بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب محضر استاد طاهرزاده عزیز: اسعد الله ایامکم. استاد اگر کسی نسبت به یکسری از نظرات، رفتارها، قوانین یا مناسبات موجود در جمع دوستانش نظر مخالفی داشته که به نظرش حق است و آن را اظهار کند و گاهاً باعث ناراحتی و دلخوری دوستانش شود به نحوی که وی را فردی معترض و ناراضی قلمداد کنند، آیا این حس درونی و اظهار نظر مخالف، امری به جاست یا کاری زشت است که شیطان آن را در نظرش زیبا جلوه داده است؟ (برای روشن شدن بحث فرض بفرمایید که در گروه دوستانه قرار شده قرض الحسنه ای راه اندازی شود و هربار با قرعه کشی به کسی وامی تعلق بگیرد ولی این قرعه کشی توسط یک نفر که مورد شناس همه نیست در غیاب بقیه انجام شده و نتیجه اعلام می‌شود. حال اگر فرد اعتماد نداشته و اعتراض کند و بخواهد که قرعه کشی به صورت حضوری انجام گیرد آیا خواسته اش ناحق است؟ یا مثلا چند نفر در جمع قرار بگذارند که هر گروه دوستانه ای در فضای مجازی شکل می‌گیرد باید این افراد به عنوان ناظر حضور داشته باشند درحالیکه حضورشان لزومی ندارد، آیا اعتراض به حضور این افراد حق هست؟ یا مثلاً برای حذف برخی اعضای گروه شرایطی اعلام می‌شود که منطقی نیست، آیا اعتراض به این شرایط حق هست یا اینکه کلا در چنین مواردی بهتر است انسان تغافل کرده و با وجود نارضایتی قلبی، عبور کند؟) اساساً این اخلاق و رفتار ریشه در کدام رذیله یا فضیلت اخلاقی دارد و اگر رذیله است راه درمان آن چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا انسان به صورتی دوستانه و با دلیل، حرف خود را در جمع دوستان نزند؟! نهایتاً اگر پذیرفته نشد، همچنان دوستی را حفظ می‌کند بدون آن‌که جمع را ترک نماید. موفق باشید

34555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام آنکه نام آوران نام و جان می دهند تا در طریق عشقش نامی از آنها در میان نباشد. عرض سلام و رضوان خداوند بر شما باد. یوم اللّه ۲۲ بهمن رو به شما تبریک عرض می‌کنم جسارتا بنده کلیپ شرح سوره ی حمد شما رو از شرح امام خمینی (ره) مشاهده کردم. فرمودید هیچ کس قادر به درک ذات اقدس الهی نیست حتی حضرت محمد (ص) مقصود سخن شما همین دنیا بوده است؟ یا اینکه پس از مرگ وصال تمام رخ نمی دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی هم که وصال، تماماً رخ دهد باز ما همچنان بنده اوییم و او ربّ ما، و از این جهت خدای خود را که همه مقصد و مقصود ما است، درک می‌کنیم. و این غیر از درک ذات اقدس الهی است به معنای این‌که بر خداوند احاطه پیدا کنیم. موفق باشید

34462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام خدمت استاد عزیز‌: آیه ای در قرآن هست که اشاره به این دارد که اگر به مشرکان دست یافتید مردان آنها را بکشید و زنان را به کنیزی ببرید اگر این آیه درست است چرا باید داعش را سرزنش کنیم و اگر بگوییم جهاد ابتدایی مخصوص معصوم است چرا امام نظر به جهانی شدن انقلاب با جنگ را داشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین نیست. آری! قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياء» (ممتحنه/۱) ای مؤمنین! دشمنان مرا و دشمنان خودتان را که همان دشمنان انسانیت باشند، دوست نگیرید. و در این رابطه است که اگر با دشمنی خود به شما حمله کردند معلوم است که باید مقابله کرد. و حال که مردان مشرک به جهت تجاوزشان به حریم مسلمانان کشته شدند، با زنان آن‌ها می‌توانید ازدواج کنید. ولی در همان سوره در آیه ۸ می‌فرماید: «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ» خداوند شما را از کسانی‌که با شما در رابطه با دین‌تان مقاتله و مبارزه نکرده‌اند و از شهر و دیارتان خارج ننمودند، نهی نکرده است که با آن‌ها با عدالت رفتار کنید و خداوند آن‌هایی که با عدالت رفتار کنند – حتی با مشرکین- دوست دارد. موفق باشید

34149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در کتاب «به ملاقات هایدگر» صفحه ۱۰۸ آمده است: «هنگام خداحافظی درحالی که خانم هایدگر و شوهرش به سمت در حیاط همراهیم می‌کردند، متوجه شدم که پوشه‌ام را در اتاق کارش جا گذاشته‌ام. دویدم تا که آن‌را پیدا کنم. روی میز کاغذی دیدم که رویش با جوهر آبی لاجوردی چند کلمه با خط گوتیک نوشته شده بود: (بگو، پس باید چه کنیم؟ رها کردن.) درحالی که قطار به سوی پاریس روان بود، این هشت واژه بی وقفه در سرم می‌چرخیدند . به نظرم در نسبت با حقیقت این رها کردن را باید یاد بگیریم اما چطور؟ نمیدانم! خیلی سخت است...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بنده آن است در این مورد در این تاریخ با مخاطبان سخنی داشته باشیم و از رهایی در نسبت با هستی و گشودگی آن سخنی به میان آوریم که به تعبیر جناب هایدگر، نوعی «نااراده» است در مقابل «اراده». موفق باشید

34131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: امیدوارم خدا عمر با برکت بهتون بده. استاد من سال هاست به واسطه ی گناهان گذشته هر بار یاد گناه ها میفتم و دوباره مرتکب میشم. نمیدونم چه باید کنم! بارها شده توبه کردم ولی متاسفاته قدرت صورذهنی این گناه ها خیلی قوی هستن در حدی که باور نمی‌کنم فراموششون کنم و نمی‌تونم باور کنم که خدا با من آشتی کنه! شاید میگین خدا تواب هست و من قبول کنم ولی ته ذهنم باز اون گناه را نمیتونم فراموش کنم! از طرفی این صو ذهنی هم پاک نمیشن! و داره سنم میره بالا و نمیدونم چیکار کنم؟ آیا این صور ذهنی قدرتشون را از دست میدن؟ آیا فراموشم میشن؟ آیا خدا واقعا من رو میبخشه؟ من نسبت به این گناه ها چه کنم وقتی یادم اومدن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصرار و تأکید بر توبه، کارساز است به همان معنایی که به ما فرمودند: «صد بار اگر توبه شکستی، باز آی». موفق باشید

33944

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: استاد در نماز اصل بر حضور است؟ این سوال از این بابت عرض کردم که چند وقتیست به مفاهیم اذکار نماز در خود نماز فکر می‌کنم و بیشتر در حضور هستم و حتی ممکن است درباره یه لفظ (الله اکبر) یه رکعت فکر کنم سپس هوشیار شوم که وای یک رکعت تمام شد و من همچنان در فکر هستم و حتی فکرم هم به جایی نرسید؟ لطفا در باب توصیه بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ توان خود باید سعی کرد متوجه معنای اذکار نماز و حضوری که پیرو آن پیش می‌آید، بشوید. ولی نباید به خودْ سخت‌گیری نمود زیرا به حکم «الاعمال باالنیّات» حضرت ربّ العالمین به نیّات شما و همان نیّت اولیه قصد نماز نظر دارند. موفق باشید

37199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: علامه طباطبایی یک دستوری برای نفی خواطر دارند. نگاه کردن به اسما الله اگر ممکنه به زبان ساده و شیوای خودتون توضیح بدید که ما چطور با اسماء الله نفی خواطر کنیم. بهترین موقع برای نفی خواطر چه زمانی است؟ اجرتون با آقا ابا عبدالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز «دعای سحرِ» حضرت امام باقر «علیه‌السلام» و نظر به اسماء حسنای حضرت معبود. مثل نظر به اسم «بهاءِ» حضرت حق که در هر جا در نهایت صفا و درخشش در صحنه است، در آن صورت است که وقتی انسان با اسمای الهی در همه آینه‌ها و مظاهر آشنا شد با تمام وجود خواهد گفت: «آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت / الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم». از این جهت پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C بزنید. موفق باشید

36733
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: بنده نَمی از مباحث جنابعالی را در ذهن دارم. نمی دانم چرا ولی با ورود به دانشگاه غرق در سیاهی شدم! نماز و دعای من سر جایش باقیست ولی سایه کثیفی که از وصف آن عاجزم روی من افتاده است. البته که ارتباطی به دانشگاه ندارد. من با جهانی تنگ مواجهم که به شدت فشرده ام کرده. نخوابیدن تا ساعت ۳ نیمه شب و مطالعه نداشتن و لذتهای مجازی، سیاهی عجیبی داشته اند که حالا بعد از چندین ماه که غرق در آنها بودم دارند ضرر خود را می رسانند. من نمی‌دانم بنده اصلا آدم بی ایمانی نیستم ولی ظاهرا در جایی بذرش در دلم کاشته شده. شیطان و یاران او در اتاقم جولان می دهند. اصلا وضع عجیبی برایم پیش آمده که توصیفش را نمی توانم بکنم. من عاشق خدا بودم و می‌دانم که او هم با من بود. یکدفعه همه چیز زیر و رو شد. به شدت فاصله گرفتیم. من و من که فاصله نداشتیم! من الان باید زجه بی خدایی بزنم؟ منی که همین الان هم نمی‌خواهم حتی یک نماز قضا داشته باشم؟ منی که قرآن خوان هستم؟ پس چه اتفاقی افتاده؟ کجای کار لنگ می‌زند؟ آخر خدایی که داشتم قوی نبود یعنی اصلا بازدارندگی ایجاد نمی‌کرد. انداختمش دور و لعنت به او فرستادم. در جهان کفر به دنبال خدای قوی تر بودم که مرا در کفر ثابت کردند! من اینجا را نمی پسندم. من این جهانی که دارم، این حالی که دارم را نمی‌خواهم. طلبم بزرگ بود حالا عذابم می دهند؟ طمع کردم؟ نشاط کار کردن از بنده گرفته شده! ظاهرا حتی کارم را هم نمی‌خواهند. می دانید: قصه من شده قصه شخصی که برای شکار عقاب کبوترش را پر داد، حالا نه کبوترش را دارد نه عقاب را. الان آن خدای قبلی مرا کافی نیست، خدایِ جدیدی هم پیش نیامده. در کفر، معلقم. فقط می‌دانم او هست. من الان چه کنم که از این اضطراب رها شم؟ می‌دانم که ذات بشر جدید همین است. خودم را گم کرده ام. به دنبال خودمم ولی تا الان به این شدت مرا در خودش غرق نکرده بود که الان قدرت زندگی عادی را از من گرفته و درد های عجیبی به همراهش داشته است. بشر مدرنی که من باشم گرفتار کفری شده که کورسوی امیدش پیدا نیست! خداوندا! مرا نجات بده، ای نور دهنده عالم! مرا خلاص کن از بندی که مرا به خاک چسبانده و قدرت رسیدن به تو را از من گرفته. خلقم کردی تا به تو باز آیم. پس بگیر دستانم را ای کورسوی امید بیچارگان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عرض نشد هان! ای دیندارانِ دیروزین، برهوتی در پیش است؟!! آیا نباید تقدیر زمانه‌ای که جهان مدرن با خود آورده و ما را از آن گریزی نیست، یعنی نیست‌انگاری را بشناسیم و نسبت به آن تأمّل کنیم؟! اگر ذیل حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و شخصیت عرفانی، حِکمی و عبادی و سیاسیِ او حاضر نشویم، حال مائیم و همه آن بحران‌هایی که فرمودید. خدا را شاکر باشید که متوجه شده‌اید می‌توان از این ظلمات گذشت و این در صورتی است که به «جهان بین دو جهان» فکر کنیم و از این جهت فرار از دانشگاه، راهِ حلّ نیست. باید با هویتی دیگر وارد این جهان شد، جهانی که خدای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب متوجه حضور امروز و فردایِ آن هستند. در این فضا است که به ما می‌گویند: « هیچ‌گاه نومید مشو. اگر همه‌ درها هم به رویت بسته شوند، سرانجام او کوره راهی مخفی را که از چشم همه پنهان مانده، به رویت باز می کند. حتی اگر هم اکنون قادر به دیدنش نباشی، بدان که در پس گذرگاه‌های دشوار باغ های بهشتی قرار دارد.» موفق باشید    

36681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام: ببخشید در مورد پژوهش تفسیر انفسی سوره ها چند منبع که بتونه بر اساس مبانی عرفانی و روایی کمکم کنه لطفا معرفی بفرمایید. در ضمن از اینکه اثار گرانبهای خود را بدون هیچ هزینه ای در اختیار دانش پژوهان قرار می‌دهید بی نهایت سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد کتاب «تأویلات قرآن حکیم مشهور به تفسیر ابن عربی»، در دو جلد می‌تواند جوابگو باشد. در ضمن در نرم افزار «عرفان» مربوط به مرکز کامپیوتری «نور» می‌توانید آن کتاب را بیابید. ۲. ان شاء الله مورد قبول خداوند قرار گیرد .موفق باشید

36627
متن پرسش

می ترسم از تکرار، می ترسم، از نفس خود بسیار می ترسم، از این رهایی های بی بن بست، از انتهای کار می ترسم، امروز از فردای مرگ خویش، از این ابد هر بار می ترسم، در برزخی زندانی خویشم، وز این همه دیوار می ترسم، تردیدها ویرانه ام کردند، از دانه ی انکار می ترسم، امروز حتی از یقین، حتی، از شک و از پندار می ترسم، گیرم که دیداری میسّر شد، از شرم این دیدار می ترسم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این ترس نیست، این «پروا» است و وقتی افقی از حقیقت در مقابل انسان گشوده شود که لازمه آن آماده‌کردن خود می‌باشد برای درک آن حضور؛ آن «پروا» به سراغ انسان می‌آید و در این رابطه است که «تقوا» این عالی‌ترین واژه، معنای حقیقی خود را پیدا می‌کند. آری! در این مورد کوره راهی مقابل انسان گشوده می‌شود تا با حضور در آن، روشنی‌گاهی که در پیش است به ظهور آید. موفق باشید   

36531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: صوت تفسیر سوره حمد را گوش کردم من در زمینه فلسفه و منطق مطالعه نداشتم فقط کتاب شهید مطهری رو خواندم در مورد سیر مطالعاتی در زمینه فلسفه و منطق میشه بفرمایید که از چه کتاب هایی می تونم برای مطالعه استفاده کنم تا کتاب برهان صدیقین و سوره حمد رو بهتر متوجه بشوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن موضوع «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، زمینه فهم «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن فراهم می‌شود تا مطالعه کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که آنهم با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. پس از آن اگر لازم دیدید به کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» از علامه طباطبایی همراه با شرح صوتی  استادان مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید

36474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز، در مورد تاثیر نماز غفیله خواستم از خدمتتان بپرسم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید این ما هستیم که مانند حضرت یونس «علیه‌السلام» در ظلمات دنیا گرفتاریم و با یادآوریِ نیایش آن حضرت در آن ظلمات، متذکر قسمت آخر آن آیه هستیم که فرمود: «كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» که حاصل آن آیه است که حضرت اظهار داشتند: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». موفق باشید

36070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حالتون خوبه؟ اصولا برای اثبات حقانیت اسلام باید محتوای آن هم سنجیده شود و مهمترین بعد اسلام فقه آن است در فقه خلاف عقلهای زیادی هست: زمین موات شهری و مالک شدن آن با ریختن سنگ، قرض دادن کنیز بدون اجازه خودش به برادر دینی، جهاد ابتدایی علیه اهل کتاب بدون اتمام حجت برای احاد ملت آنها و یا اکثریت ملت مذکور و... اسلام قطعا معجزاتی دارد ولی طبق ادیان گذشته دجال هم می تواند معجزه کند حتی غزالی که اشعری بوده گفته اگر کسی عصایش اژدها شود ولی بگوید دو ضرب در دو پنج می شود من پیامبری او را نمی پذیرم. حالا با توجه به وجود معجزات در اسلام ظاهرا نمی تواند از جانب شیطان باشد چون خوبیهای آن هم کم نیست چطور باید آن را از خدا دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مواردی که فرمودید را باید در شرایط تاریخیِ خودش بررسی کنیم که بحث آن مفصل است و به همین جهت ملاحظه می‌کنید که مثلاً چگونه اسلام به طور ظریف، جهانِ آن روزین را از موضوع برده‌داری و یا آن برخوردی که با زنان می‌شده؛ عبور داد. و از طرفی بعضی از موارد که فرمودید مربوط به اسلام نیست. و اگر ائمه هدی«علیهم‌السلام» بنا به مسیری که خداوند در «غدیر» تعیین فرمود، حاکمیت داشتند؛ آن موارد صورت نمی‌گرفت. در همین رابطه به سؤالی که در مورد ساختار حکومت در اسلام مطرح کرده‌اید می‌توان فکر کرد که سیره ائمه مدّ نظر است  و در زمان غیبت، ولایت فقیه. در مواردی که در دیگر سؤالات فرموده‌اید نیاز به حوصله و تحقیق و مطالعه دارد که البته از محدوده سؤال و جواب بیرون است.
۲. در مورد معجزات، باید متوجه بود در هر زمانی خداوند برای هدایت بشر و اطمینان بشر به راهی که خداوند توسط پیامبرش پیش آورده، معجزه مطرح می‌شود و در این آخرین زمان که آخرین پیامبر به صحنه آمده است که تاریخ اندیشیدن بشر است؛ توجه به قرآن را با تدبّر در آن پیشنهاد می‌کند تا از طریق اندیشیدن نسبت به خود قرآن متوجه معجزه‌بودن آن بشویم. لذا فرمود: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) و این نه‌تنها موجب حقّانیت قرآن به عنوان کلام خداوند می‌گردد، بلکه موجب صدق ادعای رسول خدا نیز می‌باشد. موفق باشید

35933

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. از قول علامه طباطبائی نقل می‌کنند که گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد. کیش مهر، صفحه ۲۴۰ از قول آیت الله سعادت پرور تهرانی نقل کرده اند که ایشان فرمودند: یک‌ بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود ولی بعد از آن خیلی سریع از دلِ طرفِ مقابلم در آوردم و او را شاد کردم!شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند: یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب می‌اندازد! نزد استادم علامه طباطبایی رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند: این سخن، به حق است! در موارد متوجه نمیشم جایگاه توبه چی میشه که آدم بیست سال عقب می افته ولو توبه کنه و جبران کنه؟ نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت این موارد مربوط به فرد خاص می‌باشد بخصوص که به خواب آن فرد مربوط است. زیرا به هر صورت معارف ما حکایت از آن دارد که «توبه» موجب جبران گناه و آثار آن می‌شود. موفق باشید

35907

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد زیارت قبول: محتاج دعای خیر شما بشدت هستم. با عرض ادب. استاد، دلیل مرگ افراد از قبل مشخص است؟ یا با اعمال دنیایی مان دلیل مرگمان مشخص می‌شود. یا اصلا ربطی به دلیل و اینها ندارد. فقط مربوط به تکامل روح و دست کشیدن نفس از بدن خود است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «خویشتن پنهان» مطرح شد مرگ طبیعی با تبدیل قوه‌های نفس به فعلیت‌شان و مرگ غیر طبیعی با یأسِ نفس نسبت به ادامه خود صورت می‌گیرد. در این مورد خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید

35615
متن پرسش

سلام و عرض ادب: سوالی داشتم من باب این موضوع که اینکه چگونه علت محرومیت از توفیقاتی که قبلا قسمتان می‌شد و الان از آن محروم می‌شویم را بفهمیم. اینکه قبلا گویا خیلی وصل بودیم به خدا و ائمه (ع) و الان انگار همه آن حب و توفیق گرفته شده. علت های معمول آن چه می‌تواند باشد چطور دوباره به آن حالت وصل برسیم و توفیقات را شامل حالمان کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ایمان، مربوط به آن زمان بود و آن شرایط، و آن معارفی که به نور آن ایمان و آن شرایط توانستید انقلاب را تا اینجاها حفظ کنید. ولی باید متوجه باشید که هرچه حقیقت بیشتر جلوه کند، ظلمات نیز بیشتر از پیش ابعادِ ظلمانی خود را به میان می‌آورد تا ما باز با رجوع به اسلام با ایمانی عمیق‌تر خود را به صحنه آوریم. این‌جا است که ملاحظه کردید چرا حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در آخر سال‌های عمر خود در تفسیر سوره حمد ما را متذکر ایمانی عرفانی و حِکمی نمود.
باور کنیم که برهوت در حال گسترش است، حال باید از خود پرسید آن ایمان، چه ایمانی است که در مقابل چنین برهوتی تاب مقاومت دارد؟ جز همان ایمانی است که حضرت امام خمینی خیلی زود در آثاری مانند «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» متذکر آن شدند. وقتی امری چون انقلاب اسلامی در اوج ایمان و عرفان در این تاریخ به ظهور آید، ایمانی باید در صحنه جان‌ها طلوع کند که متوجه حقیقت این رخداد توحیدی باشد وگرنه انسان گرفتار ریزش‌هایی همچون مهدی نصیری‌ها خواهد شد. موفق باشید   

 

35488
متن پرسش

سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه در سالهای قبل از کرونا در روز عید غدیر خدمت می رسیدیم، آیا امسال هم که از کرونا عبور کرده ایم می توانیم خدمتتان باشیم؟

متن پاسخ

غدیر؛ قطعه ای از تاریخ در پاسداشتِ انسانیت انسان

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت مصادف شدن عید غدیر با چهلم رحلت خواهرم، نمی توانم خدمت عزیزان باشم ولی قصه «غدیر» امری است که به هر بهانه ای باید مدّ نظر باشد. إن شاءالله زیر سایه ولایت انسانِ کامل همواره زنده و سرزنده در این کویرِ گسترده غفلت از انسانیت، بتوانید نسبت خود را با مولای متقیان «علیه السلام» هر روز بهتر و عمیق تر نمایید از آن جهت که زمان، زمانه بحرانِ معنای انسان است در نزد خود؛ آیا جز این است که بهترین راه برای درک انسانیت در نزد خودمان نظر به شخصیت مولای متقیان «علیه السلام» است؟ و آیا اگر قرآن و اسلام آمده است تا انسان به معنای اصیل خود برگردد، «غدیر» قطعه ای از تاریخ اسلام نیست تا انسانها در نسبت با امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» به انسانیت خود فکر کنند و معنی قدسی بودن را در این انسانیت تجربه نمایند؟ غدیر بر شما مبارک باد که هرگز از این قطعه تاریخی غفلت ننموده اید و پاسداشت این قطعه از تاریخ، پاسداشت انسانیت انسان است. موفق باشید

35446
متن پرسش

با سلام حضرت استاد: در رابطه «من» با «محیط» ردیف تقدم و تأخر با کدام یک است؟ البته این در راستای دغدغه حضرات و بزرگان و از جمله جناب خودتان، مبــنی بـر عینی سازی مسائل مهم و فرهنگی و فلسفی و فقهی و روایی و کلامی است. بنظرم دقت در این مسأله ازاین جهت مهم است که جایگاه انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و در نسبت با هر «من» مشخص می‌شود. مثلا، اینکه مرز میان «من» و «محیط» دقیقا کجاست؟ مرز میان من و انقلاب اسلامی از کدام و درکدام حیطه است؟ در سخنـان ارزشمنــد چندین ساله حضرتعالی انصافاً «نسبــت» میان «من _انقلاب‌» به زیبایی مشخص می‌شود، اما مرز ممیز ما بین این دو، بنظرم جای توضیح بیشتر دارد، بنده یک اشتباهی که بشخصه بدان دچار بودم این بود که مثلا جسم و فکر و حس و... خودم را جزء من خودم می انگاشتم، درحالیکه اگر تأمل می‌کردم، معلوم بود که منِ من، حس و فکر و جسمم نبود، لـوازم این تفکر اشتباه این بود که ما به حس ها و فکرهای خود اصالت قائل می‌شویم و اینجاست که دچار منّیت می‌شویم و از طرفی نمی‌توانیم خود را در منظر حس و فکر و جسم خود بشناسیم.. هاکذا در مسأله من و انقلاب.... اگر من، انقلاب را در من خود نشناسم، دچار یک ترس و حزن و خوف دروغین خواهم شد، چرا؟ چون وجه انقلابی خود را نمی‌بینم، و اگر وجه انقلابی نمایان نباشد انسان همیشه ترس از دست دادن دارد، وارستگی نخواهد داشت، در موضع حفظ شرایط خواهد بود نه در موضع حرکت متعالی. و این حاصل عدم تمییز مرز من و انقلاب است آیا حضرتعالی در این راستا برای امثال من توضیحات اضافی تر پیشنهاد دارید؟ یا اگر اشتباهی در نگرش هست، اصلاحاتی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، حرف درستی است بخصوص که نسبتی بین درک وجود خود و تاریخی که در آن هستیم، در میان می‌باشد. اگر تفکر، تاریخی است از آن طرف هم تفکر در «وجود» است و هر اندازه انسان بتواند در نسبت خود با تاریخ به عنوان ظهور «وجود» در آن مرحله که ما در آن مرحله از «وجود» حاضریم، حاضر باشد؛ نسبت او با خودش که بی‌ارتباط با تاریخ به آن معنایی که عرض شد، نیست؟ بیشتر خود را درک کرده است. عرایضی که در مباحث «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» می شود که مواجهه نگاه هایدگر و صدرا نسبت به «وجود» انسان است إنشاءالله می‌تواند روحی را در مخاطب بوجود آورد تا «خود» را بخواند و نه «خود» را بفهمد. موفق باشید  

35281

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بحث ظهور را به کتاب جناب یزدان پناه مراجعه نمودم و هنوز برایم حل نشده است بالاخره اگر ظهور، عدم است که کلا بساط ظهور را جمع کنیم یک وجود است و بس اگر ظهور، وجود است که باز یک وجود است و بس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! او به حکم «هو الظاهر» عین ظهور هم هست. پس هرجا صرف ظهور مدّ نظر آید اوست که به نور اسم ظاهر به میان آمده و این غیر از محدودشدن به ماهیات است. موفق باشید

35124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده: برای شناخت و فهم..... «طی الارض» چه باید کرد؟ بنظرتان دنبال کردن و طلب آن کار مُجازی است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت دارید که پیش آمدن طی الارض در اختیار انسان نیست، امری است که اگر خداوند صلاح دانست به آن فرد می‌دهد. در بحث «حرکت جوهری» بحث عقلانی آن موضوع، مورد بحث قرار گرفت. موفق باشید

35104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در منزل «خُلق» این سوال رو از محضر تون داشتم با کسب اجازه چون ظاهر من مؤمن هست بعضی ها به من متلک میگن یا اکثرا در حضور من توهین می‌کنند به رهبر انقلاب یا به امام خمینی یا به روحانیون. من تا میشه سکوت می‌کنم یا به ندرت جوابشون رو میدم. اگه جوابشون رو بدم «روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد» اگه جوابشون رو ندم می‌ترسم متلک گفتن به من توهین به مومنین و دین اسلام تلقی بشه. می‌خواستم راهنمایی بفرمائید در چه مواردی باید سکوت کرد و کجاها باید جواب داد؟ خدا حفظ تون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه فرموده اید خود خداوند شرایطی را فراهم می‌کند که کجا و چگونه سکوت کنید و کجا و چگونه تذکر دهید. این امر را به عهده خداوند بگذارید. موفق باشید

35000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد پیرو سوال قبلیم ممنونم از پاسختون. ولی من وظیفه ام چیه؟ هیچ تمرکزی در خودم نمی‌بینم نه برای کار نه درس و نه عبادت. نمیدونم باید چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمعبندی با توجه به همین نکات، بنده در این فکر رجوع به سوره مبارک «اللیل» داشتم اگر ان شاء الله با در نظرگرفتن همین مسائل، به ۳ جلسه ای که در سوره لیل پیش آمد همراه با یادداشتهایی که ذیل آن شد روجوع فرمایید ان شاء الله راهکارهای اساسی را از قرآن به دست می‌آورید و پس از آن پیشنهاد می‌شود به عرایضی که در سوره انسان شد رجوع فرمایید. موفق باشید

34574

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: خدای متعال به شما خیر دنیا و آخرت عطا کند. اگر کسی به هر دلیلی نتواند زیاد روزه ی مستحبی بگیرد، چه راهی را پیشنهاد می کنید که تمام نورانیت و برکات و طهارتی که از روزه گرفتن حاصل می شود نصیب او شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان حضور توحیدی که در ماه رجب یعنی ماه خدا سراغ انسان می‌آید را، پاس بدارید به همان معنایی که در این رابطه فرمودند: «در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ». عمده، درک حضور توحیدی ماه رجب است که حقیقتاً این نوع درکِ خاص، مخصوص همین ماه می‌باشد. موفق باشید

33984

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بنده سوالی پرسیدم و کدش هم اینه lobolmizan_3yo2wbq50k ولی میگه سوالی با این کد بافت نشد! چرا نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در مرحله‌ای مشکلی در سرورِ سایت پیش آمده بود که ممکن است سؤال جنابعالی ثبت نشده باشد. لطفاً سؤال خود را مجدداً ارسال فرمایید. موفق باشید

39951

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: من از برنامه قرآن حب المتین استفاده می‌کنم و همراه با قاری از روی قرآن همخوانی می‌کنم یعنی بصورتی که هم تلفظ درست رو متوجه بشم هم خودم رو خوانی می‌کنم ولی نه فقط از روی گوشی، به این صورت که صوت قاری مدنظر رو پخش می‌کنم بعد از روی قرآن فیزیکی همراه با قاری شروع به خواندن می‌کنم و پا به پای قاری قرآن می‌خوانم می‌خواستم بدونم چه حکمی دارد؟ آیا در ثوابش فرقی می‌کند چون برخی علما گفتن که هر شب سوره واقعه بخوانیم می‌خواستم بدونم با این روش به خواندن ادامه بدم مشکلی در ثواب ختم سوره واقعه پیش نمیاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوبی است تا اولاً: فضای آهنگین آیات حفظ شود و ثانیاً: فرصت تدبّر در آیات نیز برای ما بهتر فراهم گردد. موفق باشید

نمایش چاپی