عرض سلام استاد عزیز: وظیفه من در برابر همچنین پدر و مادر بزرگواری که بعضی از رفتارهایشان را خواهم نوشت چیست؟ ۱. سیستم خواب من بهم ریخته و از ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب و ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر شده است که خودم میدانم اشتباه است ولی این دلیل میشود که موبایل من را بردارند و بعد هم بگویند خواستیم سر موقع بخوابی؟ ۲. به کوچکترین رفتارهای من ایراد میگیرند که تو فلان گونه هستی و خیلی این رفتار بده و... در کل که از جهت نداشتن اختیار، من نزد آن بزرگواران گوسفندی بیش نیستم، حالا باز هم باید احترامشان کرده و همین طور عصبانیتم بیشتر شود؟ فقط خواهش میکنم یک شخص ۲۱ ساله رو فرض کنید که در همچنین شرایطی چه ها که نمیکرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سختگیری آنها خوب نیست، ولی دلسوزیهای آنها را نیز مدّ نظر قرار دهید که مایلند شما در مسیر طبیعی زندگی که سایر انسانها به طور معمولی در آن قرار دارند؛ قرار بگیرید تا انسانی منزوی و تنها و جدا از دیگر انسانهای معمولی و آشنایان خود نباشید. موفق باشید
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ. سلام علیکم. با توجه به آیه ی شریفه ای که می فرماید «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا» در عصر کنونی که به ظاهر دست ما از وجود مبارک رسول اکرم صلی الله علیه وآله کوتاه است، کاربردی کردن این آیه چگونه محقق می شود؟ منظور اینکه «جَاءُوكَ» در زمانه ی ما چگونه مصداق پیدا می کند و «چگونه» و به نزد چه کسی باید مراجعه کنیم؟ (با توجه به اینکه ممکن است انسان روزانه چندین بار به نفس خودش ظلم کند)
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا میداند با رجوع به شریعت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» و رعایت آن، اگر با همان نیّتی باشد که در آیه مذکور میفرماید، به همان نتیجهای میرسید که گویا به سوی رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» جهت جبران ظلمهایی که به نفس خود کردهاید، رفتهاید. و چه اندازه زیبا به گفته سؤال شماره 34469 «توبه»، وجود انسان را با خدا آشتی میدهد و مییابیم چه اندازه حضرت معبود نسبت به توّابین گشوده بوده و آغوش خود را باز نگه میدارد. موفق باشید
سلام و نور: آیا شاگرد می تواند استاد طریق سیر و سلوک خود را تغییر دهد؟ با توجه به متون عرفانی که شدیدا از این مسئله نهی کرده اند. اما اگر انسان با گذشت سالهای زیاد احساس هیچ پیشرفت و یا رسیدن به حقیقتی را نمیکند. واقعا باید چگونه تصمیم گرفت؟ خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید. من خیلی دچار مشکل شدم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است در این مورد به نظر آیت الله بهجت توجه شود که معتقدند در این زمانه علم هرکس به معارف الهیه میتواند استاد او شود و او خودْ در بستر شریعت الهی جلو رود بخصوص وقتی شخصیتی مانند حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» را در مقابل خود دارد. موفق باشید
پرسش شماره ۳۴۲۳۵ و توهین هایی که فرد سوال کننده به جنابعالی و شاگردان شما روا داشت واقعا قلب من را به درد آورد. به نظر من پاسخ دادن به این افراد نفهم و احمق کاری عبث و بیهوده است. اینها قصد فهم مطالب را ندارند. قصد توهین دارند و از صبر و متانت و بزرگواری شما سوء استفاده می کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از حسن نظر جنابعالی. تصور بنده آن است که این افراد، واقعاً افراد مغرضی نیستند، گرفتار فضای مجازی شدهاند بدون آنکه جایگاه فضای مجازی را با سواد رسانهای لازم بدانند. حداقل آن است که از طریق عرایضی که خدمتشان میشود متوجه میشوند در کنار آنچه آنها میپندارند میتوان به افراد دیگری هم که مثل آنها فکر نمیکنند، فکر کرد. و در چنین شرایطی گفتگو به میان میآید و آن امر مبارکی است. موفق باشید
با سلام: در رابطه با پاسخ سوال ۳۳۶۰۰، سوالاتی که من پرسیدم، متاسفانه آن سوالات را ندارم. چون همیشه شما سوال را همراه پاسخ می دهید. اگر امکان دارد، سوالات مرا، در پاسخ این سوال برای من بنویسید ممنون میشوم. متن سوالات، برای من خیلی مهم است. با تشکر از وقتی که برای پاسخگویی میگذارید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی است که باید به ایمیل کاربران محترم ارسال شود و نباید حجم سؤالات، بخصوص سؤالاتی که عموماً حالت شخصی و خصوصی دارد، در معرض دید بقیه قرار بگیرد که موجب تضییع وقت آنها میگردد. موفق باشید
سلام استاد: چهارسال تمام با سیر مطالعاتی چه صوتی و چه کتابها با شما بودم و خیلی خوب رفتم جلو ولی دوستی اومد و گفت دروس علامه حسن زاده عاملی هستند و خیلی خوب من برای کنجکاوی رفتم و مدتی هم بودم تا اینکه از دوروس شما عقب افتادم ولی بعد از مدتی اون دروس تعطیل شد به دلالیلی ولی تو اون مدت یکسال که از دروس شما کشیدم کنار بدجور خوردم زمین طوری که همه چیز رو از دست دادم. نمازهای شب، نمازهای نافله و تمام اون لذا تها و اون ارتباط رو از دست دادم و به سمت گناه کشیده شدم. استاد بدجور خوردم زمین حالا که پشیمون شدم ومیخوام برگردم نمیدونم از کجا و چطوری شروع کنم؟ آیا واقعا خدا من رو میبخشه؟ لطفا کمکم کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید همان مرحله هم تجربهای باشد در راستای حضور در جهانی دیگر با کمالاتی جدید. بالاخره با ایمانی تازه برای اُنس با خدای تازه، کار را شروع کنید. زندگینامه شهدا، روحانیتِ حضور در محضر خداوند را برای شما زنده و سرزنده خواهد کرد. موفق باشید
سلام استاد: خدا توفیقاتتان را روز افزون بفرماید ان شاالله ب...
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به جواب سؤال شماره 33403 بیندازید إنشاءالله نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
با سلام: شما در جایی فرموده بودید که برهان صدیقین به خوبی عرفان نمی تواند حضور خدا را بیان کند. اما من فکر میکنم که برهان صدیقین هم به خوبی حضور خدا را بیان میکند. چرا؟ چون در برهان صدیقین میگویید که خداوند چون مجردتر است، حضورش قوی تر است؟ سوال دوم: آیا عین هستی با تمام موجودات ربطی، هست یا نه؟ ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در «وحدت وجود» مربوط به عرفان است، نه آنکه بخواهیم بین برهان صدیقین و عرفان ارزشگذاری کنیم. ۲. همه موجودات از جهت وجود، پرتو عین وجودند. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: بنده تازه با شما و سیر مطالعاتیتون آشنا شدم و خیلی خوشحالم که هر بار سوال میپرسم جواب میدهید. سوالی از شما پرسیدم که پاسختان را متوجه نشدم و احساس کردم سوالم را خوب توضیح ندادم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این نوع احوالات را برای خود محور قرار ندهید. به این فکر کنید که بالاخره این نوع ازدواجها اتفاقی نیست و إنشاءالله با درک همدیگر، آن شوق و انس اصیلی که باید بینتان پیش آید، ظهور میکند. در ضمن مواردی که حالت خصوصی دارد را اگر بتوانیم جواب دهیم جواب به ایمیل کار بران محترم فرستاده می شود. موفق باشید
سلام علیکم وقتتان بخیر: ان شاء الله سلامت و موفق باشید. علت اینکه در آثار شهید آوینی (ره) بویژه کتاب حلزون های خانه به دوش و ایضاً آثار و یادداشتهای حضرتعالی چنین تعابیری مطرح میگردد که «روشنفکر در همه جای دنیا محکوم به سرنوشتی نهیلیستی است اما در این مرز و بوم، انتلکتوئل در مقام نفی می ماند و کارش به نفی در نفی و اثبات نمیکشد و به نحوی حتی منکر ذات خویش میشود»، چیست؟ با چه برهان و افقی از منظر حکمت معنوی شهید آوینی و حضرتعالی، این بحث که عاقبت محتوم همه روشنفکران که چه بسا بتوان از آنها بعنوان پیامبران عصر و گفتمان مدرنیته نام برد، نیست انگاری و نیهیلیسم است و در چنین فضایی غوطه ور میگردند، مطرح میشود؟ در خود جهان غرب کتبی مانند «روشنفکران و شکست در پیامبری» که دکتر حسین کچویان هم آنرا ترجمه به فارسی کرده اند، مطرح شده و به نوعی دقت به این مسئله پیش آمده ولی شهید آوینی با آن بیان شورمندانه و حکیمانه شان و از دریچه حکمت معنوی انقلاب اسلامی، روزنه دیگر و متعمقانه تر از خود آنچه امروز بعض غربیان به آن توجه کرده اند را مطرح نمودند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در سوبژهشدن انسان است برای خود و اینکه در این منزل، اگر انسان با محتوایی درست به اصالتهای انسانیِ خود جواب ندهد؛ مانند ظرفی است که تهی مانده است. در این رابطه مطالبی تحت عنوان «راز نیستانگاریِ بشر جدید و راه عبور از آن» تنظیم شده است و به صورت مقدمهای در دو جلسهای اخیراً باب آن باز شد https://eitaa.com/matalebevijeh/13805 و در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه»، بحثی با عنوان «نظر به ظرفیتهای بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن در افق تمدن اسلامی» https://eitaa.com/matalebevijeh/13876 عرضه شد. باشد که مقدمهای گردد برای عرایضی که در پیش است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: فایل صوتی مبحث آداب صلوه حضرت امام خمینی رحمهالله علیه را گوش می دهم. در مبحث وضو و غسل که در وضوفرمودید رحمت هست و نظر به رحمت خداوند متعال باید بکنیم و آن روایت که یهودی سوال کرد از پیامبر علیه السلام راجع به وضو غسل روزه علت آن برمی گردد به قضیه حضرت آدم و حوا و پدرمان که شجریه ممنوعه خورد تفاسیر مختلف گفتند گندم گفتند میوه یا غیره بوده است به خاطر آن باید وضو و غسل روزه بگیریم تا آخر که در دنیا هستیم. آیا آنجا که بودند بهشت برزخی بوده که در آن مقام بودند و حضرت امام فرمودند توجه به کثرت متوجه اسما الهی بودند که از بهشت بیرون شدند آیا توجه به درخت در ظاهر توجه به غیر خدا هست و آیا توجه اسماء الهی چی می شود چون تمام اسماء مگر در خود الله نیست و خداوند متعال جامع جمیع اسماء مگر نیست پس توجه به اسماء حجاب شد و حضرت آدم که عصمت مطلق و طهارت مطلق داشت چرا این خطیه را انجام داد و یا می گویند ترک اولی داشته آیا این دورست یا خیر؟ علت طهارت فرمودند خلاصه کردند که باید منیت و انانیت برود بیرون از وجودمان حضرت امام گفتند آن عارف بزرگ محی الدین ابن عربی راجع به طهارت دویست چیز گفته امام در یک جمله عرفان و معرفت به خداوند را بیان کردند چکیده خلاصه قصه قصه منیت و خودخواهی بشر هست. باید منیت نداشت تا آن طهارت ایجاد شود که وصل به غیب شویم و چرا اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام باید وضو و غسل بگیرید آنها عصمت مطلق و طهارت مطلق و بی نهایت داشته در زیارت جامعه کبیره هم اشاره کردند امام هادی علیه السلام در معرفی شناخت اهل بیت علیه السلام اینکه پیامبر صلیالله علیه وآله و سلم درمستراح رفته بودند کسی پیامبر ندید که به دست شویی برود و بوی مشک و عنبر می دادند همیشه معطر بودند و مردم می فهمید از بوی پیامبر که از اینجا رد شدند و آنها همیشه در بی نهایت فنا فی الله بودند و دایم توجه به خدا داشتند و حضرت زهرا علیه السلام مسأله زنانه نداشتند و داری طهارت مطلق و رجس و پلیدی وقاذورات نداشتند با همه فرق داشتند ولی در وضو غسل در چه مرتبه ای بودند آیا همان گرد غبار دنیایی بوده چون نه پیامبر نه حضرت علی ذره ای به این دنیا دل بسته نبودند چون حضرت آن زندگی زاهدانه که داشتند بسنده به نان جو خشکیده و خیلی ساده زیست بودند ولی زمان امام باقر و صادق علیه السلام و سایرین این طور نبوده. دارد حضرت لباس فاخر پوشیدند چون زمانه فرق کرده اینها استاد مطهری در کتاب سیر در سیره اهل بیت خوندم این سوال شد که اهل بیت در وضو توجه به کثرت نعوذبه الله که نیست و توجه اسما نیست چون همه غیر خدا هست پس چی می شود گفت و انبیا اینگونه بودند عصمت مطلق و بی نهایت توجه به فنا که قابل وصف و توصیف نیست و داریم وقتی وضو می گرفتند امام حسن علیه السلام رنگ از رخسار مبارک می رفت و حالات لرزش داشتند و دگرگونی در وجود مبارکشان بود و یا حضرت علی علیه السلام و یا امام سجاد علیه السلام داشتند توجه دیگر نه به دنیا و غیر خدا داشتند در نماز و عبادات خودشان چون مدام یاد حق بودند و متصل پی درپی وصل به غیب بودند و اینها معنا مفهومی ندارند که در حریم اهل بیت راه ندارد و شیطان هم همین طور نعوذ بالله راه ندارند چون شیاطین تسلیم شدند در مقابل حضرات معصومین علیه اسلام و راجع به خودمان توجه به اسما برای ما چطوری جلوه دارد و چون فرمودید همه ما جنب هستیم چون خودی در صحنه هست منیت هست باید برود کنار غسل باطنی و وضو باطن آن منیت باید برود اگر می شود توضیح بدهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در مسیر حقیقت، حضور صفر یا صد بودن نیست بلکه حضوری است که همواره میتواند شدت و شدت یابد و در همین رابطه از رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» داریم: ««إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً » . به درستی که قلب من زنگارآلود میگردد [از این رو] در هر روز هفتاد بار از خدا طلب مغفرت میکنم»؟! این بدان معنا است که در هر حال همین که حتی در امور خیر انسان در این دنیا وارد شود به هر حال نوعی در محدوده کثرات وارد میشود و هنر اولیای الهی آن بود و هست که در عین حضور در کثرات، وسعت شخصیت وحدانی خود را شدت می بخشند و اگر در عالم کثرت وارد نمی شدند عملا در آن وجه وحدانی اولیه خود می ماندند. موفق باشید
سلام: نظرتان در مورد نسبت بین اخلاق و دین چیست؟ آیا دیدگاه استاد پناهیان در این زمینه درست است؟ آیا اخلاق همان دین نیست؟ آیا تقوا (که آقای پناهیان روی ش خیلی تاکید دارند)، رعایت اخلاق نیست؟ خدا به شما خیر کثیر عنایت کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱) پس با حضور در میدان دینداری، شخصیت انسان، شخصیتی میشود که خود را نسبت به درههای سقوطِ انسانی حفظ میکند و این همان تقوا است و این همان دین است و دین و اخلاق و تقوایی که موجب بصیرت انسان میشود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برخی ها به سیاست های جمهوری اسلامی اعتراض می کنند و ایران را با کشورهایی مثل ژاپن و سوئد و سوئیس و هلند و فنلاند و امثال ذلک مقایسه می کنند. یا حتی با مالزی. و اعتراض می کنند چرا جمهوری اسلامی بدون درگیری با استکبار راهی را در پیش نمیگیرد که مردم هم در رفاه زندگی کنند و هم در معنویت؟ نظر حضرتعالی اساساً در مورد مقایسه وضعیت ایران با کشورهای فوق الذکر چیست؟ نظر شما در مورد «کارآمدی» جمهوری اسلامی در مقایسه با آن کشورها چیست؟ اساساً این مقایسه ها درست هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بحث مفصلی است به نظر میآید صحبتهای رهبر معظم انقلاب در روز اول فروردین امسال با توجه به همین نکات بود و ایشان در این مورد مطالب دقیقی را به میان آوردند که خوب است رفقا در مورد فرازهای سخن ایشان تأمّل بفرمایند که چرا ایشان موضوع «تحول» را پیش کشیدند و در انتها فرمودند: «ملت ایران قادر بر رفع عیوب خود است، قادر به ایجاد تحول است. میتواند عیوب خود را رفع کند.» به نظر میآید ما در ابتدا باید متوجه تنگناهای تاریخی سالهای گذشته خود باشیم و بدانیم در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم که البته بعضی از جریانهای داخلی، نگاه دیگری دارند و این کار را مشکل میکند. نمونه آن را در رابطه با توافق بین ایران و عربستان ملاحظه میکنید که بعضی از جریانها چگونه سعی دارند اذهان را مغشوش کنند و عربستانِ سالهای گذشته را همان عربستانی میدانند که متوجه شده است ادامه خودش در بلوک آمریکا برای او آینده بدی را رقم خواهد زد. و بسیاری از نکات دیگر که متأسفانه جریانهای علاقهمند به غرب مانع از آن هستند که کارها در بستر صحیح آن جلو برود. موفق باشید
با سلام: من کتاب جن و جادوگر شما را خواندم و نگاهم به این مسائل فوق العاده تغییر کرد و تأثیر گذار بود. اما اخیرا یک بچه یک ساله همراه مادرش در قبرستان قدیمیه کنار امامزاده ای در دزفول عبور میکردند بعد از چند ساعت در منزل، بچه بی جهت ۳ مرتبه تشنج میکند، شخصی که در حوزه اسلامی هم کار کرده به پدرشان می گوید بچه را چرا به قبرستان برده اید و طلسم در قبرستان بوده و موکل داشته و وجود ضعیف و لطیف بچه را تحت تاثیر قرار داده و به همین دلیل بچه تشنج کرده است و یکی از اقوام ما به همین جهت کور شد. حال مجدد ذهن من مشغول شده هست که آیا چنین چیزی صحت دارد یا اینکه این مسائل مربوط به وهم و خرافات است. لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ربط این نوع مشکلات به چنین امور ماورایی چندان قابل اطمینان نیست. آری! به هر حال شیطان به هر بهانهای دشمنی خود را دارد و ما نیز با روشهایی که خداوند در مقابلمان قرار داده، باید او را ناکام کنیم زیرا به هر حال خداوند سرنوشت انسانها را در اختیار شیطان و جادوگران قرار نمیدهد. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: بنده امسال برای اولین بار میخواهم وارد عالم اعتکاف بشوم. چگونه برای این ۳ شبانه روز طلایی برنامه ریزی کنم که از این رو به آن رو بشوم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید جزوه «اعتکاف» که روی سایت هست، باب تفکر نسبت به اعتکاف را بگشاید. در ضمن در قسمت پرسش و پاسخهای سایت نکاتی هست که إنشاءالله مفید خواهد بود. احتمالاً عرایض بنده در اعتکاف به صورت آنلاین پخش میشود. موفق باشید
سلام: در مورد سوال 34023 که در مورد حادثه ایذه است جواب شما در فضای مجازی خیلی بحث برانگیز شده. منظورتون از ربط دادن دروغ گویی های نظام یا شهادت پیر فلک به قاعده تترس چی بود؟ آیا اینکه هدف وسیله را توجیه می کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به اندازه کافی در این مورد بحث شد. طبیعی است که نظام مقدس اسلامی در بستر وظایف قدسی خود هر آنچه که موجب نجات مردم از آلودگیهای جهان مدرن و فریبهای جهان سایبری است، به خوبی انجام میدهند. اگر باید به ریشهها برگردیم، آیا جز این است که اصیلترین بنیان و ریشه هر انسانی همان «وجود» است که در آن سکونت دارد و سُکنی میگزیند؟ با چنین بازگشتی به خود یا به «وجود» که اتفاقاً انقلاب اسلامی به عنوان تاریخی که وجود ما را در بر گرفته، در ذات خود متذکر آن است. آری! با چنین بازگشتی به خود و یا به وجود میتوان خطر انهدام را از بشریت و از جهان دور کرد، هرچند ما هنوز نسبت به این گستردگی که در نسبت ما با «وجود» و با تاریخ پیش میآید، تأمّل کافی و دقیقی نکردهایم؟ تا معلوم شود اگر انسانها در این آخرین دوران در اصیلترین بنیان خود حاضر نشوند، با مشغولشدن به توهّمات بسی گسترده و بینهایت، در نفی خود سهمگین ترین تلاشها را به کار میبرند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. نمیدانم چرا اکثر علما و سخنران های ما در تعریف دین و سلوک فقط بر جنبه فردی (رعایت حلال و حرام؛ یا بحث استاد و چله رفتن و....) تاکید دارند. مگر نباید این سلوک فردی در جامعه نقش داشته باشد؟ ۲. مگر سلوک اجتماعی (کار برای جلو بردن انقلاب و رسیدن به امام زمان) بالاتر از سلوک فردی نیست؟ ۱. چرا علما در زمان و سلوک آیت الله قاضی ها مانده اند؟ آیا جوان ما با این سلوک جلو میرود به راستی سلوک فردی به تنهایی چقدر میتواند در تعالی یک شخص در این زمان موثر باشد.؟ ۴. مگر ما استادی بالاتر از این انقلاب و رهبر در این تاریخ داریم؟ ۵. چه شده است که در تعریف اهل بیت فقط به گفتن تاریخ و ذکر مصیبت اکتفا میکنیم؟ پس برای ما چه گفته اند؟ هدف چه بود؟ جوان ما چه کسی را الگوی خویش بداند؟ ۶. تا کی میخواهیم در بی تاریخی زندگی کنیم. چرا نباید به لسان جوانان صحبت نکرد؟ ۷. به راستی که هر کس رابطه دلی با این انقلاب و رهبر ندارد در چه جهانی و با کدام خدا هم کلام است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکته مهمی را متذکر میشوید. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» شده است. آری! در آن شرایط که شیعه در موضع حکومت نبود، بیشتر در موضوعات وظایف فردی باید تذکر داده میشد. ولی امروز که به گفته حضرت امام بسیجیان واقعی ره صدساله را یکشبه طی میکنند، در کنار سلوک فردی، سلوک اجتماعی و فرهنگ مقابله با استکبار بسیار کارساز است. ۲. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 34155 رجوع فرمایید. عرایضی در سؤال و جوابهای رفقا شده است که میتواند نسبت به سؤالات جنابعالی راهگشا باشد. بخصوص جواب سؤال شماره 34090 . موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در مورد سوال 33535، بنده در جایی نظر امام رو در مورد مسئله لغو بخشنامه چادر خانم معلم ها پیدا نکردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد امری نبوده که در جایی ثبت شود. جناب آقای اکرمی وزیر آموزش و پرورش وقت به من فرمودند که احمدآقا میفرمایند امام فرمودهاند بگویید آن بخشنامه را لغو کنند. موفق باشید
با سلام: معنی عبارت: «قیام صور مثالی به نفس، قیام فعل به فاعل است نه قیام حال به محل» چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث، مباحثی است که باید در مدرسه مطرح شود و طیّ گفتگویی متقابل روشن گردد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد در مورد چگونگی سیر روح و رشد آن در عوالم دیگر بفرمایید. کتاب در این مورد که بره سر اصل مطلب داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» و «معاد» إنشاءالله موضوع را روشن خواهد کرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد گرامی: آیا کتاب درمان با عرفان وین دایر را مطالعه فرموده اید؟ نظرتان در مورد این شخص و این کتاب چیست؟ فارغ از ارجاع فوق، سوالم اینست ک چرا برخی افراد، به اشراقات معرفت النفس نزدیکتر هستند و حضور نفس خویش و معرفت به آن را بهتر از دیگر افراد، ادراک میکنند؟ فارغ از اینکه معارف شیعی نصیبشان شده باشد یا در آمریکا و بدون هیچ زمینه دینی، زندگی کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن کتاب و آن شخص را نمیشناسم. ۲. حتماً میدانید که استعدادها مختلف است بعضی سالک مجذوباند یعنی باید راه بیفتند تا به نتایج عالیه در نهایت برسند بدین معنا که اول کوشش است و آنگاه کشش و بعضی مجذوب سالکاند، بدین معنا که از همان ابتدا صفایی در درون آنها هست و باید با عبادات و تلاشهای دینی سعی کنند آن را برای خود نگه دارند. یعنی اول کشش است و آنگاه کوشش. موفق باشید
سلام: صدها بار توبه کردم و توبه شکستم، از رحمت خداوند نا امید نیستم گیرم که خداوند باز هم مرا در آغوش گیرد، ولی از خودم نا امیدم که نمیتوانم بر سر عهد بمانم، با نا امیدی از خودم چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر توبهای عزمی نهفته است برای حضور درعالمی گشوده و نورانی. و توبه بعدی ما را منوّر به جهانی نورانیتر میکند تا آن گناه از قدرت قبلی خود فرو کاسته شود و در نهایت به کمک توبهها، ما متوجه زشتی گناهان میشویم. موفق باشید
سلام: آیا خواندن روزانه زیارت عاشورا، دعای عهد، آل یس، سوره های یس، نبا، الرحمن، واقعه و معوذتین، آیه الکرسی ایرادی دارد؟ چون برخی نقل قولها میگویند مداومت زیاد بر اذکار باعث نتیجه عکس میشود!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما بنا است در این دنیا به کمک دعا و زیارت و قرآن زندگی کنیم، نه آنکه زندگی ما تنها مشغولشدن به آن امور باشد. آری! مسائل خود را باید بشناسیم و مسیر خود را از طریق آیات و روایات به بهترین نحو طی کنیم و از دعا جهت موفقیت در این امر غفلت ننماییم. موفق باشید
سلام علیکم: چرا تفسیر برخی سوره ها مثل سوره نحل در سایت نیست در حالی که در سایت قبلی بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در تلاش هستند که به مرور آن بارگذاریها انجام شود، إنشاءالله. موفق باشید
سلام و عرض ارادت. به خدا گفتم ای صاحب زمان و مکان، به فقیری که هیچ ندارد و حتی خودش را هم ندارد رحم کن. با خدا بارها عهد کرده بودم که به راه ادب اباالفضلی برسم، ولی عهد شکستم و سستی کردم، و چه بد کردم، بارها عهد کردم که سکوت کنم تا از جهنم زبانم بیرون بزنم ولی خرابش کردم، از خدا خواستم به من فرصت دهد تا در حق والدینم جبران کنم، بارها فرصتم داد و بارها خراب کردم؛ دعا کنید باز رحمم کند و فرصتم دهد؛ وگرنه من با اینهمه شرمندگی چه کنم؟ واقعا والدین می توانند دو بال پرواز باشند همچنانکه اگر بشکنند عامل سقوط، دعا کنید بال هایم جان بگیرد و بالا بروم، برای سلامتی جان و ابدیت والدینم دعا کنید، من، هم خسته ام، هم شرمنده، هم سرگشته. دعا کنید خدا نعمت ها را برای من ادامه دهد که در این فقر خود نمیرم، آنقدر که فقر دنیا آدم را عاشق می کند فقر ابدیت تمامِ آدم را فرسایش می دهد، دعا کنید از اربعین جا نمانیم که این کابوس سختی برای ماست. دعا کنید امام حسین که می آید و می رود، سری هم به موکب دل ما بزند، من هوس نوکری زائران به سرم زده، و اول والدینم، من هوس سختی کشیدن به سرم زده، دعا کنید در ضریح ذوب شوم و طائر سرگردان مقتل شوم، دعا کنید حسین، زهیرِ قلب مرا هم زنده کند، و دست حرّ دلم را بگیرد و به پای خیمه ها ببرد، من بی حسین دیوانه نمی شوم، من دیوانه «بودم» که اینهمه بی حسین زندگی کردم! دلم می خواهد چهره ی والدینم را تا هستم در این پیاده روی ها ببینم. دعا کنید. راستی اربعین پیاده رفتن است یا پیاده آمدن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! از این حرفها گذشته است. همان کسی که بدون حسین «علیهالسلام» زندگی کرده است «دیوانه» است و همو که تنها وقتی حسین «علیهالسلام» را پیدا کرد، «دیوانه» او میگردد. قصه دیوانگی قصه عجیبی است که چگونه انسان، همه چیز دارد و هیچ چیز ندارد؛ و این، همه زندگی است. مانند دیوانه دیوانگان حضرت مولانا، همو که در مثنوی قصه دیوانگی خود را سرود و در دیوان شمس، دیوانه دیوانهبودنِ خود را افشاند و گفت:
عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد
از جا و مکان رستی آن جات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور
تا ملک ملک گویند تنهات مبارک باد
ای پیشروِ مردی امروز تو برخوردی
ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد
حلوا شدهای کلی حلوات مبارک باد
در خانقه سینه غوغاست فقیران را
ای سینه بیکینه غوغات مبارک باد
این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد
دریاش همیگوید دریات مبارک باد
ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد
ای طالب بالایی بالات مبارک باد
ای جان پسندیده جوییده و کوشیده
پرهات بروییده پرهات مبارک باد
خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی
کالای عجب بردی کالات مبارک باد
موفق باشید