سلام علیکم استاد: وقت بخیر و خدا قوت. بنده روحیه ای زودرنج دارم و زمانی که می رنجم هرگز به هیچکس چیزی نمی گویم. حتی پیش آمده که از ناراحتی به خاطر مساله ای مریض بشم اما هرگز ناراحتی هام و علت رنجشم رو به کسی نمی گم حتی خانواده. نهایتش این هست که از چهره متوجه میشن که ناراحتم و رنجیدم. دغدغه بنده این هست که این نقطه ضعف و رذیله رو از بین ببرم به خصوص پیش از ازدواج. سوال بنده این هست که آیا ملاکی هست برای تشخیص این سه موقعیت: ۱ چه زمانی اصلا نباید رنجید و رنجیدن بی جا هست؟ ۲. چه زمانی باید گذشت و سکوت کرد؟ ۳. چه زمانی باید مساله رو با فرد مطرح و مدیریتش کرد؟ بنده رو از دعای خیرتان فراموش نفرمایید. خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً باید کار افراد را بخصوص اطرافیان را حمل بر صحت کرد و اگر هم کاری کردند که خلاف انصاف و یا خلاف حق بود، اگر زمینه تذکر داشتند خوب است تذکر داده شود و اگر زمینه نبود، با اغماض و چشم پوشی، کرامت خود را نشان می دهیم که فرمود: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمن چون با اموری بی فایده و لغو روبرو می شود با بزرگواری می گذرد. موفق باشید
سلام: اینکه انسان با فرض تمام تجربه های بد و خوب زندگی آیا واقعا ترجیح میدهد که وارد دنیا شود که اگر جواب خیر باشد پس خدا چرا ما را خلق کرده است او به ما ظلم کرده است چون اختیار ما را نادیده گرفته است. جواب قرآن برای بندگی و تکامل جواب دیگری که خودمون خواستیم که بیاییم و اینطور هم زندگی کنیم پس چرا انتخاب نکرده آیم که مثلاً عالم شویم یا شهید شویم یا اینکه مثلا ظالم نباشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
استاد جان، پس از پرسش و پاسخ هایی که از سوال ۳۸۲۴۵ آغاز شد شوکه شدم از نحوه ی پاسخ های جنابعالی، هم اینکه بسیاری از پرسش های سایت سانسور شده و می شود که از شماره ی آن ها مشخص ست و دوستان تذکر داده اند و متوجه شده اند که سوالات را جواب نمیدهید و هم جواب های جنابعالی به سوالاتی که وقت میگذارید سطحی و مغالطه آمیز ست. اگر این سوال را حذف نمیکنید لطف کنید پاسخ هایی که مخاطب را با شعور تلقی میکند بدهید. مخصوصا سوال 38426 . با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد و در ابتدای قسمت سؤال و جواب سایت ملاحظه میکنید ما در محدوده مطالبی که کاربران محترم در رابطه با مسائلی که با مطالعه مباحث سایت برایشان پیش میآید در خدمت آنان هستیم و پرسش هایی که جنبه شخصی دارند پاسخ به ایمیل آن ها ارسال و لذا پرسش و پاسخ به نمایش درنمی آید و در مورد جناب حلاج میتوانید به مقاله استاد امینینژاد تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» رجوع فرمایید.
https://alefbalib.com/Metadata/129604/%D8%AD%D9%84%D9%91%D8%A7%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%B5%D8%B1
و البته همچنان که عرض شد در این موارد بسیار بیش از این حرفها است که در این میدان بتوان از آن گفتگو کرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: حکمت اینکه در قرآن در چندین آیه بیان فرمودند که پیامبرانی از جنس بشر قرار دادند رو لطفا از منظر خودتان توضیح بفرماید. اجرتان با آقا امام زمان (عج)
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه اخیر شرح سوره «تغابن» شد در رابطه با آیه «فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا». البته ان شاءالله ادامه مییابد. امید است که بتوانید جواب خود را دریافت کنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد میخواستم نظرتون را در مورد متن استاد احسان عبادی بدانم که خودشان خیلی در تلاش هستند که رئیس مجلس آقای قالیباف را کسی نقد نکنند و میگوید ما هم بلدیم حرف بزنم ولی بخاطر رهبری و وحدت سکوت میکنیم ولی در همین متن و متن های دیگرش آقای سعید جلیلی را زیر سوال میبرد و تخریب میکند اینجا که میگه «بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود !!!» با تشکر خطابم به مدعیان انقلابی گری و ولایت مداری است که هم چنان در حال تخریب قالیباف و مجلس هستند، ادعایشان هم می شود که رهبری اگر اشاره کند، جان می دهند!!!! اشاره که هیچ، شما ها حتی حرف های صریح رهبری را هم توجیه می کنید و هنوز هم می گویید مجلس خیانت کرد در قضیه رأِی به کل کابینه، در حالی که رهبری صریحا فرمود کمک_ارزنده مجلس و صریحا هم فرمود این لطف الهی و نعمت خدا بود به همه کشور!!!! آقایان، به والله دهان ما بسته نیست، ما هم بلدیم حرف بزنیم، حتی راجع به کاندیدای مورد علاقه شما و اطرافیانش! اما به خاطر رهبری سکوت می کنیم و چیزی نمی گوییم و طبق دستور ایشان دنبال همدلی با دولت و مسئولین هستیم، شماها که تکلیفتان معلوم است، تا رئیسی عزیز زنده بود او را می زدید و او را مجری سندی ۲۰۳۰ میدانستید، حالا هم که در حال زدن همه هستید!! ما ساکتیم، اما خودتان با وجدان خودتان خلوت کنید چطور اصلاحاتی ها یک مدیر ضعیف را تبدیل به رئیس جمهور کردند، اما شماها ذره بین دست گرفتید هر مسئولی ذره ای خلاف تفکر شما عمل کرد او را از دایره انقلاب خارج کردید!!! کسی منکر ضعف مسئولین حتی قالیباف نیست، اما مهم این هست که شماها یک سره در حال تهمت زدن هستید، حتی بعد تعریف رهبری از کار مجلس درباره رای به کابینه هم دست بردار نیستید، گویا اصلا حرفهای ایشان برای شماها مهم نیست!!! فقط یک مطلب بگویم در طول تاریخ جمهوری اسلامی، هر وقت کسی توسط رئیس جمهور به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد، رهبری یکی دو روزه او را در حکمی به نمایندگی خودش در آن شورا هم منصوب می کرد تا حق رأی پیدا کند. فقط یک بار در طول تاریخ جمهوری اسلامی، رهبری با دبیر شدن آن فرد مخالف بود و حکمش را با لج بازی رئیس جمهور وقت بعد ۸ ماه زد!!!! بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن درستی است از آن جهت که باید بین انتقاد و تضعیف تفاوت قائل شد. به هر حال آقای قالیباف از فرزندان انقلاب میباشند و باید حفظ شوند. موفق باشید
سلام خدمت استاد: امروز خواستم از جنونی برایتان بنویسم که گریبان گیرم شده و افکار بسیار سنگین و غیر قابل انقطاع راجع به این موضوع، ضربات مهلکی بر جانم وارد کرده است. در سن ۲۰ به سر می برم. اطرافم را که تماشا میکنم، در می یابم که همه مثل من نیازهای عاطفی دارند و همسن و سال های من این نیاز را با ارتباطات گوناگون، نظیر دوستی با جنس مخالف حل کرده اند و علی الظاهر خیلی خوب هم دارند جلو می روند. حتی به تازگی خبردار شده ام که رفقای مذهبی ام، گوی سبقت را ربوده و بعضا وارد این روابط شده اند. درست است که جهان تغییر کرده است ولی به خدا قسم که من نمیتوانم، نمی توانم زیر بار اینگونه روابط بروم حتی اگر ختم به ازدواج شود. قبلاً میگفتم خب اگر اینجور روابط به ازدواج منجر شوند که مشکلی ندارند ولی حالا دریافته ام که سراسر مشکل اند. شرع به من این اجازه را نداده که خارج از چارچوب ازدواج با جنس مخالفم رابطه ای داشته باشم هر چند دوستی های ساده. نمی دانم شاید من زیادی متحجر باشم که اینگونه تشخیص میدهم. ولی واقعا همینطور است آخر چگونه و با چه دلیلی، فردی که ادعای مسلمانی میکند اینگونه خود را شبیه عوام کند؟ خب بیایید منطقی باشیم! منی که تازه به سن جوانی رسیده ام و فضای مجازی و جامعه پر از اینگونه روابط است چگونه دیوانه نشوم؟ وقتی حتی به صورت شرعی نیز نمیتوانم این قضیه را حل بکنم. آخر چه کسی به یک دانشجوی ۲۰ ساله زن میدهد؟ البته که بسیار هم اهل کار و خانواده هستم ولی کسی باید باشد که به تنگنای من دچار شده باشد تا بفهمد چه میگویم. واقعا حس میکنم کسی مرا نمی فهمد. فقط با شما در میان میگذارم چون بقیه به محض مطرح کردن این کلمات، شروع به مسخره گری میکنند. گاهی اوقات شبانه روز بیدارم و فکر میکنم که چرا اینگونه بر من میگذرد؟ مگر من چیزی جز رعایت شریعت در جامعه امروزی را خواستم؟ باور کنید متحجر نیستم. می دانم که همسر را ندیده و نسنجیده نباید انتخاب کرد. میدانم باید صحبت کرد و به توافق و تفاهم رسید. رک بگویم؛ نه دوست دختر به کتم میرود نه دختری که پدر و مادر برایم انتخاب میکنند. نه آن تحجر دیروزین، نه این تخلف از شرعِ امروزین. واقعا امر ازدواج در فردای این تاریخ چگونه است؟ من دقیقا باید چه کاری انجام دهم که از ضربات افکار و صدمات احساسات در امان باشم؟ لطف بفرمایید این بنده را راهنمایی کنید. و من الله توفیق 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً موضوع بسیار حساسی در میان است از آن جهت که انسانها در وسعت انسانی خود ذیل شریعت الهی در این تاریخ چگونه در مورد ازدواج بیندیشند. آیا میتوان به این آیه فکر کرد که میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» که به هر دلیلی اگر امکان ازدواج نیست، خداوند نوعی روحانیت را از فضل خود در جان ما ایجاد میکند تا آن نوع احساس نیاز به جنس مخالف به تأخیر بیفتد. و به نظر بنده این راهی است بسیار ارزشمند و تجربه شده تا امروز و فردای تاریخ ما، امروز و فردای عبور از تبرّج جاهلیت مدرن باشد و چه اندازه انسان در این مسیر این وعده الهی را تجربه میکند که میفرماید: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» حقیقتاً انسان فضل خدایی که آن خدا وسیع و گشوده و گسترده و علیم است را احساس میکند. موفق باشید
وقتی مهربون ترین آدم دنیا، وقتی دلنازک ترین آدم دنیا، تو را به خودش راهی نده و دست رد بهت بزنه یعنی خیلی بدبخت شدی. حسین، خودمانیم، تو دلت می آمد هیچ کسی را رد کنی؟ تو حتی دلت برای قاتلت هم سوخت ولی دست رد به من زدی. باشد، این هم بماند به یادگاری برای من و ابدیتم و اینهمه شرمندگی. حتما این ناکامی حقّ من است، وگرنه عدل شما که پایدار است. این بار از شما هم سوالی ندارم، این ها را فقط می نویسم مثل یک اقرارنامه، مثل یک وصیتنامه. باشد به یادگاری دست شما، باشد به امانت دست شما. ما که دستمان به خدا نرسید، به بالابلندانش هم نرسید، کاش این متن من به جای شما به دست رهبری می رسید، به دست نایب مهدی، بگذار اگر قرار است غرق شوم در عمیق ترین هایش غرق شوم، بگذار اگر قرار است طرد شوم از بالاترین هایش طرد شوم، بگذار اگر قرار است تمام شوم از کامل ترین هایش تمام شوم، بگذار اگر قرار است رانده شوم رو به کریم ترین ها بزنم که بعدها دلم نسوزد، بگذار اگر قرار است مجازات شوم اگر معدوم شوم اگر سوخته شوم به دست حضرت عدلشان باشد، به دست کریمان مردن مرگش شیرین تر است، بگذار اگر قرار است تمام شوم و بمیرم لااقل مرگ شیرین مرا در بر بگیرد، بگذار پایان این زیستن تلخ، این بودن تلخ، این راه تلخ، شیرین باشد. کاش این متن به دست ایشان می رسید، یا کاش صدای دردهای من، و کاش حرف های من،، دوست دارم به ایشان برسد تا خبردار باشد که جوانی، جوانی اش طی شد، ولی به ناکامی، به غفلت، به بی خبری، ولی با اینهمه دوست داشت به راه او باشد، برای او باشد، ولی نشد، حالا در بی خیال ترین حالت ممکن به سر می برم، من وسط اقیانوس زندگی، وسط اقیانوس حیات بی هیچ کمکی، بی هیچ نیرویی، فقط غرق تماشای غرق شدن خویشم، تماما غرق تماشای تمام شدن خویشم، مَثَل من مَثَل آن کشاورزی است که روزها و مدتها در زمینش رفته و آمده و کار کرده و انتظار کشیده ولی اصلا جنس بذرش جنس پرورش یافتن نبوده، فقط زمین حیف شد و زمان حیف شد و آب و باد و خاک و حتی آتش هم حیف شد، آری آتش هم حتی حیف شد، اینهمه در انواع آتش سوختم ولی حالا از درد خامی دارم می میرم. سلام مرا به ایشان برسانید و فقط بگویید که گفت شرمنده، من در میان نبودم که بتوانم در میدان باشم. آری اگر اهل هدایت باشم پس شاید «علمه بحالی» کفایتم بکند، وگرنه نمی دانم کلید قفل روحم کجا افتاده که سری به خودم بزنم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور دیروزین نمیتوان در امروز و فردای خود زیست. باید به حضور دیگری نظر کرد، وگرنه «تغابن» و «مغبونشدن». عرایضی در مورد سوره تغابن شروع شده است که خوب است به آنجا رجوع شودhttps://lobolmizan.ir/sound/1514 موفق باشید
امروز نشستم جدی به خودم در زندگی زمینی و جسم طبیعی نگاه کردم و بررسی کردم. در این لحظه شرایط طوری شده که هیچ راه حلی و امیدی برای بنده وجود نداره. صفر یا صد! مرگ یا زندگی!؟ هرچی فکر میکنم آدم خودخواهی مثل من هرگز به خودش اینقدر بد نمیکرد، و خداییش من این کارهارو با خودم نکردم. دو کار تا نهایت سی چهل روز دیگه باید با خودم بکنم: یکی خودکشی یا دومی اتفاق معجزه! راه حل یا شروع تا تلاش غیر ممکنه. غیر از این دو گزینه ندارم برای انتخاب و مجبورم یکیشون بپذیرم. این رو گفتم چون نامردی بود از خودم خبر ندم و اینطوری حجت رو برای خودم و خدا و اولیاء و دوستان روشن کردم و حرفی نمیمونه. با شاید واقعاً من آدم خاص یا متفاوت و یا بدی برای شماها بودم نمیدونم اما چیزی که میدونم اینه شماها رو دوست داشتم و براتون راه اومدم و نتیجه گرفتیم. شاید همین برای من کافی باشه. مثل خودم دوستتون داشتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود را در تاریخی احساس کنیم که حاج قاسم سلیمانی خود را در آن تاریخ احساس کرد؛ هزاران راه در مقابل ما گشوده است. مهم آن است که خود را در این تاریخ و در افقی که رهبر معظم انقلاب متذکر هستند، حاضر کنیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد جان: نظر شما راجع به شهدای گمنام قائمیه چیست؟ آیا ممکن است یکی از ایشان ابراهیم هادی باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عزیزانی هستند بسی گرانقدر که میهمان این محل میباشند. رفقا تحقیق کردند و شرایطشان با شرایط شهید ابراهیم هادی تطبیق نداشت. موفق باشید
«خداوند متعال مجرد مطلق است و لذا حضوری مطلق و بدون محدودیت دارد.» آیا می توان گفت که خداوند متعال با توجه به عنایت و نظر خاصی که به بعضی چیزها دارد مثل کعبه و وجود پیامبر عزیز و اولیاء علیهم السلام، در آنجاها حضور شدیدتری داشته و لذا انسان خدا را در محضر اینها بیشتر حس می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خداوند در همه جا و همواره به طور کامل و مطلق است. منتها در بعضی مظاهر در نسبت با ما ظهور بیشتری دارد و میدان تجربه قرب در آن مظاهر برای انسان بیشتر فراهم میشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای شما استاد بزرگوار: در کتاب معرفت نفس شرح نکته سوم: بدن اولیاء که تحت حاکمیت نفس آنان باقی می ماند و از آسیب حفظ می شود، چه مزیت و امتیازی برای آنها محسوب می شود و آیا در این حالت، تجرد مطلق آنها با اشکال روبرو نمی شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شده بحث در امتیاز خاصی برای آن روح نیست بلکه بحث در توانایی تکوینی آن نفس است که حضوری، آن را از حضوری باز نمیدارد. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. بنده فکر کردم و با خود گفتم اگر به جای رهبر انقلاب، آقا امام زمان بود چه میکردم؟ خب مثل همین الان در برابر غربت شان ساکت بودم. این خیلی بد است. پس تصمیم گرفتم کاری راجع به رهبری انجام دهم تا اینطور مظلوم نباشند بین مردم، حتی بین خود مذهبی ها. تا ان شاءلله از این طریق انسی و توفیق کاری برای آقا امام زمان را بدهند اما نمیدانم راجع به رهبری، ولایت فقیه، امام و... چه کاری باید انجام دهم؟ چه مطالعاتی داشته باشم؟ چه خط قرمزی را رعایت کنم؟ با این موضوع در رسانه چطور حضور یابم؟ و... هیچ چیزش را نمیدانم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد فکر کرد ولی چیز قابل گفتنی به ذهنم نمیرسد. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که تمام صورت هایی که در خواب میبینم درک و شعور دارند. هم من آنها را درک میکنم و هم آنها مرا درک میکنند ؟ سوال دوم: اگر مطالب بالا صحیح است، آیا در برزخ و قیامت هم، همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر دو سؤال قبلاً با شمارههای 37901 و 37902 جواب داده شد. موفق باشید
«اللهم اجعلنا من الباکین علی الحسین» سلام خدمت استاد بزرگوار: گاهی که خدای متعال راه های متعالی و مقدسی را می گشایند و ما می خواهیم در این راه ها قرار بگیریم و خود را در این راه ها شناور کنیم، ناگهان وسوسههای شگفت آوری ظهور می کنند و مثل دسته زنبورهایی به ما حمله ور می شوند و ما را می گزند. و این قضیه بارها و بارها تکرار شده است. حال پرسش بنده این هست که در چنین شرایطی باید استقامت کرد و همچنان در شناوری راه شنا کرد، یا اینکه این وسوسه ها ذیل اراده الهی است تا ما از آن راه های متعالی و جاری به سوی خودش منصرف شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی راه، راهِ توحیدی باشد و در بستر توجه به سیره انسانهای معصوم قرار داشته باشد، این مائیم و صبر در آن مسیر. و معلوم است که وقتی مسیر توحیدی نباشد زمانی که با مشکلاتی روبرو شدیم باید تجدید نظر کنیم. موفق باشید
سلام: چرا آقای داوری اردکانی فیلسوف معاصر از آقای پزشکیان حمایت کردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سوال و جوابهای شماره 37882 و 37886 و 37895و 37894 شده است خوب است که به آن متون رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: به خاطر کاهش میزان مشارکت در انتخابات ها و مخصوصاً انتخابات جمعه گذشته، خیلی مورد ملامت و سرزنش و تحقیر قرار گرفته ایم. به نظر حضرتعالی علت یا علت های این مسأله چه چیزهایی هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در شرایطی اینچنین که مردم در زیر رگبارهای تبلیغات منفی و سختیِ معیشت قرار داده شده بودند، چنین حضوری، یک معجزه تاریخی نیست؟ آنهم با برنامههایی که تلاش داشتند دولت آیت الله رئیسی را تا آنجا زمینگیر کنند که به گفته خودشان، مشارکت کمتر از ۱۵ درصد باشد. کانال «کشکول» نکاتی را متذکر شده که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1119 . موفق باشید
سلام استاد: سوال زیر خدمتتون ارسال شد. من به نتیجه صریح نرسیدم در صورت امکان با پاسخ بله و نخیر جواب رو بفرمایید. با توجه به پاسخ سوال دوم اینکه در زمان ده بیست سال و صد سال قبل از حضرت رسول اکرم حجت حی و حاضر چه کسی بود؟ آِیا تفکر کسی که معتقد باشد امام زمان متولد نشده اند، اما هم اکنون حضور نورانی در عالم دارند صحیح است و چنین تفکری در شیعه جایگاهی دارد؟ متن پاسخ: به هر حال به ادله عقلی و روایی، جهان هرگز بدون حجّت حیّ و حاضر نیست و غفلت از این موضوع غفلت از نکته بسیار مهم و ارزشمندی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «مبانی نظری مهدویت» عرض شده؛ در هر دورانی انسانی که واسطه فیض الهی باشد در عالم حیّ و حاضر است و در زمان گذشته، پیامبران خدا مصداق چنین واسطه فیضی بودهاند. در کتاب «جایگاه واسطه فیض» میتوانید مطلب را دنبال فرمایید. موفق باشید
استاد سلام وقت بخیر: آِیا تفکر کسی که معتقد باشد امام زمان متولد نشده اند، اما هم اکنون حضور نورانی در عالم دارند صحیح است و چنین تفکری در شیعه جایگاهی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ادله عقلی و روایی، جهان هرگز بدون حجّت حیّ و حاضر نیست. و غفلت از این موضوع غفلت از نکته بسیار مهم و ارزشمندی است. موفق باشید
سلام استاد وقت شما بخیر: مگر گفته می شود جسم روحانی کعبه (بیت المعمور) در آسمان قرار دارد؟ آیا کربلا نیز به همین صورت است؟ (با توجه به روایاتی که خلقت کربلا را قبل از کعبه می داند) اگر بلی چرا انبیاء و اوصیا برای زیارت کربلا به زمین می آیند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مطابق روایات، منشأ ظهور زمین از مکه و از باطن آن یعنی بیت المعمور است هرچند تعین روشن زمینی که ما را به بیت المعمور و انوار باطنی آن منتقل میکند؛ در کربلا راحتتر محقق میشود ولی این حضور هم مبتنی بر نظر به همان کعبه و بیت المعمور پیش میآید و به همین جهت انکار جایگاه کعبه، عملاً ما را نسبت به برکات دیگر مظاهر، محروم میکند. موفق باشید
سلام استاد: ان شاءالله خدا همه خیر دنیا و آخرت رو نصیب شما کنه ۱. اسم پسر اول من محمد هادی و دومی محمد علی هست از بعضی میشنویم که دو اسمی بودن بچه بار سنگینی است و معمولا مشکلاتی رو برای بچه ایجاد میکنه و میگن بعضی بزرگان توصیه به تغییر اسم میکردن چون اسامی باطنی دارند و دو اسم نمیتونن با هم بسازن الان وظیفه ما چیه؟ ۲. این نوع امورات زندگی رو چطور میتونیم بشناسیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این موارد توجه کرد. هرکدام از این اسمها نوری میشود برای هرچه بیشتر حفاظت و هدایت آن فرزندان. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: دقیقاً چرا استکبار درّنده و رژیم هار صهیونیستی دست از این جنایت ها بر نمی دارند؟ چرا آمریکا و اروپا با اینکه هزاران کیلومتر آن طرف دنیا هستند باز هم این همه اصرار دارند در منطقه ما دخالت و خیانت کنند؟ حقیقتاً این حجم از استکبار و وحشی گری و درّندگی و نفاق از جانب تمدنی که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشر سر می دهد حیرت آور است. چقدر کیف کردم وقتی رهبر معظم انقلاب (روحی فداه) در روز معلم، ذات فوقالعاده خبیث و منافق آمریکا را برملا کردند و اشاره کردند که حتی دلسوزی های آمریکا برای غزه هم کاملا منافقانه و دروغین هست: «...آمریکا شریک جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند به عنوان مثلاً دلسوزی و مانند اینها، [امّا] دروغ است، خلاف واقع است. آنچه انسان مشاهده میکند در عمل، نشاندهندهی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است؛ اینها شریک جرمند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بیش از پیش روشن شد معنای شیطان بزرگبودنِ آمریکا به چه معناست. و لازمه «ابی واستکبر» بودنِ شیطان جز همین نیست که ملاحظه میفرمایید که برای هیچ ملتی جز خود، جایی و ارزشی قائل نیست و زیبایی زندگی جز مقابل با آمریکا و عقبه حرامزاده آن یعنی رژیم صهیونیستی نیست که وعده پیروزی حقیقی در مقابله با استکبار پیش خواهد آمد. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: بنده سالیانی است مطالعاتی از کتابهای امام خمینی و ابن عربی و علامه حسن زاده آملی و شیخ پهلوانی و شاگردانشان، کتابها و تفسیر ارزشمند علامه طباطبایی عزیز را انجام داده ام وهمواره سعی بر ترک گناه با چله ها و زیارت عاشورا و انجام کارهایی که این اساتید گرامی فرمودند، البته که در هیاهوی دنیا و مشغولیات نیز گرفتاربودم و توفیق چندانی حاصل نشد، اما روزی در ۳ محرم درروضه امام حسین که بودم و در حالت توجه به امام و گریه بودم ناگهان دیدم ذهنم از همه افکار پاک شد و خالی شد و انگار به خدا نزدیک تر شدم و نیرویم قویتر شد بعد از روضه که به خانه آمدم همین حال را داشتم اگر اراده میکردم به جیزی فکر میکردم و اگرنمیخواستم آن را از ذهنم خارج میکردم و شب که خوابیدم فردای آن روز آن حالت رفته بود ولبگی وقتی که مطالعه میکردم یا قدگرآن میخواندم یا به جیزی فکر میکردم دوباره آن حال میشدم ولی به مرور زمان وغوطه ورشدن در دنیا آن حالت خیلی ضعیف شده و نیست، میخواستم بدانم آن چه حالی بود. لطفا برایم شرح دهید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بوده، امری نبوده که باید میمانده و یا باید با آن بهسر میبردید. مهم همان حضور توحیدی است که به لطف الهی سراغ انسان میآید و انسان نسبتی خاص با خدا و با خود و با دیگران پیدا میکند. موفق باشید
سلام: کانال لب میزان رو که باز میکنم تا وقتی پاسخ و پرسشها ها رو مطالعه میکنم اشک چشمانم قطع نمیشود همهمه ای در جانم است که نمیدانم آن را چگونه درمان کنم پرسش و پاسخ ها آتشی درجانم شعله ور میکنند هیچ کس نیست دستی از ما بگیرد و ما را همراهی کند چون شاخه ای نسیم حرف های شما ما را اندک جانی میدهد ولی تا روییدن بینهایت فاصله داریم کاش در شهرهای کوچک و دورافتاده ای که امثال ما زندگی میکنیم جایی بود تا ما هم از نفس قدسی امثال شما بهره ای بگیریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان با وسعت ابعاد روحانی خود میتواند در جهان حاضر باشد، دیگر دوری و نزدیکیِ مکانی مهم نیست، بخصوص وقتی با مباحث «معرفت نفس» انسانها در افق حضور همدیگر قرار میگیرند و مییابند چه اندازه به همدیگر نزدیکاند. آیا نمییابید که بعضاً چه اندازه با مردم آن طرف دنیا به جهت مظلومیت مردم غزه به همدیگر نزدیک شدهایم؟ در این رابطه ما که قابل نیستیم، بنگر مولایمان چه میفرمایند آنجایی که فرمودند:
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توام یا تو منی
موفق باشید
عرض سلام خدمت استاد محترم وتبریک به مناسبت پیروزی توحید بر کفر در وعده ی صادق. در خصوص شعار «جهش توليد با مشاركت مردم» بود، مسلم در اینکه این شعار اشاره به نوعی از تعامل مردم با دولت در نظام اجتماعی اسلامی هست، اما سؤال بنده اين هست كه ما چگونه می توانیم در تحقق این شعار مؤثر باشیم؟ آیا منظور آقا از این شعار صرفا جنبه ی اقتصادی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جلسات اعتکاف ماه رجب عرض شد زیربنای این حضور، همان فرهنگ دینی و رعایت حقوق برادران دینی میباشد که باید تلاش کرد این فکر و فرهنگ در جامعه شکل بگیرد. در این مورد عرایضی شده که خوب است به آن رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1412?mark=%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C . موفق باشید
با سلام: آیا در وسوسه ای که توسط انسان نیست و صرفا جنبه درونی دارد، آیا ما معلوم بالذات و معلوم بالعرض داریم.؟ اگر جواب مثبت است. لطفا توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: وسوسههایی که از طریق خیال پیش میآید مربوط به توهّمات ما میباشد و انسان را در ناکجاآبادها پرت میکند و معلوم بالذاتبودنِ آنها بدین معنا است که از طریق حسّ به ما نرسیده، نه آنکه قابل اعتنا و اعتبار باشد. موفق باشید