بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39320
متن پرسش

باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران می‌داند و از این‌که نمی‌توانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی می‌شود.
طاهرزاده

متن پاسخ

.

40491
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار. ارجاع دادن به سوالاتی که موجب بصیرت می‌گردد در راستای توجه به رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب نسبت به دشمنی‌هایی که استکبار با ملت ایران داشته و دارد؛ که به خاطر چیست، این حقیر را بر آن داشت تا چند سوالی از این قبیل سوالات مطرح کنم و بدون جواب بگذارم باشد تا ان شاء الله خود طرح سوال سبب عمیق تر فکر کردن در بین کاربران شود. چراکه دشمن از عمیق فکر کردن ما شدیداً هراس دارد و در مقابل سعی دارد ما را به منجلاب سطحی فکر کردن بکشاند. اینکه ظالمان و مستکبران در دوران ما چه کسانی هستند فقط یک آینه کافیست و آن «غزه» و کورانند کسانی که در این آینه ظالمان و مستکبران را نمی‌بینند. و خطاب به کسانی که در این آینه ظالمان و مستکبران را دیدند: دلیل دشمنی استکبار با اسلام حقیقی و ترویج اسلامی هراسی در جهان چیست؟ دلیل استکبار برای ترویج اسلام انحرافی و تکفیری در چیست؟ دلیل دشمنی استکبار با پوشش اسلامی و حجاب چیست؟ دلیل دشمنی استکبار با شکل گرفتن یک هویت ایرانی اسلامی برای زنان ما در چیست؟ دلیل حذف و سانسور رسانه ای جهان استکبار در مورد پدیده عظیم پیاده‌روی اربعین در چیست؟ دلیل ترس استکبار از نام امام حسین و مکتب امام حسین در چیست؟ دلیل سکوت جهان غرب و استکبار در مورد پیشرفت های علمی و دست آوردهای ملت ایران در طی این ۴۵ سال در چیست؟ دلیل بزرگنمایی و باشکوه جلوه دادن ظواهر کشورهای کاملاً وابسته، مطیع، ذلیل و گاوهای شیرده حاشیه خلیج فارس توسط رسانه های استکبار به عنوان الگوی پیشرفت در چیست؟ دلیل سرمایه گذاری های میلیاردی استکبار در حوزه رسانه برای ناامید کردن ملت ایران و انتشار اخبار منفی در چیست؟ دلیل ایستادگی ملت آزاده یمن در برابر استکبار باوجود این همه محرومیت در چیست؟ جز در شناخت صحیح از استکبار؟ دلیل انتخاب راه مقاومت و استقامت توسط ملت غزه علیرغم نداشتن کمترین تجهیزات نظامی در برابر صهیونیسم و کل جهان غرب در چیست؟ دلیل ذلت کشور های اروپایی در برابر ترامپ چیست؟ علت خار و ذلیل شدن زلنسکی در برابر ترامپ و فلاکت مردم اوکراین علیرغم تسلیم شدن کامل در برابر غرب و خواسته های غرب در چیست؟ جز در اعتماد به جهان غرب؟ و در آخر این سوال که دلیل امید مظلومین و مستضعفین جهان به ایران اسلامی و به رهبر انقلاب و دیدن عزت و کرامت در چهره این ابرمرد جهان اسلام در چیست؟ التماس دعا 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته هر کدام از سؤال‌هایی که مطرح فرموده‌اید دلیل روشن و آیتِ گویایی است نسبت به آنچه بحمدالله ذات تاریخیِ انقلاب اسلامی عالی‌ترین حضوری است که برای هرکس به میان آمده است تا اگر بنا داشته باشد مسیر حق را از باطل تشخیص دهد، به خوبی حجت برایش تمام باشد. و این‌جا است که جایگاه مشکلات موجود در دل این مسیر را که جبهۀ استکبار شکل داده، به خوبی درک می‌کند و به جای آنکه مانند جبهه اصلاحات ایران که آن بیانیه را در عین خودباختگی داده‌اند، باید متوجه باشیم همۀ صحنه به دلیل همان سؤالاتی که به میان آورده‌اید حکایت از آن دارد که ما در جهانی در حال حضور هستیم که جهان شرافت انسانی و قدسی‌بودن آن جهان است. کافی است در راهی که خداوند توسط آن مرد الهی یعنی حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشود؛ مانند رهبر معظم انقلاب صبر و پایداری پیشه کنیم.
مگر جز این است که زندگی بدون حضور در آینده‌ای متعالی که قابل درک و احساس باشد، نوعی سرگردانی و همراه با احساس پوچی و نیست‌انگاری است و از آن طرف آینده‌ای قابل درک و احساس است که منجر به حضور تاریخی ما در اکنون‌مان باشد، اکنونی که تا بیکرانه‌های وجودمان ادامه دارد؟ موفق باشید            
 

40490
متن پرسش

سلام وقت بخیر ببخشید وقتی درک و حضور امام زمان عجل را در زندگی شخصی خود حس نمیکنم پس وقت ظهور هم از یاوران امام زمان عجل الله نیستیم دیگه درسته ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، نظر به نایب آن حضرت است که امروز در شخصیت رهبر معظم انقلاب به خوبی مشخص است. آری! اگر انسان بتواند در شخصیت رهبر انقلاب متوجۀ بصیرتی شود که فوق بصیرت یک انسان عادی است؛ می‌یابد که: «دیده ای خواهم که باشد شه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید

40489
متن پرسش

سلام وقت بخیر چه طور میتوانم بفهمم ایمانم به خدا و قیامت و اهل بیت علیهم السلام واقعی است یا فقط ادعا است تو مسیر خود سازی خیلی تلاش میکنم سعی میکنم دایم ارتباطم را با خدا و اهل بیت داشته باشم اما گاهی وقتی اشتباهی میکنم بعدش خیلی خیلی پشیمان میشم تو ارتباطم دچار شک میشم نه این که خدای نکرده شک در وجود خدا داشته باشم یا حضور اهل بیت را بخوام انکار کنم در نحوه ارتباط خودم و مسیری که دارم میرم شک میکنم گاهی به قدر نامید میشم چند روز تمام مطالعاتم را کنار می‌زارم احساس نا امیدی از خودم میکنم. این که حضورشان را احساس نمی‌کنم را گناه کار بودن و بی لیاقتی خودم میدانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک برای تشخیص حق از باطل، سیره و عمل اولیای الهی می‌باشد و تدبّر در قرآن و معارف قرآنی از طریق تفاسیر همچون المیزان و یا رجوع به روایات اخلاقی همچون کتاب شریف «جامع السعادات»که عرایضی در شرح آن شده است که می‌توانیدبه کانالhttps://eitaa.com/jameo_saadat «شرح کتاب جامع السعادات ملا محمدمهدی نراقی» رجوع فرمایید. موفق باشید

40488
متن پرسش

مدت زیادی است قریب به هفت یا هشت سال که احساس رشد در زندگی ندارم. رشد در جمیع امور مادی و معنوی و علمی. مدام زمین می خورم و جلو نمی روم. متحیرم که علت چیست و از کجا می خورم. چه چیز را درمان کنم و چگونه جلوی این رکود و شیب رو به پایین را بگیرم. احساس خستگی و کسالت و یاس هم دامنگیر می شود. عزمی انگار در من نیست برای حرکت. چگونه جرقه و شعله‌ای مهیا کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان بر اساس شریعت الهی که راهی است به سوی پروردگار، باید وظایف خود را در علم و عمل انجام دهد و صبر بر طاعت به همین معنا می‌باشد. از این جهت نباید انتظارهای زود و قابل حس داشت. امیدوار باشد به صبری که در دینداری پیشه کرده است. موفق باشید

40487
متن پرسش

سلام محضر استاد طاهرزاده به نظر شما مطالعه روانشناسی اگزیستانسیالیسم و اثار روانشناسان تاثیر گرفته از هایدگر با دیگر روانشناسی ها فرق دارد و می تواند مسائل را روشن تر کند و در فهم دین به ما کمک کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم ولی اهل نظر می‌فرمایند از آن زمانی که آقای فروید با نگاه به آثار هایدگر، روان‌شناسی را شکل داد جهشی در روان‌شناسی ایجاد شده که ظاهراً متأسفانه ما در ایران، آقای فروید را از این زاویه نمی‌نگریم. موفق باشید 

40486
متن پرسش

استاد سلام: ارادت وقتتون بخیر: یک سوالی ذهن من رو به شدت مشغول کرده، ما در حال فعالیت در یک مجموعه فرهنگی دانش آموزی هستیم و یک جمع صمیمی و هم هدف در حال تلاش هستیم و خب اقتضاعات مجموعه دانش آموزی رو هم میدونین دیگه، سوالی که ذهن بنده رو مشغول کرده اینه که، هدف باید رسیدن به خدای متعال باشه، و خب در راه رسیدن به این هدف باید خیلی چیزا رو رعایت کرد و از امتحانات با موفقیت عبور کرد، چیزی که ما می‌بینیم اینه که بسیاری از عابدین و عارفین و زاهدین و سالکین و مخبطین در راه خدا، با خلوت و دوری از مردم و خلوت های طولانی به این مهم دست پیدا کردند و توصیه های بسیاری هم در این زمینه وارد شده، از طرفی هم می‌بینیم بسیاری از بزرگان از جمله مقام معظم رهبری در کنار خلوت و .. با در جمع بودن به این مهم دست پیدا کردند و باز توصیه های زیادی هم وارد شده که در مسیر خودسازی باید دگرسازی داشته باشی تا به خودسازی برسی و به کار تشکیلاتی توصیه فراوان شده، حالا یکجور تناقض در این ها مشاهده میشه، از یک طرف توجه و خلوت و مراقبت و ریاضت و دوری از مردم، از یک طرف در جمع بودن و کار تشکیلاتی و.... ، چطور اینها رو باید کنار هم قرار بدیم تا سعادت حاصل بشه؟ طبیعتا با در جمع بودن یکسری چیزها رعایت نمیشن، مثلا در مدرسه وقتی میخوای کار تشکیلاتی کنی، از یکسری از دانش آموزا حرف هایی شنیده می‌شود که اخلال به وجود میاره، یا مثلا چیزهایی شبیه به این که در جمع قطعا برای انسان به‌وجود میاد، اینجا تکلیف و وظیفه چیه؟ چیکار باید کنیم دقیقا؟ باید با نهایت دقت و ظرافت در جمع باشیم و کار تشکیلاتی کنیم؟ یا نه، روش دیگه رو در پیش بگیرم امیدوارم تونسته باشم، منظورم رو بهتون برسونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد، ملاکِ ما پیامبر خدا و ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشند که با نظر به حضرت ربّ العالمین در صحنه‌ها حاضر می‌شوند به آن صورت که به یک معنا تماماً در محضر حق هستند چه آن زمانی که با افراد روبرو می‌گردند و در صدد اصلاح امور جامعه هستند و چه آن زمانی که در خلوت و عبادات خود می‌باشند. مهم آن است که متوجه باشیم چه موضوعاتی را و با چه سبکی با مخاطب و مخاطبان خود در میان بگذاریم که منجر به غفلت خود از حضور در محضر حق نشود و در این‌ رابطه است که خداوند به پیامبر خود می‌فرماید: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/۱۲۵) در مسیر دعوت افراد به سوی پروردگارت با روشی حکیمانه و یا با موعظه آن کار را انجام بده و چنانچه طرف مقابل خواست جدال کند، در آن جدال هم حالت احسن قضیه را رعایت کن که کار به مشغول‌شدن ذهن نگردد. بنابراین ما باید به روش حکیمانه که همراه است با دعوت‌کردنِ مخاطب به اندیشیدن و نه محکوم‌شدن، کار را جلو ببریم. و یا به روشی دلسوزانه و موعظه‌گونه متذکر راه‌های حق و باطل باشیم و راه، جز این نیست. و این‌جا است که به یاد سخن آیت الله حسن‌زاده می‌افتیم که می‌فرمودند: «دست در کار و دل با یار» زیرا آن مردان بزرگ با عمق حکمت و روش موعظه‌گونۀ خود می‌توانستند چنین حالتی را در خود داشته باشند. موفق باشید      

40485
متن پرسش

بنام خدای کودکان شهید غزه و هزاران هزار مجاهدی که از کل وجود و حق زندگیشان گذشتند تا ما به هدایت خود موفق شویم. و قسم به انسانی که هزار و چند صدسال در روی کره زمین، هر رنجی از همه مردم دنیا را به جانش خرید و غم هایی دید که فقط خداوند آن‌را می‌دانند، قسم به مهدی صلوات الله علیه که همه این رنج ها و این راه اسلام مقدس ترین هستند. قسم به ذره ذره آه مظلومان عالم، قسم به رنج های زشت و زیبایی که مردم در این راه به جان خریدند، که نوبت خدا فرا رسیده و هرچه جان دادید بهترین کاری بود که برای یک فرصت زندگی می توانستید به خود و خداوند پیش کش کنید. از من و ما گذر کردیم چیزی نیستم الا تسلیم شده ای آماده در ید اراده خداوند، و ما رستگار و به سرمقصد شدیم. مرا می‌بخشید که صحبتی بیش از این ندارم تا شاید عقلی را بجنباند ولی همه حرفم را بعنوان جامع حرف های عقلی و دلی خدمت شما عرض کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید به هر حال سخن‌ها گفته می‌شود تا «شاید عقلی را بجنباند» و با توجه به این امر در زمانه‌ای قرار داریم که انسان‌ها مجبورند تکلیف خود را با زندگی و تاریخ معلوم نمایند، یا باید بپذیرند که در بستر تاریخی که نظم جهان استکباری شکل داده زندگی خود را جدا از هر مقاومتی شکل دهند و سرنوشت آنها را جهان استکبار هرطور که مایل بود رقم بزند، و یا باید در بستر یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» در مقابل جهان استکباری مقاومت کند و خودش سرنوشت خود را در اختیار بگیرد و با یگانگی بین انسان‌ها، زندگی را معنا کند، به جای روحیۀ نژادپرستی و خودبنیادی که جهان استکباری دامن می‌زند. در این رابطه سعی شده سلسله مباحث «یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» متذکر خطری باشیم که جهان استکباری برای بشریت در این تاریخ رقم زده است و به راهِ برون‌رفت از آن خطر فکر کنیم.
با نظر به سیطرۀ تکنیک در راستای تسلیم‌کردن انسان‌ها توسط جبهۀ استکبار، اهمیت یگانگیِ «زندگی» و «مقاومت» در راستای مقابله با آن جبهه روز به روز بیشتر می‌شود زیرا تنها از همین طریق است که ناتوانی جبهۀ استکبار ظاهر می‌گردد و معلوم می‌شود در مقابل فرهنگ مقاومت، جبهۀ استکبار هیچ راه‌کاری ندارد، به همان صورتی که در مقابل حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» تنها متوسل به شهادت آن حضرت شدند به امید آن‌که شمشیر آن‌ها آخرین راه‌کار است، ولی چیزی نگذشت که معلوم شد آن خونی که در میدان مقاومت و شهادت ظهور می‌کند حضور نرمی است که بر شمشیرها پیروز می‌گردد و از این جهت باید به جایگاه یگانگیِ «زندگی» و «مقاومت» توجه کرد و آینده‌ای که مسلّم نه تنها نقشه‌های رژیم صهیون بلکه روحیۀ دوگانگیِ بین انسان‌ها که در فرهنگ غربی به شدت حاکم است؛ از میان خواهد رفت امری که افق ظهور آن در رخداد اربعینیِ این سال‌ها به ظهور آمده است و اخیراً در این رابطه عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/20136 موفق باشید
 

40483
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی و عرض خسته نباشید: راستش استاد روشی خلاقانه به ذهنم رسید که بنده به هوش مصنوعی دیپسیک، قسمتی از یک کتاب را ارائه دادم، و درخواست ساختن داستانی را از اون قطعه کتاب کردم. یعنی اینجوری درخواست دادم که مثلا قطعه ای از کتاب تفسیر نور استاد قرائتی در شرح بسم الله رو به اون دادم و گفتم داستانی بساز و عیناً همین جملات را در اون بکار ببر. ودیپسیک با سرعت داستانی با آن جملات ساخت و تحویل داد. حالا بنده سوالم اینه که آیا ساختن چنین داستان‌هایی وبا این روش اجازه هست؟ بنده هدفم گسترش و معرفی دین اسلام به کودکان و نوجوانان بر اساس داستان خوانی است. الان به نظرم اومد شاید در شأن قرآن نیست که بخواد آیه به آیه داستان بشه و همون تفسیرهای رسمی با همان نوع چاپ بهتر و ارجح است. پس دست نگه داشتم. یکی از داستانها رو‌ ملاحظه بفرمایید: روزی روزگاری، در شهر کوچکی که آسمانش همیشه آبی بود، پسر جوانی به نام امید در حالی که برگی کاغذ را محکم در دستش فشرده بود، پا به کلاس درس استادش گذاشت. استاد، مردی حکیم و دانا بود که موهایش به سفیدی برف بود و نگاهش آرامش بخش. امید با اضطراب گفت: «استاد، من برای ساختن زندگی جدید و شروع کسب و کارم برنامه‌ریزی کرده‌ام، اما می‌ترسم مبادا راه را اشتباه بروم. نمی‌دانم چطور باید آغازش کنم.» استاد با لبخندی آرام گفت: «پسرم، هر راهی را که می‌خواهی بروی، از همان نخست باید نشانگر مسیرت باشد. به یاد داشته باش که «بسم اللَّه» نشانگر رنگ و صبغه ى الهى و بیانگر جهت گیرى توحیدى ماست.» امید با تعجب پرسید: «یعنی فقط گفتنش کافی است؟» «هرگز!» استاد پاسخ داد. «این کلمات، رمزی بزرگ در خود دارند. بدان که «بسم اللَّه» رمز توحید است و ذكر نام دیگران به جاى آن رمز كفر، و قرین كردن نام خدا با نام دیگران، نشانه ى شرك. نه در كنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم و نه به جاى نام او.» او ادامه داد: «اما این فقط آغاز ماجراست. اگر می‌خواهی کارت پایدار بماند، باید بدانی که «بسم اللَّه» رمز بقا و دوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است.» امید که کمکم اضطرابش جای خود را به کنجکاوی می‌داد، جلوتر آمد. استاد با نوازش ریش سفیدش ادامه داد: «از همه مهم‌تر، این کلمه، کلید رابطه تو با خداست. «بسم اللَّه» رمز عشق به خدا و توكّل به اوست. به كسى كه رحمان و رحیم است عشق مى ورزیم و كارمان را با توكّل به او آغاز مى كنیم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است.» «اما من گاهی احساس غرور می‌کنم، استاد. فکر می‌کنم خودم همه چیز هستم.» استاد خندید: «پس به همین دلیل است که به آن نیاز داری. «بسم اللَّه» رمز خروج از تكبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است. و وقتی از تکبر خارج شدی، تازه می‌توانی راه بندگی را شروع کنی. پس به خاطر بسپار که «بسم اللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.» نگاه امید پر از امید شده بود. استاد افزود: «و در این راه، دشمنی هست به نام شیطان که می‌خواهد تو را گمراه کند. اما مطمئن باش که «بسم اللَّه» مایه فرار شیطان است. كسى كه خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمى افتد.» «پس اگر کارم را با نام او شروع کنم، مقدس می‌شود؟» «دقیقاً! «بسم اللَّه» عامل قداست یافتن كارها و بیمه كردن آنهاست. و فراموش نکن که با گفتن آن، در حقیقت به پروردگارت می‌گویی: «بسم اللَّه» ذكر خداست، یعنى خدایا! من تو را فراموش نكرده ام.» استاد ادامه داد: «و این جمله، نیت پاک تو را نیز فریاد می‌زند. «بسم اللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوت ها ونه جلوه ها و نه هوس ها.» امید شگفت‌زده شده بود از عظمت این عبارت کوتاه. استاد برای تأکید بر بزرگی آن، حدیثی نقل کرد: «ای امید، به یاد داشته باش که امام رضاعلیه السلام فرمود: «بسم اللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیك تر است.» امید با قلبی آرام و روحیۀی جدید از کلاس خارج شد. او حالا می‌دانست که چگونه و با چه نیتی باید راه جدید زندگی‌اش را آغاز کند. جملات مذهبی بکار برده شده در داستان عینا جملات تفسیر نور استاد قرائتی است بدون ذره ای تغییر ولی طرح کلی داستان کار خود هوش مصنوعیه. این هوش مصنوعی بسیار خلاقانه طراحی شده و شما هر داستانی با هر موضوعی بخوایید بهتون تحویل میده. چه خوب بود عزیزانی که در این رشته دستی دارند و دغدغه ی اسلام رو دارند، چنین هوش مصنوعی بسازند که کاملا منطبق با عقل و منطق و اسلام باشه و کاربردی. نمیدونم این هوش مصنوعی رو می‌شناسید یا نه هر سوالی ازش بپرسی جواب میده ،حتی اگه از اون بخای تاریخ فلسفه ی غرب رو برام شرح بده شرح میده. طراحی چنین هوش مصنوعیی توسط اهل فن اسلامی خودش می‌تونه به تنهایی یک دانشگاه باشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هوش مصنوعی چیزی جز مجموعۀ اطلاعاتی که در میدان فضای سایبری به آن داده شده است؛ را با شما نمی‌گذارد و این غیر از آن است که گمان کنیم هوش مصنوعی به قدرت خودآگاهی رسیده. و فهم این موضوع موجب می‌شود تا ما انتظارمان از هوش مصنوعی آن نباشد که مثلاً معلم و راهنمای ما گردد. آری! اطلاعاتی که به آن داده شده است را به نحو فوق العاده‌ای در کنار هم قرار می‌دهد که انسان به راحتی نمی‌تواند چنین توانایی را داشته باشد، ولی چیزی جز همان‌هایی که به او داده‌اید را تحویل نمی‌دهد. استاد احمد واعظی در رابطه با عدم خودآگاهی هوش مصنوعی نکاتی را در هم‌اندیشیِ پنجم سلسله هم اندیشی‌های توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی مطرح کرده‌اند که خوب است دنبال فرمایید. موفق باشید

40482
متن پرسش

باز رد شد اربعین و باز من حسرت به دل. بار دیگر داشتم پایی و پا نگذاشتم در راه دل. استاد اربعینی دیگر گذشت و این بار هم لطف هم قدم شدن با زائران اربعینی نصیب بنده نشد. نمی‌دانم از بی لیاقتی و کم سعادتی بنده است یا از بی همتی و یا یکجور ترس درونی. نه ترس از گرما و ناملایمات و سختی راه که بی شک حس حضور همه را شیرین می کند. بلکه ترس از نوع ترسی که یکنفر شوق و اشتیاق دیدار یاری را دارد و ترس دارد که نکند بعد از دیدارش از شدت آن شوق‌ و اشتیاق کاسته شود. هر وقت پیاده روی اربعین را از طریق تلویزیون دنبال می‌کنم از ته دل به راهیان پیاده روی اربعین غبطه می‌خورم. غبطه خوردن به حالشان یک حس و حال متعالی به بنده می‌دهد و می‌ترسم بعد از اینکه اولین بار راهی پیاده روی اربعین شدم دیگر این غبطه خوردن به سراغم نیاید. دوست دارم این غبطه خوردن را، دوست دارم اشکی را که به هنگام طلب هم قدم شدن با زائران اربعینی در چشمانم جمع می شود. نمی‌خواهم این اشتیاق سرد شود. نمی‌خواهم پیاده روی اربعین برایم به یک امر عادی تبدیل شود، دوست دارم طلب کردنش را از خدا. خواستم از جنابعالی سؤال کنم با این احوالاتی که این حقیر دارم بهتر است زودتر پیاده‌روی اربعین را تجربه کنم (البته اگر لطف خداوند شامل حالم شود و قسمت شود) یا اینکه به تعویق انداختن آن باعث بیشتر شدن عطش و یا معرفت نسبت به این پدیده می‌شود و چه بسا به تعویق انداختن آن برای بنده حقیر می‌تواند برکات بیشتری به همراه داشته باشد. التماس دعا استاد بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته غبطه خوردن در این امور، در جای خود ارزشمند است ولی تجربۀ «حضور» امرِ دیگری است آن‌گاه که انسان نسبت خود را با حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» در جمع زائر و خادم، احساس می‌کند که چگونه هرکدام به نحوی به امامی نظر دارند که نهایت انسانیت را حتی با آنانی که قصد شهادت آن حضرت داشتند؛ نشان داده است. و حال مائیم و قدم به قدم به سوی او رفتن، تا با هر قدمی سیئه‌ای از جان‌مان زدوده شود و حسنه‌ای به میان آید و آرام‌آرام با نفیِ سیئه‌ها و پیش‌آمدنِ حسنه‌ها، نوعی هم‌سنخی ذیل آن حضرت در انسان پیش آید که این، احساسی است مخصوص به خود. و معلوم است غبطه‌خوردن از این حضور، خود نوعی حضور است. موفق باشید          

40479
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: با خواندن کتاب رازهای نماز علامه جوادی احساس کردم انگار در رکعت سه و چهار خواندن سوره حمد بهتر است. آیا این چنین است؟ استاد اسفار را از جلد ٨ و ٩ شروع کنیم یا جلد یکم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، حکم شریعت است، نه احساس ما. البته اگر بتوانید «اسفار» را از همان اول شروع بفرمایید بهتر است ولی با مطالعۀ «بدایۀ الحکمه» و «نهایۀ الحکمه» مقدمات لازم جهت فهم مطالب جلد ۸ و ۹ تا حدّ زیادی فراهم می‌شود. موفق باشید 

40478
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: ان‌شاءالله بزودی با جمع مجموعه فرهنگی تربیتی از نوجوانان متوسطه بزودی عازم زیارت علی ابن موسی الرضا هستیم. خواهشندیم براساس زمانه و تاریخی که در حال زندگی در آن هستیم، توصیه های محتوایی و معرفتی به جمع ما بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است سری به جزوۀ «زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد» بزنیدhttps://lobolmizan.ir/leaflet/624?mark=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B1%D8%B6%D8%A7 . موفق باشید

40474
متن پرسش

سلام خداقوت: معمولا انسان ها تا قبل از بلوغ متوجه عالم هستی و خلقت و رشد نیستند و درگیر بازی های بچه گانه هستند. به سن بلوغ که رسیدند خدا میگه خب دیگه نباید گناه کنید! آیا کسی که تازه فهم پیدا کرده و به بلوغ رسیده میتونه عصمت داشته باشه و از گناه دوری کنه؟ قطعا خدا از ما ترگ گناه و انجام واجبات خواسته که تکلیف ما لا یطاق هست چون رشد تدریجی حاصل میشه و انسان تدریجی سالک و عارف میشه غیر بعضی مواردی که استثنا بوده و نمیشه طبق موارد استثنا حکم داد بلکه باید عموم انسان ها رو دید. برای همین ما غیر از اهل بیت کسی رو تقریبا نمی‌بینیم که بتونه ادعای عصمت کنه یعنی اکثر مردم ناتوان هستند از اطاعت اوامر الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان گناه را ترک کند و به واجب عمل نماید، وارد شریعت الهی شده است و این غیر از مقام عصمت است که بسی والا می‌باشد. موفق باشید

40470
متن پرسش

با عرض سلام. امیدوارم خدا عمر و عزتتون بدهد لطفا بفرمایید آیا با توجه به اینکه در بعضی منابع گفته شده در بین الطلوعین کراهت داره پرداختن به امور دنیوی، آیا کسی که وقتش پر هست در طول روز و بعلت مشغله زیاد، برای مطالعه و کسب علم، از اون موقع استفاده کنه هم کراهت داره یا نظر شما این نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کراهت دارد؛ یعنی بهتر است انجام نگیرد. ولی به هر حال نوعی رخصت‌دادن در آن است. موفق باشید

40469
متن پرسش

سلام استاد: ان شالله عزاداری ها مقبول باشه. ۱. استاد کسی که معرفت النفس را مطالعه کرده در کنار دستورات عملی دین با کسی که صرفا دستورات دین رو قبول کرده چیه؟ یعنی این شناخت نفس چه کمکی میتونه بکنه به دو نفری که مثلا هردو نماز میخونن اما فقط یکی معرفت النفس هم خوانده و مطالعه کرد. ۲. به نظرتان مطالعه معرفت النفس به مشکلات روحی که علم روانشاسی به آنها رسیده در یک فردی کمک میکنه؟ ۳. استاد بنده به شدت نسبت به آینده نگران هستم در زندگی فردی و ذهنم منفی بافی هایی دارم. به نظرتان مباحث تطهیر قوه خیال کمک کننده است؟ ۴. ارتباط بین تطهیر قوه خیال و مباحث معرفت النفس چی هست؟ تشکر استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شمارۀ 40468 عرض شد هر اندازه انسان در معارف الهی عمیق و عمیق‌تر شود، از خطر گرفتارشدن در توهّمات رهایی می‌یابد. موفق باشید

40468
متن پرسش

سلام خدمت شما: بنده پسری ۱۹ ساله هستم که به تازگی کنکور دادم و آماده و ان‌شاءلله قراره برم دانشگاه. مسئله‌ای هست که بنده به مرور زمان درگیرش شدم و گاهی از اوقات احساس پوچی کامل می‌کنم. قبلا توی یک فضای معنوی بودم و بحث حفظ قرآن رو دنبال می‌کردم و گاه گاهی بحثای عرفانی شما رو هم دنبال می‌کردم و ارتباط خوبی با خدا و اهل بیت داشتم. چند وقت پیش که کلا وارد فضای درس خوندن و کنکور و یه مقدار از طرفی وارد فضای کسب درآمد شدم کم کم از اون فضا دور شدم تا الان به یه نقطه ای رسیدم که کلا ذهنم درگیر مادیات و آیندس و همیشه درحال تلاشم که چجوری بیشتر درآمد داشته باشم و اون حضوری که قبلا داشتم رو ندارم و حتی کلا شاید در ماه قرآن نخونم و کلا وارد این فضا شدم. همچنین مثل اکثر نسل امروزی دنبال همدم و همراه جنس مخالف هستم و خیلی در این زمینه احساس نیاز می‌کنم و میخوام که یه همدم داشته باشم ولی با توجه به سن و سال و شرایط به هیچ عنوان نمیتونم به ازدواج حتی فکر هم بکنم. در کل با توجه به همه این حالاتی که عرض کردم خدمتتون الان احساس پوچی بهم دست داده و حال بدی دارم و همش سعی می‌کنم که خودم رو مشغول و سرگرم کنم به خصوص با فضای مجازی. از یه طرف نمیتونم به دارآمد و مادیات فکر نکنم از یه طف دیگه هم نمیتونم اون حضور و معنویت رو نداشته باشم این حال کلا خرابم کرده و یه سردرگمی عجیبی بهم داده و احساس پوچی می‌کنم. لطفا اگه میشه بفرمایید که چه توصیه ای برای بنده دارید تا بتونم یکم از این سردرگمی و پوچی در بیام. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفتۀ استاد آیت الله حسن‌زاده اگر انسان خود را مشغول امور معرفتی و الهی نکند، ذهن او، او را مشغول امور وَهمی و خیالی می‌کند. موفق باشید

40467
متن پرسش

سلام استاد: آقای محمد شجاعی مباحثی در خصوص انسان شناسی دارن کتاب ها و مباحث ایشون رو برای جوانان مناسب می‌بینید؟ کتابی تحت عنوان من کیستم تالیف کردند که مباحث جالبی در خصوص معرفت نفس مطرح کردند ایشون رو تایید می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد شجاعی استادی زحمت کشیده و انقلابی و دلسوز هستند و چه خوب است از آثار ایشان استفاده شود. موفق باشید 

40466
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد سوالی در رابطه با استفاده از امکانات مادی دارم بخصوص اکنون که بنا به تشکیل زندگی و خانواده است و جهیزیه ای قرار است در این زندگی استفاده شود. به حضرت امام می نگرم و آن شور عمیق ایمانیشان که در تعارض بوده با حتی استفاده از یک تلفن ثابت، یک یخچال و...) به نقل از مستند «بانو قدس ایران» به حضرت آقا می نگرم با آنهمه زندگی ساده شان در مشهد مقدس قبل از انقلاب با آن همه بی چیزی! (که در کتاب «خون دلی که لعل شد» بخوبی نمایانگر است) از طرفی صحبت از حضور در زندگی امروزی و ضدیت پیدا نکردن با عرف و حتی به دلیل وجود بحران آب، استفاده از ماشین لباس شوئی و ظرفشوئی و... می‌شویم. و از طرفی نگاه به زندگی انسان هایی که حتی در نان و آب خود مانده اند!! و حال منی که در روح ایمانی خود، خواهان یافت وسعتی به وسعت تمام انسان ها هستم. از طرفی شاهد مثال هایی برایم زده می‌شود از ساده زیستی های رهبر معظم که بدلیل منصوب شدن به رهبری شان این گونه رفتار دارند (بعنوان مثال رهبری فرمودند بعد از رهبری دیگر آجیل نخوردند) از طرفی من خود را در مقابل حدیث «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» می یابم که آن امامی که در حدیث بدان اشاره رفته حرف از جایگاه و مقام نزده که حال بگوییم «تو هم هرموقع امام شدی، ساده زیست بتمام معنا باش». کل و خلاصه عرض بنده اینست که روحیه ام این امان را نمی‌دهد که همچون طلبه های دیگر همراه عرف شوم و از ماشین و تلویزیون بزرگ و لباس شوئی و ظرفشوئی و یخچال فریزر جدا جدا و تخت و مبل استفاده کنم، به من امان نمی‌دهد از ظروف پر نقش و نگار و قالی های ۱۷۰۰ شانه و .... استفاده کنم. زندگی ای که می‌خواهم و می‌دانم عرف قبول ندارد، اکتفا به کمترین هاست. نمی‌دانم جز این می‌توانم سعه صدری داشته باشم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه زندگی ساده باشد، بهتر است. ولی نباید بیرون از عرف جامعه زندگی را شکل داد. قبلاً ۱۵۰ گرم گوشت می‌خریدیم و استفاده می‌کردیم، بدون نیاز به یخچال. و یا در حیاط طشت لباس را می‌گذاردند و لباسها را شستشو می‌دادند. در حالی‌که عرف تغییر کرده و از این جهت نباید خارج از عرف زندگی کرد زیرا به زحمت می‌افتیم و از کارهای اصلی‌مان باز می‌مانیم. با اینهمه هرچه ساده‌تر، بهتر. موفق باشید

40464
متن پرسش

با سلام و درود: معلم و مربی هستم و برای تهیه یک بسته ی محتوای کلاسی برای خودم و مربیانم، دنبال منبع مطالعاتی درباره موضوع «بحران هویت» هستم کدام کتابها و جزوه های شما به صورت نقطه زن این موضوع رو پوشش داده که بتونم مطالعه و به فیش برداری خوب برسم؟ البته منابع دیگه هم مطالعه میشن با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» و «معاد» مانند مباحث مربوط به کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد» ان شاءالله می‌توانند مفید باشند. موفق باشید

40461
متن پرسش

این دنیا دنیای ماده‌ست. هر قدری، قضایی داره. اگه مسواک نزنی، دندونات خراب میشه. اگه ابزار جسمت مریضه، کم توان میشی. پس تا چه اندازه میتونم مسئله بیماری و ترس از عوارض و تاثیراتش رو به امام حسین علیه السلام بسپارم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح است که جسم را تدبیر می‌کند و لذا هر اندازه روح وسعت داشته باشد و از تفکرات زائد آزاد باشد؛ امکان تدبیر بدن برایش بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید

40460
متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به دغدغه ای که در نوشتن کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود داشته اید، آیا فکر می‌کنید که این مسئله همچنان در این تاریخ نیز وجو دارد یا خیر، چرا که بنده احساس می کنم این مسئله در تاریخ امروز و نوجوان امروز حل شده است چرا که می‌بینم جوان و نوجوان امروزی چنان چه با مسئله ای ارتباط وجودی و حضوری برقرار نکند آن را دنبال نمی‌کند بخلاف نسل ما. آیا تصور بنده را درست می دانید یا اشتباه می‌کنم. از این جهت می‌پرسم که ببینم همچنان طرح مباحث کتاب ذکر شده در جمع مربیان و تذکر به این مسئله جا دارد یا زمان آن گذشته یا لااقل دیگر مثل سابق مطرح نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعیت آن است که هر اندازه با مفاهیم، هرچند آن مفاهیم مهم باشند نمی‌توان زندگی کرد و در این زمانه این نکته بسیار جدی شده به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند نگران تبلیغ هستند. موفق باشید

40459
متن پرسش

عرض سلام ادب خدمت استاد بزرگوار: من ۳۶ سال سن دارم ولی تا به حال نتونستم یک چله ی کامل بگیرم. حتی چله هایی که خیلی آسان است مثل صلوات حضرت زهرا (س). چه چیزهایی باعث می‌شود که از رسیدن به این فیض محروم شوم. باید چه کار کنم که لیاقت انجام پیدا کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفۀ اصلی ما انجام واجبات و ترک محرمات است و نباید در ترک مستحبات مانند چله‌گرفتن نگران بود. موفق باشید

40457
متن پرسش

سلام علیکم: زیارت قبول استاد عزیز. امروز روز اربعین است و قسمت شد در پیاده روی جا ماندگان شرکت کنم اما وقتی حضور یافتم آرزو داشتم که ای کاش نمی آمدم وضع حجابی که در این مراسم بود وضع خوبی نیست برای شخصی مجرد همچو بنده و بسیاری افراد وضعیت اصلا خوب نیست و همینطور برای حتی غیر مجردین و حتی خانم ها و دختران محجب. نمی‌دانم آیا این گونه افراد حق دارند با این وضع در مراسمات مذهبی که به شکل عمومی - نه مثل هیئت که زن و مرد از هم جدا هستند- شرکت کنند؟ آیا نباید ممانعت کنیم حتی اگر به ناراحت شدنشان بینجامد؟ اگر نشود کاری کرد که آنها رفتار خود را تغییر دهند آیا برای امثال بنده شرکت در چنین مراسماتی اصلا ترجیح دارد یا تازه مایه عقاب است و مایه زدوده شدن ایمان؟ حضرت آقا در کتاب طرح کلی می‌فرمایند که تقوا یعنی زره ای که انسان را نگه می‌دارد تا انسان به کمک وبا زده ها برود اما بنده وقتی خودم و اطرافم را نگاه می‌کنم تقریبا هیچ کسی را نمی‌بینم که تقوایی این چنین داشته باشند با اینکه افراد مذهبی اطرافم هستند. حالا آیا به این حد از تقوا می‌توان رسید در همین جوانی با این همه مشکلات؟ راهش چیست؟ راه رفتار با بی حجابان و بد حجابان از جانب ما مردان و ما مردم چیست؟ نمی‌دانم شاید حس و حالم با این نوشتار ناقص منتقل نشده باشد شنیده ام در اربعین هم این فضای بد حجابی دارد پر رنگ می‌شود و اگر چنین باشد حتی نمی‌دانم حق دارم وارد چنین مراسم مهمی مثل اربعین شوم یا وظیفه ام ترک این مراسم است؟ آیا روایتی که می‌فرماید در آخر الزمان در خانه ها بنشینید و بیرون نیایید را می‌توان بر این موضوع تطبیق داد و این وضع بد حجابی و بی حجابی را یکی از مصادیق آن دانست؟ ملتمس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به نگاهی که کاربر محترم سؤال شمارۀ  40388 https://lobolmizan.ir/admin/edit-quest/40388 داشته‌اند نظری بیندازید. موفق باشید

40453
متن پرسش

سلام خوبید استاد: یه سوالی خیلی ذهنم را درگیر کرده ۱. بعد از ماجرای غزه خیلی دین و ایمانم ضعیف شده همیشه میگم پس خدا چرا هیچ کمکی نمی کنند؟ چرا امداد الهی نمی‌رسد؟ یعنی آیا برای ما هم اگر این مسئله اتفاق بیفته، خدا هیچ کمکی نمی کنه؟ یا بنای خدا بر این است که زندگی بر اسباب و مسببات خود اداره بشه لذا پس اگر در زندگی ما هم به مشکلی خوردیم امیدی به خدا نداشته باشیم و البته با نظر خدا یا بدون نظر خدا از طریق اسباب و مسببات باید پیگیر حل آن مشکل باشیم ؟ ۲. به عبارتی در قضا و قدر الهی احساس می کنم دچار جلوه‌ی دیگری از معرفتی شدم که اشتباه است و بیشتر شبیه نظریه جهان بود که شبیه یک ساعت بود که ساعت ساز آن‌را ساخته با قوانین و علل خودش آن را رها کرده ۳. ولی از طرفی ایمانم هنوز بر خداست و میگم نه آن کسی که در این زندگی تا اینجا کمک کرد و مشکلات حل شد چه کسی بود؟ آنکه در مواقع بحرانی کمک کرد چه کسی بود؟ از طرفی میگم خب اگر تو کافرم‌بودی و این اسباب و مسببات رخ می‌داد مثلا اون مشکل حل می‌شد. ۴. مثل بحث رزق که همین شبهه‌ در ذهنم ایجاد شده که خب اگه کار گیرد اومد و پولدار میشی وگرنه اگر علل پیدا شدن کار پیدا نشد بیکار میشی یا یه کار ضعیف و مثل آدمای بدون پول باید زندگی کنی. اگر اینطوری فکر کنم خیلی چیزا می‌ره زیر سوال مثلا تا دیروز می‌گفتم خدا باید کار برایم جور کنه و به قول امام علی نباید خودم را جلوی کسی کوچک کنم و بدونم امید باید به خدا باشه و اگر امید به غیر خدا داشت باشم ناامید میشم ولی الان باید بگیم نه خود خدا گفته هرچیزی از باب اسباب و مسببات آن انجام می شود پس باید بری از بقیه درخواست کنی یه کاری برات جور کنند مگر این نیست که با توجه به همین قانون کفار در علوم پیشرفت کردند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله، مسئلۀ بزرگ روح زمانه‌ای است که ما در آن قرار گرفته‌ایم تا خداوند اقدام بزرگی را به میان آورد و از این جهت برای جوابگویی به این سؤال‌ها باید جدّی‌تر وارد تأمّل در معارف ایمانی و تاریخی شد. پیشنهاد میشود عرایضی که اخیراً تحت عنوان «کربلا و عبور از دوگانگی بین زندگی و مقاومت» شده است ان شاءالله در اندیشیدن نسبت به نکاتی که در ذهن دارید، کمک‌کار خواهد بود. https://lobolmizan.ir/search?search=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%B1&tab=sounds موفق باشید 

40451
متن پرسش

سلام عرض ادب، و خدا قوت. کلا آیا در دین راهی هست انسان بتونه بفهمه مرگ عزیزانش اجل حتمی بوده یا اجل معلق؟ پدر بنده یک ماهه پیش کسالت گرفتند و خودشون و ما فکر کردیم از معدشونه و اصلا یک درصد هم فکر نکردیم سکته باشه چون سابقه بیماری معده داشتند ولی در حقیقت سکته کرده بودن و ما زمان طلایی سکته برای درمان را از دست دادیم متاسفانه و روز سوم که حالشون بد تر شد بردیمشون با اورژانس بیمارستان و آنژیو و سپس به هوش نیامدن یعنی قلبشون دیگه خیلی ضعیف شده بود و در حالت بیهوشی، دعوت حق را لبیک گفتند. آیا تشخیص اشتباه خودشون و ما و دیر رفتن به بیمارستان باعث وفات ایشون شده یا تمام این اتفاقات بنا بر اراده الهی باید میوفتاده، تا اجل حتمی ایشون برسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ (۶۰ / واقعه) بنابراین تنها و تنها آن وقتی که مرگ افراد فرا رسد آن مرگ به بهانه‌های مختلف پیش می‌آید. موفق باشید 

نمایش چاپی