پیاده‌کردن صوت هایی که شرحِ آن کتاب می‌باشد چندان نیاز نیست بخصوص که مطالب زیادی از مباحث پیاده شده ولی هنوز متأسفانه فرصت ویرایش آن پیش نیامده. موفق باشید 

37369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: ۱. آیا با روحیه ای که حضرت امام داشتند_ جدای از مقدرات الهی _ امکان ادامه انقلاب وجود داشت و یا نه! این حضرت آقاست که همزمان با زمان وجود یافته اند و این کشتی را ناخدایی می‌کنند؟ ۲.آیا دعایی که در حق دیگران داریم‌ از آن‌جهت که سعه وجودی دیگران را نمی‌شناسیم. اگر دعای مد نظر ما برای فرد محقق شود، آیا نوعی محدودیت برای طرف نیست؟ ۳. بعد از طی کردن بحث هایی از معرفت نفس چرایی چینش سیر مطالعاتی چیست؟ به نظرم برای خودم بهتر است که با مباحث انقلاب اسلامی شروع کنم و بعد مباحث دیگر. از آن‌جهت که با مباحث انقلاب اسلامی در حضور و هویتی خواهم بود که با عزم و اراده و جدیت مرا برای شدن های بسیاری آماده می‌کند. صحیح است و یا نه؟ پیشنیازی می‌خواهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که رهبر معظم انقلاب کراراً فرموده‌اند آغاز این راه توسط حضرت امام گشوده شد و همه تلاش رهبری آن است که ابعاد بالقوه این راه را در مواجهه آنچه که پیش می‌آید به فعلیت برسانند. ۲. دعای ما برای افراد ذیل رحمت الهی اجابت می‌شود و خداوند آن‌طور که مصلحت افراد است، محقق می‌کند. ۳. کار خوبی است ولی در هر حال انس با قرآن مهم است. موفق باشید

37355
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: شما همواره فرمودید که اشتغالات زیاد دنیایی مانع کسب ورع می شود و یا توجه دادید به احادیث پیرامون بخش بندی کردن زمان و اختصاص قسمت اعظم فعالیت روزانه به مشاغل را اشتباه دانسته اید. این مطالب را با مرور زندگی برخی از بزرگان معاصر نتوانستم تطبیق دهم، به عنوان مثال در وصف پرکاری شهید طهرانی مقدم و یا حاج قاسم بسیار شنیده ایم. لطفاً در فهم درست این مسئله مطلبی بفرمایید و یا اینکه مرجعی را معرفی بفرمایید که ابهامات بنده را برطرف کند. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی افقی از نور توحید در دل تاریخ در مقابل انسان گشوده شود، حضور فعّال او در صحنه صحنه‌های آن تاریخ نه تنها مشغله نیست بلکه حضوری است عین توحید که انسان در هر لحظه آن حضور، در هرکجا که باشد احساس می‌کند در قرب الهی قدم برمی‌دارد، حال چه شهید تهرانی مقدم باشد و ساختن موشک و یا شهید آوینی باشد و تهیه «روایت فتح» و یا اشک‌های نیمه شب رهبری باشد در دعا به ملتی که بنا دارند در راه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» قدمی جلو بگذارند. در آن صورت «همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت». موفق باشید

37347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید. ما کی هستیم؟ چرا اینجاییم؟ چرا انسانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است مباحث «معرفت نفس» برای شروع و جوابگویی به این سؤالات؛ شروع خوبی باشد و پس از آن به عرایضی که در رابطه با موضوع انسان در سوره شمس شده، رجوع فرمایید.  https://lobolmizan.ir/sound/1086?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%B4%D9%85%D8%B3 . موفق باشید

37287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: بنده در سیر مطالعاتی انقلاب اسلامی به یک پرسشی برخوردم که آیا حقیقت منحصر در انقلاب اسلامی است؟ اگر چنین است وجه تمایز ما با مسیحیت چیست چون آنها هم حقیقت را منحصر در حضرت عیسی می‌دانستند و اینکه آیا نظر به مهدویت باعث نمیشه ما از این انحصار خارج بشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی می‌باشد به عنوان حرکتی توحیدی که هرکس می‌تواند خود را در آن بیابد مانند حضوری که شهدا، خود را در انقلاب اسلامی یافتند. البته بحثْ نسبت به این موضوع مفصل است. پیشنهاد می‌شود سری به سؤال شماره 37238 بزنید خوب است. موفق باشید

37277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. معنی این جمله که بزرگان می‌فرمایند (قرآن را با حزن و با صدای خود الله بخوانید انگار که همان لحظه به خود تو وحی می‌شود و فقط برای تو نازل شده) یعنی چی؟ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با مدّ نظرقراردادنِ این نکته که در رابطه با قرائت قرآن قرار داده‌اند، ورود کنیم، آرام‌آرام به لطف الهی برای انسان پیش می‌آید آنچه باید پیش آید. موفق باشید  

37262
متن پرسش

سلام من اسم (خانم کشاورز بودنم) و افعالم دوگانگی دارند و در وحدت هست. غیب الغیوب الله (ائمه) یا امام زمان و فعلیت تمام هستی. در دوگانگی نیست و در وحدت هست. پس غیر از خدا چیزی در صحنه نیست و همه همون غیب الغیوب هست. پیامبر غیب الغیوب هست. من هم همون غیب الغیوب هستم و غیر از او کسی یا چیزی نیست پس وظیفه اصلی من چی هست؟ چکار باید بکنم؟ من خودم رو توی کوچه های مدینه می‌بینم من خودم رو در اطراف کربلا می‌بینم. من خودم را در ایران می‌بینم و چرا برای مردم غزه نمیتونم کاری بکنم می‌خوام کاری بکنم ولی نمیتونم انگار یکی دست روی شونه ام گذاشته و میگه صبر کن ببین آخرش چی میشه و منتظر یه اتفاق آسمانی هستم. ولی تهش از خودم بدم میاد که چرا هیچ کاری نمی‌کنم چرا نمیتونم اون بچه بدون مادر رو بغل کنم؟ چرا نمیتونم سفره هفت رنگ غذام رو برای بچه های گرسنه غزه پهن کنم؟ چرا نمیتونم با انگشتانم گلوی صهیونیستها رو فشار بدم و نفس کشیدن رو براشون حرام کنم؟اصلا چرا زنده ام؟ چرا نفس می‌کشم؟... چکار باید بکنم تا از خودم راضی شوم؟ خواهشاً درباره ی سوال های اولیه واضح جواب بدید. اگه در سایت سوالات نمیشه جواب رو به ایمیلم بفرستید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حال مائیم و همه آنچه فرمودید و ندایی از جنس «متی نصرالله». راستی! چه باید کرد وقتی همچون زندانیِ گرفتار زندان نمی‌توان با دست‌های گشوده ایثار حتی ایثار جان در کنار مردم غزه بود. تنها می‌توانیم با عزمی اساسی از حضرت پروردگار تقاضا کنیم ما را نیز در میدانی که برای مردم غزه گشود، به نحوی که خودش صلاح می‌داند وارد کند. موفق باشید  

37128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت بخیر: سوالی شاید پیش پا افتاده می‌پرسم اما متاسفانه رایج امید است راهنمایی بفرمایید. در مورد صله‌ی رحم و اخلاق خوش روایت زیاد داریم و سیره‌ی اهل بیت ماست در فامیل خود شخصی داریم بسیار رک گو است، هر چه به فکرش آید بر زبانش جاری می‌شود، و اغلب باعث رنجش اطرافیان می‌شود و وقتی با مهربانی در وقتی دیگر اشاره به آن رفتار می‌کنیم کاملا حق به جانب خود را محق می‌داند و دیگران را مقصر. متاسفانه رفتارهای زننده او سبب غیبت پشت سرش توسط اقوام می‌شود برای اولین بار تذکری به او دادم و بسیار ناراحت شد و باز هم خود را محق دانست [اصلا توقع نداشت چون همیشه اوست که دیگران را نقد می‌کند و دیگران به حرمت پدرش جوابی به او نمی‌دهند]، نکته اینجاست که درون من نیز آشفته و ناراحت است، که شاید اگر نمی‌گفتم و مثل همیشه چشم‌پوشی می‌کردم بهتر بود، شاید رنجیده باشد در حالیکه حق با من بود سوال اینجاست: اولا آیا غیبت اقسامی دارد؟ هر حرفی که پشت شخص غایب مطرح شود غیبت است؟ کسی که در محافل عمومی با رفتار خود، موجبات غیبت پشت خود را ایجاد می‌کند، به طور طبیعی مردم پشت سرش صحبت می‌کنند، خود او اسباب حرف و حدیث را ایجاد می‌کند ثانیا این که گاهی رفتاری می‌کنیم که فطرت و ندای درونمان ناراحت می‌شود، لزوما نشان از اشتباه بودن آن رفتار است؟ این حس که هم ناراحت می‌شوم از او و هم دلم برای آرامش نداشته اش می‌سوزد هم غیبت توسط اطرافیان یک دوگانگی بدی در من ایجاد می‌کند و دوست ندارم اینگونه باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این نوع افراد، خودشان باید متوجه ضعف‌هایشان بشوند و تذکر شما در این راستا برای کمک به آن‌ها می‌باشد. به ما فرموده‌اند غیبت فرد مؤمنی که عیب خود را پنهان کرده، نکنیم تا آن عیب افشاء شود. ولی اگر خودش آن را پنهان نمی‌کند، گفتن آن غیبت به حساب نمی‌آید. موفق باشید

37099

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث علت و معلول. ما در تقسیم بندی ارسطویی چهار علت داریم. فاعلی، غایی، مادی و صوری. در بحث علت مادی. این موجودات اطراف ما از ماده ساخته شده اند. سوال این ماده از چه ساخته شده است؟ اگر این سلسله به جایی ختم نشود چیزی بوجود نمی آید. آنجایی که ختم می‌شود چیست ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مراتب وجود، عالم ماده می‌باشد و از این جهت به عنوان علت مادی، زمینه پذیرش صوری است که بر آن جاری می‌شود. موفق باشید

37069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم حاج آقا: جناب مولانا در جایی می فرمایند: «رحمتم موقوفِ آن خوش‌گریه‌هاست / چون گریست، از بحرِ رحمت موج خاست» ولی جناب حافظ می فرماید: « نگرفت در تو گریهٔ حافظ به هیچ رو/ حیران آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست» بالاخره گریه در دل معشوق اثری دارد یا ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد به ساحتی که مدّ نظر است. جناب مولوی در آن شعر متذکر حضور بیشتر در ساحتی است که انسان باید در آن ساحت حاضر باشد که با گریه، آن حضور شدیدتر می شود و نظر جناب حافظ همچنان که در شرح غزل شماره ۱۳۱ عرض شد حضور در ایمانی برتر است که البته اینجا با اشک حل نمی شود بلکه با تغییر ساحت، موضوع پیش می‌آید. موفق باشید

36991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی (ره) در صوت دوم میایید و اثبات می کنید که ممکن نسبتش با وجود و عدم مساوی است برای همین احتیاج دارد تا عاملی او را از تساوی خارج کرده و به ممکن وجود دهد. و نتیجه می‌گیرید که این واجب است که در صحنه است. سوال من این است که چرا شما از امکان ذاتی ماهوی که نظر مشا است استفاده می کنید؟ چرا از فقر ذاتی معلول استفاده نمی کنید؟ شما پیرو مشا هستید یا ملاصدرا؟ نمیشه که در یکجا از مشا استفاده کنید و در جای دیگر از حکمت متعالیه. وقتی نظرات ملاصدرا را قبول دارید، چرا سراغ مشاء می‌روید؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «امکان ذاتی» برای ممکن‌الوجود، موضوعِ بسیار ارزشمندی است که همه متفکران حتی جناب ابن عربی متوجه آن است. اتفاقاً این نکته یکی از ارکان فلسفه اسلامی است که فلسفه یونان بویی هم از آن نبرده است و موضوعی است کاملاً عقلانی. و البته فقر ذاتی معلول در دستگاه «اصالت وجود» ظرایف خود را دارد. موفق باشید

36950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوارم: شعری از مولوی هستش که استاد مهدوی دامغانی معتقدند براشون یادآوره امام حسین علیه السلامه، می‌خواستم ببینم شما هم به همین امر منتقل می شوید؟ باز آمد آن مغنی با چنگ ساز کرده / دروازه بلا را بر عشق باز کرده / بازار یوسفان را از حسن برشکسته / دکان شکران را یک یک فراز کرده / شمشیر در نهاده سرهای سروران را /  و آن گاهشان ز معنی بس سرفراز کرده / خود کشته عاشقان را در خونشان نشسته / و آن گاه بر جنازه هر یک نماز کرده / آن حلقه‌های زلفت حلق که راست روزی/ ای ما برون حلقه گردن دراز کرده / از بس که نوح عشقت چون نوح نوحه دارد / کشتی جان ما را دریای راز کرده / ای یک ختن شکسته ای صد ختن نموده / وز نیم غمزه ترکی سیصد طراز کرده / بخت ابد نهاده پای تو را به رخ بر / کت بنده کمینم و آنگه تو ناز کرده / ای خاک پای نازت سرهای نازنینان / وز بهر ناز تو حق شکل نیاز کرده / ای زرگر حقایق ای شمس حق تبریز/ گاهم چو زر بریده گاهم چو گاز کرده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی راهی گشوده شود « دروازه بلا را بر عشق باز کرده» کدام میدان است که چنین باشد، جز صحنه کربلا؟! وقتی نهایی‌ترین عشق، عامل گشوده‌شدنِ دروازه‌های بلا می‌شود و در نتیجه « سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت». موفق باشید

36922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که می گویند که بطور کلی غفلت، جهل، فراموشی، دلیل بر آن است که حقیقت علم خارج از انسان است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! علمِ حقیقی عین نفس می‌شود. موفق باشید

36835

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: با توجه به این که خداوند نظام عالم را علی و معلولی آفریده است. جایگاه دعا در این نظام چیست؟ و این که اگر دعا را به عنوان یکی از علت ها به حساب بیاوریم، این عامل گاهی نتیجه بخش و گاهی ظاهراً بی نتیجه است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دعا و تقوا در جای خود بسی نقش‌آفرینند ولی نه آن‌که دیگر عوامل از تأثیر خارج شوند. موفق باشید

نمایش چاپی