بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما: من یه دختر ۱۴ ساله دارم که علاقه مند هست در جلسات هفتگی شما شرکت کنه. به نظر شما آیا جلسات شما مناسب سن و سال ایشون هست؟ اگر که نیست چه استاد دیگه ای رو پیشنهاد می فرمایید که در جلسات ایشون شرکت کنه؟ و همینطور با این سن چه کتاب هایی از شما رو می تونه بخونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است ابتدا ایشان با کتاب‌هایی مانند «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «چه نیاز به نبی» آشنا شوند. موفق باشید

35492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر: استاد بنده جایی خواندم که لباسی که تنت بوده زمانی که غمگین بودی را عوض کن و نمی‌دانم این سخن از که بود و با این حرف من زمانی که فکر گناه هم می‌کردم می‌خواستم لباسم را عوض کنم و یا دستم را بشویم دهانم را بشویم پایم را بشویم با وجود اینکه بعد از آن احساس رها شدن و دور شدن از آن غم و یا گناه را می‌کردم اما الان اگر این کار برایم اجبار شده است که حتما باید تطهیر کنم تا آثارش بر روحم برود و نمی‌دانم این احساس رضایت خیالی است یا حقیقی لطفا بنده را راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این نوع توصیه‌ها بحث در تغییر حالت است که در جای خود مؤثر می‌باشد ولی راه حل اصلی، حضور در معارف حقه می‌باشد که قرآن مجید در مقابل ما گشوده است. موفق باشید

35351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در «قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها»، این قاعده درباره الله است یا غیب الغیوب؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده در هر مرتبه از «وجود» با همان تشکیکی که در وجود هست، جاری است. در این مورد پیشنهاد می‌شود بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

35236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: در راستای جریان های اخیر شهر اصفهان و اختلافات پیش آمده، ما دانشجویان بر آن شدیم تا جویای مسئله از مسئولین شهری باشیم. پس از گفت و گوهای بسیار، بیانیه ای در این راستا جمع آوری شد که مشتاق هستیم نظر جنابعالی را در این رابطه جویا شویم و ما را در این راه مساعدت فرمایید. ▪️بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در خصوص اتفاقات اخیر شهر اصفهان 1⃣. بخش اول بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیکمُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمُ تُرْحَمُونَ 🔸 در راستای جریان های چند ساله موجود در شهر اصفهان که با اتفاقات چند ماهه اخیر تشدید شد و بیشتر به منصه ظهور رسید بر آن شدیم تا به نوبه خود شناخت بیشتری نسبت به این جریانات و تاثیرات آن در بعد اجرایی مدیریت استانی و شهری پیدا کنیم. پس از گفت و گو با مسئولین و چهره های سیاسی شهر و استان در جریان اتفاقات و مناسباتی قرار گرفتیم که با آموخته هایمان از مکتب امام (ره) فاصله داشت. 🔹 چه خوب است از خود سوال کنیم: آیا متوجه‌ هستیم که چه بار عظیمی بر دوشمان است؟! و دیگر چه فرصتی مهیا تر از این برای خدمت؟! زمین و زمان مهیاست تا شب و روز نشناسیم برای دوا کردن دردی از این مردم و این نظام مقدس! لابد نمی‌شنویم صدای درد مردم در زیر فشار های اقتصادی را! لابد نمی‌بینیم انواع و اقسام معضلات فرهنگی فرزندان این سرزمین را! لابد نمی‌شنویم فرمان های جهاد ولی فقیه را! و لابد نمی‌بینیم که همه اشرار عالم به صف شده اند تا ما را زمین بزنند و آرمان هایمان را نابود کنند! و وای بر ما اگر این ها را می‌بینیم و می‌شنویم ولی باز هم تن می‌دهیم به اختلاف انگیزی در میان خودمان و مانع تراشی بر سر کار یکدیگر! به راستی ما را چه شده است و چرا آنقدر دنیایمان کوچک شده است که همدیگر را در مقابل هم یافته ایم؟! 🔸 با اینکه تفاوت آرا و نظرات، طبیعت هر زمانی است لکن نباید به این اختلافات شکل مبنایی و عقیدتی بدهیم. مگر همگی ما پیرو شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نیستیم؟ مگر همگی ما خواستار تمدن اسلامی نیستیم؟ امام خمینی (ره) به خوبی در «منشور برادری» به صراحت به این موضوع پرداخته اند. 🔹 ضروری است با رجوعی دوباره به این پیام تاریخی و تامل جدی و دقیق در آن، راهی جدید و افقی نو در پیشبرد امور کشور بگشاییم. بخش هایی از این پیام را می‌خوانیم: «.... اگر آقایان از این دیدگاه که همه می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرتها برطرف می گردد ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر به حق باشد، موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند، در برابرش قاطعانه بایستید.» ۲. ادامه - بخش دوم «... اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است و لو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است. اکثریت قاطع هر دو جریان می خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می خواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو می خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند. هر دو می خواهند دزدی و ارتشا در دستگاههای دولتی و خصوصی نباشد، هر دو می خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آنِ خود کند، هر دو می خواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونه ای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند، هر دو می خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده شان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است. ولی هر دو باید کاملًا متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونه ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند. ▪️ ... در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی- فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را به دست گیرد.» جامعه_اسلامی_دانشجویان 🆔 @jadiut

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه نشدم نسبت به این نکات کلی، چه موضوعاتی را مدّ نظر دارید؟ در حالیکه به هر حال به گفته رهبر معظم انقلاب ما کوتاهی‌هایی داشتیم و باید به لطف الهی با روحیه «ما می‌توانیم» از آن مشکلات با روشی حکیمانه و عالمانه عبور کنیم و ان شاءالله ریشه آن مشکلات را بسوزانیم. موفق باشید

35012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: استاد فص هودی را تمام کردم و یک سوال خدمتتون دارم. استاد چگونه رجوع کامل به حضرت الله (جل جلاله) داشته باشیم با رجوع به امام زمان (عج) ؟ فرمودید که هنوز جامعه ما این رو بلد نیست می‌خواستم یادم بدید. البته با پذیرش محض فرمایشات ائمه هست ولی توضیح بیشتر رو ازتون خواستارم. خدا حفظ تون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در ابتدای اول جلسه مربوط به مقاله «تقابل حجاب و آزادی، چرا؟» شد. در رابطه با این‌که در این موارد که ما با علم حضوری سر و کار داریم سؤال، ما را در مفهوم متوقف می‌کند و از این جهت سعی بفرمایید در این موارد همواره به افقی نظر کنید که مباحث عرفانی متذکر آن می‌شود تا آنچه باید به سوی شما آید، محقق شود. موفق باشید

35003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و گرامی: از کجا بفهمیم که عبادتهایمان از روی نفس هست و امسال در ماه مبارک رمضان شب تا سحر تا توانستم بیدار بودم و نمازها که مفاتیح وارد شده و صد رکعت در شب قدر خواندم تند تند خوندم نشسته و ایستاده خوندم تمام دعا ماه را خواندم و تمام دعای روز ماه خوندم بعضی مواقع خسته بودم نخودم آیا اینها از روی نفس نباشد و چگونه محبت غیر خدا از وجودمان برود؟ محبت بچه و همسر برود بیرون؟ چون خیلی علاقه به فرزند وهمسرم دارم باید چه کارکنم؟ با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید امیدوار به رحمت الهی نباشیم؟!!  به هر حال به ما فرموده اند: «گرچه بهشت  اش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش» آری! هم امیدوار به قبول عبادات خود باشید و هم مثل همه انسانهای متعادل، محبت همسر و فرزند خود را در خود پاس بدارید. موفق باشید

39233
متن پرسش

او کیست که با حماسه مانوس شده است؟ با صبر برای عشق قاموس شده است؟ در یک کلمه، مقاومت یعنی چه؟ خاکستر غزه باز ققنوس شده است ۶ دیماه ۱۴۰۳ همانطور که گنج در گوشه خرابه‌ها پیدا می‌شود، ققنوس هم از خاکستر و آتش زاده می‌شود، پس بکشید ما را تا ققنوسی سرختر متولد شود. هیچ آبادی نیست مگر اینکه قبل از او ویرانی هست. هیچ ویرانی هم نیست که مژده‌ی آبادی و آزادی را ندهد. آه غزه! آه از تویی که خاکستر شدن را به جان خریدی تا ققنوس مقاومت از دل تو به پرواز درآید. مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از معجزۀ غزه گفتید و چه خوب متوجه شده‌اید این مردم در این باریکه می‌توانند آینده‌ای را مقابل بشریت قرار دهند که در آن آینده جهان استکبار معنا ندارد. و در همین رابطه است که خانم مریم شحادة مادرِ دو شهید می‌فرماید: «مگر ما می‌گذاریم زندگی از رونق بیفتد». و در مصاحبۀ خود می‌فرماید: «کسی نمی‌تواند به من بگوید رنج مادران غزه را نمی‌شناسم. من در حالی‌که لباسم از خون پسرم محمد خیس شده بود، دختر 8 ساله‌ام را روی دستهایم به بیمارستان الشفاء رساندم. دختری که روی دستهایم بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زد و می‌دانستم همانند برادرش به شهادت خواهید رسید. بچه‌های من چه محمد و چه آلا به شهادت رسیدند»
و چه خوب در ادامه مصاحبه می‌گوید: «.... ما در طول تاریخ با انفعال گسترده و مداوم مسلمان‌ها مواجه بوده‌ایم. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما تا سال‌ها منتظر رسیدن ارتش عربی بودند که هرگز نیامد. ما در طول تاریخ به این باور رسیدیم که هیچ کس به جز خدا در کنار ما نیست و به هیچ کس جز خدا نمی‌توانیم تکیه کنیم. وصل‌شدن به خدا انسان را قدرتمند می‌کند. وصل‌شدن به خدا یعنی رسیدن به این باور که همۀ ما به دنبال زندگی کوتاه دنیایی‌مان، حیات جاویدی خواهیم داشت و زندگی حقیقی همان حیات ابدی است. کسی که به این باور می‌رسد از مرگ نمی‌ترسد و کسی که از مرگ نترسید، شجاع می‌شود. قدرت ما از این باور، ریشه می‌گیرد: «نترسیدن از مرگ». موفق باشید          
 

39060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا: چه اندازه روزگار شادی است اما به این خاطر که با چشمان می‌شود دید هرچه مشکل داریم را در قدم قدمی جلوتر از حل آن یعنی تعالی توحیدی انسانی در نظرگاهمان نیز حاضر داریم، که می‌توان دید اگر هویتمان را هنوز نیافته‌ایم اما اجازه نمی‌دهیم جهان آمریکایی به ما هویت پست تاریک کثیف ذلیل را متجاوزانه تحمیل کند، چرا اگر ندانی کیستی جهان به تو می‌گوید که باش. و این است راه یافتن هویت حقیقی خود که قرآن خبر آن است. خوشحالی که زمین می‌خوریم اما باز می‌ایستیم و هر بار بهتر و قوی‌تر. زیباست مقاومت، مقاومتی که نماد آن شخصیت زنده سید حسن نصرالله است گویا صدای او را می‌شنویم که در راهپیمایی ضاحیه گفت: «به خاطر این حضور گسترده و این هم‌بستگی عظیم از شما تشکر می‌کنم. شما مردم، اهل مقاومت و وفاداری هستید. شما همان مردمی هستید که میدان‌ها را پر می‌کردید و می‌کنید. و بار دیگر: سلام و رحمت و برکات الهی نثار شما شریف‌ترین، گرامی‌ترین و پاک‌ترین مردم. شما همان کسانی هستید که تنها چند هفته قبل، درست در همین منطقه حضور داشتید و با سرورتان، اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، درباره‌ی فلسطین، قدس، موضوع مظلومان و دفاع از اماکن مقدس تجدید پیمان کردید. شما در روز عاشورا با ایشان پیمان بستید و امروز نیز بار دیگر همان سخن را تکرار می‌کنید. بار دیگر در مقابل تجاوز آشکار آمریکایی- صهیونیستی به قدس و اماکن مقدس اسلام و مسیحیت و تجاوز به ملت فلسطین و همه‌ی امت، موضع‌گیری و ایستادگی و تعهدمان را تا لحظه‌ی پیروزی یا شهادت اعلام می‌کنیم و همان جمله‌ی پیشین را می‌گوییم تا همه‌ی جهان بشنوند: (حسین، تو را رها نمی‌کنیم). امروز حسین نماد مظلومان و دین آسمانی و اماکن مقدس زمینی است که مورد تجاوز قرار می‌گیرند.» مابه راستی با مقاومت داریم شخصیت واقعی خود را به خودمان نشان می‌دهیم و می‌دانم رهبر انقلاب و جناب عالی با هرچه معین شدن حقیقت ما چه اندازه خوشحال می‌شوید همچون پدری که موفق شدن فرزندش را می‌بیند و از او راضی می‌شود و غمخوار اوست غمخواری یعنی دارم بزرگ شدنت را، روی پای خود ایستادن را می‌بینم و باز می‌دانم جا داری. ما پیش رویمان عبور از آمریکا و تحقق زندگی پسا آمریکایی و برترین انسان‌هایی که قرآن به ما نوید داده را داریم انسانیتی که خود ماییم اما در تعالییمان، در مقاومتمان و در حرکت رو به رشدمان. وقتی که حل مشکلات را هر روز در مقاومت پیداست و آنقدر دیده را فرا گرفته که ناخودآگاه در ذهن می آید «این آغاز دوران حل همه مشکلات و عبور از آن است». سید حسن نصرالله فرمود:« آمریکاییها نمی‌دانند لبیک یا حسین چیست، لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ حاضر شدی هرچند که تنها شدی هرچند که مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمارند لبیک یا حسین یعنی تو و مالت و خانواده ات در این معرکه هستید. لبیک یا حسین یعنی مادری که فرزندش را به معرکه می‌فرستد که کشته شود و آنگاه که شهید شد و سر بریده اش را برای مادرش می‌فرستند و به سر فرزندش می‌گوید ای فرزندم از تو و محاسبه ات راضی هستم، خدا چهره ات را روشن بدارد پسرم همانطور که مرا در روز قیامت نزد فاطمه الزهرا روسفید کردی. این یعنی لبیک یا حسین.» و این است مستقیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از غمخواری سخن گفتید به همان معنایی که غمخوار انسان متوجه بزرگ‌شدن انسان می‌شود و این‌که دارد روی پای خود می‌ایستد تا به گفته جنابعالی حضور پساآمریکایی را با نظر به تمدن نوین اسلامی مدّ نظر قرار دهد و حاضرشدنِ هرچه بیشتر در جبهه صبر و مقاومت، از تنگناهایی که مانع حضور فردای ما است، عبور کند به همان زیبایی که مادران لبنانی و غزه‌‌ای در عین شهادت فرزندان‌شان به خوبی آن آینده متعالی را احساس می‌کنند وگرنه این همه طاقت و پایمردی محال بود. موفق باشید

38884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استادم شما حرف از حضور در انقلاب می‌زنید که اگر حضوری اصیل و فعال داشته باشیم می‌رسیم به آن بهترین های که خدای برایمان خواسته و و فکر کنم با توجه به صحبت های شما شهادت بهترین غایت انسان است. استادم همه ی این صحبتهای شما ارزشمند و به حق است اما آنچه برای من سوال است این است چطور کسی که ذهنی پر از دغدغه برای امرار معاش روزانه خود و خانواده اش را دارد می‌تواند جایی را می گذاشت تصمیمات بهتری برای زندگی اش می‌گرفت و گشایش بیشتری برایش حاصل می‌شد! لطفا نظرتان را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حضور که برای رفع نیاز خود و خانواده در عین صداقت و صفا تلاش می‌کنید، نوعی نایل‌شدن به بصیرت و نوری است که برای شهدا پیش می‌آید. در این مسیر باید همچنان جلو رفت تا هرچه خدا می‌خواهد پیش آید. موفق باشید

38777
متن پرسش

«الهی كَمْ مِنْ سَحَائِبِ مَكْرُوهٍ جَلَّيْتَهَا عَنِّي...» سلام خدمت استاد طاهرزاده: امثال بنده توفیق درک حضور با شکوه حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» را در اوایل انقلاب و زمان جنگ نداشتیم. قبلاً شنیده بودیم ولی اکنون داریم می بینیم و تصدیق می کنیم که انصافاً حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» سرآمد تاریخ هستند و از همگان در تاریخ جلوتر بودند و چقدر خوب بی آیندگی و ذات ضعیف و کثیف و سست استکبار و صهیونیسم را شهود می کردند و مدام از آن گزارش می دادند. چه اندازه خوب خبر داشتند و از این سنت و قاعده خبر می دادند که هر چقدر در برابر جریان درّنده و وحشی و هار استکبار و صهیونیسم ایستادگی کنید، آن ها بیشتر عقب نشینی می کنند. آبادی دنیا و آخرت ما در ایستادگی همه جانبه در برابر مستکبران و درّندگان و وحوش غربی است. چقدر عالی و هوشمندانه و شجاعانه تیر نهایی و آخر را شلیک کردند و رمز نجات ملت ها را آشکار کردند و فرمودند: «این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست!». گویا هر چقدر جلوتر می رویم امام و بیانات ایشان زنده تر می شود. استاد دعا کنید ما از این صراط و از این حضور زیبا و باشکوه تاریخی محروم نشیم. هسـت در قرب همه بیم زوال / نیست در بُعد جز امید وصــال

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز در بستری که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» راه را گشودند، این رهبر معظم انقلاب‌اند که در راستای عبور از تاریخ جاهلیتِ دوران، متذکر راهی می‌شوند که جبهه مقاومت گشوده و در این رابطه در دیدار با دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان فارس می‌فرمایند:
 « ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم. همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخ‌سازی است. هر کدام از این حوادث می‌تواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود.
اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.»
و این یعنی توجه به تاریخی که در راستای عبور از استکبار گشوده شده است؛ حال مورد تعجب است که چرا بعضی از کسانی مانند «مجمع مدرسین حوزه علمیه قم» که انتظار درک چنین حضوری از آن‌ها هست، متوجه این امر نیستند و طوری بیانیه می‌دهند که عملاً به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل و ادامه همین تاریخ خواهد بود. وقتی در آن بیانیه گفته می‌شود: «در باره جنایات اسرائیل تنها راه بازگشت اسرائیل به مرزهای 1967 و تشکیل دولت مستقل فلسطین می‌باشد.» آیا این مخالفت و رویگردانی با شعار حضور از بحر تا نهر نیست؟  که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «بدون تردید فلسطین یک مجموعه و تاریخ «از بحر تا نهر» است و قدس نیز پایتخت آن است.» عرایضی اخیرا در این رابطه تحت عنوان« بلاغ مبین و عبور از تاریخ جاهلیت» https://eitaa.com/matalebevijeh/17894 شده خوب است به آن بحث رجوع فرمایید.  موفق باشید           
 

38104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آخرین ساعات دولت سیزدهم است و برایم این لحظات ارجمند است چرا که احتمالا چهار یا هشت سال فترت در پیش است و ممکن است فترت بیش از این باشد و دولت های بعد از آن نیز احتمالا فترتی باشند بنابرین این لحظات نابند و شاید کمیاب آیا عمر یاریگرم خواهد بود که باز شاهد دولت رحمت باشم؟ البته هنوز بعد از تنفیذ تا معاون اول و سپس وزرا تغییر نکردند باز نفحاتی از رحمت وزان خواهد بود اما بعد از رای اعتماد آیا دوران استغنای هستی و رخ بر گیری او شروع خواهد شد نمی دانم و تا کی خود داند دریغ و آه تنها روزنه ی هستی این چنین مانند صراط باریک و محیط فترات و فتن باید بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست بستری است که با انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده. صراطی که همچنان ادامه دارد و با ظهور شهید رئیسی عزیز افق به طور محسوسی گشوده شد. حال، ماییم و آن صراط و نور آن افق. هرکس در این‌جا نباشد خود را از دست داده است حتی اگر گمان کند می‌خواهد مسیر را تغییر دهد، آری! به گفته جناب مولوی: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

38039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب استاد: هرچه بیشتر سوالات و پاسخ های انتخاباتی حضرتعالی رو مطالعه می‌کنم متوجه این امر می‌شوم که ما در انتخابها دارای نوعی اختیار در تشخیص مصداق هستیم که صرفا نیاز به استدلال عقلی و تطبیقی با نظر ولی فقیه ندارد. یعنی ما صرفا نباید دنبال کشف رای رهبری باشیم. چون به نظر می‌رسد شما دو ملاک تکرار شده و موکد رهبری در انقلابی بودن و توانایی انجام کار را لحاظ نمی‌کنید و بر «نگاه» و جهت گیری افراد تاکید می‌کنید. شما در پاسخ به سوالی که استدلال احراز کارآمدی و توانایی انجام بر جناب جلیلی را از شما طلب کرده بود به نقد کارآمدی قالیباف پرداختید و نظر برخی کارشناسان در مورد شهر تهران مطرح نمودید و باز بر «نگاه» جناب جلیلی فارغ از دو ملاک رهبری تاکید کردید. بر این اساس و با توجه به عملکرد حضرتعالی ما می‌توانیم نوعی وسعت اختیار در تطبیق نامزد اصلح را فارغ از تاکیدات رهبری را برای مکلفین در نظر بگیریم؟ یعنی مثلا رهبری بعد اتمام دوره شهرداری قالیباف مدیریت جهادی (که منحصرا برای ایشان تا بحال مطرح شده است) ایشان را دلیل موفقیت ها می‌داند ولی نظر کارشناسی مورد وثوق ما حرف دیگری را تایید می کند؟ رهبری دو ملاک اساسی انقلابی بودن و توانایی انجام کار را مطرح می‌کنند ولی ما بر نگاه و جهت جناب جلیلی توجه کنیم در حالیکه به نظر می‌رسد با ملاک های رهبری جناب زاکانی تطبیق بیشتری دارند تا جناب جلیلی؟ البته بنده بعد از بررسی ها متوجه شدم استدلالی حتی برای هم جهتی جناب جلیلی و جناب رئیسی هم مطرح نمی‌شود و نوعی تحلیل اشراقی یا عرفانی پایه این نظر است. با توجه به اینکه جناب شهید رئیسی کارنامه و توان اجرایی را بر برنامه داشتن الویت می‌دادند (مناظرات) و چند دهه سابقه اجرایی کلان در سوابق داشتند احراز هم جهتی جناب جلیلی با ایشان در چه چارچوبی قابل تبیین است؟ سوال اصلی: آیا بر اساس بیانات شما برای مجاب کردن خود و جامعه باید دنبال کشف نظر رهبری در هر انتخابات باشیم یا اختیار تغییر الویت بندی ها و ایجاد ملاک های جدید را داریم؟ و اینکه استدلال منطقی در این تطبیق الویت دارد یا تشخیص قلبی حتی بدون استدلال؟ آیا با توجه عدم ارائه استدلال و تطبیق ملاک ها، انتخاب جناب جلیلی از مسیر دیگری همچون شهود قابل تبیین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موضوع، موضوعی نیست که در محدوده چند سؤال و جواب روشن شود! با این حال به نظر بنده ملاک‌هایی که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند حقیقتاً فصل‌الخطاب است ولی درک مصداق آن رهنمودها و جایگاه آن و اشاراتی که آن سخنان بدان اشاره دارد، بسیار مهم است بخصوص که در چه موقعیتی و بر اساس چه موضوعی می‌فرمایند. موفق باشید 

38034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خدا قوت. برای شروع فلسفه اسلامی دیدم بعضی ها می‌گویند با بدایه و نهایه علامه طباطبایی کسی شروع بکند دیگر فلسفه رو نمی‌فهمد. آیا اینچین هست و نباید با بدایه و نهایه شروع کرد و پیشنهاد حضرت عالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این‌طور نیست. کتاب «بدایه الحکمه» می‌تواند مقدمه خوبی باشد برای ورود به «اسفار اربعه» جناب ملاصدرا. موفق باشید

38008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده طلبه هستم و از امتحان استادی ادبیات عرب قبول شده ام و از طرفی در از امتحان دبیری عربی هم قبول شده ام و احتمالا در مصاحبه هم قبول شوم. بین معلم آموزش و پرورش شدن و استاد حوزه شدن مانده ام. از طرفی خیلی دوست دارم استاد حوزه شوم و حوزه را بسیار دوست دارم و از طرفی چون در حوزه امنیت شغلی وجود ندارد و به خاطر فشار مالی که خانواده ام را اذیت می‌کند و نیز توصیه پدرم به معلم شدن آن هم به خاطر مسائل مالی نمی‌دانم چه کنم. دوست دارم در حوزه استاد شوم. سوال دیگرم اینکه بنده الان به صورت مجازی در درس خارج فقه و اصول شرکت می‌کنم و چون در شهرستان هستم دسترسی به استاد اخلاق ندارم‌. از طرفی به خاطر پیشرفت معنوی به حوزه آمدم ولی تابه حال به خاطر کوتاهی خودم چیزی از معنویت نفهمیدم و از طرفی ۳۸ ساله ام و احساس می‌کنم عمرم را به بطالت گذرانده ام.غرق در امراض اخلاقی هستم. زود عصبانی می‌شوم و امراض دیگر و از طرفی با دیدن افراد و دوستان ام که برخی واقعا اهل معنویت و احیانا مکاشفه و سیر معنوی اند احساس عقب ماندگی و ناامیدی می‌کنم. چه کنم استاد بزرگوار؟ بد جور عقب مانده ام. از زندگی جز خوردن و خوابیدن چیزی نفهمیدم‌. لطفا کمکم کنید. در حال غرق شدن هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولویت با حوزه است و عمیق‌شدن در قرآن و روایات و حکمت اسلامی که درنتیجه عبور از رذائل اخلاقی را نیز به همراه دارد مگر آن‌که چاره‌ای نباشد. موفق باشید

37616

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: بنده طلبه پایه اول هستم و جدیدا مباحث دینی رو بدون استدلال عقلی نمیتونم بپذیرم، در این حال آیا تعبُّدا دیندار باشم یا مباحث عقلی و فلسفی رو دنبال کنم؟ (از طرفی نهی میکنن که این مباحث برای ما زوده و از طرفی نیازه)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال طلبه ابتدا در هر میدان وظیفه دارد آموزه‌های رسمی حوزوی خود را رشد دهد آموزه‌هایی اولیه مانند ادبیات عرب. آری! این خاصیت نسلی است که بنا دارد با جوانان گفتگو کند و دلیل داشته باشد، ولی این مربوط به ابتدای کار نیست. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/

37568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: امیدوارم سوالی که بیان می‌کنم برای کسی سوءتفاهم پیش نیاد خیلی سخته بیان این مسئله. به تازگی فیلمی ساخته شده به نام «مست عشق» از زندگی مولانا اولین سوالی که دارم آیا مورد تأیید شما هست؟ دوست دارم نظر شما را در این باره بدونم ولی احتمال میدم که نه. استاد به نظر شما نقد به عرفای عزیز وارد هست که چرا در مسئله ی عرفان کوتاهی کرده‌اند و گذاشتند انقدر این مسئله پنهان بمونه و الان بصورت های مختلف ازش سوءاستفاده بشه چرا زود تر شعر های مولانا، حافظ، شیخ بهایی و... ، تفسیر سوره حمد امام خمینی و نگاه عرفانی ایشون و برای ما جوانان نگفتند که الان از شعرهای فوق العاده زیبا و با مفهوم مولانا بصورت های مختلف سوءاستفاده نشه؟ چرا زودتر فیلم هایی درباره ی سلوک ساخته نشده که واقعا راه رسیدن به حضرت حق را نشان بدهند و امروز این همه مشکل در جامعه پیش نیاد و اینکه چرا الان هم همه سکوت کرده‌اند در مقابل این همه مشکلات اقتصادی و فرهنگی که متأسفانه امروز فیلم هایی در شبکه خانگی جمهوری اسلامی پخش میشه که دست سریال های ترکیه‌ای را از پشت بست اند. موسیقی های حرام تو رادیو آوای جمهوری اسلامی پخش میشه مگه عرفای معرفتی سفر چهارمی ندارند که باید به جمع هم کمک کنند تا رجوع الی الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. البته آن فیلم را ندیدم ولی کتاب «ملت عشق» را خوانده‌ام و می‌توانید نقد آن را در قسمت پرسش و پاسخ‌های سایت جستجو بفرمایید. ۲. به نظر می‌آید بحمدالله در ارائه حقیقت عرفان کارهای زیادی شده. حال این مائیم که باید بدانیم برای یافتن حقیقت به کجا رجوع کنیم و به گفته علامه طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» دشمنیِ شیطان را بشناسیم وگرنه او قسم می‌خورد که از ناصحین است. در مورد جناب حافظ بنده مشغول شرح غزل شماره ۱۳۳ هستم تا معلوم شود جناب حافظ چه اندازه در راستای عالیترین حضور در دینداری سخن‌ها دارند و همه آن شروح، در سایت هست. موفق باشید

37508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: نظرتان راجع به کتاب من و مولانا: شرح زندگانی شمس تبریزی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نخوانده‌ام. همین اندازه باید متوجه باشیم کسانی باید وارد این امور شوند که اولاً: روح عرفانی جناب مولانا را بشناسند و ثانیاً: متوجه شرایط تاریخی او باشند. موفق باشید 

37457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت و التماس دعا از محضر استاد عزیز. خدا را شکر ان شا الله امسال عازم حج تمتع هستم ممنون می شوم کتب، صوت هایی که مناسب هست در این مقطع مطالعه کنم بفرمایید و بسیار ممنون خواهم شد توصیه هایی نیز بفرمایید. دعاگوی حضرت عالی هستم دعایمان بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله که بیشترین بهره را در اُنس با خانه توحید که حکایت حضور در بیت المعمور و عرش الهی است؛ ببرید. جزوات «حقیقت حج» و «وظیفه حجاج پس از بازگشت از حج» که روی سایت هست؛ إن شاءالله مؤثر باشد. موفق باشید

37363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای تقویت عزم و اراده چه راهکار هایی پیشنهاد می‌کیند که قویاً مورد توجه قرار گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که روی سایت هست؛ مطالعه بفرمایید. موفق باشید

37244
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیزتر از جانم: یقین دارم غزه، کربلای امروز است و هر مؤمن روزه دار ولو روزانه میلیون ها نفر را افطاری بدهد اما بی نسبت با غزه باشد، در برهوت بهشت موهوم خویش غرق است و در حقیقت امام امت قوم از او روی گردان خواهد شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. چه اندازه از زندگی به دورند آنانی که جگرشان از ظلمی که بر مردم غزه می‌رود خون نمی‌باشد و چه اندازه از زندگی بهره‌مندند آنانی که جانشان در آتشی که مردم غزه را فراگرفته؛ می‌سوزد. اینجا ما در مقابل نهایت جنایت و ظلم، خود را می‌یابیم تا با عزمی تاریخی، جای خود را نسبت به همه جنایتکاران تاریخ روشن کنیم. حقیقتاً سخن همان سخنی است که آن شاعر فرمود: «به خدا می‌دویم تا غزه»  https://eitaa.com/matalebevijeh/16333 . موفق باشید  

36959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را می‌بینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ می‌گوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کرده‌ای اعتراف و ما گوهیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذارده‌اند. ایشان آنچنان حرف را تمام کرده‌اند که جایی برای آن‌که بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید

36846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده: خدا قوت. اگر حب نفس از انسان ریشه کن بشه و انسان بعد از طی کردن سیر و سلوک به مرحله فنا برسه آیا باز هم امتحان خواهد شد و اینکه آیا فنا به معنی رسیدن به جایی هست که انسان دیگر خود را نبیند و فقط خدا را در وجود خود ببیند یا بالاتر از اینهاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «امتحان در امتحان است ای پسر / پس به کمتر امتحان خود را مَخر» زیرا «گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی». موفق باشید

36809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بی وضو نام سیمین تنان را نبر ای زرد روی / که لا یمسهم الا المطهرون به خون... آری وضو ساختن به آب علم است و وضو سوختن و طاهر شدن به خون دل عاشق که همه‌اش طلب است و هیچش مطلوب در کف نیست! و فراری هم ازین حکومتش نیست! تقدیرش عاشق شدن است! لا یمکن الفرار من حکومت عشق تو... و چه خوش است نرسیدن و مردن در طلب! تشبیه و تنزیه به چکارمان می‌آید وقتی او اوست؟ جالب است مرکب معشوق که با آن از عشق عاشقان می‌گریزد عقل است! سبحان الله مرکبی را نفی می‌کند که بر آن سوار است! و آیا واقعا بر آن سوار است؟ اگر جمل عقل این اشتر جلوه‌گر را نحر کردی عشق و عاشق و معشوق پیش رویت سجده می‌کنند و عشق چیست؟ هیچ و همه! همه و هیچ! تو کیستی؟ نگاهی که بوی گند گناه می‌دهد. در مسلک ما تکذیب و تصدیق یکی‌است. چه چیز بدتر از این که هستم؟ و باز صبح می‌شود و عاقل می‌شویم! آه ای صبح قریب از شب حیرتم دور شو. نوشتم به آن امید که روزمان سیاه شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آنچه در پیش است و در عین حال، در اجمال؛ نوشتن به کار می‌آید. در نوشته‌ای این‌طور عرض شد:
اگر جهان ما، همان زبان ما است. بنابراین آیا باز هم می‌توان متوهمانه، زبان را صرفا ابزاری برای بیانِ نیازها دانست؟
🔹 هیدگر می‌گفت: جهان، یکی از ویژگی های ساختارهای تشکیل دهنده ی اگزیستانسیالِ دازاین است.
🔸 در بخش دیگری از هستی و زمان می‌گفت: زبان هم یکی دیگر از امکاناتِ وجودی یا اگزیستانسیال دازاین است.
🔹 بنابراین زبان و جهان، مقومات اصلی دازاین می‌باشند. اما جالب آن که زبان از جهان و دازین هم فراتر می‌رود.
🔸 تا جایی که زبان می‌شود پناه گاهِ دازاین و حتی برتر و بالاتر «خانه‌ی وجود» و این دازاین، شبانِ آن پناهگاه!!!
🔹 «زبان، خانه‌ی وجود است، و در پناهِ آن، آدمی سُکنی می‌گزیند، و متفکران شبانِ این پناهگاه اند»
🔸 و ما آن حضور را در کلمات مولایمان علی علیه السلام می‌توانیم احساس کنیم، از آن جهت که آن حضرت در جهانی حاضر شدند که تا قیام قیامت حضور خود را در آن حس می‌کردند و ذیل او آیا این شهید مرتضی آوینی نیست که خود را در جهان انقلاب اسلامی با کلماتش حاضر کرده؟
🔹 آیا ما با چنین رویکردی با نهج البلاغه مواجه هستیم؟ مسئله قرآن که جای خود دارد.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
موفق باشید

 

36767
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: یک طرف وجودم می‌گوید «چنین قفش نه سزای چو من خوش الحانیست / روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم» و یک طرف وجودم می‌گوید «در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود / از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت» هر کسی در هر جایی که هست باید خودش را در راه انقلاب اسلامی قرار دهد چه کنم که ساقی رخ نمی نماید و این گم گشتگی انسان را امان نمی دهد با خود می‌گویم ای کاش من هم دچار روزمرگی می‌شدم و مثل مردم عادی زندگی می‌کردم این چه دردی است جان سوز. گویا باید دورانی مثل دوران دفاع مقدس بیایید تا ما را با خود ببرد واز این سکون نجات دهد. حال سوالم این است نکند من دارم درجا می‌زنم و باید عملی را انجام دهم (البته اگر توانی باشد) یا این روح دوران و قهر تاریخی من را زمین گیر کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که ما را ایمانی در پیش است که نه راحت می‌توانیم با استدلال و قیاس با آن به‌سر بریم، و نه بی‌ایمانیِ محض که ما را با هیچ حقیقتی آشنایی نباشد. یعنی در جایی باشیم که جناب حافظ در اوج حضورش در آن قرار گرفت و اظهار داشت: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». بنده این نوع حضور را بالاترین حضور می‌دانم و مناجات‌ها و اظهار عجزهای فوق‌العاده اولیای الهی را در امثال دعای کمیل از این جنس می‌توان دانست. آیا نباید به این حضور جناب عطّار نظر کرد که پس از چندی رفتن و رفتن، حال چنین می‌گوید: 
«ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ترسایی
اکنون من و زناری در دیر به تنهایی
دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم سر دفتر دانایی
امروز دگر هستم دُردی کشم و مستم
در بتکده بنشستم دین داده به ترسایی
نه محرم ایمانم نه کفر همی‌دانم
نه اینم و نه آنم تن داده به رسوایی
دوش از غم فکر و دین یعنی که نه آن نه این
بنشسته بُدم غمگین شوریده و سودایی
ناگه ز درونِ جان در داد ندا جانان
کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی؟
روزی دو سه گر از ما گشتی تو چنین تنها
باز آی سوی دریا تو گوهر دریایی
پس گفت در این معنی نه کفر نه دین اولی
برتر شو ازین دعوی گر سوخته مایی
موفق باشید
 

36553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقت شریفتون بخیر، ۱. استاد در سخنرانی در جمع دانشگاه فرهنگیان فرمودید وقتی از آموزش و پرورش بازنشسته شدم با من مصاحبه کردند، متن یا صوت آن مصاحبه را دارید؟ برای قشر فرهنگی مفید هست. ۲. رهبری درمورد کار کردن فلسفه برای کودکان توصیه فرمودند برای مقطع ابتدایی و کودک چه توصیه ای می فرمایید؟ چه کتاب و روشی در پیش بگیریم؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! خودم ندارم و شماره رفقایی هم که آن سال‌ها با بنده مصاحبه کردند را نیز در اختیار ندارم ۲. در همین رابطه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی؟» می‌تواند مفید باشد. به نظر بنده کتاب‌ها و برنامه‌های خوبی در این رابطه هست، ولی بنده اطلاع ندارم. موفق باشید

نمایش چاپی