بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در حرکت جوهری می فرمایید که: حرکت در مقولات (این، وضع و...)، بخاطر حرکت در جوهر است. من در خواب از یک مکان به مکان دیگری راه رفتم. یعنی حرکت مکانی کردم. مگر در عالم خواب حرکت جوهری وجود دارد که من راه رفتم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب، با تصورِ راه‌رفتن روبرو شده‌اید و نه با حرکتی که در راه‌رفتن هست. موفق باشید

35515

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: سوال من از جناب استاد طاهر زاده این هست که وقتی که بعضی از مراحلی از ایمان که در سخنرانی ها و‌ کتاب های شما رو‌ برای بعضی از اشخاص صاحب نظر تو مذهب بیان می‌کنی نظرشون این هست که اصلا نیازی نیست این‌همه سخت بگیری و عمدتا این صحبت ها دست نیافتی هست. با توجه به سختی و صعب الوصول بودن مطالب ممنون میشم شفاف بفرمایید واقعا یک شیعه باید به این مقامات برسه واگر نرسه برزخ سختی خواهد داشت یا خیر. سپاسگزارم از لطفتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به خود فرد دارد که چگونه ابعاد شخصیتی خود را می‌تواند قانع کند و به همین جهت لازم نیست که در همه مباحثی که از طریق بنده مطرح می‌شود عزیزان ورود کنند مگر آن‌که احساس کنند با آنچه دارند هنوز خلأهای جان خود را اشباع نکرده‌اند. موفق باشید

35328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مرجع تقلید حتما باید انسان باشد؟ یا اگر رایانه بتواند به اجتهاد بپردازد قابل تقلید است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجتهد زنده، ساحات و ابعادی از تجرد دارد که رایانه ندارد. موفق باشید

35299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: به نظر می رسد مباحث عرفان نظری انسان وار باشد به طور کلی انسان حقایق را از دریچه خویش نظاره گر است ولی حقیقت ممکن است لزوما در نظام ادراکی آدمی نگنجد و منطبق بر اصول آن نباشد. مثلا مباحث تعین اول و ثانی و عالم عقل و مثال و ماده و ... به نظر می رسد عرفا نگاه به خود کردند که ذاتی دارند بعد آن ذات به خود و کمالاتش آگاهی دارد و ابعاد عقلانی و خیالی و مادی دارد بعد همین ها را تسری دادند به خدا و عوالم وجودی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تشکیک وجود است و این‌که وجود در مراتب مختلف خود، حکم خود و تعیّن خاص خود را دارد. موفق باشید

35033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام در سوال ۳۵۰۲۵ پوچ گرایی را پذیرفتید یا استعلا بخشیدید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌جا بحث در بشر جدید است و سوبژه‌شدنِ آن. و موضوع بسی دقیق‌تر از آن است که بتوانیم در دوگانه پوچ‌گرایی یا استعلا آن را محدود کنیم. سؤال‌کننده محترم متوجه نکات دقیقی نسبت به حضور تاریخی بشر جدید بوده است و مناسبِ نگاهی که پیدا کرده است؛ عرایضی خدمت ایشان شد. موفق باشید

34957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید بنده یک خانم ۱۹ ساله هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خوب است مرز خود را نسبت به حرکات غیر طبیعی و غیر شرعی او با او مشخص کنید تا بازیچه احساسات غیر طبیعی او نگردید و او سعی کند خود را در إزای ارتباط شما اصلاح کند. موفق باشید. در این موارد که موضوع تا حدی خصوصی است خوب است ایمیل خود را بنویسید تا برای خودتان ارسال شود

39297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر استاد: آیا واقعا نهار قبلا در اسلام نبوده و به قول معروف آن را خلیف دوم باب کرده؟ اگر این چنین است پس تفاوت آن با ماهِ رمضان در چیست؟ چون مردم در قدیم هم همان ۴ و ۵ صبح بیدار می‌شدند و وعده اول آنها همان شبیه به سحری بوده و عملا تفاوت شایانی با ماه رمضان وجود نداشته. ممنون از پاسختون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده می‌دانم به گفتۀ شهید مطهری این معمول آن ملت و آن قوم بوده با این تفاوت که در صیام مصرف هیچ آبی و تنقلاتی بین آن دو وعدۀ غذا جایز نیست و شام نیز تقریباً قبل از مغرب مصرف می‌شده است. موفق باشید

38702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: استاد نظر تان را درباره این موارد خواستارم. ممنون. ۱. استاد سعی کردم شاید طبق عادتم درباره مواردی که در دین مان مطرح است آن بحث کلی یا فصل مشترک و نهایتِ احکام و اخلاق و اعتقاد را بفهمم. بطور مثال در فضای بیرون چه خبر است؟ چرا باید محبت کرد؟ چرا باید تواضع داشت؟ چرا باید نماز خواند و... بدون پیش فرضی. بحثم را خلاصه کنم، در پایان رسیدم به «یک،واحد». یعنی سرمنشا و علت تمام کارهایی که در دین سفارش شده و هدف ما و وظایف ما، این است که چون کلا یک چیز در عالم بیشتر وجود ندارد وآن خداست. شجاعت و ایثار و مهربانی و... زمانی معنا دارد که همه چیز یک چیز باشد. یک در مواجهه با غیر می شود شجاعت می شود ایثار.... اداب شرعی باعث می شود ما مشوب به کثرات نشویم و با یک که سرمنشا همه زیبایی هاست زندگی کنیم. با خودم میگم درگیر کردن دیگران در کثرات وهمی مثل قتل آنهاست. ۲. استاد دومین چیز اینکه در مرتبه وجودی و در حد ما و ماده آنچه که شاید بیشتر باید رویش تمرکز کنیم نسبت گرفتن و مبارزه با غیر وجود است. تا وجود شجاعت و ایثار و مهربانی و‌‌... در وجودمان رخ بنمایاند. گویی قصه زندگی فقط قصه عشق بازی و ایثار است. برای اینکه وحدت زیبا رخ بنمایاند باید از خود دربیاییم. ۳. برایم سوال بود یعنی چی استاد می فرمایند که اگر آیت الله قاضی امروز بودند مثل شهدا بودند. تا اینکه یک مشکلی برایم ایجاد شد و باعث شد که بیشتر به علتها در درونم فکر کنم. اینطور فهمیدم که سرمنشا و مبحث کلی که سرفصل موضوعات مشکلات درونی است، بودن و نبودن است. به علت جهاد اکبر بودن جهاد درون رسیدم. یک سرفصل کلی اینکه هر آنچه عقل سالم گوید و آنچه در بیرون و درونم هست و حقیقت دارد و شرع و دین گفته را بها بدم و بقیه، در اصل، نیست و شاید یک روزی عرفا در جهاد اکبر بودند و امروز که نیستی، نمود خارجی یافته، باید در جهاد اصغر هم فعالیت داشت که حق می خواهد حاکم در مناسبات بشری شود. ۴. استاد گرامی آیا درست است که اینطور بگوییم که اگر آنچه که هست یکی است آن یک زیبایی وعلم و... است و سنت و اخلاقیات برگرفته از عدالتش که سنتش هم برگرفته از یک، بودنش هست پس آنچه پیامبر گرامی اسلام (ص) به ما ارائه دادند کشف قانون زندگی است در مقیاس کل زندگی. ۵. استاد آیا می توانیم بگوییم که در مقیاس کوچکتر، آنچه که امروزه برخی دانشمندان یا فقیهان کشف می کنند به ترتیب قوانین طبیعت و زندگی امروز، هم در اصل در بنیان کارشان در حال شناخت بیشتر یک وجود و قوانین و سنتهاش هستند. ۶. در پایان استاد بحثی که یک بار فکر می کنم شما در پاسخ پرسشی فرموده بودید که آن تربیتی که فرزند باید براساس آن پرورش یابد به مادرش الهام می شود، حال استاد سوال اینکه آیا راهی که فرزند باید برود اعم از شغل و.. هم اینطور است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است که حقیقتی یگانه به وسعت هستی در افق عالم و آدم حاضر است و باید از طریق شریعت الهی به سوی او بود. و این معنای زندگی است. و همان‌طور که متوجه هستید در دل چنین رجوعی همه چیز در جای خود معنا می‌شود و زیبایی علم نیز آشکار می‌گردد حتی در این رویکرد است که الهامات و نفحات به سوی ما می‌آید به همان معنایی که از پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» نسیم های رحمت‌ الهی گاه بگاه می‌وزد. رحمت الهی مثل نسیم است، خبر نمی‌کند که کی و چه‌ ساعتی می‌آیم. هوشیار باشید که از آن نسیم ها استفاده کنید. موفق باشید  

38360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از برخی از اطرافیان نزدیکتان مکرر شنیدم که در خارج از دنیا انتخاب وجود ندارد، چه قبل دنیا چه بعد، بر این مبنا آنچه از احادیث مستفادست که دنیای ما تفصیل همان انتخاب های عامل ذر است، اگر عالم ذر خارج از این دنیا رخ داده و در آن انتخاب نبوده (به تعبیر آنان بروز و ظهور ذات ما بوده)، پس دنیا نیز به شرح احادیث تفصیل همان عامل ذرست و در دنیا نیز انتخاب معنا ندارد و جبرست. این قاعده از کدام یک از آیات و روایات آمده: «انتخاب فقط در دنیا ست نه خارج از آن»؟ آیا با یک قاعده ی عقلی که صحت و سقم آن یقینی نیست می توان یقینیات را تفسیر کرد و به تاویل برد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» آری! ما در این دنیا قدرت انتخاب داریم و نه در دنیای بعد از مرگ. ولی این بدان معنا نیست که قبل از این دنیا، روحِ ما قدرت انتخاب نداشته باشد. که بحث آن مفصل است و باید به مباحث «پیشاخلقتیِ انسان» رجوع شود. موفق باشید

38333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: سن و سالی از من گذشته. از جوانی در باب معارف اسلامی مطالعات زیادی کرده ام. کتابها و نوارهای آیت الله حسن زاده آملی و شما را کار کردم. چند وقت پیش مناظره یک آتئیست را به طور اتفاقی گوش دادم. شک در دلم نسبت به خدا ایجاد شد. ترسیدم. سوال من این است که چرا با این‌همه تلاش برای کسب معارف اسلامی باز هم شک در دلم ایجاد شد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از شک در بودنِ خدا با براهین عقلی محکم، کار ساده‌ای است. آنچه مهم می‌باشد لرزش در ایمان به خداوند است که کار می‌برد. عرایضی در ماه رمضان اخیر تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا»https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81#sound-row-5094  شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا اباعبدالله یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله» سلام و عرض ادب. عذرخواهم یک سوالی داشتم. اینکه انسان خودش رو روسیاه و بی آبرو میدونه، و بعد شخصیت رو سفید و آبروداری رو به درگاه الهی شفیع قرار میده و پشت او قایم میشه تا دل خدا رو به دست بیاره، آیا این کار نوعی حیله و مکر با خدای متعال محسوب نمیشه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حیله‌گری؟!! با نظر به منظر آن شخص و شخصیت به حضرت حق، به حضرت حق رجوع کرده‌ایم و این امری است بسیار ظریف. در شماره ۳ بحث «باز کربلا باز غزه ....» عرایضی شد که می‌تواند ان شاءالله مفید باشد. موفق باشید
۳. باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشه‌های معمولی که امکان تردید در آن‌ها هست، رهایی یافته تا با اصل‌ترین اصل‌ها روبه‌رو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی نظر به اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیه‌السلام» و سیدالشهداء «علیه‌السلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع می‌شود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها می‌توان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی به‌سر برد، در عین همراهی با مردم غزه.
 

38142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در ادعیه ای مانند دعای علقمه یا برخی از دعاهای صحیفه سجادیه به شدت دعا می‌کنیم افرادی که دشمنی می‌ورزند یا حسادت دارند و کینه توزند، به انواع گرفتاری و بلایا دچار شوند. انسان علی الظاهر گمان می‌کند به نوعی همانند دشمنی و کینه توزی طرف مقابل را انسان در دعا دارد انجام می‌دهد. این درحالی است که ائمه توصیه کردند در امور شخصی با گذشت و مدارا رفتار کنیم و خشم و نفرت را فقط در برابر دشمنان خدا و پیامبر داشته باشیم. لطفا در این مورد توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این نوع متون، آنچه مدّ نظر است دشمنان حقیقی انسانیت منظور می‌باشد مثل آن‌که امروز در این زمانه شما نسبت خود را با انسان‌هایی خبیث و جنایتکار مانند نتانیاهو معلوم می‌کنید. و این غیر از آن است که با افراد نادان برخورد می‌شود که بیشتر باید با آن‌ها مدارا کرد. موفق باشید

38082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده عزیز: امروز که دارم تفسیر المیزان رو میخونم، یه سوال تو ذهنم تداعی میشه که در سوره طه آیه ۱۴ به پیامبر صلوات الله خطاب میشه: «ولاتعجل بالقرآن» یا در آیه ۱۵ تا ۱۹سوره قیامت: «ولاتحرّک لسانک لتعجل به» آیا این چه کسی است که به پیامبر (ص) می‌گوید در قرآن خواندن عجله نکن، مگر این قرآن مال خود پیامبر نیست محصول تمثّلات و معراج خودشان نیست پس چطور پیامبر این آیه را برای مردم می خواند و چه کسی است که در آیات قرآن به پیامبر دستوراتی می‌دهد که چکار ی انجام بده یا نده مثل آیه «بلّع ما انزل الیک»، اگه این دستور مهم رو ابلاغ نکنی امر رسالتت رو انجام ندادی. نمیدونم چرا بهم الهام شد که این شخص حضرت امیرالمومنین علی (ع) هست، امیدوارم جواب این سوالم رو پیدا کنم و محصول خیال پردازی ام نباشد، مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شب قدر، قرآن بر جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و طی ۲۳ سال آن حقیقت جامع به کمک آیاتی که جناب جبرائیل نازل می‌کند، به تفصیل می‌آید؛ پس سابقه هر آیه‌ای در جان پیامبر خدا هست و همین‌که شرایط نزول آن نزدیک شود، می‌رود که خودِ پیامبر قبل از اظهار آن آیات توسط جناب جبرائیل بخوانند و در این رابطه خداوند می‌فرماید در این مورد، حضرت عجله نکنند و بگذارند بعد از آن‌که جبرائیل خواند آن را بخوانند. و در مورد مصداق آنچه به حضرت فرمودند: «بلّغ ما انزل الیک» گویا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دنبال فرصت بودند که خداوند با تذکر به آن حضرت، خواست بگوید فرصت را از دست ندهد. که در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است. موفق باشید

38055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: در مورد پرسش۳۸۰۳۶ می‌خواستم رفتار شخص جنابعالی با شخص و اینکه به عنوان مثال اون شخص خود جنابعالی رو (البته باعرض معذرت) هل بده که بخورید زمین یا اون چند مورد که گفتم یا اینکه شخص سیلی محکمی به خود جنابعالی بزنه شمایی که سخنرانی می‌کنید و سن و سالی ازتون گذشته میخام ببینم نوع کلماتتون واینکه به شخص چی میگید و به من بگید تا ازشما یاد بگیرم به چنین افرادی وقتی مواجه شدم با کدوم ادبیات صحبت کنم و بهشون چی بگم که دچار غضب نشم. دقیقا عین جملاتتونو میخام برام بنویسید استاد. لطفا بنویسید که بهشون چی میگید. جملاتتون برام مهمه. اون جملاتو برام بنویسید. مثلا طرف به من میگه خاک بر سر احمقت کنن تو خیلی احمقی تو آدم نیستی عقل نداری اصلا اونم تویک جمع مثلا چهل نفری ضمن اینکه اون چهل نفر هم دارن می‌شنوند و بهتون میگن جوابش رو بده چرا هیچی بهش نمیگی که بهت بی احترامی میکنه. اینارو میخام بدونم چی باید بهشون گقت؟ نوع کلمات و خود جملات شخص جنابعالی هنگام مواجهه با چنین جملاتی که شخص به خود شما میگه یا اینکه طرف شما رو جلوی چند نفر هل میده که بخورید زمین. شما چی بهش میگید جلو اون چند نفر میخام بدونم. بهشون چی میگید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر طبیعی است که انسان باید در جای خود از قوه غضبیه خود در کلام و در حرکت استفاده کند. مسلماً اگر کسی به کسی بدون دلیل توهین کرد، چرا نباید غضبناک شود؟ و چرا نباید جواب او را در عین وارستگی، بدهد؟ آن‌جایی که فرمودند: «اذا مرّوا باللغوا مرّو کراماً» آن‌جایی است که با حرکت و یا گفتار لغوی روبرو شویم که ارزش جواب دادن نداشته باشد تا بزرگواری خود را حفظ کنیم ولی جایی که موجب زیر پاگذاردن عزت ما می‌شود حتماً باید عکس العمل نشان داد. موفق باشید

37688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بگم که من بعضی وقتا همینجور الکی انگار حسی به خدا ندارم ولی وقتی که تنها میشم انگار دوباره برمی‌گردم پیشش و ازش کمک میخوام و می‌فهمم کسی جز اون رو ندارم ولی وقتی خوب میشه حالم با اینکه میدونم فقط خداست که همیشه میمونه ولی بازم انگار زیاد حس ندارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف توحیدی بخصوص از طریق معرفت نفس و سپس با تدبّر در قرآن از طریق تفسیر المیزان می‌توانیم احوالات معنوی خود را در خود نهادینه کنیم. موفق باشید

37521
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد عزیز: الحمدللّه، چند سالی است که از عنایت آقا و مولایمان امام حسین (ع)، به ما اجازه داده اند قدری در فضای اربعین تنفس کنیم؛ از حضوری که در مشایه می توان چشید تا عرصه خدمت رسانی به زائران حضرتش در مواکب. از اربعین گفتن و از اربعین نوشتن، حقیقتا هم نشاط بخش روح است و هم امری ناممکن. قلم و بیان الکن است از به ظهور آوردن معنایی که فقط در این فضا می توان چشید. به راستی اگر اربعین نبود چگونه می توانستیم فرداهای آمدنی را حتی تصور کنیم؟ اجمالی است که هر چه پیش می رود بیشتر و بیشتر جهان آمدنی را در پیش چشمانمان به تفصیل می کشاند. مطلبی که در ادامه خدمتتان عرضه می شود ناظر به موکبی به نگارش درآمده که در آن مشغول به فعالیت هستیم و البته قامتی کوتاه در برابر فهم بلند همه عزیزان عرصه اربعین دارد. اربعین صحنه تجلی و جوان امروز هم اهل به ظهور رساندن آنچه در پیش خود می یابد است، لذا جوانی ما را بر ما ببخشایید و ما را از رهنمون های پدرانه خود بهره مند کنید. لینک مطلب ارائه شده : موکب و بودنی که در پیش است. https://drive.google.com/file/d/1wHc9XokSto4y195lffURmxhAV6d3_Isn/view?usp=drive_link

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید این مائیم و اربعینِ این سال‌ها و جهانی به وسعت همه ابعاد انسانی که یک‌جا جمع شده‌اند تا انسان، حقیقتاً در همه بهشت‌ها حاضر شود. چه خوب در اثری که تنظیم کرده‌اید، حال و هوای ما را اربعینی کردید تا باز «ایمان» و باز حیاتی دوباره، هرچند که به راحتی در دسترس نیست و گویا آن‌گاه که رسیده‌اید، چه اندازه «هنوز نه!». آری! «که عنقا را بلند است آشیانه». موفق باشید

37399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده در تاریخ ۲۲،۲۳،۲۴، اردیبهشت مسافرت به اصفهان دارم، امکانش هست ملاقات حضوری با شما داشته باشم؟ برای اولین بار هستش که اصفهان میام و واقعا معلوم نیست چند سال دیگه میتونم بیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها در صبح‌ها بعد از نماز که در مسجد خدیجه کبری «سلام‌الله‌علیها» انجام می‌شود؛ می‌توانم خدمت رفقا باشم. موفق باشید

37251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: جهت مطالعه و ورود به ساحت عالم المیزان عزیز چه ترجمه‌ای را معرفی می‌کنید و اساسا نحوه برخورد با المیزان را بفرمایید. استاد برای اوقاتی که داریم چه کاری را مفید می‌دانید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ترجمه آقای موسوی همدانی را مرحوم علامه تأیید کردند. ۲. پیشنهاد می‌شود قبل از شروع، سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 بزنید. موفق باشید

37229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

الله اسم است الله اسم ذات است ذات تجلی و ظهور می‌کند که به این تجلی الله می‌گویند و از تجلی الله سایر اسما ظهور می‌کنند و از تجلی اسما، فرشتگان، من، شما، درخت، کوه و... ظهور می یابد. این موجوداتی که در اطراف خود حس می‌کنیم، مظاهر آن اسما الله و الله مظهر ذات. و هیچ موجودی به معرفت ذات را دسترسی نیست. حد اکثر معرفت انسان اسما الله هستند. و معرفت الله و اسما شهودی، وجودی، چشیدنی است. مثلا شما وقتی مظهر اسم حی شدی، همانند عیسی مسیح (ع) مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنی. برای همین گفته اند اسمای الهی وجودی هستند. یعنی کسی که صاحب اسم حی می‌شود خدا ظهور کرده در جلوه حی. اسم حی یک لفظ و مفهوم نیست. بلکه امری وجودی است. نظر شما درباره مطالب بالا چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در سؤال شماره 37227 مطرح شد، حقیقتاً همین‌طور است. موفق باشید

36988

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ممکنه فهم خود از سخن رهبری که نوید نزدیک شدن به قله را خبر می‌دهند و صحبت حاج قاسم که در جمهوری اسلامی هرچه پیش بروید راه باز است را بیان فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راه توحید، راهی است که هرگز بن‌بست در آن نیست به همان معنایی که قرآن به اهل ایمان که راه توحید را برای خود مدّ نظر قرار دادند، می‌فرماید: « وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ». با توجه به این‌که انقلاب اسلامی حاصل تلاش اهل ایمان بود، پس راهی است که همواره گشودگی و باز گشودگیِ بیشتر در آن هست. ظرایفی که اخیراً رهبر معظم انقلاب با مردم غیور آذربایجان در میان گذاشتند. موفق باشید

36804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالی در این مورد دارم که چرا شخصیت بزرگی همچون آقای دکتر رضا داوری اردکانی هیچگونه موضعی در مورد شهادت و شخصیت شهید سلیمانی (که مقام معظم رهبری از او به مکتب سلیمانی تعبیر می‌کند) ندارد؟ آیا ایشان مصلحتی را در نظر دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان در این مورد نظر داد. به نظر می‌آید ایشان احساس کرده‌اند کسی نیستند که از نظر اجتماعی بخواهند در این مورد اظهار نظر کنند. وگرنه تعلّق ایشان به انقلاب اسلامی کاملاً مشخص است. موفق باشید

36797
متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهرزاده بزرگوار: ان شاء الله در پرتو عنایات حضرات معصومین خصوصاً در این ایام متعالی رجبیه باشید. استاد عزیز به تلقی حضرتعالی، سرّ اینکه برخی افراد و اشخاص حتی پاره ای از دلسوزان و دغدغه مندان به انقلاب، در نگرش و تحلیل کلان از وضعیت انقلاب اسلامی و کشور با نوع تحلیل و نگاه رهبر فرزانه انقلاب، تفاوت دارند و تمایز جدی احساس می‌شود؟ حقیقتاً با ملاحظه برخی تحلیل‌های حتی برخی دوستان دلسوز و دغدغه مند، انسان احساس می‌کند و دریافت می‌نماید که انقلاب کلاً منحرف و از دست رفته است و کشور از صدر تا ذیل درگیر تعارض، انسداد، فساد و پوک شدگی است و جمیع مسئولان و متولیان، جاهل و بی انگیزه و خائن به آرمان‌ها و عموم اجتماع نیز بحران زده و مبتلا به انواع نابسامانی ها و لطمات دهشتناک و رویگردان از دیانت و مکتب وحی هستند و بواقع مانند همان تعبیر نامه نهضت آزادی در سال ۱۳۶۹، کشور در لبه پرتگاه و انقلاب در حال پوسیدگی و مردم نیز در حال شکستن قفس جمهوری اسلامی هستند. اما ملاحظه می‌کنیم که در طرف مقابل، زعیم بزرگوارمان خاصه در این سالیان اخیر، چه میزان مؤمنانه و امیدوارانه و بشارت بخش سخن می‌گویند تا آنجا که به تلقی بنده، بعنوان نقطه عطفی در سخنان چند ساله اخیرشان، فرمودند که ما فصل مشبعی را پشت سر نهادیم و اینک نزدیک قله ایم و تا قله فاصله چندانی نیست. در این یکساله ای که بحمدالله بیشتر توفیق مطالعه مجموعه بیانات معظم له در طول این چند ساله را داشته ام، تفاوت عمیقی بین تحلیل و موضع گیری و حتی نوع آسیب شناسی ایشان از معضلات و امید و مژده سرشار در بیانات ایشان با نگرش‌های حتی شاید خود بنده پیش می‌آید. سخنرانی ها و پیام‌های آقا را که مشاهده و مطالعه می‌کنم، می‌بینم در عین اینکه ایشان نیز آسیب شناسی و تصریح به معضلات و فاصله تا تحقق نقاط مطلوب و آرمان‌ها و برشمردن موانع دارند ولی آسیب شناسی ایشان و کسی مثل بنده کجا و انسان هرگز پس از پایان سخنان ایشان، احساس یأس و سردرگمی و پوچی و از دست رفتن همه داشته ها و آرمان‌ها نمی‌کند بلکه والله امیدوارتر و پرانگیزه تر از قبل می‌شود و افتخار و عزت از مسیر انقلاب پیدا می‌کند و بوضوح می‌یابد که مؤلفه های مژده بخش، چه میزان وسیع و بیش از تلخی‌ها و صعوبت‌ها است. دیشب این کلیپ را شاید چند بار دیدم (https://eitaa.com/rasaee/12299) و هر دفعه که آنرا دیدم با خود گفتم "ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا". احساس کردم گویا ایشان جوانی ۸۴ ساله و بنده پیرمردی ۲۱ ساله هستم و این مرد گویا از فراز دکل دیدبانی، اراده و آینده ای بس شگفت را برای این ملت و نهضت می‌بیند و لذا حس می‌کنم بر همین اساس هم ایشان، بزرگترين رسالت خود را در حفظ اراده ها و جهت دهی امت بسوی ورود در آینده و تاریخی دیگر است. این سخن حضرتعالی که بارها می‌فرمودید تاریخ و افق دیگری در بستر انقلاب اسلامی است را بارها شنیده بودم اما این روزها در عمق روحیه و بیانات حضرت آقا بهتر و دقیق تر این حرف را می‌یابم. اما حقیقتاً هنوز برایم جای سؤال است که چرا بعضاً در این بحر تفکر، با دیده بان این حرکت عظیم، تفاوت داریم و گزاره نزدیک به قله ایم، برایمان گنگ است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که افراد مذهبی را متهم می‌کنند که نسبت به رخدادها، تفکر تاریخی ندارند؛ اتهامی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. و این‌جا است که انقلاب اسلامی را به عنوان رویدادی تاریخی که ریشه در گذشته‌ای اصیل برای حضور در آینده‌ای بزرگ دارد، درک نمی‌نماییم. و وقتی متوجه نباشیم انقلاب اسلامی آغاز توحیدی است اصیل در مواجهه با جهان جدید و بشر جدید؛ هرگز نمی‌توانیم در افقی که رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود متذکر آن می‌شوند، حاضر گردیم.
کافی است شکست‌های همه‌جانبه جبهه استکبار را در نسبت با انقلاب اسلامی «فهم» کنیم تا معنای سخن مقام معظم رهبری را نسبت به امیدواری‌های بزرگِ ایشان دریابیم. دشمنی که همه حیله‌های شیطانی‌اش را به کار گرفته، ولی در نهایتِ یأس و ناامیدی است. حال مائیم و حاضرشدن در آغازی که همه‌چیز و به‌خصوص انسان، در حالِ برگشت به حقیقی‌ترین معنای خود است. و لازمه این نحوه حضور، همان درک تاریخی است از رخدادی به نام انقلاب اسلامی. و در این بصیرت است که نه‌تنها می‌توان نگاه و سخنان رهبر معظم انقلاب را تصدیق کرد، حتی می‌توان در افق نگاه او حاضر شد، حضوری که معنای بودنِ امروزین ما را به ما برمی‌گرداند تا از چنگال نیهیلیسم دوران آزاد شویم، إن‌شاءاللّه. موفق باشید         

 

36708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: دلم کربلا میخواد. می‌ترسم می‌ترسم از این سرما، و یخبندان. فقط عصر عاشوراست که میتونه این یخ رو ذوب کنه. .

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و ارادت به حاج قاسم ذیل رهبر معظم انقلاب به همان معنایی که فرمود: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد.» موفق باشید

36707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد عزیز: استاد آیا این برداشت و توضیح برای قضا و قدر الهی درست است که مثلا بگوییم که قدر الهی آن است که هر چیزی در این عالم اندازه ای دارد از زمانی که یک برگ روی درخت می ماند تا بر زمین افتد و تا میزان و مقدار و اندازه ای که می تواند ظلم و بدی کند تا ظرفیتش تکمیل شود و قضای الهی آن است که وقتی هر چیزی طبق تقدیر الهی به سرانجام ظرفیت خود رسید قضا و اراده الهی طبق سنن الهی حکم می کند. ممنون میشم اگر این توضیح ناقص است توضیح بفرمایید ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. عرایضی در جزوه «معارف ۱» در این رابطه شده است. موفق باشید

36372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در یکی از پاسخها فرموده آید که خدا عین لذت و ابتهاج است. آیا منظور شما این است که منشا هر لذتی خداست و آیا قاعده کل ما بالعرض لا بد ... در اینجا جاریست و می‌شود گفت که هر لذت بالعرض به خدا که عین لذت است منتهی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن بود که خداوند عین کمال است و خداوند این کمال را به نحو حضوری در ذات خود احساس می‌کند و از این جهت، عین لذت است به همان معنایی که احساس کمال، لذت است. ولی این بدان معنا نیست که منشأ هر لذتی، خداوند باشد زیرا ممکن است آن لذت، ریشه در توهّمات فرد داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی