بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: دلیل یادگیری تجوید و نیت صحیح ما در تمرین روخوانی قرآن چیست؟ چرا به تلاوت کامل قران تاکید می‌شود؟ چطور با نزدیکانی که بهره آنها در کسرماست ارتباط داشته باشیم رفت و آمد کنیم از غذاها و تعارفیها و هدایاشان استفاده کنیم و متقابلا جبران کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظم آیات نظمی است آسمانی و به همین جهت وقتی لفظ آیات، درست ادا شود، روح انسان نسبتی با مبادی آیات برقرار می‌کند بخصوص وقتی به معنای آن‌ها نیز توجه شود. ۲. باید در این امور، حمل بر صحت کرد. موفق باشید 

38938
متن پرسش

تأملی در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا «گشتل و آینده نظم جهانی». علی اصغر مصلح:  انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا در کنار همه دلالتهایش، واقعیتِ درحال گسترشی را آشکار ساخت. جهان در حال سوق‌یافتن در جهتی جدیدی است. در این جهت‌گیری شاید با مدرنیته به مثابه سنتی پشت‌سر‌نهاده شده روبرو شویم. نظم جهان مدرن از آغاز تاکنون با نظر به دو قطب هابزی-لاکی شکل گرفته و دگرگون شده است. اما اکنون گویا در حال گذار به صورت جدیدی از نظم هستیم که عامل تکنولوژی وارد نظم انسانی در مقیاس گسترده شده است. در رقابت اخیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اوباما به عنوان برجسته‌ترین طرفدار کاندیدای دمکرات، به لحاظ نظری بر آخرین تجارب و اصول فلسفی-نظری فکر مدرن که میراث نهضت روشنگری است، تکیه می کرد. اما ایلان ماسک نماینده موج جدیدی در قلمرو سیاست و فرهنگ است. او اکنون نماد رانهٔ تکنولوژی به مثابه گِشتِل، در عرصه سیاست است. ماسک به چیزی فرامی‌خواند که هنوز در حوزه‌های نظری فلسفی، به وضوح به اندیشه درنیامده‌است. او نماینده و تجسم اراده قدرتی است که نیچه آن را در بنیاد حیات آدمی یافته بود و به روایت مارتین هایدگر به صورت گشتل (Gestell) بر زندگی انسان معاصر غالب شده‌است؛ همان که در اندیشه فوکو با تلفیق مفاهیمی چون «قدرت»، «اپیستمه» و «تکنیک»، به نحو دیگری به بیان درآمده. قدرت ایلان ماسک تنها به مالکیت مهمترین ابزار تکنیکی (مثل ایکس و اسپیس ایکس) نیست. قدرت اصلی او ناشی از برخورداری از ذهن تکنیکی است؛ همان که او را ثروتمندترین انسان امروز کرده است. به بیان هایدگری او نمود انسان/دازاینی است که در نسبتی جدید با هستی قرار گرفته، و در این نسبت راسخ است. ایلان ماسک نماد و بلکه خدایگان انسان تکنیکی امروز است. زبان او را هر فرد تن‌داده به اقتضائات جهان تکنیکی می‌فهمد. او و همه تکنیکرهای جهان رانهٔ‌ اصلی جهان آینده‌اند. فلسفه، علوم انسانی و صورتهای الهیاتی شکل گرفته در محدوده ادیان ابراهیمی برای تفکر در باره مسائل جهانِ پیشِ رو ناکافی است. فهم رخدادهای جاری از جمله نقش رو به تزاید روندهای گشتلی در جهان معاصر ‌ نیازمند بازگشت به بنیادها به قصد درک امکاناتی است که تاکنون به اندیشه درنیامده‌است. روزنامه اعتماد، ۱۴۰۳.۸.۲۱ @jostarha_yadashtha سلام و عرض ادب تحلیل استاد را نسبت به نوشتار آقای دکتر مصلح می خواستم بدانم. آیا ما نیازمند امتداد میراث مان در جهان امروز هستیم یا بایستی به دنبال ساخت انسانی دیگر و جهان دیگری باشیم تا با گذر از آینده ی تکنولوژیک و هوش مصنوعی به ساحت ظهور بقیه اللهی گام نهیم؟ لازم بذکر است که نماد این امر در شهر ما جناب آقای صرامی است. که آینده ی شهر اصفهان در سیطره ی ذهن تکنیکی وی رقم خواهد خورد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر مصلح متوجه نکات دقیقی هستند. آری در این زمانه در مقابل ما دو میدان قرار دارد. یک میدان که ایلان ماسک و صرّامی ها با امیدواری به ذهن تکنیکی ما مقابل ما گشوده‌اند که چندان هم از الهیات عرفیِ زمانه بیگانه نیست و افراد را در عین تعلق به ذهن تکنیکی از آن نوع الهیات جدا نمی‌کند و یک میدان هم میدانی است با نظر به انسان در عین سوبژه بودن او در نزد خود با حضور در توحید ربوبی به عنوان انسان آخرالزمان در حال طلوع است و ما می‌توانیم نسبت به این حضور که بنده در افق نگاه صدرا و هایدگر یافته‌ام فکر کنیم. موفق باشید      

38497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حالتون خوبه؟ خیلی وقت هست که لایق پاسخ شما نبودم اما این موضوع به من جسارت ارسال این پیام را داد. استاد انگار هر انسانی مرکز دنیاست هر کدام از سمت وجود خودشان، این پیوستگی بسیار متحیر کننده است یعنی هرگناه یک فرد علاوه بر خودش به دیگران هم آسیب می‌رساند، چقدر عجیب که یک عدم کنترل نفس من می تواند مسیر فرد دیگری را عوض کند، استاد من تمام عمرم در حال گناه بودم چطور می‌شود طوری زندگی کرد که به دیگران آسیب نرسد راهی هست که خطاهای گذشته جبران شود؟ من امروز متوجه شدم گناهانم باعث آزار و دوری دیگران و علت برخورد های آنهاست، چرا روی دید و بازدید خویشان تاکید می‌شود؟ انسان یک ترازو است که زندگی کنونی در این عصر تعادل آن‌را غیر ممکن می‌کند راه درست و انتخاب درست چه چیزی می تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس و در نسبت با پروردگارش زندگی می‌کند. اگر از بقیه تأثیر می‌گیرد به جهت معنایی است که از خود دارد، حال چه تأثیر مثبت و چه تأثیر منفی و ما با اعمال و رفتار نیکوی خود، نه‌تنها خود را وسعت می‌دهیم بلکه می‌توانیم به مخاطبان خود اگر آمادگی داشته باشند کمک کنیم. موفق باشید  

38168
متن پرسش

آن استقبال گرم رهبری از دور با آغوش باز آن در آغوش گرفتن یک عالم شیعی و یک مجاهد و عالم سنی آن نگاه ها و لبخند ها، ریشه اش عمق همدلی! «هرگاه بزرگی از میان ما رفت بزرگ دیگری جای او را خواهد گرفت» حرف هایی که اسماعیل قبل از قربانی شدن گویی در مورد خود می گفت و برای التیام دل های پر درد بعد از شهادتش همه چیز آن دیدار بوی شهادت می داد! همانند دیدارها و لحظات واپسین حاج قاسم عزیز و چه زیبا شهادت هایی در شگفت تاریخی زیبا به اعتبار «ما رأیت الا جمیلا»!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای زندگی! ای زندگی! چه اندازه چهره خوبی از خود در این زمانه به ما نشان داده‌ای. چه کسی باور می‌کرد که در این آخرین زمان، این‌همه در میدان انسانیت با هر مذهب و مرامی که هستند، به همدیگر نزدیک و نزدیک‌تر باشند. حکایت قرارگرفتن شهید اسماعیل هنیه در آغوش رهبر معظم انقلاب، حکایت در آغوش‌گرفتن هزاران هزار انسان است که زمانه خود را درست تشخیص داده‌اند. حکایت عبور از همه تقدس‌های احمقانه‌ای است که دشمنان انسانیت در قالب وهابی‌گری به ما تحمیل کرده بودند و ما به لطف الهی از آن عبور کردیم تا آن‌جایی که به گفته رهبر معظم انقلاب حتی آن‌هایی که ظاهراً رعایت احکام فقهی را نمی‌کنند چه اندازه نسبت به انسانیتی که در مردم غزه به ظهور آمده است؛ نزدیکند. این‌جا است که در آن هم‌آغوشی، ما به تاریخی فکر می‌کنیم که همه انسانیت و حقیقت در حال طلوع است به حکم «الیس الصبح بقریب» وقتی انسان‌ها به حقیقت انسانی و معنویت الهی خود نظر داشته باشند. موفق باشید

37896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت جنابعالی: متوجه شدم حقیقت همیشه در دسترس اجتماع نیست و فقط گاهی زبان باز می‌کنه که شرایط محیا شده باشه، و در زمانهای انتظارش باید شرایط را احیاء کرد و این یکی از راز های وجود اصحاب اولیاء معصوم هست. با این حال متوجه شدم امروز شما مبحثی با موضوع (معلمی، پیشوایی، بصیرت تاریخی) مطرح کردید. هنوز آن‌را نخواندم اما می‌خوانم ولی آنچه در قلب بنده پیش آمد فعلا گفتن رنج ها و مطرح کردن مشکلات و نواقصی است که در این مورد تجربه کردم. بر این باورم هر رنج طبیعی خوب است، حتی اگر رنجی باشد که ترامپ برای ترامپ شدنش تحمل کرده یا رنج پاکی که سردار شهید سلیمانی عزیز برای سلیمانی بودنش کشیده اما! هرگز رنجی به بدی «رنج رشد نکردن» و توقف از خاطر پوچی ندیدم. این حق بنده نبود با اینهمه توان و استعدادی که داشتم و می‌توانستم از بزرگان این جهان باشم به خاطر خفگی میدان موجود، پرورش نیابم. به یاد دارم در سن سه چهار سالگی قدرت جسمی بیش از اندازه معمول و توان ذهنی و هوش و دقت و ذکاوت و خلاقیت بسیار زیادی داشتم و باعث تعجب بود ولی با اولین گام ورود به جهان ایران همه با زور ازم سلب شد. اگر شاید در جای دیگری بودم این اندازه پیچیده نبود. امروز با خودم گفتم: باید هجرت کنی و بروی جایی که هیچ گذشته ای در آن نباشد و از صفر شروع کنی که صفر تو صد بسیاری از مردمه و نترس برو کمی خود را باش و زندگی کن زیرا قرار نیست بسرعت لذت نوشیدن می حقیقت را بچشی. من چه گناهی دارم که همواره گرفتار عده ای هستم که همان عده مرا ذلیل می‌کنند؟! با چه انصافی مرا از من باز می‌گیرند و زندگی مرا به این مهلکه انداختند. آری از غربت بدم میاد پس: «حجابِ چهرهٔ جان می‌شود غبارِ تنم / خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم / چُنین قفس نه سزایِ چو من خوش اَلحانیست / رَوَم به گلشنِ رضوان، که مرغِ آن چمنم / عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم / دریغا و درد که غافل ز کارِ خویشتنم / چگونه طوف کنم در فضایِ عالمِ قدس؟ / که در سراچهٔ ترکیب، تخته‌‌بندِ تنم / اگر ز خونِ دلم بویِ شوق می‌آید / عجب مدار که هم‌دردِ نافهٔ خُتَنَم / طرازِ پیرهنِ زَرکشم مبین چون شمع /  که سوزهاست نهانی درونِ پیرهنم / بیا و هستیِ حافظ ز پیشِ او بردار / که با وجودِ تو کَس نَشنَوَد ز من که منم».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در مسیر دینداری هرکجا که انسان قرار گیرد، راههای آسمان به سویش گشوده می‌شود، حال ممکن است انسانِ تنهایی باشد گوشه یک روستا و یا انسان مشهوری باشد همچون حضرت امام در مرکز یک کشور. آری! معلمی نیز اگر برای کسی پیش آید، راهی است که انسان با انسانها مرتبط خواهد شد. ولی مهم نیست، مهم روحیه صفا و تواضع است که زندگی را در هر شرایطی زنده نگه می‌دارد. موفق باشید

37336

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من دچار پراکندگی ذهنی هستم علتش هم مطالعه کتب مختلف است اما بدون عمق. در کتاب خیال شما پیشنهاد داده بودید در عالم علما حضور پیدا کنیم از طریق مطالع کتبشان. درسته؟ و اینکه آیا این به این معناست که کتب دیگری مثل رمان حتی مذهبی مطالعه اش کمتر شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کمک تفکر در قرآن و تدبّر در آیات از طریق مطالعه تفاسیر قرآن به‌خصوص تفسیر «المیزان»، خداوند راه‌های مناسبی مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

37244
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیزتر از جانم: یقین دارم غزه، کربلای امروز است و هر مؤمن روزه دار ولو روزانه میلیون ها نفر را افطاری بدهد اما بی نسبت با غزه باشد، در برهوت بهشت موهوم خویش غرق است و در حقیقت امام امت قوم از او روی گردان خواهد شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. چه اندازه از زندگی به دورند آنانی که جگرشان از ظلمی که بر مردم غزه می‌رود خون نمی‌باشد و چه اندازه از زندگی بهره‌مندند آنانی که جانشان در آتشی که مردم غزه را فراگرفته؛ می‌سوزد. اینجا ما در مقابل نهایت جنایت و ظلم، خود را می‌یابیم تا با عزمی تاریخی، جای خود را نسبت به همه جنایتکاران تاریخ روشن کنیم. حقیقتاً سخن همان سخنی است که آن شاعر فرمود: «به خدا می‌دویم تا غزه»  https://eitaa.com/matalebevijeh/16333 . موفق باشید  

37009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. چند سال به واسطه نقل گفتار یکی از اقوام اسباب ناراحتی شما رو فراهم کردم، ازتون طلب حلالیت می کنم، قضاوت ایشون درست نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بوده، قصد جنابعالی خیر بوده است و مسلّم بر شما هیچ حَرَجی نیست و بنده برایتان آرزوی موفقیت دارم. موفق باشید

36809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بی وضو نام سیمین تنان را نبر ای زرد روی / که لا یمسهم الا المطهرون به خون... آری وضو ساختن به آب علم است و وضو سوختن و طاهر شدن به خون دل عاشق که همه‌اش طلب است و هیچش مطلوب در کف نیست! و فراری هم ازین حکومتش نیست! تقدیرش عاشق شدن است! لا یمکن الفرار من حکومت عشق تو... و چه خوش است نرسیدن و مردن در طلب! تشبیه و تنزیه به چکارمان می‌آید وقتی او اوست؟ جالب است مرکب معشوق که با آن از عشق عاشقان می‌گریزد عقل است! سبحان الله مرکبی را نفی می‌کند که بر آن سوار است! و آیا واقعا بر آن سوار است؟ اگر جمل عقل این اشتر جلوه‌گر را نحر کردی عشق و عاشق و معشوق پیش رویت سجده می‌کنند و عشق چیست؟ هیچ و همه! همه و هیچ! تو کیستی؟ نگاهی که بوی گند گناه می‌دهد. در مسلک ما تکذیب و تصدیق یکی‌است. چه چیز بدتر از این که هستم؟ و باز صبح می‌شود و عاقل می‌شویم! آه ای صبح قریب از شب حیرتم دور شو. نوشتم به آن امید که روزمان سیاه شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آنچه در پیش است و در عین حال، در اجمال؛ نوشتن به کار می‌آید. در نوشته‌ای این‌طور عرض شد:
اگر جهان ما، همان زبان ما است. بنابراین آیا باز هم می‌توان متوهمانه، زبان را صرفا ابزاری برای بیانِ نیازها دانست؟
🔹 هیدگر می‌گفت: جهان، یکی از ویژگی های ساختارهای تشکیل دهنده ی اگزیستانسیالِ دازاین است.
🔸 در بخش دیگری از هستی و زمان می‌گفت: زبان هم یکی دیگر از امکاناتِ وجودی یا اگزیستانسیال دازاین است.
🔹 بنابراین زبان و جهان، مقومات اصلی دازاین می‌باشند. اما جالب آن که زبان از جهان و دازین هم فراتر می‌رود.
🔸 تا جایی که زبان می‌شود پناه گاهِ دازاین و حتی برتر و بالاتر «خانه‌ی وجود» و این دازاین، شبانِ آن پناهگاه!!!
🔹 «زبان، خانه‌ی وجود است، و در پناهِ آن، آدمی سُکنی می‌گزیند، و متفکران شبانِ این پناهگاه اند»
🔸 و ما آن حضور را در کلمات مولایمان علی علیه السلام می‌توانیم احساس کنیم، از آن جهت که آن حضرت در جهانی حاضر شدند که تا قیام قیامت حضور خود را در آن حس می‌کردند و ذیل او آیا این شهید مرتضی آوینی نیست که خود را در جهان انقلاب اسلامی با کلماتش حاضر کرده؟
🔹 آیا ما با چنین رویکردی با نهج البلاغه مواجه هستیم؟ مسئله قرآن که جای خود دارد.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
موفق باشید

 

36655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا غفور» سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه امامان معصوم «صلوات الله علیهم اجمعین» دارای عصمت تکوینی و ذاتی و‌ موهبی هستند و از طرفی دارای جایگاه خاصی در هستی هستند که از خود انسان ها به ایشان نزدیک ترند؛ آیا این شدّت قرب به انسان ها، باعث نمی شود که موبقات و آثارِ گناهان این همه انسان، امامان معصوم را به زحمت بیندازد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه «علیهم‌السلام» با وجه متعالی انسان‌ها با آن‌ها مرتبط‌اند لذا خوبیِ آن‌ها را از خود می‌دانند. موفق باشید

36533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: نقل شده بلاها و سختی ها، یکی از بهترین راه های رسیدن به کمالات و درجات عالیه است. مرحوم مطهری در کتاب عدل الهی فصلی دارند تحت عنوان « مصائب مادر خوشبختی ها» و می فرمایند همان طور که مادر فرزندش را درون شکم شکل می دهد و متولد می کند، بعضاً در شکم بلاها و مصیبت ها هم خوشبختی ها و کمالات در حال شکل گرفتن است. حتی در مورد سیدالشهداء سلام الله علیه هم نقل شده که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله» به ایشان فرمودند:« إنّ لك في الجنّة درجات لا تنالها إلّا بالشّهادة: حسین جان، درجاتی در بهشت برای تو هست که بدان نمی رسی الّا از مسیر بلای عاشورا» حال پرسش این حقیر این هست که با توجه به شناختی که حضرتعالی از حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری دارید، به نظر شما چه سختی و بلایی در زندگی ایشان، ایشان را این همه بزرگ و صاحب کمالات کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که این بزرگان از همان ابتدا با سختی‌های زندگی روبه رو شدند، ولی از توکل غفلت نکردند؛ بزرگ و بزرگ‌تر شدند. از یتیمی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بگیرید تا سختی‌هایی که کتاب «شرح اسم» در مورد زندگی مقام معظم رهبری به میان آورده. موفق باشید

36517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: با توجه به مسائل مربوط به منازل انسان در سه ساحت احساس و تخیل و تعقل و عبور از این ساحات ۱. چگونه مجازات های روحانی و آتش های دوزخ موجب تزکیه نفوس می‌شود به طوری که گاهی در دنیا گاهی در برزخ و گاهی در حشر و موقف و حساب و جهنم نفوسی که قابلیت اصلاح و فلاح نهایی را دارند پاک می‌شود در واقع چون این امور اعتباری نیستند و تکوینی اند چگونه مثلا عملی که موجب ظهور فسادی در نفس می‌شود با عذاب پاک و معدوم می‌شود در واقع فرآیند تزکیه تکوینی چگونه است لطفاً توضیح بفرمایید. ۲. آیا جهنم خلد افرادی که خالد در جهنم اند با جهنم کسانی که فلاح نهایی دارند دو ساحت مختلف است به این عبارت که ذاتا جهنم خلد امکان عفو و خروج ندارد پس رستن از جهنم محال است یا این که خلد صفت نفس جهنمیان است نه جهنم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «لا یأکل النّار محل الایمان» پس اگر ایمان به نور توحید در میان باشد، سختی‌های برزخی و قیامتی، انسان را به اصل خود که همان ایمان است، برمی‌گرداند. ۲. آن کس که به کلی هیچگونه جهت‌گیری روحی به سوی توحید ندارد، همواره در جهنمِ خود باقی است. موفق باشید

36317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق می‌شود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آن‌ها را شکل می‌دهد و این‌جا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید

36252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: از آقای طاهر زاده در باره حدیث عنوان بصری سوال دارم مگر این حدیث ابتدای راه خود سازی را عنوان نمی‌کند پس چرا در آن از مسئله شهوت جنسی و کنترل آن و کنترل نگاه حرام مطلبی عنوان نشده؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه بفرمایید که مخاطب حدیث، جناب عنوان بصری است که این منازل را طی کرده و برای حضور در مراحل عالی‌تر خدمت حضرت صادق «علیه السلام» رسیده است. موفق باشید

36183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من میدونم که نگاه های مردم خیلی مهم نیست و... ولی در موقعیت که قرار می‌گیرم چنان استرس می‌گیرم و استعداد هام از بین میره که نه میتونم صحبت کنم نه کاری رو انجام بدم که بلد بودم و... اگه میشه یه راهکاری بهم بگین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان شاءالله گشایش لازم را پیش می‌آورد. موفق باشید

36153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در پرسش ۳۶۱۴۸ بر پیامبر (ص) اسم متکلم به صدای علی (ع) بر پیامبر (ص)، تجلی کرد. سوال: کدام اسم خداست که اگر بر انسان تجلی کند، مثلاً صورت یک انسان است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان اسم متکلم که عرض شد. مانند آن‌که فرشته‌ای در شما صوتی را ایجاد می‌کند و انسان ممکن است گمان کند کسی در بیرون با او صحبت می‌کند در حالیکه آن فرشته، آن صوت را ایجاد نموده است. عرایضی در این رابطه در جواب آقای سروش نسبت به تشکیک ایشان در رابطه با صوتی که باید موجب الفاظ قرآن شده باشد،  تحت عنوان « غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» داده شد https://lobolmizan.ir/leaflet/219?mark=%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4 . موفق باشید

36146
متن پرسش

با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس می‌کنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمی‌کنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمی‌کنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او می‌خواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق می‌کند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمی‌دانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت می‌کند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که می‌خواهم چه کار کنم. البته این را می‌دانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردست‌ها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آن‌که «یار نزدیک‌تر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آن‌جایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در این‌جا حضرت حق خود را در میدان حضور بنده‌اش حاضر می‌یابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور می‌شود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آن‌جا رجوع شود. این‌جا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو می‌شویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید              

36053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرانقدر: مباحث مربوط به مسجد رو گوش کردم، برایم سوال پیش اومد این همه فضایل برای رفتن به مسجد آیا برای خانم ها هم همین گونه است باید نمازهاشون رو در مسجد بخونند؟ استاد آیا می‌شود خانمی در که حال تحصیل دروس حوزه است در مسجد درس بخواند همراه با فرزندانش برای بهره مندی هایی که فرمودید حضور در مسجد برای علم دارد؟ متشکرم از وقتی که میذارید استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای خانم‌ها بستگی به شرایط امنیت روحی آن‌ها دارد که در گذشته از این جهت بعضاً مشکلاتی بوده و لذا توصیه می‌کردند در منزلشان نماز بخوانند که البته در حال حاضر از این جهت مشکلی نیست. حال می‌ماند فضای معنوی مسجد که باید حفظ شود و از این جهت نسبت به حضور کودکان غیر ممیز باید حساس بود. موفق باشید

36001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در مورد رزاقیت خداوند و... خیلی سوال شده برام اینی که می‌پرسم به این مسئله نگاه نکنید که نسخه ی فلانی هست، نسخه ی فلانی نیست، موضوع اینه برام گره ذهنی درست شده ما مثلا یه دبه ترشی می‌ندازیم مثلا فصل برداشت عسل هست و اون زمان بگذره اون عسل مرغوب تموم میشه، مقدار نیاز رو می‌خریم یا مثلا فصل آلبالوئه و یا..... مربا می‌پزیم یا خیلی مثالهای دیگه اینا رو نمیشه وعده ای گرفت یا یه چیزی یادم اومده بود کدوم معصوم بود امام صادق بودن فکر کنم که برنج یا گندم کمیاب میشه زمانشون، و به غلامشون می‌فرمایند هرچه درانبار داریم ببر بفروش خب این رو با مدل زندگی آقای بهجت چطور جمعش کنم؟ که اقا وعده وعده خرید می‌کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط قبیله‌ای زمان حضرت صادق«علیه‌السلام» و این‌که به آن صورت نبوده تا مغازه‌هایی باشد که هر موقع خواستند مایحتاج کلی خود را خریداری کنند؛ را نمی‌توان با شرایط زندگی آیت الله بهجت مقایسه کرد. در مورد رزق و جایگاه آن خوب است به کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

35901
متن پرسش

یا محبوب! یک سلام خدمت حضورتان از آنهایی که حسرت دیدار معشوق در واژه واژه اش مشهود و ملموس است! از این طور معشوق گفتن ها دورم آنقدر که گویا از هر خداناباوری ناباور ترم نه در زبان باور و آن چندین و چند استدلال واجب و ممکن هایی که در دیار وجودند! در تپش های هر روز و طلوع و غروب های روزگاری که نحسی برایش بهترین نام است آنقدر در واژه های کتاب زندگی ام معشوق نیست که دیگر روزها و شب های این جان گویا بی معنی تر از هر نیستی فقط می‌گذرند تا یادشان نرود که هستند! هر چند که باز هم در این باره اطمینان ندارم. استاد عزیز آنقدر از دیار حرف های آقا روح و الله و لبخند های حاج حسین دور شده ام که اصلا تصور آن روزها هم از توانم خارج است از نماز گریزان و آیه های قرآن را دیر زمانی است که به چشم ندیده ام! در یادآوری روزهای با او بودن تنها به لبخندی اکتفا می‌کنم و نام معشوق و دوستدارانش را تنها کلیشه ای از دست رفته می دانم! هیچ از روزهای آتش نیست و این در این دیار بیچارگی زده حتی باد آز و شهوت هم نمی وزد! گویا اصلا سوالی نبوده مثل همیشه یک درد و دل ساده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این حضور که می‌فرمایید همان حضوری نیست که انسان با هستی خود و در خود حاضر می‌شود تا هیچ ابژه‌ای در میان نماند؟ با حضور در بودنِ اجمالی که با هیچ واژه‌ای تعریف‌بردار نیست، ولی در حالِ سوسوزدن است تا پریروز را - که دیروز و امروز و فردا نیست- در پس فردای خود حاضر کند. در شب اربعین در موکب عمود ۱۱۳۳ عرض شد زمانه زمانه‌ای نیست که کمی خوب‌بودن در این طوفانِ آخرالزمانی کافی باشد که خوب‌هایی مانند خاوری‌ها با آن خوبی‌های ضعیف، آن اختلاس‌های بزرگ را انجام می‌دهند. ( https://eitaa.com/matalebevijeh/14651 ) باید به پریروز که همانند حضرت عباس «علیه‌السلام»، حضور ذیل سایه امام حسین «علیه‌السلام» است و پس فردا که همانند حاج قاسم، حضور ذیل سایه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است نظر کرد. این‌جا است که به اربعینی نظر کرده‌ایم که همه بنا دارند در نهایتِ خوبی‌ها خود را جستجو کنند؛ مثل نهایت ایثار خدّام اربعینی. موفق باشید   

35726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی می‌نامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو می‌شود نگران می‌گردد. موفق باشید

35713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در این ایام سختی و تحریم اگر خامنه ای ورود کنند و جلوی افراد تندرو که این‌روزها بشدت مخل آسایش ملت و مملکت شده اند بایستند امور جاری کشور رو به بهبودی خواهد رفت. بطور مثال سردبیر کیهان و چند فرد دیگر که سر عفاف بلوا بپا می‌کنند و عمدا می خواهند خودی نشان بدهند را بر کنار کنند خیلی از امور خودبخود حل می شود. مردم بطور ذاتی عفیف هستند و لازم نیست عده ای با فریاد این چیزها را یادشان بندازند. در شرکتهای خصوصی خیلی سالها پیش بی حجابی دیده می‌شد که برای کشور مشکلی نداشت از این ببعد هم نخواهد داشت. برپایی نماز و رعایت عفاف یک دعوتنامه از سوی خدای متعال است کسانی که این دعوت را رد می‌کنند خودشان بی سعادت هستند یا شاید فکر می‌کنند راه دیگری برای رسیدن به سعادت وجود دارد باید گذاشت بروند راهشان را پیدا کنند. اونها را بعدا خواهیم دید که با گریه و زاری به پابوس حرم حضرت رضا علیه سلام می روند و طلب بخشش خواهند کرد. بزارید بروند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آری! باید بین افراد غافل و آن‌هایی که مأمورند تا تعمداً چهره جامعه را از حالت عفاف و حجاب خارج کنند تفکیک کرد و همچنان‌که مستحضرید عده‌ای حقیقتاً مأمورند تا از طریق تشییع فحشاء نظام خانوادگیِ جامعه را که مأوای اصلی هر انسانی است؛ به هم بزنند. سختی کار آن‌جا است که بین غافل و مقصر چگونه تفکیک شود و این‌جا است که با صبر و متانت و مقاومت، مطمئناً جریانی که به دنبال تشییع فحشاء در جامعه هست به نور خون شهداء رسوا و ناکام می‌شود. موفق باشید

35677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: استاد من وقتی به گذشته ام فکر می‌کنم می‌بینم خیلی گناه های مختلفی مرتکب شدم، مثل سرزنش مومنین، غیبت، تکبر، تنبلی و.... از یک جهت خدا رو شکر می‌کنم که تا زنده ام حواسم رو جمع کرد، اما از یک جهت فکرش خیلی اذیتم می‌کنه، چون نمیدونم چطور باید جبران کنم، مثلا کسی که مومنی رو سرزنش کرده حالا باید چکار کنه که به همون خصلت دچار نشه؟ تکبری که تو وجودم هست و یک شبه از بین نمیره رو چطور جبران کنم؟ و...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عظمت توبه فکر کنید و عرایضی که در جواب سؤال شماره 35675 شد. موفق باشید

35660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر به جای حقیقت جویی لذت بردن از پدیدار را جایگزین کنیم رنج هستی کاسته نخواهد شد؟ با این توضیح که اگر کسی مشغول دیدن فیلمی به خصوص هالیوودی باشد و به جای لذت بردن از فیلم دغدغه این را داشته باشد آیا فلان صحنه ی فیلم در واقعیت هم رخ داده است یا نه مسلم است که با این پیشرفت های فناوری سینما و رایانه و هوش مصنوعی و جلوه های ویژه و ... چقدر کار تفکیک حقیقت و حقیقت نما برایش سخت خواهد بود. مورد دیگر در شهربازی سوار وسیله ای بودم بیرون پیدا نبود یک جا احساس کردم کیلومترها به سمت بالا در حال حرکتیم ولی خوب ساختمانی که آن وسیله در آن بود چند متر بیشتر ارتفاع نداشت و کلا از خطاهای حواس استفاده می کردند و بنده بنا را برین گذاشتم که اتفاقاتی که در طول آن برنامه پیش می آید را حمل بر واقعیت نکنم و می شود احساس کرد در حال پرواز به سوی آسمانی در حالیکه در واقعیت چنین نباشد همچنین احساسات و ادراکاتی که آدمی دارد تماما ممکن است منطبق بر واقعیت نباشد اما شاید مهم نباشد ما می توانیم از سیب لذت ببریم بدون اینکه سیبی در کار باشد حتی اگر اهریمن شروری که دکارت مطرح نمود نیز باشد که قاعدتا تواناست اندیشه را نیز دستخوش تغییر کند اهمیتی ندارد. من لذت می برم چه جای اهمیت که حتی باشم یا نباشم و چه لزومی دارد به جای لذت بردن، رنج حقیقت جویی را بر رنج های بی شمار هستی اضافه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی مشغول شدن با توهّمات است که به هر حال وقتی انسان به خود آید، چه در دنیا و چه در قیامت؛ می‌یابد که چه اندازه از حضور حقیقیِ ابدی‌اش فاصله دارد. البته این غیر از آن است که انسان در زندگی رخصت بازی‌کردن و تفریح‌کردن نیز دارد ولی نباید بازی را جدّی بگیرد و زندگی را در محدوده بازی و توهّمات شکل دهد. موفق باشید

35652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضرت استاد طاهرزاده: آیا می‌شود جایگاه نهیلیسم و پوچی زدگی امور ولو دارای ارزش را با آیه شریفه «التوبة....... إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» تطبیق کرد؟ ضیق عوالم انفس و آفاق «جهان نفس و ماده» ، ضیقی نیست که در ذات آنها باشد، بلکه از «ظن» آدمی است در اثر فرار از جهاد در هر معنی آن! شده باشد؟ بنظر حقیر نهیلیسم و پوچی زده گی در عرصه ظن و گمان موجودیت خود را همچون شیشه کبودی مقابل چشم آمده و از کبودی آن هرچیزی کبود می‌نامید و الا «رحبت» بود. از این رو وقتی این ظن عارض می‌شود، آدمی از ضیق آن سر به توبه و برگشت می‌آورد. قدری اگر ممکن است از این آیه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان در موقعیت « وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ» قرار گرفت به یک معنا احساس پوچی می‌کند مگر آن‌که به خود آید و با توبه با خدا مأنوس شود. ولی موضوع نیهیلیسم امر دیگری است و مربوط به بشر جدید است. دکارت می‌خواهد در انسان شناسی جدید سکنا گزیند که در آن امکان شک نباشد و آن انسانی است که می‌اندیشد و نسبت میان اندیشه و هستی را درک می‌کند. در این‌جا در نظر دکارت حقیقت، همان بودنِ انسان است و انسان، ملاک هست‌ها و نیست‌ها می‌شود و البته این غیر از آن است که انسان با نظر به هویت تعلّقی خود متوجه حقیقتی ماورای وجود خود می‌باشد، بدون دوگانگی بین خود و حقیقتِ هستی.
بشر غربی با غفلت از هویت تعلّقی انسان نسبت به حقیقت، عملاً از حقیقت دست کشیده است و این یعنی دست کشیدن از انسانِ جویای معنا که همان نیست انگاری است، به همان معنایی که نیست‌انگاری فراموشیِ «وجود» است و گسیختگیِ نسبتِ انسان با هستی.
اگر تفکرِ آینده تفکری باشد که بشر را متذکر هستی، به معنای اصالت وجود و عین الرب بودن انسان نسبت به هستی می‌کند، ما از تاریخ تجدد رها می‌شویم و به جای مشغول شدن به ذهنیات خود و عدم تفکر، در «وجود» سکنا می‌گزینیم و دیگر در استیلای تکنولوژی که حاصل سوبژکتیویته است قرار نخواهیم گرفت و جهان دیگری آغاز می‌شود که انقلاب اسلامی متذکر آن است. موفق باشید

نمایش چاپی