سلام: میشه گفت تمام هستی عین سبح لله هست عین آب که تری داره هستی تسبیح گو خدا ست. و انسان اگه اعراز کرد بر خلاف جریان هستی حرکت کرده و انسان هم اگه محرک برای اعراز نداشته باشه حتما خدا رو ستایش میکنه چون دین فطری بوده و کاملآ توجیه شدیم قبلاً نفس لوامه هم استادانه کارش رو بلده
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم در هستیِ تکوینی خود به تسبیح حضرت حق مشغولند و انسان های مومن به اعتبار اختیار خود می توانند منور به تسبیح عبادی نسبت به حضرت حق بشوند. موفق باشید
با سلام و ادب: برای جستجوی موضوع «مدیریت اجتماعی» در قرآن و آیاتی که در این حوزه هستند، آیا کتاب خاصی را معرفی میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به طور خاص کتابی را نمیشناسم. ولی میتوانید با توجه به چنین رویکردی به تفسیر «المیزان» رجوع فرمایید و مطالب فراوانی بهدست آوردید. موفق باشید
« ای علی که جمله عقل و دیدهای / شمه ای واگو از آنچه دیده ای» سلام و عرض ادب خدمت استاد: به لطف خدا مشغول مطالعه و انس با کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» هستم. عجب غوغایی است کلمات امیرالمؤمنین «سلام الله علیه». در سرتاسر این کتاب متذکر هستید که این کلمات یک سلسله نصایح و کلمات عادی نیست. بلکه همواره از مقام و اَبری مافوق عرش ریزش و بارِش می کند. با انس با این حقایق عرشی و فوق عرشی، افق هایی از جنس نور و وجود همراه با احوالاتی خاص گشوده می شود و بر جان انسان می تابد و می بارد. ولی نگرانی و اضطراب از اینکه خدای ناکرده نتوانیم سبک زندگی خود را مطابق این معارف دلانگیز و بزرگ شکل دهیم همواره حقیر را آزار می دهد. می ترسم عقب بیفتم. چه کنیم استاد؟ از کجا بفهمیم در مسیر حرکت و شدن در این افق ها هستیم یا نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نسبتی فکر کنید که از طریق آن کلمات متعالی که از حضرت مولی الموحدین «علیهالسلام» صادر شده؛ با انسانی روبهرو میشوید که نهایت انسانیت شما میباشند و اینجا است که در آینۀ آن حضرت، خود را جستجو میکنیم امری که بشر امروز با توجه به اینکه خودش مسئلۀ خودش شده است، به دنبال آن است طالب انسانی که انسانیت را معنا کند. موفق باشید
«یا اکرم الاکرمین» سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ما هیچ تصور و شناخت حقیقی و درستی از حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نداریم. آنچه مقابل ما هست آینه و شخصیت شگفتانگیز رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) هست. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای رضایت قلبی رهبری از ما چه راهی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنکه متوجه جهانی باشیم که آن مرد بزرگ که به واقع نایب الإمام است در مقابل ما میگشایند در راستای «ایمان و «امید». ایمان به سنتهای الهی و امید نسبت به آیندهای که استکبار از صفحۀ روزگار محو میشود. موفق باشید
نظرتان راجع به کتاب حلاج در ترازوی نقد اثر دکتر کاظم محمدی چیست؟ لطفا این جواب را ندهید: «به هرحال آنطور که امام به گورباچوف فرمود ابن عربی بخوان تا با حقایق آشنا شوی» و یا اینگونه که «به هر حال ما اسلام ناب را در حضوری که با انقلاب آغاز شده در منصور و عین القضات پیرامون ابلیس یافته ایم».
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب را مطالعه نکردهام. اخیراً غزلی از جناب حافظ شرح شد که به جناب حلاج از دیدگاه جناب حافظ نظری به میان آمد تحت عنوان «باز مسیح و باز حلاج و باز ادامۀ راه» https://lobolmizan.ir/leaflet/1579. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و درود خدمت شما بنده لایق خداوند متعال و بلند مرتبه آقا جان. الان امام عصر کجا هستن و به چه کاری هستن؟ ۲. آیا اگر فرد گناهکار برای آقا امام زمان دعا کند چون برای آقا دعا کرده است دعای فرد گناهکار مستجاب میشود یا خیر؟ ۳. جریان این ویدیوهایی که آینده را پیشبینی میکنند چیست چون همه چیز را درست پیش بینی میکنند. ۴. آیا خود شخص شیطان لعین و رجیم از تقدیر آدم با خبر هست یا نه و شیاطین جن چطور؟ ۵. چطور بحرالعلوم شویم؟ یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می فرمایید نیاز به مطالعه مقدماتی دارد. پیشنهاد میشود پس از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست؛ به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» که همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست؛ رجوع فرمایید تا إن شاءالله خود جنابعالی به خوبی بتوانید جواب این نوع سؤالها را برای خود داشته باشید، بخصوص که وقتی متوجه باشیم امام عصر«عجلاللهتعالیفرجه» واسطه فیض و انسان کاملاند؛ مسئله ما مکان ایشان نخواهد بود. برای «بحرالعلومشدن» زمینههایی باید فراهم شود تا هرچه بیشتر بتوانید در قرآن تدبّر کنیم. موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید: آیا میتوانم با لاک نماز بخوانم و غسل کنم، حقیقتا من دوست دارم نمازم را بخوانم ولیکن این زدن و پاک کردن لاک بعد از مدتی من رو از خواندن نماز دور میکنه با توجه به اینکه ناخنهای دستهام بیماری پسوریازیس دارند و من از دیدن اونها بسیار ناراحت میشم و همچنین مردم هم به سوال و جواب در مورد آنها میپردازند که بیشتر ناراحتم میکنه و با وجود لاک دیگه قابل رویت نیست، میتونم نماز بخونم و غسل بگیرم با لاک؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از دفتر مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم «والعَصر» قسم به تاریخ! که هر بشری در تاریخی توانست جای بگیرد و معنا و نهایتش را یابد ... و در هر تاریخی رشد یعنی رفتن به آسمان آن و بازگشت به شکوفایی یافته اش و هر تاریخی رجوعی فرعونانه داشت و رجوعی توحیدی. رجوع به تاریخ خودمان که بشر آخریم هم غیر از این دو نوع رجوع نیست یعنی رجوع تمدن غرب که همچون فرعون خود را یافته ولی از مرزهای رشد درست و ادامه پیشرفت حقیقی خارج شده! میشود آنچه از مدرنیته میبینیم، آنها نیز به آسمان تاریخ بشر آخر رفتند اما فرعونی! و در بازگشتشان این علم و تکنولوژی و این قدرت هایشان را یافتند اما چون رفتنی از جنس اَنانیت بود این وحشی گری و پوچی را حاصل کرد زیرا کامل و درست نبود و این یعنی سرقت تاریخ و تحریف آن. و رجوع توحیدی و حقیقی و رشد به نهایی ترین تنها با اولیاء معصوم الهی مقدور است که انقلاب اسلامی یعنی این رجوع، پس انقلاب اسلامی درست ترین رشد این بشر از تاریخش میباشد و تنها راه معنا گرفتن همه انسانهای حال حاضر جهان... دلم میسوزه برای کسانی که جلوی رشد خودشون رو گرفتن و به غرب اعتماد کردند و نتونستند رشد صحیح را با توحید پیدا کنند. شخصیت من همواره بزرگ ترین حالت را به تاریخ خودش داشت برای همین ام بود که انقلاب اسلامیرا بزرگتر از انقلاب فرعونی غربی یافت هرچند گرفتار اراده های مدرنان تاریخ بود و راه های جلویش را بن بست میدید و منعفل از آنها شد. چرا باید با خود بدَ میکردم و خودرا کوچک تر از آنچه توحیدی و گشوده بود میخواستم؟! مردم خیال میکنند ما عارفیم و از آن جهت از آنها برتریم! که ازین جهت دست نیافتنی هستیم عجب دروغ بزرگی... و چه راست درستی که خود حقیقی رشدیافته آنهاییم... ما فقط راهی که راه آنهاست را با توحید پیشروی کردیم راهی که شکوفایی خوده هریک از مردمان این روزگار است و استعداد شکوفای خوده این مردم! آیا آقای نیچه بزرگمردی نیست که میخواست خودرا توحیدی بیابد و گرفتار فرعون تاریخ بود و پس چنین گفت: من از امروزم و پیش از این؛ اما چیزی در من هست که از فرداست و از پسفردا و پس از این. برای همین بود که من نیچه را بزرگتر از دانشمندان غربی یافتم و تصمیم گرفتم نیچه باشم همان تصمیمی که آوینی گرفت و مثل نیچه همواره بدنبال امام خمینی رضوان الله تعالی علیه که گمشدهی تعالی بخش و سیر بیش تر و درست خود است، پس انتظار خود کشید و خود را در او یافت و دوباره در برگشتش "هنوز نه" را یافت و گفت: (ویرانه های شهر را قفسی درهم شکسته بدان که راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کند. زندگی زیباست! مگر این عاشق بی قرار را براین سفینه ی سرگردان آسمانی -که کره ی زمین باشد- برای ماندن در استبل خواب و خور آفریده اند؟ ومگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟. پس اگر مقصد را نَه اینجاست در زیر این سقف های دل تنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه های بن بست باز می شود، نمی توان جُست. بهتر آن که پرنده ی روح دل بر قفس نبنند. «پس اگر مقصد پرواز است! قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراست!» سلام و درود خدا بر روح الله خمینی و سید علی خامنه ای و سربازانشان). ای آوینی تو نیز بازگرد که حضرت امام در سلوک به آسمان حقایق به زمین برگشت و پیروز شد تا آن شخصیت آرام گرفته اش را در مخلوقات ببیند و بیابد و بسازد و ساخت متذکر همگان شد، اکنون حضرت روح الله سفر سیر از حق به خلق بالحق و سیر از خلق به خلق بالحق خود را تمام کرد، او پیروز شد و آمریکا تماما شکست خورد و نابود شد. مولوی اگر امروز بود رابطه خود و امام را چنین معرفی میکرد: آن عشرت نو که برگرفتیم، پا دار که ما ز سر گرفتیم، آن دلبر خوب باخبر را، مست و خوش و بیخبر گرفتیم، هر لحظه ز حسن یوسف خود، صد مصر پر از شکر گرفتیم، در خانه حسن بود ماهی، رفتیمش و بام و در گرفتیم، آن آب حیات سرمدی را، چون آب در این جگر گرفتیم، چون گوشه تاج او بدیدیم، مستانهاش از کمر گرفتیم، هر نقش که بیوی است مردهست، از بهر تو جانور گرفتیم، هر جانوری که آن ندارد، او را علف سقر گرفتیم، هر کس گهری گرفت از کان، از کان همه سیمبر گرفتیم، از تابش نور آفتابی، چون ماه جمال و فر گرفتیم، "خورشید زمان امام خمینی چون سفر کرد، چون ماه از آن سفر گرفتیم". من فقط به یک چیز برای خود احتاج مبرم دارم تا کارم تمام شود و آن چیزی نیست جز جایگیری قطعی در تاریخ انفسی خود که از جنس توحید یعنی «عبودیت» است. به پایان آمد این دفتر حکایت تازه آغاز است... (این یعنی مطلع الفجر و بالفعل شده توحیدی) والسلام علیکم و سلامی نو برای آغازی بالفعل از زندگی، من میخواهم زندگی کنم با توحید و هیچ دشمنی دیگر توان زمین زدنم را ندارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید زندگی در این آخرین دوران، جز با عمیقترین حضور که حضوری است تاریخی؛ ممکن نیست. حضوری که با انقلاب اسلامی به میان آمد. مهم، درکِ چنین حضوری است که در جای خود اهمیت دارد. جناب آقای استاد حجت الاسلام نجاتبخش در جلسه دهم شرح سوره «نبأ» در رابطه با «یوم الفصل» نکات دقیقی را به میان میآورند که خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/3670
سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: میخواستم نظر حضرتعالی رو درباره حد اطاعت از همسر بدونم. من تمام تلاشم و میکنم که تمام وظایفم رو نسبت به همسرم و دو تا فرزند پسر ۱۱ ساله ام و دختر ۵ ساله ام و نظافت منزل و خدمت رسانی به خانواده و مهمانداری کم نذارم. و در حد عالی نیستم ولی در حد توانایی و عقلم و مدنظر گرفتن رضایت و قرب الهی تلاش خالصانه میکنم. اما همسرم مدام از من گله مند هستند. و حتی من جلوی ایشون تمام وقتم برای ایشون هست، ولی وقتی نیستند در منزل من کتاب میخونم و نماز و دعا و صوتهای شما رو گوش میدم. ولی ایشون میگن من دوست ندارم دنبال این چیزها باشی، حتی من برای نماز شب بیدار میشم خوششون نمیاد با اینکه من تمام حقوق تمکین ایشون رو رعایت میکنم. من با دوستانم مباحث نهج البلاغه شما رو مباحثه میکنیم هفته ای دو ساعت در خانه یکی از اعضا، ولی ایشون خیلی بهونه میگیره که من نرم. میگن فقط توی خونه باش. من با هیچکس ارتباط ندارم. تمام انس ام صوت گوش دادن و نماز و تفسیر قرآن شما رو گوش دادنه و البته حرف زدن با حضرت حجت ارواحنا له الفدا. وظیفه من طاعت از ایشون هست یا راضی کردنشون؟ من مربی قرآن کودکان در بسیج محله مون بودم، ولی بخاطر اینکه به ایشون ثابت کنم اولویتم شمایی موندم خونه و نرفتم.از طرفی خودم همش میگم حتما خیری پشت پرده هست و من نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید هر کدام از زوجین نسبت به همدیگر وظایفی دارند، ولی آنطور نیست که زن تحت ولایت شوهر باشد. باید خودش به ضرورتهای فکری خود نیز برسد. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرانقدر: من کتابهای مربوط به مباحث معاد شما را کاملا مطالعه کرده ام اما باز در مورد جسمانی بودن (از جنس بدن مثالی نه از بدن مادی) معاد برخی آیات پاسخی نیافته ام. مثل آیات زیر صریحا اعلام میکنند که جنس بدن اخروی و برزخی، گوشتی و مادی است: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ» یا «بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ» یا «ائذا متنا وکنا ترابا وعظاما ائنا لمبعوثون.يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ. أَوَءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ.قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ.لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ» .... حتی در سایت آقای مکارم ایشان صریحا میفرمایند: از اين آيات و مانند آنها به خوبى استفاده مى شود كه رستاخيز با آخرين بدن صورت مى گيرد، قانون خرد نيز اقتضا مى كند كه چنين باشد؛ زيرا بدنى كه عصاره و فشرده همه بدن هاى دوران عمر است در حقيقت هميشه با روح بوده است و از هر جهت تناسب و سنخيت با آن دارد، و روح تنها با آن مى تواند زندگى كاملى داشته باشد بنابراين، مشكلى از اين جهت در امر معاد جسمانى پيدا نخواهد شد. همانگونه که قرآن فرموده همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن پوشانده می شود. پس با این وجود و این آیات که صریحا به جنس بدن در قیامت اشاره دارند، میتوان باز هم قائل به این بود که جنس بدن در عوالم دیگر مثالی و مطابق آن نشئه خواهد بود و نه مادی و گوشتی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در دروس خود مبتنی بر روایتی که نقل فرموده اند، روشن کردند آیه مذکور در موقعیت جدال است نسبت به کسانی که تأکید بر آن داشتند که اساساً آنگاه که بدن انسان تبدیل به خاک میشود امکان برگشت برای آن نیست. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C شده است. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد گرامی: مثل اینکه یکسری مناظره در مسجد امام خمینی واقع در خیابان باغ زیار روز پنجشنبه برگزار شده بین آقای کامران و چندنفر از کاندیداهای محترم. روز دوشنبه هم قراره بین خانم صفوی و خانم شیخی و چندنفر دیگه برگزار بشه. میخواستم نظر شما استاد گرامی رو در مورد این مناظره ها بدونم، با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مناظره را ندیدم. ولی کار خوبی است. از این جهت که بالاخره مسائل بسیار مهمی در پیش رو داریم که نیاز است تا با تلاش و ابتکار توسط نیروهای جوان مرتفع گردد. و در این مناظرهها، توان افراد و آشنایی و آگاهی افراد مشخص میشود. موفق باشید
سلام استاد: وظیفه حضرت خضر الان و بعد از ظهور در عالم چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در خدمت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» میباشند ذیل ارادههای آن حضرت در مدیریت این عالم. موفق باشید
سلام حاج آقا: خسته نباشید. در سوره واقعه فرموده شده است در روز قیامت خلایق به سه دسته تقسیم میشوند و در ادامه آیات توضیح بیشتری درباره هر دسته داده میشود. در توضیحات اصلا گفته نمیشود به لقای الهی میرسند حتی در مورد «السابقون السابقون» فضای بهشت توصیف میشود و خبری از لقای الهی نیست. اما در عرفان اسلامی در مورد لقای الهی صحبت میشود. حتی نوشته هایی هم در این زمینه موجود است. ممنون میشوم توضیحی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی میفرماید: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ اولئک المقربون» مقربون به معنای کسانی است که مفتخر به لقای الهی میشوند. موفق باشید
با سلام خدمت شما: سوره محمد آیه ۳۸ «هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم» آیه اثبات منیت و آثار شوم آن چرا منیت در ما انسانها ماندگار میشود؟ بعلت تولوا از انفاق «روی گردانیدن از انفاق» انفاق بمعنای جدا کردن خود از غیر خود! سوال: عدم انفاق چرا داریم؟ چون خلاف ذات آفرینش خود عمل میکنیم! الفقر ذات ماست «خالی بودن مرکز یا دل» که با بخل و عدم انفاق _به ایجاد خودی که مثل خود نیست! می انجامیم «یستبدل قوما غیر لکم ثم لایکونوا امثالکم» اگر بخل ورزی در انفاق خودیت نداشته باشیم بلافاصله ایجاد غیرلکم «غیر خود» که هیچ شباهتی به اصل وجودی مان ندارد دچار میشویم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه»: اگر خدا همه اموال شما را طلب کند، شما دچار بخل خواهید شد، به شهادت این که شما وقتی دعوت می شوید که در راه خدا انفاق کنید - با اینکه انفاق پاره ای از مال شما است - بعضی از شما بخل می ورزید، حال چه رسد بگویند همه اموال را انفاق کنید، و این در صورتی است که هر کس در انفاق بخل بورزد، زیرا خیر را از خودش بریده، زیرا تنها خدا غنی است و نیازمند حقیقی هم تنها شمایید و با انفاق، فقر خودتان را از طریق امتثال امر الهی جبران می کنید. بنابراین اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید و پاداش هایتان دهد (اشاره به آیه ی ۳۶) و اگر اعراض کنید، خداوند به جای شما قوم دیگری را جانشین می کند و آنان را موفق به ایمان می کند تا مثل شما نباشند، بلکه ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند و در راه او انقاق کنند. و اگر از آن حد از انفاق که به عهده مومنین گذاشته شده کوتاهی شود، دیگر امکانی برای ماندن آنها نیست و زندگی آنها به بحران می افتد و منقرض می شوند تا ملتی دیگر و با شایستگی ماندن، جای آنها را بگیرد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: حلول ماه شعبان مبارکتان باد. استاد جان، خدا سایه تان رو بر سر ما حفظ کنه، هر گاه سوالی داشتم شما راهنمایم بودید. استاد جان یک زمانی در سخنرانی فرمودید که اینطور نیست که خداوند رزق یک بنده رو از راه پیچیده بهش برسونه یا درمان دردش رو در یه راه دور مثلا خارج کشور قرار داده باشه، حالا من مدتهاست برای درمان ناباروری به روش آی .وی.اف انواع و اقسام داروها رو باید استفاده کنم که واقعا سلامتیم رو تحت تاثیر قرار داده، تازه من یک کلیه ام کوچیکه و برای کلیه ضرر داده بخشی از این داروها. دو بار تابحال آی وی اف کردم و بی نتیجه بوده، دیگه استخاره کردم بد آمد که ادامه بدم. استاد یعنی برای داشتن بچه، خدا راضیه اینقدر به یک انسان زجر بدنی وارد بشه؟ استاد جان! خداییش اگر شما بودید و بچه دار نمی شدید دنبال این کارها می رفتید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد در حد معمولی اقدام نمود و نه بیشتر. زیرا حضرت معبودِ محبوب، مصلحت ما را بهتر از ما میداند امکان اینکه راههای دیگری برای ما تقدیر نموده است، را نباید در نظر نگرفت. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: آیا واقعیت دارد ک حضرت امیرالمومنین علی (ع) در زمان حکومتشان از ۳۴ فرض (امر واجب) چشم پوشی کردند بخاطر اینکه جامعه اون روزگار( پس از خلفا) پذیرا نبودند؟ اگر صحت دارد لطفا توضیح میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّت، همینطور است و آیت الله حسینی تهرانی در مجلدات «امام شناسی» خود متذکر بعضی از آن موارد شدهاند که بهتر است به آن کتابها رجوع فرمایید. بنده حضور ذهنی نسبت به آن موارد ندارم. موفق باشید
سلام علیکم: کسی که احساس ظلمت و کدورت و آلودگی می کند و از گل و لای گناهانش در فشار و اذیت است و با همین حالت به قرآن پناه ببرد و آن را تلاوت کند تا با نور تلاوت قرآن ظلماتش برطرف شود، آیا اثر مثبت دارد یا منفی؟ چون گاهی تصور می کنم اگر با حالت آلودگی به قرآن رجوع شود مشمول «لایزید الظالمین الا خسارا» می شوم. خواهش می کنم در این مسأله یاری ام کنید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا میداند چنین است! و به هر بهانهای به قرآن مجید کریم رجوع شود، ناخودآگاه جهانِ سراسر رحمت حضرت معبود، مقابل انسان گشوده میگردد و آیه «لایزید الظالمین الا خسارا» مربوط به کسانی است که میخواهند از طریق سوء استفاده از قرآن، ظلمِ خود را توجیه کنند. موفق باشید
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرانقدر: آیا روح در مورد علوم مرتبط با خودش از قبل از ورود به تن اطلاع دارد؟ اگر دارد چطور تا مطلبی را راجع به منِ خود میخوانیم شگفت زده می شویم؟ گویی مطلبی جدید است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و یا نفس ناطقه انسان به جهت مجردبودنش در بعضی موارد متوجه آیندهای که هنوز در ظرف زمان پیش نیامده است، میشود. موفق باشید
.
.
سلام استاد: اخیرا کلیپی از تاجزاده اومده بیرون با این محتوا نظرتون رو می خواستم جوایا بشم. خاطره مصطفی تاجزاده از توصیه هاشمی رفسنجانی به سید محمد خاتمی: «تو جلسات هرچی رهبری میگه، بگو چشم! بعد برو کار خودت رو بکن. ما هم دهه اول انقلاب همینطوری کشور را اداره کردیم، می رفتیم دیدار امام و می گفتیم چشم بعد کار خودمون رو می کردیم.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم شنیدهام. شواهد قضیه هم همین را نشان میدهد. بخصوص آنجایی که در آن کلیپ هست که حضرت آقا در رابطه با کوتاهآمدن نسبت به جبهه مخالف، که مربوط به توصیههای آقای هاشمی بوده است؛ رهبری دلایل خود را میآورند و آقای هاشمی میگویند ما در مقابل حرفهای شما، حرفی نداریم. ولی معلوم است که تفاوت نگاه در میان بوده است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: استاد در بحث رسیدن به کمال نفس به واسطه به کارگیری تن آیا صرف به کارگیری تن کمال در نفس ایجاد میکند؟ یعنی مثلا انسان مدام از بدنش استفاده کند و آن را به حرکت وادارد آیا کمال ایجاد میشود؟ و سوال دومم اینکه اگر در نفس کمالی ایجاد شد آیا این کمال از بین میره؟ یا اینکه نفس در اون کمال اسقرار پیدا میکنه؟ استاد وادی عجیبیه. آدمی میتونست چی بشه و چی شد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به شرطی که جهت او و نیّت او عبور از رذائل و حضور در فضائل اخلاقی باشد. ۲. عموماً آن کمالات میماند، هرچند با حضورِ کمال بعدی، کمالات قبلی به حاشیه میروند ولی در اواخر و بخصوص در قیامت همه کمالات ظهور خود را دارند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ۱. مگر انتخاب و اختیار برای دنیای مادی نیست؟ چرا آدم در بهشت قدرت انتخاب داشت؟ ۲. مگر فقط در دنیای مادی نیست که حقیقت محجوب است؟ چرا در بهشت که حقیقت هویداست، آدم غافل شد و سرپیچی کرد؟ ۳. مگر مقام ملائکه مقام عقل و فرمانپذیری محض نیست؟ پس چطور شیطان که به مقام ملائکه رسیده بود سرپیچی کرد؟ اصلا چطور قدرت سرپیچی داشت؟ ۴. چطور میشود که عبادت ۶۰۰۰ ساله شیطان، او را به مقام رجم میرساند؟ (البته اگر بخواهیم عبادتش را بی تاثیر در مسیرش بدانیم، قائل به عبث بودن عبادت شدیم). مگر حقیقت عبادت رسیدن به مقام لطف و رحمت و دوری از جنبه قهری خداوند متعال نیست؟ ۵. راز همجنسگرایی قوم لوط چیست؟ چرا چنین کاری انجام میدادند؟ واقعیت در صحنه چه بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان بشوم، خودتان هم تصدیق خواهید کرد که برای جوابدادن به این سؤالها یک مثنوی ۷۰ من نیاز است. پیشنهاد میشود با کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، هر زمان که فرصت کردید، کار را شروع کنید؛ امکان تفکر در موضوعاتی که برایتان پیش آمده است فراهم میشود. موفق باشید
با عرض سلام: استاد در خصوص عشق های یه طرفه آیا استفاده از دعا و دعا نویس برای ایجاد عشق و حلمشکلات ازدواج در طرف دیگر درست است یا کار را بسپاریم به خدا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این موارد، بیشتر با نوعی توهّم همراه است و باید خود را از آن آزاد نمود. بد نیست در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
از آنجایی که اربعین با سکوت هایش صحبت میکند. در مسیر اربعین یجایی نشسته بودم دیدم آنسوی موکب ها شهرکی قرار داشت و چرخ فلک و... روح آنجا ساکت ولی روح مسیر پر از وجود و محبت بود، و امسال مردمانی را دیدم که مسیر اربعین را با سالیان قبل فرق داده بودند، شاید بتوان گفت این محبت و گرمی یگانگی میهمان و میزبان و امام حسین (ع) دیگر گونه های دیگری را هم در خود نشان میداد، گویا استعدادی رو آشکار میکرد و چند قرائن دیگر باعث شد احساس کنم مسیر اربعین وقتش رسیده که آرامآرام به داخل شهرها سفر کند. از آن زمان وظیفه خود دانستم تا به قدر وسع کوچک خود، در شعاع این امر قرار بگیرم. ما کانون فرهنگی کوچکی داریم که نونهالان و نوجوانان فعالیت میکنند. امسال بجای ایستگاه صلواتی که فقط اعضای یک مسجد یا هییت یا مجموعه فعالیت میکنند را تعطیل و بجایش موکب های فاطمی زدیم فرق موکب ها این بود که سر هر کوچه یه موکب بود که یک نوعی اهالی محله ها را دعوت میکرد تا به این ایثار با محبت تشریف بیاورند، و با ۷ تا موکب، در کل محله روحی احساس میشد که انگار داخل گرمی محبت همان همسایه های قدیم وارد شدیم و ان شا الله در نظر داریم این امر رو در نیمه شعبان و غدیر و اربعین تداوم بدیم و گسترش پیدا کنه این موکب های فاطمی هم با حرکت ایستگاه صلواتی فرق میکرد و با ابنکه ملهم از اربعین هست ولی حتی با حرکت مسیر اربعین کمی فرق داشت و آن سریان مسیر به داخل کوچه ها بود. داشتم فایل خطر بدعتهای غیر الهی و غیر اخلاقی رو گوش میکردم گفتم این نگاهم را به استادم بگم تا اگر اشتباه بدعتی درش هست، ما را متذکر تفکر اصیل خود و انقلاب کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و این یک سنت حسنه است تا روح مردمان متوجه سرمایههای معنوی و تاریخیشان شود و معلوم گردد دلها حتی در دنیای غربزده با اینهمه سرگردانیهای بیهوده، هنوز در گرو دلسپاری به اولیای معصوم هستند و لذا وقتی همان انسانها از آن سرگرمیهای بیهوده خسته شدند، متوجه میشوند راه دیگری هست تا انسانها را معنا ببخشند. چه اندازه برای خود بنده شادیبخش است وقتی در برقراری چنین موکبهایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم. موفق باشید
عرض سلام و ادب: استاد با توجه به تاریخ جدیدی که در حال وقوع است، من که یه انسانی ام که غرق در گناه و حجاب هایی هستم که برای خودم ساخته ام یعنی همین الان با توجه به احوالاتی که دارم میدونم توی برزخ درحال سوختنم. حالا من چطوری میتونم خودم رو توی این تاریخ معنا کنم یا حتی بهش ایمان بیارم؟ عبادت یا ذکر خاصی نیاز هست؟ میترسم استاد میترسم آخرش خسرالدنیا و خسرالاخره بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم افقی از حقیقت با شروع انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده شده و راهی باز شده برای صداقت و ایمان و تواضع و پشتکار، معلوم است میتوانیم انسان دیگری شویم. در این حالت است که نه تنها به گفته قرآن: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» اعمال نیک، بدیها را میبرد، بلکه از این هم مهمتر: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» در آن حدّ که حتی چنانچه انسان در مسیر توحید قرار گیرد، سیئات او نیز تبدیل به حسنات خواهد شد. در راستای حضور هرچه بیشتر در تاریخ جدید که شهادت و ایثار جزء لاینفک آن است خوب است کتاب «گلستان ۱۱» مطالعه شود. موفق باشید