بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39946
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: کتاب هدف حیات زمینی آدم رو میخوندم که سؤالی برام پیش اومد. بعد از اینکه فهمیدم جهنم یعنی همین زمین و تعلقات آن و بهشت فارغ شدن از این زمین و تن و توجه به سمت خدا، دو تا سؤال پیش میاد یکی اینکه در فلسفه بحث حرکت جوهری و رشد انسان را می‌خوانیم و اینکه در عالم بعد از دنیا هم برای انسان رشد وجود دارد و انسان متوقف نمی شود، جمع بین این حرف و آیات و روایاتی که فرصت انسان را فقط عالم دنیا می‌دانند چیست؟ و سؤال دوم هم اینکه خوب انسان با عمل خودش باعث شده به وضعیت و شاکله ای برسد که یا جهنمی است یا بهشتی که البته نسبی هم هست، خوب مسئله دعا و توسل در این دنیا را متوجه می شوم که موجب زمینه سازی و کمک به انسان می شود ولی خوب خود انسان انتخاب گری می‌کند لکن مسئله شفاعت در عالم پس از دنیا را متوجه نمی شوم، که اگر قائل باشیم که آنجا دیگر عمل انسان نتیجه ای ندارد پس یعنی هرچه هست از شافع هست و در اینجا شافع با نفسی که من ساخته ام چه می‌کند که موجب ارتقاء می شود و نقش من چیست؟ ممنون میشم پاسخ بدین. اگر هم نیاز هست برای فهم آن ارجاعی به مباحث گذشته اتان داشته باشم بفرمایید لطفا. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «حرکت جوهری» روشن می‌شود حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل منحصر به همین دنیای مادی می‌باشد. ۲. بحث شفاعت، بحث بسیار عمیق و دقیقی است. آری! وقتی انسان در هویت انسانیِ خود حاضر باشد و با این حضور در قیامت با انسان‌هایی روبه‌رو شود که در اوج انسانیت‌اند، انعکاس همان شخصیتی که او به اجمال در آن بود را در آینۀ وجود مقدس آن انسان‌های کامل می‌یابد و روبروشدن با آن‌ها، همان شخصیت انسانی او را با تفصیل و شفافیت بیشتر در او حاضر می‌کنند و از همین جهت به ما فرموده‌اند اگر انسان محشور شویم و از ابعاد حیوانی عبور کرده باشیم، ما را شفاعت می‌کنند. موفق باشید    

38623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: صوت سوره اعراف شماره ۶۳ را گوش دادم. شما در اواسط نوار فرمودید که همه اسماء از آن الله است. اگر در جایی الله را اسم می‌گیریم به جهت دیگری است که در سوره حمد به آن پرداخته ام. منظورتان از اینکه الله خودش از جهتی اسم است چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «الله» اسم جامع الهی است که هم اسماء حسنا را در بر دارد به همان معنای وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت. موفق باشید

38128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: قبلا از حضورتان سوال شد اصول دین یعنی چه، اصول اصول دین یعنی چه، اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ پاسخ سرراستی ندادین بیشتر بر این مبنا که تعبیر شاعرانه است یعنی اصل دین است وقتی این عبارت معنا نداره، یا شما معنای آن را نمی دانید چرا همیشه افراد رو به آن ارجاع می دهید؟ البته خودم مثنوی رو دوست دارم اما اصل دین ارتباط با خداست آن هم با اتصال به امام اصل دین این است، معارف هیچ گاه اصل اصل اصل دین نیستند البته شاید اصل معارف دین در برخی موارد باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و شدت توحید فکر کنید. موفق باشید

37897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حضرتعالی اشاره فرمودید که تصور می کنید جناب داوری جناب پزشکیان متاخر را مدنظر نداشتند منتها به نظر قانع کننده نمی آید. فیلسوفی در آن جایگاه اینقدر از ماجرا دور باشند و اگر چنین است خوب به نحوی لااقل بخش هایی از مناظره اخیر را دوستان به سمع ایشان برسانند که هویدا شود آنچه بر ایشان پنهان است. منتها به نظر می رسد ایشان مبانی ای دارند که طبق آن مبانی اتفاقا جناب پزشکیان متاخر مرجح است بر جناب جلیلی و خوب است واکاوی شود چه دستگاه فکری ای ایشان دارند که ایشان را به حمایت از جناب پزشکیان می رساند. به نظرم درین مورد و موارد دیگر که ایشان بعضا محل اشکال دوستان هستند توجیه گره گشا نیست احترام ایشان محفوظ منتها حقیقت ارجمندتر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا فرموده بودند ایشان در این کهولت سن حتی بستر را نمی‌توانند ترک کنند. و از این جهت گمان می‌کنم خیلی در جریان نباشند. حال چه شده است که توانسته اند آن پیام را بدهند هنوز برای خود بنده روشن نیست! و بر فرض اینکه این پیام از ایشان صادر شده باشد، آن عرایض مطرح شد. البته در زمان نامزدی آقای روحانی که حال و احوال ایشان خوب بود، رأی دادن به آقای روحانی را توصیه کردند. موفق باشید

37809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر. ببینید آدمین یک کانال در ضمن اینکه میدونه جلیلی بهتر از قالیباف هست اما چه دلیلی میآره که به قالیباف رای میده! آیا صحیح است؟ ببینید چی نوشته؟ چرا [بیشتر] طرفدار قالیبافی؟ چون جلیلی جلوتر از زمانه‌اش هست و زمانه فعلی زمانه‌ی میزان برای او نیست (روایت «زَمَانُ الْمِيزَان» در اصول کافی را بخوانید: الکافي ج ۸، ص ۳۶۲) 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/119250 بنظرم زمانه، زمانه‌ی ظهور جلیلی نیست و بدنه‌ی دولت هنوز ظرفیت و قابلیتِ اخذ و بروز فکر و عمل او را نداره، ولذا با عدم همراهی بدنه دولت (کما اینکه با عبدالملکی یعنی وزیر دولت سایه او در دولت سیزدهم همراهی نشد) و پیش‌نرفتن برنامه‌هایش در فضای زمانه فعلی، موجب اجحاف در حق او و افق تمدنی بلندش خواهدشد، و کمال لایق نگاه او ظهور و بروز شایسته پیدا نمی‌کنه. فرهنگ عمیق جلیلی هنوز باید از سمت نگاه حکمرانی و گفتمانی ما در منطق و میدان تمنا بشه ... @Salehi786 @Salehy

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که جناب حاج آقا نجاتبخش می‌فرمایند اتفاقاً ما مسائلی داریم که از طریق نگاه آقای دکتر جلیلی به جهان و به مشکلات داخلی قابل حل است. خوب است به سخنان ایشان نظری بیندازیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17028. موفق باشید

37231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد با توجه به اینکه من در جایگاه همسری و مادری وظایفی بر عهده دارم و باید اوقاتی رو صرف خانواده کنم، چگونه این شب‌های ماه مبارک رو هم در کنار خانواده باشم و هم با آقا امام عصر علیه السلام بگذرونم؟ از اول ماه مبارک بنا بر آمادگی برای شب‌های قدر داشتم، وقتی تفسیر سوره قدر شما رو گوش دادم، احساس کردم هر شب ماه مبارک شب قدره، اصلا نمازهایی که تا امسال خوندنش برام سخت بود، براحتی میخونم، یا دعاهای ماه مبارک رو ولی دلم نمی‌خواهد که جلوی تلویزیون بشینم، از طرفی دوست دارم در کنار خانواده باشم. از طرفی همسرم دوست ندارند جلوی ایشون کتاب بخونم یا صوت گوش بدم. میشه لطفاً راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما باید آن باشد که این دو موضوع را در کنار هم قرار دهیم زیرا انس با خانواده و صفایی که در انس پیش می‌آید در جای خود زمینه نزول رحمت الهی می‌باشد. موفق باشید

37028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد سوالی در ذهنم است لطفا با دقت و توجه بیشتری جواب دهید: ۱. آیا برای اداره کشور، از همان اول انقلاب بهتر نبود که حکومت به شکل انتخاب و انتصاب از سمت ولایت فقیه اداره می‌شد تا انتخابات؟ یعنی مثلاً استاندار و فرماندار از سمت ولی فقیه انتخاب می‌شدند و آنها استان و شهرستان را اداره می‌کردند؟ در این صورت آیا کار آمدی نظام بسیار بهتر و بیشتر نبود؟ ۲. در این چهل سال هر هشت سال یکبار، رئیس جمهوری و هر چهار سال یکبار مجلسی آمده است و هر کدام کشور را به لحاظ اقتصادی و فرهنگی به سمتی کشیده است! به نظر بنده رسیده است انتخابات اصلا کار عاقلانه ای نیست، آیا وقتی کسی مریض است، بین چند تا پزشک، قرعه کشی می‌کند یا آنکه به سراغ بهترین پزشک می‌رود؟  به نظر بنده، باید هر شهری را یک فرماندار مدیر و مدبر اداره کند و از قضا اگر مجتهد هم باشد، بسیار بهتر است. جسارت بنده را ببخشید. ارادتمند شما، سید...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث‌های مفصلی شده است همین اندازه عنایت داشته باشید که بشر جدید با انتخاب‌هایی که انجام می‌دهد خود را تعریف کرده است و این نکته بسیار مهمی است که حضرت امام «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» متوجه آن بوده‌اند. عرایضی اخیراً شده است که می‌تواند در این مورد کمک‌کننده باشد ان شاءالله. https://eitaa.com/matalebevijeh/  15953   موفق باشید

36859
متن پرسش

سلام استاد گرامی: با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات این پرسش مطرح میشه که ما الان چندین دوره است که در انتخابات مجلس شرکت می‌کنیم و هیچ تغییری در وضعیت مردم اتفاق نمیفتد و همچنین هیچ اقدام نتیجه بخشی مشاهده نمی‌شود و دقیقا در ایام انتخابات همان سناریوهای پیشین و شعارهای گذشته داده می‌شود. به چه دلیل باید در انتخابات بی ثمر شرکت کنیم؟ ممنونم از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، عرض عریضی دارد که ما چه نسبتی باید با انتخابات و بخصوص با انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی برقرار کنیم. بیشتر به حضوری که حضور در تاریخ جدید است در عین هویت قدسی؛ باید فکر کرد. رفقا در این رابطه نشست‌های خوبی در راستای جایگاه مجلس شورای اسلامی داشته‌اند که خوب است به نکات آن جلسات رجوع شود https://eitaa.com/soha_sima/3245.  عرایضی نیر تحت عنوان «جایگاه انتخابات در نظام اسلامی و معنای بشر جدید»https://lobolmizan.ir/quest/36757 و https://eitaa.com/matalebevijeh/15889 شده است. امید است بتوانیم نسبت به معنای حضور در انتخابات با نظر به افقی بسی بالاتر از امور روزمرّه خود حاضر شویم. موفق باشید

36628
متن پرسش

سلام استاد! در خصوص روزی فراوان که خداوند عنایت می‌فرماید و روزی که انسان بایست خودش بدست آورد دچار عدم تفکیک شده ام! مثلا هرموقع به توانایی های خود نگاه می‌کنم در میابم که توان کسب دارم اما موانع این زیادت، عموما مسائل فقهی و اعتقادی و حلال و حرام است، از طرفی تا قبل از آشنایی با اینچنین مسائل اعتقادی با خانواده ایی وصلت نموده ام که خانواده دور اطرافیان همگی زندگی های مادی خوبی دارند، و فرق زندگی که من برای خانمم و بچه هام ساخته ام با ايشان زیاد است، و علیرغم رضایت خودم گمان می‌کنم ایشون (خانمم) اذیت می‌شود هرچند که مناعت طبع دارد و به بیان نمی‌آورد ولی من متوجه این عدم رضایت او می‌شوم و من هم به طبع اذیت می‌شوم! حس می‌کنم در این یک نقطه از زندگی ام سخت نفوذ پذیر افکار مقایسه ایی و شاید شیطانی ام! استاد عزیز بنظر حضرتعالی چرا من دچار این عدم رضایت ام، گیر کارم را نمی‌توانم پیدا کنم! والا در تنهایی خودم و در مورد خودم، مصداق بیت «خُنُک آن کس که چو ماشد / همه تسلیم و رضا شد» است، من در خصوص رابطه با خانمم عرض کردم مطالب فوق را!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای کاش همه ما برایمان پیش می‌آمد تا این نکته مهم را در زندگی خود روشن کنیم که پرودگار ما نسبت به آنچه ما را حقیقت کفایت می کند؛ رها نخواهد کرد. و بقیه امور، اموری است که توهّمات برای ما آن‌ها را جدّی می‌کند تا ما را در بستری که خداوند برایمان تقدیر کرده، خارج کند و زیباییِ حقیقیِ زندگی را از ما بگیرند. آیا این نکته و قصه را، شوربختانه در زندگیِ مردم ملاحظه نمی‌کنیم؟ در کتاب «جایگاه رزق در هستی» تلاش شده تا این امر تبیین شود. آری! ما باید بین طلب رزق که یک نوع هویت‌بخشی به خودمان است؛ و حرص که بیشتر‌داشتن دنیا است و جوابگویی به توهّمات می‌باشد، تفکیک کنیم. موفق باشید  

36402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد گرامی: فرض کنید شخصی بر اساس شواهدی که دارد وجود خود را عالم صغیر می‌بیند. چگونه و با چه پرسش هایی می تواند به درستی یا نادرستی این ادراک پی ببرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از «معرفت نفس» جناب سید حیدر آملی در مورد عالَم کبیربودنِ انسان از یک جهت، و عالَم صغیربودنِ انسان از جهت دیگر، سخن‌هایی دارد. خوب است در این مورد به کتاب «جامع الاسرار و منبع الانوار» ایشان که به فارسی ترجمه شده است رجوع فرمایید. در صفحه ۲۳ کتاب «فصوص الحکم» در فصّ آدمی که روی سایت هست داریم: در زبان عرفا از آن به انسان كبير تعبير مى‌‏كنند می‌گویند: «اَلإنسانُ عالَمٌ صغيرٌ مُجْمَلٌ و الْعالَمُ انسانٌ كبيرٌ مفصّلٌ»، به این جهت به عالَم، انسان کبیر می‌گویند که هر آن‌چه در انسان مندرج است در عالم نیز هست منتها به صورت تفصیلی، وگرنه از نظر مرتبه، انسان، عالم کبیر است و عالم، انسان صغیر می‌باشد زیرا انسان خلیفه‌ خدا در این عالم است. موفق باشید

36281

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز تر از جانم: استاد عزیز من حدود پنج سال با یه طلسم رو به رو هستم ذکر بسم الله و آیت الکرسی و ناس و فلق و آیات سخره و طارق ....همه را خوندم خوب نشدم. فقط بعضی وقتها یکم بهتر میشم دوباره بد تر میشم. من تکالیفی بر گردنم هست مثل خرج خونه و رسیدگی به پدر مادر.... از نظر دین تکلیفم چی هست؟ دیگه بریدم چکار باید بکنم؟ ممنونم که راهنمایی می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آزاد از این حرف‌ها، باید با جدیّت تمام زندگی خود را مدیریت کنید و به زیبایی‌های رعایت حقوق افراد فکر کنید تا مزه زندگی را بهتر بچشید. موفق باشید

36156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده ۲۰ سال دارم و خواستگاری دارم که ۲۷ ساله هستند و در زمینه عرفان و فلسفه فعالیت می‌کنند و خود نیز مجتهد هستند و استاد اخلاق‌شان آیت الله شجاعی بوده‌اند؛ روحیه‌شان همانند علامه طباطبایی است و می‌خواهند در تحقیق و پژوهش عمرشان را سپری کنند و انتظارشان از همسرشان این است که خانه‌داری و شوهرداری اولویت‌ش باشد و خط قرمزشان فعالیت سیاسی و اجتماعی همسرشان است و کاملا مخالف هستند و فقط فعالیت علمی و هنری را مجاز می‌دانند؛ بنده عاشق امام خامنه‌ای هستم و دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی و امام خمینی دارم، ویژگی های فردی و اخلاقی‌شان خوب است آیا به نظرتان ایشان را قبول کنم یا به خاطر اختلاف نظر سیاسی جواب منفی بدهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ایشان این شرط را باید بگذارید که نسبت به اصل انقلاب و رهنمودهای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حساس هستید و این مسیر را دنبال می‌کنید. اگر پذیرفتند ادامه زندگی با ایشان ان شاءالله مفید خواهد بود. وگرنه غفلت از این حضور تاریخی هرچه باشد زندگی نیست، پوچی و بی‌ثمری است. موفق باشید

35926

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: آقا شما که به روسا دسترسی دارید بگید ما در مضیقه شدید اقتصادی هستیم هنوز بچه هامون کوچکن مشکل معیشتی داریم دیگه اگه بزرگ بشن چی کار کنیم. آخه با حقوق ۷-۸ میلیونی چی کار کنیم؟ فقط  و فقط جلوی خانواده هامون که واقعا دارن باهامون می‌سازند شرمنده ایم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده یک معلم بازنشسته هستم و دسترسی به بالایی‌ها ندارم ولی معلوم است که اکثراً در تلاشند تا این نوع رنجها و مشکلات مردم را رفع نمایند و از این جهت باید امیدوار بود. موفق باشید

35922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یک دور فصوص به توفیق الهی کار کردیم و منزل ۶۱ منزل محبت هستم. می خواستم این سوال رو از محضرتان بپرسم این جمله از فص آدمی است که عینا می نویسم « منظور از نشئه آدم، نشئه ی انسانی است، زیرا نوع انسان از این نشئه خلق شده است و همین امر امکان انسان کامل شدن را به همه می دهد در صورتی که به مقام خود وفا کنند پس انسان کامل شدن مقام شأنیت نیست مقام فعلیت است و مظاهر این فعلیت انسان های کاملی مثل ائمه هستند» می‌خواستم بپرسم آیا برای من هم امکانش هست که از نظر فعلیت انسان کامل بشم؟ آخه خودم که میدونم من مظهر حضرت الله نیستم من مطمئن هستم که عین ثابته من حضرت الله نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه انسان‌ها به اعتبار خلیفۀ اللهی‌بودن‌شان مظهر اسم الله می‌باشند و البته ائمه «علیهم‌السلام» صورت فعلیت‌یافته خلیفۀ اللهی هستند. موفق باشید

35848
متن پرسش

سلام و احترام آقای استاد طاهرزاده: ۱. اینکه گفته شده «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» آیا دربارۀ فضای مجازی هم صدق می کنه؟ ۲. با توجه به پاسخی که در قسمت اول دادید، استفاده از «هدست واقعیت مجازی» ، «از نظر فلسفی» چگونه است و چقدر میشه تجربه های واقعی با کمک اون داشت؟ لطفا بگین هم برای انسان معمولی و هم برای عرفا، استفاده از این هدست ها برای امور مذهبی و زیارت و اینا چجوریه؟ به این صورت که هدست رو روی چشم می‌ذارید و می‌تونید صحنه های کربلا رو ببینید با تمام جزئیات و بسیار واقعی. یا مکه رو زیارت کنید. مثلا می‌تونید خودتون رو کنار اهل بیت، کنار خیمه های امام حسین در کربلا ، و... ببینید. منظور من مدلهای پیشرفته اونه  مدل های کارتونی بچه ها که در ایران می فروشن منظور بنده نیست. بی زحمت هم از نظر فلسفه و هم شهودات شخصی و فردی خودتون رو در این باره با بنده در میان بگذارید بسیار برام اهمیت داره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! چون این نکته مربوط به موجودات واقعی عالم است و فضای مجازی در هر صورت چنین واقعیتی ندارد. ۲. آن نوع حضور که می‌فرمایید ما را وارد واقعیت صحنه نمی‌کند زیرا روحی در آن مکان‌ها هست که اگر خود ما در آنجا حاضر شویم تحت تأثیر فرشتگانی که اطراف آن مکان‌ها حاضرند قرار می‌گیریم. می‌ماند که این نوع حضور که می‌فرمایید موجب زنده‌شدن خاطراتی است که از طریق حضورهای قبلی برای انسان پیش می‌آید. ولی به هر حال قابل مقایسه نیست. موفق باشید           

35813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت شما: ببخشید اگر کسی احساس کند که برای زندگیش سحر یا طلسم نوشتند، باید چیکار کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

35778

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: هرچه بررسی می‌کنم متوجه نمیشم چرا اهل بیت از لفظ امامت که در شیعه غالب هست در بیان حقانیت خود و ترغیب مردم استفاده نکرده اند یا بندرت. چرا حضرت امیر جز ابتدای کار پس از سقیفه، طول تاریخ خلفا و حکومت خودشان به غدیر استناد نمی‌کنند، از واژه امام استفاده نمی‌کنند، از عصمت که تقریبا اصلا. راز قضیه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر شرایط جهت اثبات حقّانیت جایگاه ائمه «علیهم‌السلام» برای مخالفان بوده است و در این‌جا معلوم است که باید بر اساس مبنایی که مخالفان پذیرفته‌اند با آن‌ها صحبت شود. موفق باشید

35723

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لطفاً اگر ممکن است «لا به شرط مقسمی» را توضیحی ساده بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود به این نوع مباحث که نیاز به کلاس و درس و مدرسه دارد از عهده این سایت و وقتی که ما داریم، خارج است. موفق باشید

35688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام محضر استاد: اگر شهید نشویم ولی زینب گونه در کنار امام حسین باشیم آیا مشمول آیه «و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله....» می‌شویم یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! شهادت یک نوع حضور است برای تأثیر بیشتر. مهم آن است که حضوری هرچه بیشتر و مؤثرتربودن را در این نظامِ حسینی در پیش گیریم. موفق باشید

35507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقتی گفته می شود حکمت متعالیه، این حکمت موضوعش که محور و کانون همه مباحث است باید متعالی باشد و موضوع حکمت متعالیه که وجود است باید از وجودی که مشاء و اشراق می گوید متفاوت باشد این وجودی است که مساوق وحدت است و با تعالی از مرحله فلسفه عبور کرد و عدل مرتبه عرفان شده است آیا این ادعا درست است؟ دوم مرحوم صدرالمتالهین (ره) با مطرح کردن اصالت وجود مخاطب را از ذهنیات به حقایق خارجی متوجه کرده است حال چطور می توان در مقام انتقال علوم از ذهنیات خلاص شد و با حقایق خارجی علوم را فهمید و دوباره در دام ذهنیات نیفتاد و دیگر سراغ ماهیات نرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب صدرا با طرح اصالت وجود از فلسفه عبور نکردند بلکه با چنین نگاهی حتی عرفان با شخصیتی عقلانی به میدان آمد. ۲. وقتی نظر به «وجود» باشد و به تشکیکی‌بودنِ آن، بر هرچه می‌نگری آن را در حیطه وجود می‌یابی. موفق باشید

35483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اگر بخواین از ۷۲ کتابی که از شما چاپ شده چند کتاب را به عنوان خلاصه و چکیده مباحث شما، برای مطالعه چه کتاب‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست. شاید بتوان گفت در سه مرحله از ظهور، در مرحله اول کتاب «آشتی با خدا» و در مرحله دوم کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و در مرحله سوم کتاب «بنیان‌های حکمت حضور در جهان بین دو جهان». کتاب‌هایی است که می‌توانید سه ساحت از تفکر را تجربه کنید. موفق باشید

35441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در صوت شرح تفسیر حمد امام خمینی (ره) فرمودید که: ممکن الوجود بالذات ممکن و واجب الوجود بالغیر می‌باشد. واین واجب الوجود است که در این ممکنات تجلی کرده است. حال سوال این است که اگر سخنان بالا درست باشد، می‌توان نتیجه گرفت که انسان هرچه که شدیت در وجود بگیرد، همیشه با ممکناتی روبروست که واجب الوجود درانها تجلی کرده است. بنابراین انسان هیچ گاه به واجب الوجود نخواهد رسید. چون اگر برسد، این بدان معناست که ممکن بالذات واجب بالذات شود و این محال است. آیا نتیجه گیری من درست است؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. اوست که در ذات خود واجب‌الوجودِ بالذات است و ما در نسبت با او احساسِ بودن می‌کنیم، بودنی که عین ربط است. موفق باشید

35398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر: استاد گرامی بنده با فردی در مورد اینکه جهان از کجا پدید آمده و وجود خدا بحث می‌کردم و این فرد شبهه‌ای برایش پیش آمده بود که از کجا معلوم این جهان ماتریکس نباشد جهانی کدگذاری شده کامپیوتری که خدایانی برای اهداف خودشان که برای ما قابل فهم نیست ایجاد شده است و تنها راه فهمیدنش این است که آنها بخواهند ما بفهمیم و تا الان نخواستند! و یا خللی در سیستم ایجاد شود و توجیه می‌کنند شاید بلاها اختلالات سیستم باشد و غیره و تنها دلیل ادامه زندگی در نگاه این فرد این است که علممان را افزایش دهیم و به سوالاتمان پاسخ دهیم بنده نتوانستم به او کمکی کنم؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید چطور می‌توان ماتریکس بودن دنیا را رد کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهند جواب سؤال خود را بگیرند و از این نوع توهّمات راحت شوند، خوب است به معارفی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» رجوع شود تا با استحکامِ معرفتی بتوانند این نوع احتمالات را معنا کنند. موفق باشید

34731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم، اسعدالله لیالیکم، چندی پیش خانمی از حقیر سوال کرد که با توجه به دستوراتی که بزرگان برای سلوک می‌داده اند از قبیل چله نشینی و سکوت و عزلت و غیره، تکلیف خانم ها چگونه است که انجام چنین أوامری برایشان مقدور نیست به دلیل کثرت اشتغالات. حقیر پاسخی ندادم اما با فرضِ اینکه بعد از طی مقدماتی خانمی بخواهد سلوک داشته باشد چکار باید انجام دهد؟! آیا می‌توان گفت به خاطر لطافت و عطوفت روحی خانم ها که موجب بهتر برقرار شدن ارتباطشان می‌شود نیاز کمتری نسبت به آقایان به چنین دستوراتی دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. جناب ابن عربی هم در جایی به همین نکته اقرار می‌کند که روح خانم‌ها، آمادگی بیشتری برای سیر و سلوک دارد به همان اندازه که زمینه رشد توهّمات در آن‌ها شدیدتر است. از طرفی با توجه به روایتی که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «جِهَادُ اَلْمَرْأَةِ حُسْنُ اَلتَّبَعُّلِ». می‌توان به این نکته فکر کرد که انجام وظایف خانه، خود به خود روحانیتی را برای خانم‌ها حاصل می‌کند وقتی انجام آن وظایف با نیت شکل‌دادن به فضای خانه جهت حفظ معنویت افراد باشد. موفق باشید  

39208
متن پرسش

 سلام استاد: در واقع باید بگم که حرفی برای گفتن ندارم و همین مرا در گیر کرده است تا کمی به خودم فکر کنم و در نتیجه منجر شد به این که قرآن بخوانم. میدونم که همینه و معنی کردن همینه در این متن حداقل از زبان و قلم من ساقط است، قبلا به شما هم عرض کردم که یا باید مُرد یا باید علی «علیه‌السلام» بود. اما مسائل غرب و کنونی همچون سخن حضرت آقا ابزار عمده دشمن ترس افکنی است یعنی می‌گوید که شما دستتان خالی است و پوچ هستید در حالی که بر عکس این است، یادم می آید یکی از دوستانم گفت اگر پوچ انگاری نبود حاج قاسم شهید نمی شد، سخنان حضرت آقا چقدر به دلم نشست! راسیاتش حال که فکر می‌کنم می‌بینم که خب ما چگونه می‌توانیم در واقع حسن باقری باشیم چرا حسن باقری بعلت این که بالاخره او هم می‌توانست مثل بقیه جهاد کند اما راه خودش را شناخت و فهمید و فهماند که خط مقدم و پشت خاکریز کجاست، همین جا بگم که ما هم می توانیم همچین جایگاهی را در نسبت با کاری که می کنیم داشته باشیم، چگونه می‌توان در وضع کنونی حضرت امام وار بود، که آن هم کار خداست. و آری! حقیقتاً کار خداست و از یک جایی به بعد اگر خودم حواسم نباشد می شوم کسی که به علت فکر کردن به نابودی اسرائیل نا امید شده و خدا را مقصر می‌داند در رابطه با مسئله و نا توانی‌اش، دوباره می گویم که همینه! پس چگونه می شود ساخت، در همین رابطه خودم روزی چندین بار می‌گویم که اسرائیل را نابود خواهم کرد (ان‌شاء الله) و برای محقق شدنش همان طور که ما از خداییم و اوست که روحش را در ما دمیده است، من این موضوع را بر دوش خدا می‌بینم و به همین علت دلم قرص است. خلاصه که این روزها برایم درد وار شده و به این فکر می‌کنم که کسی که بیمار است در واقع درمانش را یافته است چون بالاخره پایان بیماری درمان است یا مرگ که آن هم یک درمان است. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای دلِ قرص شما شوم. آری! مهم ایمانی است که انسان به نور آن ایمان متوجه می‌شود «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ» خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد! و این‌جا است که می‌دانیم وقتی ملتی تن به ذلت نداد و با نور ایمان در مقابل ظلم و تجاوز، مقاومت پیشه کرد، حتماً پیروز است به همان معنایی که حماس و جهاد اسلامی در باریکه غزه نشان دادند چگونه رژیم صهیون به اهداف خود نرسید. به این جملۀ رهبر معظم انقلاب زیاد فکر کنید که می‌فرمایند: 
«عنصر صهیونی تظاهر به پیروزی می کند، چهره‌ی آدم های پیروز را به خودش می گیرد و می‌آید حرف های گزاف می زند و رجزخوانی می کند. بدبخت! شما کجا پیروز شدید؟ در غزّه پیروز شدید؟ آدم، چهل و چند هزار نفر زن و بچّه و کودک را با بمب بکشد و نتواند یک دانه‌ از مقاصدی را که اوّل اعلام کرده، تحقّق ببخشد، پیروز است؟ شما حماس را نابود کردید؟ شما اسرای خودتان را در غزّه آزاد کردید؟ شما گفتید می خواهید حزب‌الله را از بین ببرید، شخصی مثل سیّدحسن نصرالله با آن عظمت را شهید کردید، توانستید حزب‌الله را از بین ببرید؟ حزب‌الله زنده است، مقاومت فلسطین زنده است، حماس زنده است، جهاد زنده است؛ شما پیروز نیستید، شما شکست خورده‌اید. بله، در سوریه جلوی شما باز بود، یک سرباز با یک تفنگ هم جلویتان نبود و توانستید چند کیلومتر با تانک و ابزارهای نظامی جلو بیایید، [امّا] این پیروزی نیست؛ مانعی در مقابل شما نبود، این پیروزی نیست. البتّه جوان های غیورِ شجاعِ سوری هم بلاشک شما را از اینجا بیرون خواهند کرد.»
این است آن ایمانی که در مواجهه با کفر به میدان می‌آید و آیندۀ دیگری را که حضور جهانیِ انسان است با هویت قدسی؛ شکل می‌دهد، آزاد از غرب‌زدگی و تحجّر. موفق باشید.   
 

نمایش چاپی