بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2813
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و دوستانی که درباره سوال همسر دوم نظر داده اند: من همان فردی هستم که از دوستم خواستم آن سؤال را از استاد بکند، بعد از آن‌که جواب استاد را گرفتم با سیل اشکالاتی که به جواب استاد داده شد روبه‌رو شدم ، حال خودم چند سوال دارم:آیا هر کس با این اوضاع اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و ... حتی یک بار ازدواج کند و بتواند حقوق زندگی مشترک را رعایت کند کاری بزرگ انجام نداده ؟آیا کسی که به خود جسارت داده و قبول کرده با رمسئولیت دو خانواده را به دوش بکشد آیا هوس باز است؟آیا اگر کسی اهل هوسبازی باشد راه های شرعی و غیر شرعی دیگری وجود ندارد؟آیا اسلام گفته ندانسته و بدون آگاهی همه را با یک چشم نکاه کن و به هر رابطه یا هر دو نفری که با هم هستند تهمت بزن؟آیا بعضی از مراجع عقد موقت را برای دختر رشیده حتی اگر باکره باشد جایز ندانسته؟آیا مردی 40 ساله اگر با دختری 36 ساله آشنا شود و بعد از محرمیت به نتیجه برسند ازدواج نمایند ولی به خاطر مصالح خانواده هر دو طرف به بزرگتری مراجعه و مشاوره نمایند باید توبه کارشان نمود و به جای کمک کردن آنان را به اعماق چاه فرستاد؟آیا عاشقی و وفاداری فقط در گوشه مساجد یافت می شود و نمی توان در هر جای اجتماع، پاک و بدون آلایش و از راه های شرعی زندگی کرد؟آیا کسی که همسر دوم اختیار کند باید همه به چشم جنایتکار و هوس باز به او نگاه کنند ولی در جامعه افراد زناکار به راحتی به فسادشان ادامه دهند و درکمال بی حیایی در اجتماع حاضر شوند، آیا هوس‌بازی زناکردن است یا زن دوم اختیار کردن؟ آیا دختر خانمی 36 ساله چون همدم و همزبان مورد نظرش را پیدا نکرده و حال و در این سن و به این حقیر تن می دهد و می داند باید با خیلی از لذات و حقوق دنیوی خود به خاطر این تصمیمش پشت کند هوس باز است؟ نه استاد عزیز نه دوستان گرامی : خدا به انسان اختیار داده، نه من آن دختر را اجبار کردم و نه او مرا اجبار کرده، هیچ کدام اهل هوس نبودیم ودر ارتباط ما ذره ای مسائل شرعی زیر پا گذاشته نشده است. ما به خاطر احترام به خانواده من و خانواده آن دختر به این نتیجه رسیدیم پای روی عشق خود گذاشته و در فراغ بسوزیم .اما با همه آموخته هایی که دارم نباید همه را به یک چشم نگاه کرد : التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام . بنده جهت هرچه بیشتر روشن‌شدن جواب‌های داده شده عین سخن جنابعالی را در معرض دید عزیزان قرار می‌دهم تا در هر حال هیچ‌کدام راه افراط و تفریط را در پیش نگیریم. موفق باشید
2811
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز 1-با توجه به اینکه در موضوع انتخاب همسر بعضی از بزرگان می فرمایند : در انتخاب کردن سخت گیری نکنید و به معیارهایی چون چادری بودن و ارتباط نزدیک با نامحرم نداشتن( و از همین قبیل معیارهای کلی) ،بسنده کنید . آیا شما هم همین نظر را دارید؟ - در صورت منفی بودن پاسختان ،معیار های شما برای انتخاب همسر چیست؟ - در صورت مثبت بودن پاسختان ، لطفا دلیل قانع کننده بیاورید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر ظاهر آن کسی که می‌خواهید با او ازدواج کنید برایتان پذیرفتنی بود و رویهم‌رفته بنای دینداری دارد و رعایت دستورات دین را می‌کند و در ولایت فقیه نیز مشکلی ندارد، دیگر معطل چه چیزی هستید؟ از این به بعدش وسواس است، شیطان در این موارد ما را بازی می‌دهد که حالا باز هم عجله نکن شاید مورد بهتری پیش آید و از تصمیم‌گیری صحیح بازمان می‌دارد. موفق باشید
2808
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت. دو سوال مدت زمانی زیادی ذهنم را به خود مشغول کرده ولی با پرسش از اساتید قانع نشده ام . قبل از طرح سوال اجازه دهید بگویم طالب حقیقت هستم نه شبهه وارد کردن. 1- همیشه وقتی به این مطلب می اندیشم که خداوند ما انسانها را مختار آفرید تا با ارادۀ خود راه کمال و قرب را طی کنیم و درآخر نیز به سوی او رجوع می کنیم . خدا می داندکه ما با اختیارمان سعید یا شقی می شویم علم خدا هم که تغییر و تبدیل پذیر نیست پس ما همان که خدا می داند را با اختیار خود انجام می دهیم و در آخر متناسب عملکرد خود ثواب یا عقاب را می چشیم. سوالی که همیشه کنار ذهنم می آید این جمله است (که چی؟) (چرا خلقمان کرد که بعد به سویش برگردیم) 2- ما ممکن الوجود در ذات خود هستیم که از خودمان است 50در صد عدم و50در صد وجود که در حقیقت هیچی است داریم.سوالم این است که آن 50درصد وجود که در یک مخلوق امکان پروانه در مخلوق دیگر امکان انسان شدن و همین طور به اندازۀ همۀ مخلوقات ممکن که مثلادرپروانه می توانندپروانه بشود وجود دارد.(این 50درصد وجود در هر نوع از مخلوقات روی چه حسابی بوده است؟) از اینکه برای این سوال وقت گرانبهای خود را صرف می کنید کمال تشکر را دارم. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در ابتدای کتاب «آشتی با خدا» بحثی در رابطه با «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده ، فکر می‌کنم می‌توانید جواب خود را بگیرید 2- نمی‌دانم چرا ممکن‌الوجود را این‌طور معنا کرده‌اید. ممکن‌الوجود یعنی معدومی که امکان پذیرش وجود را از طرف حق دارد و تنها همان مخلوقی می‌شود که در ذات خود امکان آن را دارد و هرگز این‌طور نیست که 50٪ امکان پروانه‌شدن داشته باشد و 50٪ امکان انسان‌شدن. موفق باشید
2806
متن پرسش
با سلام محضر استاد ارجمند. پاسخ جنابعالی به پرسشی را که راجع به نامه نگاری اخیر و تاکید لزوم وحدت قوا از سوی رهبری بود مطالعه کردم ولی در آن راجع به موضوع پرسش مطلبی مشاهده نکردم. امام خامنه ای در دیدار 10 آبان فرمودند" هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار میدهم" و در قسمت دیگری فرمودند:"این اختلافاتى که انسان میبیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد... از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده. " آیا اکنون به پرسش قبلی همان پاسخ را خواهید داد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که ملاحظه فرمودید بنده در آن جواب عرض کردم این نامه‌ها که هرکدام از مسئولان عزیز بر مواردی از قانون اسای استناد کنند مشکلی را حل نمی‌کند و حیرانی مردم را بیشتر می‌نماید ای کاش قوه‌ی قضائیه به رئیس جمهور احترام می‌گذاشت و اجازه می‌داد از زندان دیدن کنند و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» هم فرمودند چیز مهمی نبوده، نه از جهت آن‌که قوه‌ی قضائیه و آن بازدید را سخت‌گیری کند ونه از جهت آن‌که آقای احمدی‌نژاد باید موضوع را خیلی مهم تلقی کنند و کار را به مردم بکشانند. موفق باشید
2805
متن پرسش
با سلام در مورد مباحث سازمان و مدیریت(منابع انسانی،رفتار سازمانی،تئوریهای سازمان،اصول مدیریت)در کدام یک از کتاب ها و جزوات شما میتوان اطلاعات کسب کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر نمی‌کنم چیزی در کتاب ها و جزوات بنده بتوانید پیدا کنید. نوارهایی در شرح نامه‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشتر داشته‌ام اگر پیدا کنید شاید نکاتی داشته باشد ولی رویهم‌رفته نامه‌ی علی«علیه‌السلام» به مالک اشتر منبع خوبی است. موفق باشید
2804
متن پرسش
1.در دوستی ها چکار کنیم که وابستگی ایجاد نشود چون بالاخره بعد از گذشت چندین سال دوستی بصورت طبیعی وابستگی ایجاد می شود؟ 2.دوستانی داریم که بعلت وابستگی به دوستی های خودشان بعد از جدا شدن از همدیگر نمی توانند دوری هم را تحمل کنند اینها باید چکار کنند؟ 3.اینکه امیرالمومنین فرمودند علم یک نقطه است جاهل ها آنرا اضافه کردند به چه منظور است؟ 4.آیا روایات اصول کافی همه اش درست است؟ 5.آیا نزاع بین عقل و عشق وجود دارد و امام حسین با عشق جلو رفت یا با عقل چون بعضی می گویند امام حسین کار عاقلانه نکرد عاشقانه کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- این نوع دوستی‌ها به جهت غلبه‌ی قوه‌ی واهمه‌است که بر عقل حاکم می‌شود و احساساتی به میان می‌آید که عاقلانه نیست. پیشنهاد می‌کنم برای مدیریت واهمه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه بفرمایید 3- یعنی حقیقت در مقام خودش کثرت ندارد ولی وقتی هرکس یک بُعد از آن را دید به صورت علومِ کثیر در می‌آید و در این حالت هرکسی نسبت به ابعاد زیادی از حقیقت جاهل خواهد ماند 4- به گفته‌ی شهید مطهری نمی‌توان این را گفت که همه‌ی روایات اصول کافی درست است ولی رویهمرفته کتابی است بسیار قابل اطمینان و اگر در یک روایت هم مطلب به طور ناقص آمده باشد با یک روایت دیگر کامل می‌شود و به همین جهت می‌توان به اصول کافی اطمینان کرد 5- عقل حساب‌گر بیشتر دنیا را در مقابل ما مهم می‌کند و این عقل با عشق هماهنگ نیست ولی عقل محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» ما را به عشق الهی می‌رساند و در کربلا شما اتحاد بین عقل قدسی و عشق الهی را مشاهده می‌کنید. موفق باشید
2803
متن پرسش
1.یک جمله ای هست به این مضمون که سپاسگزار معلمی هستم که به من اندیشیدن را یاد می دهد نه اندیشه ها را، می خواستم ببینم شما که می فرمایید کتب آیات عظام را بخوانید یا خودتان سیر مطالعاتی کتاب های خودتان را دارید آیا این شیوه شما اندشه ها را به انسان یاد می دهد یا اندیشیدن را لطفا مفصل جواب بدهید؟ 2.آیا خواندن کتب انسان را مقلّد بار می آورد؟ 3.بعضی ها قائل به این هستند که انجام واجبات ترک محرمات، آیا ما باید فقط به این دو کار بپردازیم و دیگر دنبال کتب اخلاقی نرویم و معرفت کسب نکنیم؟ منظور فرمایش این بزرگان چیست؟ 3.استاد بنده در قزوین مشغول تحصیل علوم حوزوی در پایه4(لمعه) هستم و 21 سال سن دارم و تاکنون حدود 100جلد کتاب معرفتی و اخلاقی و حدود10 جلد کتب مهدویت خوانده ام و حدود 700 ساعت از بزرگان دین سخنرانی گوش داده ام که اینها با راهنمایی های استاد اخلاق حوزه بوده است و از وقتی که شما را به توفیق الهی یافتم می بینم که شما بیشتر می توانید به بنده راهنمایی بدهید و در مورد شما خیلی تحقیق کردم، خواستارم به بنده بفرمائید باید چگونه مباحث شمارا پیگیری کنم و نام کتابهایی را که باید از ابتدا شروع کنم بفرمائید و طریقه مباحثه کتب هم بفرمائید و از کدام سخنرانی شما شروع کنم؟البته درست است که نمی توانم در جلسات شما شرکت کنم ولی رابطه قلبی ام را سعی می کنم که با شما برقرار کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- اگر کتاب‌ها و سیرهای مطالعاتی، عقل ما را مخاطب قرار دهد و بخواهد عقل ما رشد کند تا خودمان قدرت فکرکردن پیدا کنیم خوب است و تشخیص آن به عهده‌ی خودتان است که آیا کتاب ها چنین توانی را دارد یا نه .3- دینداری به کسب معارف از طریق تعقل و به‌دست‌آوردن اخلاق فاضله و رعایت حرام و حلال الهی است، هرکدام از این سه قسمت که تعطیل شود انسان یک بُعدی می‌گردد 4- اصل کار خودتان را بر آن بگذارید که دروس رسمی را خوب بخوانید و خوب مباحثه کنید در کنارش سیر مطالعاتی که در سایت هست إن‌شاءالله مفید خواهد بود و بنای شما آن باشد که إن‌شاءالله در سال‌های آینده برنامه‌ای برای مطالعه‌ی عمیق تفسیر المیزان داشته باشید. موفق باشید
2802
متن پرسش
با سلام با توجه به مطالعه کتاب جنابعالی با نام فرهنگ مدرنیته و توهم و مطالعه مباحث مطرح شده در سایت خواهشمندم به سوالات اینجانب پاسخ دهید: 1- آیا برداشت اینجانب درست است که از نظر جنابعالی به دلیل تفکر و روح اومانیستی حاکم بر تکنولوژی، تکنولوژی نمی توان اسباب خوشبختی انسان را فراهم کند و لذا باید جایگزینی یافت؟ 2- اگر این تفکر را بپذیریم پس نمی توان گفت "فعلا" باید از این تکنولوژی استفاده کرد تا عقب نمانیم. چون مادامیکه از لفظ "فعلا" استفاده کرده ایم گویی بطور ضمنی تکنولوژی را تایید کرده یا حداقل قاطعانه رد نمی کنیم 3- اگر ما فعلا از این تکنولوژی استفاده کنیم ممکن است هیچگاه فرصت ایجاد جایگزین را پیدا نکنیم. آیا بعد از ظهور حضرت مهدی این جایگزین پیدا خواهد؟ 2-به نظر می رسد می توان در بسیاری از موارد با اصلاحاتی تکنولوژی را به گونه ای استفاده کرد که به طبیعت آسیب کمتری بزند. آیا اگر استفاده خیر و در جهت رضای الهی از این تکنولوژی شود باز می توان با این قاطعیت کلیت تکنولوژی را رد کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- آری باید به نوعی از تکنولوژی نظر کرد و آن را به‌وجود آورد که متوجه حکیمانه‌بودن نظام عالم باشد تا در تخریب عالم قدم برندارد 2- ما در شرایطی هستیم که تاریخ گذشته‌ی خود را با تکنولوژی موجود شکل داده‌ایم اگر بدون جایگزینی بخواهیم به‌کلی با این تکنولوژی فاصله بگیریم امکان ادامه‌ی تاریخی را از خود سلب کرده‌ایم 3- بستگی دارد که با خودآگاهی به این تکنولوژی نظر کنیم تا آثار منفی آن را احساس نمائیم و شیفته‌ی آن نشویم 4- اگر بتوانیم چه بهتر، باید نمونه نشان دهید. موفق باشید
2801
متن پرسش
باسلام خدمت استادگرامی دربعضی ازجلسه های روانشناسی این طور مطرح شد که یکی ازعلل عقب ماندگی ما عدم عزت نفس مسئولان ماست که این رامیتوان ازعناوین والقابی که درنامه های انهاوجلسات درموردانها به کار می رود متوجه شد ودراواخردوره ساسانی روحانیانی که ازدین فاصله گرفته بودند حاکمیت رادراختیار داشتند ومردم باخرافات زندگی میکردند وهمین عامل سقوط انها شدوماالان درهمان وضع به سر میبریم ودوره ای خواهد رسید که بی دینان دراین کشور حکومت خواهند کرد واینکه بعضی ازمسئولان مامی گویندحرکت دین مدارانه درغرب نشان دهنده این است که انها درراه ما حرکت میکنند اشتباه است چون خدایی که مردم ماباان زندگی میکنند خدای واقعی نیست وپرازخرافات است درحالی که مردم غرب به سمت اشنایی باخدای واقعی حرکت میکنندکه یکی ازدلایل ان این است که غربیان کاملا ازلحاظ مادی ارضا شده اندواکنون به این نتیجه رسیدند که همه زندگی مادیات نیست وغربی که روزی درحال استثمار طبییعت بود اکنون در راه برقراری ارتباط باطبیعت است ووقتی که مسئولان ماهنوز نتوانسته اند کشور خودمان رادرست اداره کنند و با وجود این همه نا به سامانی حرف ازمدیریت جهانی میزنند و یا پول بیت المال راصرف ساختن مثلا بیمارستان و.... درکشورهای دیگرمیکنند درجواب این افرادچه بایدگفت باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: غرب‌زدگی انسان‌ها را آنچنان گرفتار بی‌هویتی می‌کند که فرایند سقوط غرب را نادیده می‌گیرند و فرآیند صعود اسلام و نظام اسلامی را درک نمی‌کنند و با تکیه بر سخنان وَهمی نتایج عجیبی می‌گیرند که غرب دارای حرکت دین‌مدارانه است! چیزی که وقتی اندیشمندان غرب آن را بشنوند به ریش گوینده – اگر ریشی داشته باشد – می‌خندند. مقام معظم رهبری با یک نگاه منطقی و قابل تجربه فرمودند: ملاحظه کنید که آمریکا از زمان ریگان تا کنون همچنان در حال ضعف است و نظام اسلامی همچنان در حال صعود، به طوری که هر نقشه‌ای که آمریکا می‌کشد با ناکامی روبه‌رو می‌شود. آیا می‌توان این را نادیده گرفت و بگوییم غرب در حال آشنایی با خدای واقعی است؟ موفق باشید
2800
متن پرسش
باسلام درجلسه ای این طورگفته شدکه ازبین تفاسیرموجودازقران تفسیر اقای بازرگان بسیار خوب ونگاهشان علمی است درحالی که دربقیه تفاسیردربعضی ازقسمتها مطالب درستی مطرح نشده وترجمه های اقایان دشتی والهی قمشه ای ازقران ونهج البلاغه پرازاشتباه است لطفا نظرتان رادررابطه بااین مطالب بیان کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همه‌ی اشکال تفاسیری مثل تفسیر آقای بازرگان در همین است که می‌خواهند بر مبنای علوم غربی و نگاه صرفاً تجربی به چیزهایی دست یابند که متذکر حقایقی است فوق‌العاده برتر و وسیع‌تر از نگاه تجربی و این‌ها از این طریق وَحی الهی را محدود می‌نمایند. به جای این‌که خود را بالا ببرند و به پیام الهی نزدیک شوند وَحی الهی را پایین می‌آورند وآن را به نگاه اندیشه‌ی غربی محدود می‌نمایند. در ضمن در مورد این‌که می‌فرمایید ترجمه‌های مذکور پر از اشتباه است باید نمونه بیاورید تا معلوم شود حقیقتاً اشتباهی رخ داده یا آن‌کسی که می‌گوید آن ترجمه‌ها اشتباه است، در اشتباه است. موفق باشید
2798
متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام و ضمن تبریک اعیاد سعید قربان و غدیر خدمت محضر شما استاد عزیزم اینکه خدا جیزی را برای انسان خواسته باشد برای انسان خیلی شیرین و قابل تحمل است هرجند که سخت ترین ها و تلخ ترین ها باشد، اما انسان یقین کند که این خواست خداست اما گاهی میشود که در مصایب و گرفتاری ها این مساله بشدت انسان را آزار می دهد که این گرفتاری بدلیل انتخاب و یارفتار اشتباه خود انسان بوده که اکنون گریبانگیر انسان شده و خدا هم دوست نداشت اینگونه شود و خود انسان با نداشتن ایمان خودش را گرفتار کرده و لذا هیچ اجر و پاداششی هم ندارد و یا می توان آن را عذابی جهت آن انتخاب و یا رفتار اشتباه در نظر گرفت مثال بارز این موضوع را می توان کسی را در نظر گرفت که روزی عاشق یک دختر از روی احساسات شده که او با دین و مذهب خیلی عمیق رابطه نداشته و حال مجبور است یک عمر با او با کراهت و سختی زندگی کند و مدام آرمانهایش را زیر پا بگذارد و یا کسی که سیگار می کشد و دجار بیماری سرطان می شود و... سوال دوم اینکه ما در روایات و کتب شما به این نتیجه رسیدیم که مقام همه اهل بیت مقام اول ما خلق اللهی است و همه یک مقام دارند اما روایات دیکری هستند که اولویت امیرالمومنین یا فاطمه زهرا یا حتی امام حسین و گاهی هم پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین را مطرح می کنند چگونه باید این دو را باهم جمع کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- قرآن می‌فرماید حتی اگر انسان گرفتار گناهان و سیئات شد و پیرو آن مشکلاتی برایش پیش آمد، اگر در جهت الهی قدم بگذارد نه‌تنها آثار آن گناهان را مرتفع می‌کند حتی جای آن گناهان را حسنه می‌نشاند. می‌فرماید: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» با این وصف چه جای نگرانی است. وقتی انسان در شرایط پیش‌آمده نیز با ادامه‌ی دینداری آن خطاها را تبدیل به نردبانی نماید برای صعود بیشتر. 2- همان امامانی که می‌فرمایند همه‌ی آن‌ها در مقام اصلی خود دارای حقیقت واحدی هستند معتقدند بعضی از ائمه«علیهم‌السلام» در مقام ظهور در دنیا امکان بیشتری جهت ظهور آن حقیقت داشته‌اند و از این جهت در مقایسه با ظهور نسبت به سایر امامان، بعضی افضل‌اند. موفق باشید
2797
متن پرسش
سلام.مساله ای برای من پیش آمده که تقاضامندم جواب بفرمایید.چند وقت قبل یکی از افراد آشنا و بسیار مومن خواب خانم آشنایی را دیده بود که چندی است به رحمت خدا رفته است.این خانم گفته بودن اون روز که فلانی(من) داشت از خیابون رد می شد و دستش خورد به بازوی یه جوون و اون جوون برگشت و سلام داد و اون(من)متوجه نشد و نشناخت،اون جوون خود آقا(امام) بودن.استاد خواهش می کنم بگووید این یعنی چی...؟واقعی بوده؟یعنی میشه...؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شیطان می‌خواسته سر به سر شما بگذارد، به کارتان برسید و به آشنایان بگویید خیر ببنید برای من خواب نبینید. موفق باشید
2796
متن پرسش
سلام علیکم.پیرو سوال 2770 که پاسخ فرموده اید باید مطلبی را عرض کنم،اینکه پرسیدن سوالی که داشتم سخت است و نمی شود به راحتی با کلمات آن را بیان کرد.یک شی خارجی(یعنی مستقل از من) در خارج از من وجود دارد.اگر ماهیت این شی از بین برود دیگر وجود هم نخواهد داشت.یعنی وجود داشتن ان شی عین ماهیت ان است نه جدا از آن نه یک چیز دیگر نه یک هستی مستقل.هستی یک شی همان ماهیت آن است(چون بدون ماهیت وجودی هم در کار نیست)ما فقط می توانیم ماهیت را ادراک کنیم(با حس و عقل و شهود و هر چه که می شود).با این اوصاف،خدا هم یک چیز است که وجود دارد.من نمی دانم کیست؟چیست؟اما بودن که به خودی خود چیزی نیست.بودن صرف که در خارج وجود ندارد.بودن همان ماهیت است.خدا هم ماهیتی دارد ورای ادراک ما(ظاهرا و شاید واقعا)باور کنید عقل ناقص من نمی تواند بفهمد چگونه بودن هست، یا در خارج هست، یا یک چیز است(و به قول شما و دیگران چیز نیست.هستی فقط هست)آقای طاهر زاده،استاد،پدر معنوی عزیز من.من نمی توانم بفهمم و برایم مسخره است کسی بگوید یک شی یک ماهیت دارد و یک وجود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده هم نمی‌توانم بپذیرم یک شیئ یک ماهیت داشته باشد و یک وجود. آنچه بنده می‌فهمم آن است که وجود در مراتب مختلف خود صورت‌های مختلفی دارد. پیشنهاد می‌کنم ابتدا مباحث «برهان صدیقین» را با شرح آن کار کنید و بعد «بدایة الحکمه» را تا إن‌شاءالله موضوع روشن شود. موفق باشید
2795
متن پرسش
با سلام یک واحد از آپارتمانی را اجاره کردیم و بعد از سکونت متوجه شدیم مالک یکی از طبفه ها سگ دارد آیا با توجه به اینکه پیغمبر فرمودندکه حضرت جبرائیل گفتند ما ملائکه در خانه ای که مجسمه و سگ هست وارد نمی شویم ما باید چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ربطی به آپارتمان شما ندارد تا برای شما مشکلی پیش آید، إن‌شاءالله شما با نور ملائکه زندگی می‌کنید و از برکات ملکوتی آن بهره‌مند هستید. موفق باشید
2793
متن پرسش
سلام علیکم پاسخ حضرتعالی را به سوالی که در مورد علت خلق کسی که خداوند می داند به جهنم می رود خواندم. اما جسارتاً به نظرم اشکالاتی بر آن وارد است. یک حکیم رحیم، اگر درخواستی از او بشود که به ضرر درخواست کننده باشد، قطعاً اجابت نمی کند. حال بقول حضرتعالی مخلوق از خداوند فرصتی می خواسته تا خود را جهنمی کند. آیا خداوند مهربان باید اجابت می نموده؟ چرا خداوند هر مخلوقی که امکان خلق شدن دارد را خلق می کند؟ آیا این عاقلانه است؟ بر فرض هم که اینگونه باشد، این امکان را چه کسی رقم زده؟ ان چه کسی است که نعودبالله پیش از خداوند تعیین کرده چه مخلوقی امکان خلق شدن داشته باشد و چه مخلوقی نه؟ فرمودید: «اگر انسان‌های بد را خلق نمی‌کرد از کجا معلوم می‌شد آن انسان بد است» خب باشد، چه سودی برای آن بدبخت دارد که بر دیگران و بر خودش ثابت شود که او قطعاً جهنمی است؟ به نظرم مسأله «علم الهی» مسأله بسیار حادی است؛ چرا که تمام خلقت را تبدیل با «بازی یم فیلمنامه از پیش نوشته شده» و یا به عبارت دقیق تر «بازپخش آرشیوی یک فیلم ازلی» تبدیل می کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امکان هر مخلوقی ذاتی آن مخلوق است و خداوند در علم خود به امکان هر مخلوقی علم دارد و وجودِ امکانی هر مخلوقی در علم خدا است به همین جهت قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» امر خدا آن است که اگر چیزی را اراده کرد تا ایجادش کند به آن می‌گوید «بشو» و «می‌شود». ملاحظه کنید که آن شیئ در علم خدا موجود است که خداوند به آن خطاب می‌کند بشو و می‌شود و در همین رابطه ابن‌سینا می‌فرماید: 'ما جعل الله المشمشه مشمشه بل اوجدها'خداوند زردآلو را زردآلو نکرد بلکه آن را وجود داد. نه آن که همه اول یکسان بوده اند و بعد خداوند به یکی خاصیت درک و رشد را داده است و به دیگری هیچکدام را نداده است و به سومی یکی را داده و یکی را نداده است برای مثال ذکر شده است. منظور همه موجودات است. خدا اشیا را آفریده است و آن ها ذاتا اختلاف دارند. خدا زرد آلو را آفریده، سیب را آفریده، انار را آفریده و غیره...؛ و چنین نبوده که قبلا همه آن ها یکنواخت بوده اند و خدا بین آن ها اختلاف برقرار ساخته باشد. در همین رابطه است که خداوند مخلوق را خلق می‌کند پس دیگر معنا ندارد که بگوییم چرا جهنمی‌بودن کسی را به او می‌دهد، امکان او را به او می‌دهد تا خودش با انتخاب خودش آنچه باید بشود، بشود. البته این بحث مفصلی است که مرحوم شهید مطهری تا حدّی در کتاب عدل الهی باب بحث را گشوده‌اند. موفق باشید
2792
متن پرسش
من پسر 17 ساله ای هستم که عاشق پسر همسن خودم شدم که همکلاسیم هست لطفا کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:باید با کنترل قوه‌ی واهمه خود را از این ذهنیات آزاد کنید وگرنه مدت زیادی از عمر خود را از بین می‌برید که بعدا فرصت جبران آن نیست. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه کنید و به توصیه‌های آن عمل نمایید. موفق باشید
2791
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم اگر شما ولی فقیه را مصداق «إذا اختاره الله عبدا...» میدانید، چطور معتقد به عصمتش نیستید و احتمال اشتباه در او میدهید درحالیکه طبق این روایت، غیرصواب در مصداق این روایت نمیتوانیم پیداکنیم؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده این‌طور می‌فهمم که حضرت حق از آن جهت که امور بندگان را به عهده‌ی کسی می‌گذارد از همان جهت به او کمک می‌کند تا توانایی‌های لازم را برای رفع مشکلات مردم داشته باشد و لازم نمی‌آید که معصوم باشد چون مثل امامان معصوم همه‌ی امور مردم را به او واگذار نکرده است. در ضمن این روایت را بنده به عنوان شاهد بحث مطرح کردم لذا اگر خدشه‌ای از جهت مصداق به آن وارد شود اصل موضوع در جای خود باقی است که حضرت امام شخصیتی هستند که در این دوران به طور خاص مأمور احیاء اسلام شده‌اند. موفق باشید
2789
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار شما در یکی از سخنرانیهایتان قریب به این مضمون فرمودید من اگر به جای اساتید دانشگاه بودم ،تفسیر سوره اسرا را برای پایان نامه دانشجویان رشته علوم اجتماعی پیشنهاد میکردم میخواستم نظرتان را درباره رشته مدیریت بدانم . شما کدام منبع دینی یا کتاب دینی را برای تحقیق و بررسی در این رشته از علوم انسانی پیشنهاد میکنید ؟ ویا چه روشی را برای ارائه یک تلفیق حوزوی دانشگاهی در این رشته پیشنهاد میکنید تا علاوه بر دور بودن از فضای غربی امروز دانشگاه ،هم رسمی باشد و هم کاربردی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باز هم همان سوره‌ی إسراء را اگر بتوانید به صورت کاربردی ارائه دهید عالی‌ترین نحوه‌ی مدیریت را در جمع امور ناسوتی و ملکوتی در بردارد. موفق باشید
2788
متن پرسش
سلام علیکم در میان دوستان بنده، برخی دانشجویان هستند که علی رغم پیشینه ی دینی و فعالیت های فرهنگی در مساجد و حسینیه ها، با قرار گرفتن در فضای دانشگاه، از حکومت اسلامی، کارآیی دین و سایر مباحث این چنینی ناامید شده اند و همواره از چیزهایی سخن می گویند که ترویج ناامیدی است. سوال بنده این است که پیشنهاد شما برای مواجهه با چنین افرادی چیست؟ به نظر شما با این افراد، چگونه می توان بحث کرد که نتیجه دهد؟ در مورد کسانی که پیشینه ی مذهبی ندارند و مثلا چگونه می توان عمل کرد؟ رسالت تبلیغی ما در رابطه با این افراد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای اولی‌های مذکور کتاب‌های انقلاب اسلامی و کتاب «شرح دعای ندبه» خوب است و برای دومی‌ها کتاب‌های «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس». موفق باشید
2787
متن پرسش
سلام علیکم تعداد جلسات شرح کتاب معاد، هفتاد جلسه است؟ به نظر می رسد باید تعداد جلسات بیشتر باشد چون شرح مطالب کتاب تمام نشده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: درست می فرمائید.مجموعاً 6 7 جلسه است . موفق باشید
2784
متن پرسش
سلام نفخه ی صور اول موجب مدهوشی اهل آسمان و زمین میشود.و نفخه ی دوم همه را بیدار میکند. سوال: برای نفسی که مرگ ندارد و فرسایش نمیابد و همواره باقی و بودن است ((مدهوشی)) و ((هوشیاری پس از آن)) چه معنا میدهد؟ 2.آیاتی که بر جسمانی بودن معاد و وجود جسمی برزخی بجز این جسم مادی معرفی کنید؟ 3.منظور از اینکه مثلا فلان میوه بهشتی است چیست؟(چون مطمئنا همان میوه که در بهشت با همان صورت موجود نیست و ثانیا هر شی یک حقیقت باطنی دارد و مختص چند میوه (چیز) خاص نمیشود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ نفس نسبت به تعلقات خود در نفخه‌ی اول می‌میرد و با نفخه‌ی دوم آزاد از آن تعلّقات زنده می‌شود. 2ـ در جزوه‌‌ی نحوه‌ی حیات بدن اخروی آیات و روایات مربوطه را دنبال کنید و یا در تفسیر آیه سوره یس موضوع را دنبال نمائید که می‌فرماید « الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏....» که روشن می‌کند در قیامت دست و پا شخیت افراد را می‌نمایانند. 3ـ تمام آن‌چه در بهشت به صورت نعمت‌ها ظاهر می‌شود صورت عقاید واخلاق و ملکات مؤمنین است. موفق باشید.
2782
متن پرسش
با سلام. می خواستم بدانم آیا تغییر اسم افراد در طالع و اتفاقات زندگی آنها اثر دارد و آیا مبنای روایی در این کار است؟ در بین مردم مصطلح است که اگر فردی چند بدیمنی مکرر نصیبش شود می تواند به کمک علم اعداد اسم خود را تغییر داده و از این اتفاقات رهایی یابد؟ اگر این موضوع صحت دارد، کیفیت تعیین آن چگونه است و به چه کسانی در این موارد می بایست رجوع کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض کرده‌ام این‌ها حرف‌های بی‌پایه‌ای است به آن‌جا رجوع کنید، چون ما حق نداریم بی‌دلیل اسم خود یا فرزندان و یا همسر خود را تغییر دهیم مگر آن‌که اسم آن‌ها تداعی‌کننده‌ی یک انسان متعالی نباشد. موفق باشید
2780
متن پرسش
با توجه به اینکه خدا عالم است که کدام انسان جهنمی می شود آیا خلق چنین انسانی نافی رحمانیت نیست؟ آیا حکیمانه نیست موجودی را که می داند به هدف غایی آفرینش دست پیدا نمی کند نیافریند؟ دلیل این آفرینش چیست؟ استاد عزیز جواب رو طوری بیان کنید که قابل درک برای دانش آموز دبیرستانی باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر خداوند چون می‌داند فلان کس جهنمی است او را خلق نکند، عملاً به تقاضای کسی که می‌خواسته جهنمی باشد بی‌محلی کرده است. خداوند از آن جهت که خالق است هرمخلوقی که امکان خلقت دارد، خلق می‌کند و کار از جهت خداوند تمام است. آن مخلوق است که به هدف خود نرسیده، نه این‌که خداوند به هدفش دست نیافته باشد. پس خداوند به جهت رحمت واسعه‌اش بر کافر و مؤمن، هر موجودی که امکان خلق‌شدن دارد خلق می‌کند. اگر انسان‌های بد را خلق نمی‌کرد از کجا معلوم می‌شد آن انسان بد است چون تا به دنیا نیاید و بدی نکند که بد نشده است. از نمونه‌ی اعمالی که نشان میدهد پیامبر(ص) و ائمه(ع) مأمور به حکم به ظاهر بودند اینکه علامه‌ی عسگری میفرماید: ابن ملجم از اسکندریه با گروهی جهت تبریک و بیعت، خدمت امیرالمؤمنین(ع) رسیدند. حضرت به ابنملجم نگاه کردند و چون بیرون رفت فرمودند: «اُریدُ حَیاتَهُ وَ یُریدُ قَتْلی» من میخواهم او زنده بماند و او میخواهد مرا به قتل برساند، عدهای گفتند پس او را بکش. فرمودند: «اِذاً قَتَلْتُ غَیرَ قاتِلی» در این صورت غیر قاتل خود را کشته ام. ملاحظه میکنید علم غیبی امام موجب تکلیف خاص برای حضرت نشد تا اراده کنند ابن ملجم را به قتل برسانند. در مورد خداوند نیز موضوع از همین قرار است. موفق باشید
2779
متن پرسش
سلام. ما طی مباحثی که در جلسه مطالعاتی خود با محوریت کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم داشتیم سوالاتی برایمان پیش امد که خدمتتان عرض میکنم. لطفا پاسخ دهید: آیا در زمان ظهور از روش های کشف و شهود برای کشف قوانین طبیعت استفاده خواهد شد یا روش های عقلی؟ این علومی که هم اکنون در حوزه های مهندسی مطرح است همه با نیات تصرف چهان است و متناقض با تفکرات و نیات اسلامی.آیا با ظهور حضرت مهدی عج این علوم ارزشی دارد یا بی ارزش میشود؟ اصلا این علوم جز علوم کشف شده قراره میگیرد یا به عبارتی جزء 27 جز علم قرار میگیرند؟ آیا با ظهور مولا باز هم ما از این علوم اهدافی غیرالهی و برای تصرف جهان است استفاه خواهیم کرد؟ کامپیوتر وسیله ای بسیار کاربردی و به واجبترین ابزار برای کشف و استفاده علوم است اما این کامپیوتر با اهدافی غیرالهی و سازگار با اهداف مدرنیته ساخته شده است خب با ظوهر مولامون ما باز هم از این کامپیوتر استفاده خواهیم کرد یا اینکه نه باید شروع به ساخت کامپیوتری سازگار با اهداف الهی و رویه دینی کنیم؟ (که البته اینطور نیست و کاری عبث تلقی خواهد شد) اگر از روش شهودی استفاده میشود جامعه اسلامی بعد از سیطره علمی بر غرب چه وظیفه ای دارد؟یعنی زحمت پیشبرد علوم بر گردن عارفان می افتد و یا راه دیگری است؟ اگر مبانی علم کنونی مردود است و یک علم پیشرفته تر مهندسی یا پزشکی وجود داردو از روش های عقلی استفاده خواهد شد چه باید کرد که کار مفید و قابل استفاده برای آن زمان باشد؟ برای رشته های مثلا کامپیوتر مکانیک هوافضا چه جایگزینی میتوان پیدا کرد که هم با روح طبیعت سازگار باشد و هم قدرت حذف علم حاضر را داشته باشد؟ اصلا رشته ای مثل مکانیک مرتبا باعث تغیر و تصرف در طبیعت میشود و و بنا به کلام شما کلا سازگار با مفاهیم دینی نیست. درسته دانستن این رشته برای پیشرفت اسلام ضروریه ولی با ظهور حضرت حجت ع رشته ای بی خود و به دور از اندیشه اسلامی خواهد بود و مهندسین متدین ما بی خود عمر خود را به هدر داده اند. من رشته ام کامپیوتر است با این تفاسیر آیا در همین زمینه ادامه تحصیل دهم یا اینکه ادامه تحصیل در این رشته عبث و بیهوده است؟ تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 در عین آن که مسلم وقتی انسان کاملی مدیریت جهان را به نحو بی‌سابقه‌ای در دست گیرد و تکوین و تشریع با همدیگر متحد شود عقل و قلب و شهود و تجربه همه در جهتی درست به صحنه می‌آید باید عرض کنم: 1- ما فعلاً در شرایطی هستیم که نباید به بهانه‌ی انحراف‌های تکنیک از زندگی فعّال فاصله بگیریم. آری اگر روح تکنیک را بشناسیم نه‌تنها شیفته‌ی آن نمی‌شویم بلکه به فکر می‌افتیم که جایگزین مناسبی برای آن پیدا کنیم 2- اگر به این نتیجه رسیده باشند که هر تکنیکی روحی دارد که بر اساس آن ساخته شده و همان روح را دنبال می‌کند و روح تکنولوژی غربی روح تصرف در طبیعت است و نه روح استفاده از طبیعت برای تعالی انسان، می‌پذیریم در زمان ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ما تکنیک دیگری داریم که با طبیعت تعامل می‌کند و همه‌ی علوم با این رویکرد ظهور می‌کنند ولی این بدین معنا نیست که ما امروز از کار با کامپیوتر دست برداریم و از وظیفه‌ای که نسبت به انقلاب و جامعه شانه خالی کنیم به بهانه‌ی آن‌که وقتی حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌آیند معلوم نیست ما نیاز به کامپیوتر داشته باشیم، این یک نحوه فرار از مسئولیت است. موفق باشید
2778
متن پرسش
سلام استاد خوبم من مسئله ی قضا و قدر را در اتفاقات و رخداد های زندگی متوجه نمی شوم. فرض مثال در مسئله تصادف دانش آموزان راهیان نور آیا این اتفاق بهر حال رخ می داد یا اینکه تنها به خاطر چند لحظه غفلت یک نفر خداوند جان 24 نفر دیگر را می گیرد؟ و اگر راننده در آن لحظه دقت لازم را داشت این اتفاق نمی افتاد؟ لطفاً راهنماییم کنید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از خودت بپرس آیا می‌شود خداوند سرنوشت 24 انسان را در دست یک راننده‌ی بی‌احتیاط قرار دهد؟ درست است که ما باید کار راننده را تقبیح کنیم ولی در یک سطح دیگر نباید از برنامه‌های خداوند در عالم غافل باشیم. آری چون تقدیر الهی برای آن جوانان آن بوده که به عالم دیگر منتقل شوند خداوند در این مسیر قرارشان داد که به این صورت کار انجام گیرد. قرآن می‌فرماید: «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ....» هر جا باشید، مرگ شما را درمى‏یابد؛ هر چند در برجهاى محکم باشید! موفق باشید
نمایش چاپی