بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: از آقای طاهر زاده در باره حدیث عنوان بصری سوال دارم مگر این حدیث ابتدای راه خود سازی را عنوان نمی‌کند پس چرا در آن از مسئله شهوت جنسی و کنترل آن و کنترل نگاه حرام مطلبی عنوان نشده؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه بفرمایید که مخاطب حدیث، جناب عنوان بصری است که این منازل را طی کرده و برای حضور در مراحل عالی‌تر خدمت حضرت صادق «علیه السلام» رسیده است. موفق باشید

36130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اگر آینده ای نباشه بقا نداشتن و نابودی قدم های بزرگی برای انکار و از بین بردن خود می باشند. ماوراء و حاصل حرکت منتقدان و بررسی کنندگان بشریت، عقل مست هست. عقل مست عقلی نیست که شاکله ثابتی داشته باشه از این رو بی قرار و مست نیز هست. ای آدم بنگر در چه تقابل نهایی در خود و با خود قرار گرفته ای در حالی که از خود گریزی نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان که می‌داند از خود گریزی نیست، باید راه را شروع کند. و به گفته چینی‌ها «سفرِ هزار مایلی با یک گام شروع می‌شود» پس باید آن‌هایی که از موضوع باخبرند در باره جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی سخن بگویند و بنویسند تا قبل از آن‌که فاجعه عظیم فرهنگ سکولار شده همه ابعاد زندگی انسان‌ها را فراگیرد انسان‌‌ها را برانگیزانند. آقای هانری کربن می‌گوید: «آدم معمولی به رنگ زمانه در می‌آید، اما آدم معنوی، زمانه را به رنگ خود در می‌آورد.» این است وظیفه ما که متذکر امری باشیم که انسان‌ها نه زمین را ترک کنند و بخواهند فرشته‌منشی نمایند و نه آسمان را ترک کنند و بخواهند همچون صهیونیست‌ها، زمینی بمانند. موفق باشید 

36030
متن پرسش

آینه دفاع مقدس، آینه صورت و معنا. چه زیبا جمله‌ای و مقدس روایتی! این حرف مرا می‌برد به سال‌های خیلی دور که هزاران روایت و صدها آیه در موردش شنیده ایم و به آن ایمان آورده ایم، که روزی رسول‌اللهی بود و دستش در دست وحی، جانش آینه‌ای که اراده و فعل خداوند را در آن سرزمین‌ها بازتاب می‌داد. در جدال حق و باطل ها بود که این رسول جهاد را برای آنان که تشنه خدا بودند معنا می‌کرد. آیه آیه از وحی می‌گفت که چطور جان‌هایی را که در راه خدا پیکار می‌کنند می‌خرند و جز ربّ، روزی دهنده شان نیست، چطور رازهایی هست در این عالم که جز با خون فاش نمی شود، این که آدم هایی هستند در این عالم که وقتی از بین شما می‌روند، آنان را مرده می پندارید ولی این‌ها زنده‌گان حقیقی‌اند، حیات دارند و هم اکنون در این عالم، کار راه می اندازند، سرنوشت‌ها می‌سازند و اصلاً رسولانی خواهند شد برای راه‌گمگشته‌گان در آینده. روزگاران گذشت، مردم آمدند و رفتند و آن جهاد، در پیِ حوادث یادشان رفت. آن صورت و معناها در غبارهای زندگی بی‌رنگ شد. تا این‌که در عصری که جان‌ها به ستوه آمده بود از دست مردمانِ نامقدس؛ دفاعی مقدس جان گرفت. ‌رسولی که دستش در دست همان رسولِ الهی بود، آینه گَردانی می‌کرد و جلوه حق را بازتاب می داد.‌ مثل وقتی که نور را در آینه می‌چرخانی چطور در انعکاس نورش ذراتی که می پنداشتی در سکون و جمود و سکوت‌اند، جان گرفته‌اند و مستانه به دور خود رقص سماع می‌کنند. آری! مردمانی برخاستند و خروش کردند. دشمن جان‌های زیادی را گرفت، خون‌های زیادی خون‌بها شد. این خون‌ها شدند آیه، تا بعدها نازل شوند بر قلب‌هایی که قرار است خریده شوند و بریده شوند از هر آنچه بی‌معنا می‌کند زندگی را. در کوی و برزن‌ها نام این آیه‌ها نشست بر پیشانی آبروی محلّه‌ها. سال‌های مدیدی است که هنوز آیه‌های به جا مانده از آن کتاب مقدس رخ نشان می‌دهند، گاهی با نام و گاهی گم‌نام. و تو چه می‌دانی که چه دل‌هایی با این آیه‌ها زنده می‌شوند، دل‌هایی که تشنه معنا و صورتِ دیگری هستند و عطشِ «جُستن» و «شدن» دارند. این آینه مقدس هنوز که هنوز است انعکاس می‌دهد صورت‌ها را و معناها را برای آنان که طالبند، عاشقند، و یا برای آنانی که این طلب هنوز زیر خاکستر است برایشان و سر برنیاورده. برای فرزندانِ من و تو حتی اگر در سرزمینی باشند دور‌دست و یا حتی آنان که هنوز پا به عرصه این دنیا نگذاشته‌اند. آری! روایت همچنان باقی‌ست، اما زیباترین جلوه از این روایت را روزی خواهیم دید که معنای حقیقی این صورت‌ها، قرارگاهی زده باشد در این عالم. ‌روزی که این طنین در همه جا بپیچد که یا اهل العالم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «الیس الصبحُ بقریب»؟ نمی‌دانم ما در کجا به دنبال دمیدن صبح هستیم؟! در حالی‌که به گفته جنابعالی با تولد آخرین پیامبر، صبح، دمیدن گرفت و با هر روز در افقِ روشنایی نور اسلام با حقیقتی روبه‌رو شدیم که حکایت ظهور آن صبح بود تا از اجمال به تفصیل آید. آیا انسانی همچون حضرت علی «علیه‌السلام»، همان به ظهورآمدنِ صبحی نیست که انسان‌ها از آن طریق بتوانند راه انسانیت خود را ادامه دهند؟ و باز صبحی دیگر همچون نور امام حسن «علیه‌السلام» و آنهمه حکمت و طمأنینه، تا صبحی که با غیبت، در دلِ تاریخی که با اسلام به ظهور آمد، تا در دل آن غیبت خاص انواری ظهور کند که از سلطه غیبت، سر بیرون آورد که این صبح، صبح در دل غیبت است تا معلوم شود صبحِ نهایی، صبحِ بعد از غیبت و از درون غیبت سر بر می‌آورد و آن، نهایی‌ترین صبح است. انقلاب اسلامی صبحی است تا معلوم شود تاریخ، آماده عبور از آن غیبت است و به فردایی اشاره دارد که ظهور بر غیب سلطه می‌یابد. پس «الیس الصبح بقریب»؟ که هر روز با تولد آخرین پیامبر همواره طلوع می‌کند و برای صبحی دیگر که آن نیز نزدیک است، ما را جلو می‌برد. موفق باشید      

36016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: پیرو بحث نیهیلیسم و پوچ انگاری زمانه به بحث حضور در اکنون بی کرانه خود رسیده ام منتهی هنوز ریشه ایی مطلب برایم کامل ادا نشده است. کتاب برهان صدیقین را چند بار مطالعه داشته ام چه راهنمایی می‌فرمایید؟ در کدام مباحث این حضور اکنون را کامل تشریح کرده اید؟ این حضور اکنون را چگونه بدست بیاورم؟ چه کتبی مطالعه کنم؟ و در نهایت این حضور را چگونه حفظ کنم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه و حساسیت به این موضوع است و البته بحث، همچنان باید ادامه داشته باشد. کتاب «شرح سوره مرسلات» و صوت‌های شرح آن إن شاءالله موجب حضور خوبی در این موضوع خواهد شد. موفق باشید

35844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: اول مطلب بگم که دلتنگ شما هستم. استاد یک مسأله ای برایم پیش اومده، من نه اهل فلسفه هستم نه عرفان و نه از این علوم بهره ای نصیب من شده است، اما از کتب شما بسیار بهره ها برده ام و عشقی عجیب به مباحث عرفانی دارم! چند مدتی است علاقه ای عجیب به جناب ابن عربی پیدا کرده ام، وقتی به ایشون فکر می کنم، احساس می کنم همه وجودم می‌خواد به سمت ایشون حرکت کنه! می‌خواستم بفهمم علت این مسأله چی می‌تونه باشه! و الان چه کاری باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف شما است به بنده، وگرنه بنده قابل نیستم. ۲. در مورد تعلق خاطر نسبت به جناب ابن عربی، شاید بتوان گفت با توجه به مطالبی که مطالعه کرده‌اید و در آن مطالب، روحِ علمی و عرفانی جناب ابن عربی حاضر بوده، این علاقه پیش آمده. می‌ماند با مباحث کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن که صدرا تحت تأثیر ابن عربی سخن گفته، به جناب ابن عربی نزدیک شوید. موفق باشید

35835

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فرمودید فهم حضور انقلابی رو از حاج یونس زنگی آبادی یاد بگیرید مدتی باهاشون ارتباط بگیرید. میشه بیشتر راهنمایی بفرمائید چه باید کرد؟ چطور رابطه گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از مواردی است که با حضور بر سر مزار آن شهید و ارتباط روحی با او پیش می‌آید. به قول معروف، چشیدنی است و نه شنیدنی. موفق باشید

35791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقتی که میگیم الله همان امام زمان علیه السلام هستند. یعنی بسم الله الرحمن الرحیم یعنی به اسم امام زمان که رحمان و رحیم است. و می‌خواستم بپرسم که سوال ها رو خود استاد جواب می‌دهد یا دوستان؟ چون جوابها به نظر می‌رسه فقط قصد رفع کردن مسوولیت هست ناقص و تازه سوال بیشتر ایجاد می‌کنه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده جواب می‌دهم ولی عنایت داشته باشید این سایت، با هدفِ جوابگویی به سؤالات و اشکالات عزیزانی است که کتاب‌های بنده را دنبال می‌فرمایند. زیرا به غیر از این، نه توان و نه سواد آن را دارم که جواب سؤالات همه عزیزان را بدهم.

در مورد سؤال جنابعالی هم آری! باید به ذاتی که صاحب اسم رحمن و رحیم است خطاب کرد هرچند از واسطه‌های فیض باید بهره گرفت ولی خطاب باید به حضرت معبود باشد. موفق باشید

 

35619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: امیدوارم که همیشه در صحت و سلامت باشید ممنون از کتابها، صوتها و سخنرانیهای ارزشمندتون. شما از نگاهی نو و تازه همه مباحث را مطرح می‌کنید واقعا خالق یک گفتمان هستید. خیلی به خدا رو شاکرم برای اینکه به واسته استادی که کتابهای شما را به من معرفی کرد. از سال 93 به طور جدی در مباحث شما هستم و در حال تدریس بعضی از کتب شما در حوزه انسان شناسی و گاها مباحث انقلاب اسلامی، ولی سالهاست یک موضوعی در ذهن من از شما میچرخد و آن اینکه چرا شما وقتی از بعضی شخصیتهای سیاسی یا گاها اجتماعی صحبت می‌کنید یه نظرات قطعی بیان می‌کنید؟ گاهی در ذهنم می‌چرخد نکند استاد بغض و کینه شخصی از این افراد دارد که اینگونه تند صحبت می‌کند؟ مثلا برایم لاینحل است چرا شما راجع به شخص آقای هاشمی رفسنجانی اینقدر نظرات قطعی دارید؟ یادمه یه بار در جلسه ای بیان کردید خدای هاشمی خدای خمینی را کشت. واقعا شخصیت آقای هاشمی اگر به فرض دچار انحراف شده باشد چرا رهبر عزیزمان اینگونه در متن پیام ارتحال از ایشان یاد کرد. و متاسفانه این موضوعات به شدت در شاکردان شما رواج دارد. من تمام صوتهای شاگردان شما را هم گوش می‌دهم. مثلا در فایلی استاد حسینی داستانی از همراهی آقای هاشمی با رهبر معظم انقلاب در زمان جوانی داشتند به جایی رهبر معظم وقتی دیدند بچه های آن روستا دچار زنبور گزیدگی شدید شدند وردی خواندند و تمام آثار از آنها رفع شد و آقای هاشمی فرمودند چه خواندی ایشان گفتند فلان ورد را و ایشان فرمودند پس چرا برای من نشد و در ادامه استاد حسینی فرمودند فکر می‌کنند همه جا می‌شود با سیاست پیش رفت و سیاسی بازیه... واقعا شما این کفتمان را می‌پذیرید؟ یا استاد فرهادی که واقعا چنان با بغض شدید گاها در مسایل سیاسی ورود می‌کنند که نمی‌دانم چه بگویم و استاد موسوی و... واقعا شما که راه شهید بهشتی را رفتید و کادر سازی بسیار جالبی انجام دادید از شاگردانی که الحق و الانصاف دارند مجاهدت می‌کنند همین استاد حسینی، استاد فرهادی، استاد متقی، استاد موسویان، استاد اصفا و... من همش تو ذهنم میچرخه چون استاد طاهرزاده گاها با بغض نسبت به بعضی مباحث صحبت می‌کنند اینها هم همین راه را ادامه می‌دهند. واقعا دوست دارم در این زمینه پاسخی بشنوم که دلم از استادم، استاد طاهرزاده ای که سالهاست از ایشان می‌نوشم قرص تر شود. در پایان خیلی تشکر می‌کنم از مباحث شما، ای کاش در اصفهان بودم و به پای شما می‌افتادم که مرا در اخلاق سلوک دهید. استادی که سالها از او می‌نوشم اما یکبار موفق نشدم نصیحت یا تذکر مستقیمی از ایشان دریافت کنم. خوشا به حال شاگردان شما. یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً دلیلی ندارد که بنده و امثال بنده با آقای هاشمی حساب شخصی داشته باشیم. اتفاقاً در ابتدا ارادت بسیاری به ایشان داشتیم تا اینکه با ریاست جمهوری ایشان، مسیری شکل گرفت که از نظر امثال ما انحراف از مسیر انقلاب بود و در جلسه‌ای که خدمت آیت الله مصباح و دکتر حداد عادل تشکیل شد، همه نگران بودیم که چرا با چنین مسائلی روبرو شدیم و بحث «چه شد که کار به قتل امام حسین کشیده شد؟» در همین فضا عرض شد. به نظر می‌آید در نمازی که حضرت آقا برای آقای هاشمی خواندند آن جمله ای که عموماً برای میت خواند می‌شود حتی به اغماض؛ برای آقای هاشمی نخواندند که بگویند: « اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیراً.» موفق باشید

35390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مرحوم معارف در کتاب حکمت انسی بخش سوم فصل دوم اصالت وجود یا ماهیت بعد از آنکه ادله اصالت ماهیت و اصالت وجود را رد می کنند در صفحه ۴۰۱ می فرمایند از آنچه گذشت پیدا می آید که ادله قائلان به اصالت وجود یا ماهیت هیچ یک کافی برای اثبات مدعای آنان نیست بدین معنا که تحقق موجودات نه به وجود خاص آنان و نه به ماهیت آنها است بلکه مناط تحقق موجودات به امری است ورای آنها که این امر به اعتقاد حکمای انسی تجلی وجود حق در اعیان -ماهیات- یا به بیان دقیقتر معیت استیثاری حق با اعیان اشیاء است

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌‌آید اینکه مرحوم عباس معارف می‌فرمایند بیشتر نظر به اصالت وجود سینوی دارند که در آنجا بحث وجودات متباین در میان است و جناب صدرا با طرح تشکیکی‌بودن وجود، موضوع را به همان جایی می‌برد که ماورای اصالت وجودی است که تقابل وجود با ماهیت باشد بلکه همان‌طور که مرحوم معارف متوجه بوده این وجود است که به صورت‌های مختلف ظهور می‌کند و از این جهت جناب صدرا می‌فرمایند ما در هر موجودی، ابتدا، وجود را می‌یابیم. موفق باشید

35263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار می‌کنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

35202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نظر شریف در مورد برنامه هفتم چیست آیا لیبرالیستی است؟ همچنین لایحه حجاب را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا حکومت بی حجابی را به عنوان یک واقعیت پذیرفته و کوتاه آمده است؟ احساس می شود ترسی از مردم در نهاد جان حکومت نهفته است مثلا سه چهار سال است که بنزین گران نشده است در حالی که منطقی است که باید گران می شد این تعلل چه علتی دارد؟ حجاب نیز شاید می گویند اگر سختگیری کنیم و مهسای دیگری رخ دهد با قیام ملت روبرو شده و فاتحه ی همه مان خوانده می شود بگذارید چهار تا نخ موی مردم پیدا باشد اما چهار ستون ملک ما قرص باشد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برنامه هفتم را نمی‌بینم. ۲. در رابطه با موضوع حجاب؛ عرایضی در جواب سؤال شماره 35198 شده است. امید است امید افتد. موفق باشید

35110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مطالعه کتاب مبانی مهدویت از مقام «حاکمیت بر تن» به مساله طی الارض رجوع فرمودید حال سوالی که مطرح است اینکه آیا طی الارض و لزوما آن (با فهم مرسوم که از آن داریم) خود نقض رابطه تن و من نیست؟ مثلا اگر تن از مراتب پایین من است چه نیازی به طی الارض است؟ اگر بنا باشد اصل ِ اصل طی الارضی بدین‌گونه که در مسأله مرحوم قاضی و اتوبوس و حرم طرح شد نیاز باشد که در واقع رابطه تن و من مطرح نیست! بنده به نکته ایی بس اعلی که شما نظر در بیانش دارید را عرض نمی‌کنم از آفت های خرافه ایی که بر این اصل سوار بوده (در تاریخ امامت) اشاره دارم که خسارت های شیعه ستیزی و شیعه را نفهمیدن بدنبال دارد. این اصل طی الأرض را اگر به مصداق بیاوریم خیلی سخیف می‌شود و حتی مضحک. لطفا در این مورد اشاره ایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجایی که انسان سالک نیاز دارد تا با بدن خود در صحنه‌ای حاضر باشد، طیّ الارض او همراه با بدن او است به همان معنای خلق بعد از خلق و یا خلق جدید. موفق باشید

35096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: من همونی هستم که سوال ۳۵۰۵۶ رو پرسیدم استاد چطور باید این تغییرو ایجاد کنم؟ یعنی باید چیکار کنم که برای آینده آماده باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه حضوری که حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب مقابل ما می گشایند، موجب حضوری دیگر خواهد شد. در این مورد خوب است به عرایضی که در رابطه با سوره «الضحی» و سوره «اللیل» شده و روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

35068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: یک سوال اساسی ذهنم را مشغول کرده و آن سوال اینست که آقای خامنه ای آیا از مشکلات مردم خبر دارند یا خیر؟ در هر صورت بلی یا خیر واویلاست و مصیبت و سو عاقبت برای ایشان و سوال دوم اینکه شما در یک فایل های صوتی فرمودین جهان مملو هست از مولکول های فعال و زنده که در ارتباط هستند الان وارد هر مغازه ای که میشی تو هر خیابون و کوچه ای و برزنی هر جمع خانواده ای نفرین می‌کنند به آقای خامنه ای از ته دل و مسوولین مملکت آیا به نظرتون اینا تاثیر می‌گذاره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً رهبر معظم انقلاب با آن بصیرت خاصی که خداوند به ایشان عطا کرده، با عمق جان از آنچه فعلاً جامعه گرفتار آن هست، اطلاعات کافی دارند و علت آن را و ریشه های آن را به خوبی می دانند. و تنها با درایت و هوشیاریِ ایشان است که إن شاءالله جامعه از این معضل عبور می کند و البته مردم باید متوجه باشند خودشان منشأ این مشکلات نباشند تا تدبیرات رهبری و رهنمودهایی که ایشان جهت این نوع مشکلات متذکر می شوند، تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید

33896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم‌: فایل صوتی کامل مربوط به «انتقام گیری جهان استکبار از انقلاب اسلامی به قیمت رسوایی جهان مدرن» رو از کجا میتونم بشنوم؟ در سایت هست؟ پیدا نکردم. در کانال مطالب ویژه هم خلاصه اش بود. خدا حفظتون کنه. حلال کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حین مصاحبه‌ای سؤال‌کننده محترم ابتدا آن موضوع را پیش کشیدند و همین اندازه ضبط شد. شاید سؤال و جواب شماره 33866 در فهم موضوع کمک کند. موفق باشید

40134
متن پرسش

سلام استاد: می‌خواستم بگم که چقدر ندونستن قشنگه، مثلا همینا که میان میگن هر لحظه باید انقلاب کرد و ما میگیم آخه مگه انقلاب اسلامی، اشرافی هم میشه؟ حرف های پشت نگاه جمع شده و نگرانی های پشت گوش جمع شده را اگر در اختیار کسی قرار دادیم و به او گفتیم تو هم به میدان بیا تا کاری کنیم او گفت مشکلی را در انقلاب نمی‌بینم و مشکل از خودت است که به میدان نمی آیی و همش نقد می‌کنی، این همه هم که غُر می‌زنی. می‌نشینند و می‌گویند مشکل ما این است که دنبال پول در آوردن هستیم و اگر درد هر مشکلی را داشته باشیم اصلا خدا خودش ما رو تو اون جایی که این کار انجام میشه قرار میده. خُب این چرا باید از دهن یک مهندس در آید، اشتباه نشود که بنده مخالف این حرف نیستم و چرا باید نشست و گفت فتح الفتوحاتِ انقلاب اسلامی همین جوانی است که الان دارند گوش می‌دهند. جوان با غیرت ایرانی مگر جز گوش دادن هم راهی دارد، آینه وجودم شکوفایی در من می‌بیند و من راهی جز ادامه دادن ندارم، خدا شاهد است اگر همین الان روز قیامت بود و من حق داشتم فقط یک چیز بگویم می‌گویم زمین و زمان نخواستند برایم. این جور مواقع مدام صبر می‌کنیم و میگیم شاید مصلحت خداوند این است که فکر می‌کنند باید اوضاع رو قشنگ کرد و گفت شهید رئیسی غُر نمی زد، برای همین چرا باید بگوییم کیفیت ورقه و بدنه ماشین نسبت به یک پیکان ۵۷ بدتر است. این طوری می‌گویند که طاهرزاده جواب کوبنده به تو نمی‌دهد و همیشه انگشت اش را به سمت راهی گرفته اما تو نوک انگشت او را می‌بینی، من می‌گویم نمی‌دانم و ندانستن چه زیباست. کاش همین حال می‌مردم، اما مردن کافی نیست و کاش همین الان همه چیز تموم می‌شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند. و این یعنی ما در راهی که تاریخمان مقابلمان گشوده است قدم بگذاریم و به حکم «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» راه را ادامه دهیم و مطمئن باشیم او ما را به آنچه به مقصد می‌رساند راهنمایی می‌کند و این قصه مهمی است که خداوند در آیه مذکور در مقابل ما گشوده است. چه اندازه خوب و به جا آقای نادر ابراهیمی عزیز در کتاب نامه فاطمه این موضوع را با ما در میان گذارده است. موفق باشید

39843
متن پرسش

سلام علیکم: بر اساس وحدت شخصی وجود آیا ظاهر و مظهر یکی است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند موج و دریا که در واقع موج، همان دریاست با این توجه که موج را ظهور دریا می‌یابیم و نه عین دریا. عرایضی در این رابطه تحت عنوان «در موضوع «وحدت وجود» در منظر عرفا و در حکمت ملاصدرا»https://eitaa.com/matalebevijeh/19118  شده است. خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

39316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد فرزانه: استاد شخصی رو می‌شناسم که انسان متواضع و فروتنی هست و خودبینی و کبر نداره اما بخاطر بیماری طولانی که بیش از بیست سال طول کشیده و خیلی روی زندگیش تاثیر گذاشته و بخاطر بیماریش فشار زیادی رو در محل کارش تحمل میکنه ضعف اعصاب پیدا کرده و دچار پرخاشگری به اطرافیانش شده البته اصلا ناسزا نمیگه اما پرخاشگر شده. می‌خاستم بدونم این شخص فشار قبر داره بخاطر این حالتش یا بخاطر بیماریش خدا چشم پوشی میکنه؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان در این مورد نظر داد ولی به هر حال آن فرد باید مواظب خودش باشد و از برکات صفای با مخاطبانش، خود را محروم نکند. موفق باشید 

38628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه احدی از انسان ها دسترسی به ذات احدیِ خدای متعال ندارند، پس در واقع هیچ کس نتوانسته تاکنون خدای متعال را بپرستد. پس آن عباداتی که انجام گرفته، عبادت چه کسی است؟ معبود کیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از رسول خدا «صلوات الله علیه وآله» داریم: «ما عرفناک حق معرفتک، و ما عبدناک حق عبادتک» ما تو را چنانکه حق معرفتت مى باشد نشناختیم ، و ما تو را آن گونه که حق عبادت تو است پرستش ‍ نکردیم. بنابراین به همان اندازه که به خداوند معرفت داریم او را پرستش می کنیم، نه در اندازه ای که حق عبادت اوست. موفق باشید

38478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسول‌الله (ص) به عنوان دعوت بی‌صدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزین‌مان شویم، کتاب یا جزوه‌ای که بیش از پیش ما را متذکر این امر می‌کند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول  (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد می‌شود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهایی‌ترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/ 

38168
متن پرسش

آن استقبال گرم رهبری از دور با آغوش باز آن در آغوش گرفتن یک عالم شیعی و یک مجاهد و عالم سنی آن نگاه ها و لبخند ها، ریشه اش عمق همدلی! «هرگاه بزرگی از میان ما رفت بزرگ دیگری جای او را خواهد گرفت» حرف هایی که اسماعیل قبل از قربانی شدن گویی در مورد خود می گفت و برای التیام دل های پر درد بعد از شهادتش همه چیز آن دیدار بوی شهادت می داد! همانند دیدارها و لحظات واپسین حاج قاسم عزیز و چه زیبا شهادت هایی در شگفت تاریخی زیبا به اعتبار «ما رأیت الا جمیلا»!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای زندگی! ای زندگی! چه اندازه چهره خوبی از خود در این زمانه به ما نشان داده‌ای. چه کسی باور می‌کرد که در این آخرین زمان، این‌همه در میدان انسانیت با هر مذهب و مرامی که هستند، به همدیگر نزدیک و نزدیک‌تر باشند. حکایت قرارگرفتن شهید اسماعیل هنیه در آغوش رهبر معظم انقلاب، حکایت در آغوش‌گرفتن هزاران هزار انسان است که زمانه خود را درست تشخیص داده‌اند. حکایت عبور از همه تقدس‌های احمقانه‌ای است که دشمنان انسانیت در قالب وهابی‌گری به ما تحمیل کرده بودند و ما به لطف الهی از آن عبور کردیم تا آن‌جایی که به گفته رهبر معظم انقلاب حتی آن‌هایی که ظاهراً رعایت احکام فقهی را نمی‌کنند چه اندازه نسبت به انسانیتی که در مردم غزه به ظهور آمده است؛ نزدیکند. این‌جا است که در آن هم‌آغوشی، ما به تاریخی فکر می‌کنیم که همه انسانیت و حقیقت در حال طلوع است به حکم «الیس الصبح بقریب» وقتی انسان‌ها به حقیقت انسانی و معنویت الهی خود نظر داشته باشند. موفق باشید

37946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من یک سوالی از شما داشتم و اون این بود که متاسفانه من دوشنبه هفته گذشته دچار اشتباه شده و گناه کبیره ای را انجام دادم با توجه به اینکه چند روز مانده به روز انتخابات این گناه را انجام دادم دچار این فکر شدم که شاید با این گناه من شیاطین قدرت بیشتری گرفته اند و بیشتر مردم را برای انتخاب گزینه غلط در انتخابات وسوسه کرده اند و به فکر افتاده ام که شاید این گناه من در پازل خداوند اثر وحشتناک داشته باشه و حق ناس بزرگی به گردن من باشه و من ممکنه که از مسیر کمال باز بمانم، آیا همچنین فکری واقعا درست است؟ آیا واقعا شیاطین با گناه ما قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و ما دچار حق ناس می‌شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید این‌طور فکر کرد. آری! هرکس با گناهان خود شیطان را امیدوار می‌کند و با توبه، او را مأیوس می‌نماید. ولی برای ادامه کارِ او همان محدوده میدانی که ما برای او پیش آورده‌ایم، مطرح است و ربطی به دیگر انسان‌ها ندارد. موفق باشید

37930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: بعد از سوره ارزشمند مرسلات، چه سوره ای رو دنبال کنم؟ که افق رو گم نکم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دنبال‌کردنِ کتابی که مربوط به سوره جاثیه است إن شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

37387
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم حاج آقا. ۱. از یک طرف شاهدیم که دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی، با پنهان کاری پیشرفت ها و برجسته کردن ضعف هایی مثل کاهش ارزش پول ملی و گرانی و... در صدد ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی و انقلابی و در نتیجه‌ ناامید کردن مردم از نظام و انقلاب هستند. ۲. از طرفی دیگر طرفدارانی از نظام با برجسته کردن پیشرفت ها و دستاوردهای متعددی در حوزه ها و شاخص های گوناگون جهانی، در صدد هستند که اثبات کنند اتفاقاً برعکس باید به خاطر پیشرفت های گوناگون شدیداً به آینده ایران و این نظام امیدوار بود. ۳. در این میان تفکر شگفت‌انگیزی هست که ما را متذکر باتلاق و وضعیت بی تاریخی و تلخ «توسعه نیافتگی» می کند. و گزارش می دهد که با وجود اینکه تمام میوه ها و مظاهر مدرنیته وارد ایران شده است لکن آن «روح تاریخی» که ارتباط ارگانیکی بین این مظاهر ایجاد کند، از اول وجود نداشته است. مثل اینکه از کنار هم قرار دادن و چسبانیدن اعضای منقطع و جدا شده ی یک موجود زنده بخواهند یک موجود زنده ی دارای روح ایجاد کنند، که البته محال است. ۴. در کنار موارد بالا، حضرتعالی ماورای دوگانه توسعه‌یافتگی و توسعه نیافتگی، بیشتر متذکر روح ساری و جاری و تاریخی و قدسی انقلاب اسلامی به عنوان جریانی توحیدی که متصل به گذشته و آینده توحیدی ماست هستید. از طریق روش شما جان مخاطب آنچنان در اتصال با حیات تاریخی و وقتِ قدسی و صراط مستقیم انقلاب قرار می گیرد که نه تنها از نظام و انقلاب طلبکار نیست بلکه برعکس اگر به فرض محال هیچ پیشرفت مادی هم در این نظام نبود، انسان باز هم حاضر است مثل شهدا همه چیزش را فدای این انقلاب کند تا از نسیم حیات بخش و‌ نجات بخش انقلاب محروم نماند. استاد به نظر این حقیر اگر سه تفکر اخیر به همراه چاشنی نقادی نسبت به ضعف ها، به هم پوشانی برسند و مکمل همدیگر بشوند، آن پرواز تاریخی که برای عبور از موانع و فتنه ها نیاز داریم محقق می شود. نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و در همین رابطه مباحث «انقلاب اسلامی» به عنوان جهان بین دو جهان مطرح شد. بنده با توجه به آگاهی نسبت به آنچه در شماره ۳ فرمودید و با توجه به سابقه فکری و اجراییِ خود به این نتیجه رسیده‌ام که باید به جهانی فکر کرد که از یک طرف آن جهان، غربِ شرق است و از طرف دیگر شرقِ غرب. و این است آن حضوری که انسان آخرالزمانی به دنبال آن است.
حضور تاریخیِ ما که در مواجهه با انقلاب اسلامی پیش آمد، حضوری که بی‌واسطه از هر استنباط ذهنی در نزد ما حاضر است و جهان ما را تشکیل می‌دهد و با توجه به این حضور، نسبتی خاص با موجودات برقرار می‌کنیم که آن حضورِ موجودات است در عالَمِ ما و منِ منِ انسان در مواجهه با این موجودات که در جهان او حاضر می‌شوند، شکل می‌گیرد. به همان معنایی که انسانِ آخرالزمانی می‌خواهد در جهان حاضر باشد بدون آن‌که حضور او حضور موجود غریبه‌ای ‌باشد که در جهان تنها است.
انسان در حضوری که با هستیِ خود نزد خود می‌یابد دائماً از خویش فراتر می‌رود و هستیِ نامتعیَّن‌اش رو به سوی فردا در صیرورت است و رو به سوی آینده طرح‌افکنی می‌کند، در حضوری که لحظه به لحظه فراتر از خودش در خودش حاضر می‌شود و بر اساس انتخابی که می‌کند به خود هویت می‌بخشد و نسبت به هستی، تقرب می‌جوید، زیرا انسان با حقیقت هستی به حکمِ عین‌الرّبط‌بودن‌اش، نسبت دارد و جهت‌اش به سوی آن است.
 موفق باشید
 

37352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: سوالات زیادی دارم که با توجه به متفاوت بودن مباحث آن ها را در سوال های جدا از هم طرح می‌کنم پیشاپیش از اینکه وقتتون را می‌گیرم عذر خواهی می‌کنم من‌جوانی هستم که چند سالی است دانشکاهم تمام شده. در دانشکاه شرایط عرفانی و روحی خوبی داشتم. حالا دیکه از اون دوستان و کتب و مکان های معنوی و فضا های معنوی خبری نیست کم کم دچار روزمرگی، کار، ارتباط نالازم و‌ کاها تلفنی ناسالم با نامحرم، دوری از مسجد و... شدم من همیشه دوست دارم در محضر خدا باشم و هیچ وقتتت از انکه فلان گناه را می‌کنم خوشحال نبودم و نیستم ولی تقریبا در همه ی ازمون های خدا شکست خوردم خیلی دوست دارم عاشق خدا باشم خیلی دوست دارم همیشه خودم را در محضر خدا ببینم ولی کشش فضاهای گذشته اینقدر زیاد هست که نمیتونم و اصلا نمیتونم صبر بر طاعت کنم به شدت احساس تنهایی که می‌کنم میرم سراغ گناه و نامحرم و پیام و... از طرفی به شدت دوست دارم در محضر خدا باشم نمیتونم و نمیدونم چه کنم راه های زیادی را هم امتحان کردم ذکر، کتاب، دوری از فضای مجازی و.. ولی نشد که نشد این عشق به خدا چطور باید برگرده!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرموده اند: «مهر خوبان در میانِ جان نشان / جان مده الاّ به مهر دل‌خوشان» از آن جهت است که باید افق جان ما شخصیت انسان‌های کامل باشد و با آن‌ها به‌سربردن از طریق انس با شخصیت علمی و عملیِ آن‌ها؛ جهانِ ما همانی می‌شود که آن عزیزان در آن جهان حاضرند. در این رابطه ارتباط با دوستان معنوی و حضور در جلسات معرفتی، ما را هرچه بیشتر به خودمان برمی‌گرداند تا در جهانی که شهید حاج قاسم سلیمانی‌ها در آن قرار گرفته‌اند، قرار گیریم و در فهم رهبر معظم انقلاب توفیق یابیم. موفق باشید

نمایش چاپی