«یا طهور» سلام استاد: حضرت امام رحمت الله علیه در کتاب آداب الصلاة می فرمایند قبل از ورود به نماز، «طهارت قلب» از «طهارت اعضاء» لازم تر است. چون «قلب محل حقیقی عبودیت و مرکز واقعی این معانی است». بعد اشاره می کنند به روایت: «طهِّر قلبک بالتقوی و الیقین عند طهارة جوارحک بالماء». پرسش حقیر در رابطه با کیفیت کاربردی کردن این دستورالعمل یعنی تطهیر قلب با تقوی و یقین در لحظه شست و شوی جوارح است. لطفاً کمک کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید در آستانه نماز، در این فضا حاضر گشت که: «من آنچه خواندهام همه از یاد بردهام / إلاّ حدیث دوست که تکرار میکنم». موفق باشید
با عرض سلام: چه چیزی سبب می شود عده ای برای شهادت انتخاب شوند؟ آیا ممکن است کسی با گناه کبیره یا صغیره نیز انتخاب شود؟ یا شهدا دست کم درباره رعایت احکام، عصمت دارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً باید شایسته شهادت شوند. نهایتاً آن است که مانند شهید شاهرخ ضرغام بالاخره توبه کردهاند. نکاتی در سؤال و جواب شماره 36666 در این رابطه شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد شما میگویید عشق به کمال مطلق بی مصداق خارجی فقط یک مفهوم ذهنی است. شما اهل بیت را به عنوان مصداق معرفی میکنید. چند اشکال. اول اهل بیت مصداق برای مایند، برای اهل بیت مصداق چیست؟ فرض غلط شما اینه که میگید عشق در ساحت خیاله. خوب خدا رو که نمیشه در خیال آورد میرسد اهل بیت را بجای خدا می آورید. یک دفعه بگید ائمه خدایند. همان گونه که مسیحیان، عیسی را خدا می دانند. بهتر است در کلماتتان بیشتر دقت کنید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است در مورد اسمای الهی بررسی فرمایید و اینکه حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى اَلَّتِي لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا» و این با نظر به آیه مبارکهای است که میفرماید: «وَ لِلّهِ اَلْأَسْماءُ اَلْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها». عرایضی در شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» در این رابطه شده است. موفق باشید
سلام وقت به خیر: ببخشید من یه سوال پرسیدم شماره 36439، درخواست دارم حذفش کنید، چون با اطلاعاتِ نامطمئن پرسیدم و برای شخص بد میشه. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال مذکور اساساً در معرض دید کاربران قرار نگرفته است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد اینکه امیرالمؤمنین فرمودند عبادت سه گانه است، عبادت تجار و عبادت زاهدان و عبادت عشاق. فقط عبادت عشاق در عالم حق است و آن دو در عالم باطل یا به صورت تشکیکی این سه عبادت در عالم حق محسوب میشن؟ سوال بعدی اینکه این عبادت در نتیجه به همون سه بهشتی که حضرت امام فرمودند جنت ذات و جنت اعمال و جنت صفات است منتهی میشه؟ یعنی میشه گفت جنت ذات فقط مختص عبدی است که عبادتش عاشقانه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر سه عبادت، نظر به حضرت حق دارد و مقبول است. ولی تنها آن عبادت سومین است که انسان، بودنِ خود را در محو بودنِ با حق دنبال میکند. ولی آن دوی دیگر هنوز در خود هستند. ۲. آری! این نکته خوبی است که عبادت احرار با نظر به جنّت ذات شکل میگیرد که تنها به او نظر دارد و بر هر چه مینگرد نور او را دنبال میکند. موفق باشید
سلام: خدا قوت و ممنون از سایت خوبتون. من خلاصه تفسیر المیزان سوره مائده رو میخوام پیدا نمیکنم میتونید راهنماییم کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره مائده به صورت خلاصه در نیامده ولی کتاب «خلاصة التفاسیر» از آقای عباس پورسیف در این مورد میتواند کمککننده باشد. موفق باشید
با سلام واحترام: در ارتباط با کتاب تاریخ معاصر ایران نویسنده: آقای موسی نجفی اگر احیانا نقطه نظری هست بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است و جناب آقای دکتر نجفی جهت تهیه آن، زحمت کشیده اند و بنده نیز از آن استفاده کردهام و اینکه رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخیرشان با دانشآموزان و دانشجویان توصیه به مطالعه تاریخ معاصر فرمودهاند، مسلّماً یکی از منابع خوب برای این کار، کتاب «تاریخ معاصر» آقای موسی نجفی است. موفق باشید
سلام استاد: در دوران راهنمایی یک استادی داشتیم میفرمودند طبق یک نظریه نحو و صرف اگر حروف یک فعل به فعل دیگر یکی باشد ولو چیدمانشان پس و پیش باشد میتوانند هم معنا باشند! برایم جالب است «مقاومت » که مورد تاکید حضرت آیت الله خامنه ای مدظلهالعالی و «تقوی» مورد تاکید قرآن و حضرات ائمه اطهار معصومین علیهم السلام یک شباهت و اینهمانی عجیب و غریبی میانشان است، گویی تعریف تقوی با یک وجه ظاهر میشود و آن همان مقاومت است، امروزِ غزه که سلام و رضوان الهی نصيب شان باد، نماد و بقول حضرت عالی بینه، ظهور یافته قرآن است و خیر البریه! استاد با سخنان نورانیتان راهگشایی بیشتری بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که به گفته مولوی شرایط، شرایطی است که باید گفت:
الله، الله زود بشتاب و بجو چونکه بحرِ رحمت است این، نیست جو
الله، الله چون به فضلت راه داد سر به خاک پای او باید نهاد
خود که را آمد چنین دولت به دست قطره را بحری تقاضاگر شده است
چون تقاضا میکند دریا تو را پس چه استادی و درماندی هَلا؟
آری! یقناً نسبتی که ما باید با میدانی پیدا کنیم که میدان مقاومت در مقابل استکبار است؛ در واقع تقوای خود را تجربه میکنیم و میچشیم به همان معنایی که: رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فرمودند: «أفضَلُ الجِهادُ كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ، أفضَلُ الجِهادِ كَلِمَةُ حُكمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ» و آنقدر این جبهه روشن است و حجت امروزین ما به حساب میآید که انسان حیران میگردد چه اندازه از این طریق مرزش با کفر روشن و جدا خواهد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
سلام: در دعای ندبه آمده «عزیز علی... و لا ینالک منی ضجیج و لاشکوی» بر من سخت است که صدای ناله و شکایت من را نشنوی سوال من اینست که اگر امام زمان صدای ناله ما رو نمیشنوند پس چگونه همین عبارات را با او در میان میگذاریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این فراز به معنای درد و دل با آن حضرت است، وگرنه توجه آن حضرت به دلدادگانشان فوقالعاده است از جنس توجه ایشان به اربعینیها که هیچکدامشان از نظر حضرت غایب نیستند. موفق باشید
با سلام و احترام وقتتون بخیر: عذر میخوام یک سوال داشتم ازتون گویندگی و یا دوبلوری برای بانوان مشکلی داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. ولی بهتر است این موضوع را از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. پیرو پرسش و پاسخ ۳۹۸۳۹ پاسختون به نظرم درست نیست. ملاکی که خودم دارم فرمایشات مستقیم خود آقاست چیزی که خود آقا روش تاکید داشتند که مطلق مذاکره ممنوع هست، فرمایشات آقای خوش چشم هم سرجای خودش درست ولی قانع نشدم این مذاکره درست باشه یا دیپلماسی فعالی باشه. اگر آقا رضا داده اند با توجه به اینکه آقا فرموده اند پشت پرده خط قرمزی که مشخص کرده ام رد نمیکنم، چیزی مانند ماجرای تحمیل حکمیت زمان حضرت علی بوده و لاغیر. دیپلماسی فعال و تعاریفی که تو کانال نوشتید وصله این مذاکره نیست. به ویژه که نفر دوم مذاکره کننده برجام الآن نفر اول مذاکره هست. یعنی هیچ چیزی نسبت به زمان روحانی عوض نشده که بخوایم بگیم دیپلماسی عزت مندانه خواهد بود. تقسیم به مستقیم و غیر مستقیم هم عبور ظریفی از فرمایش رهبری است. بیم خسارت برجام دو و سه میرود. اگر فرمایشات صریح آقا برای ما اصل نباشد چیز دیگه ای نمیتونه اصل باشه. روند مذاکرات دقیقا مثل دولت روحانی هست که به فرموده آقا دولت عبرت بود. به هرحال زمان روشن خواهد کرد که دیپلماسی فعال دیپلماسی شهید امیر عبداللهیان بوده نه دیپلماسی عراقچی. اگر هم زمان رئیسی مذاکراتی بود با شکل کنونی خیلی متفاوت بوده و پی برجام بوده که اونم هیچ نتیجه ای نداشته. این مذاکره غیر مستقیم هم باشد همان توصیفات آقا را شامل میشود غیر عاقلانه، غیر شرافتمندانه است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خوب است که در این مورد فکر شود بخصوص به سخنان سردار باقری https://eitaa.com/matalebevijeh/19113 و باز تأکید میشود آقای خوشچشم برای ما حرف دارند و متوجه نکتهای که شما میفرمایید، هستند. موفق باشید
سلام و نور و رحمت خدمت استاد گرامی: در آن سحرگاهی که به لطف خداوند دیدار شما توفیق گردید و به نور کلام شما، این مرده دل سرگشته، جانی دوباره یافت را از محضر حضرت الله سپاسگزارم مدتی بود که به دلیل جدایی از استاد قبلی ام و سرگشتگی های بسیار از مسائلی که در آن مجموعه رخ میداد و به هیچ طریقی نمیتوانستم بپذیرم سرگردان بودم که الحمدلله گشایشی رخ داد. اکنون احساس میکنم که روح و جانم خسته است، دیگر مثل قبل شوق و ذوق عبادت ام نیست. گاهی نا امیدی گاهی خستگی و شاید تنبلی چنگ در جانم فرو کرده و از این وضعیت آشوب ام استاد در این برهه ی حساس از تاریخ که گمان میکنم چیزی نمانده تا تاریخ به افق حقیقت اصلی خود رهنمون شود، من اینگونه سرگردان و دست بسته. استاد چه کنم؟ چگونه دوباره در خود شور و شوقی و آتشی روشن سازم؟ وظیفه ام نسبت به امام را چگونه پیدا کنم؟ آنچه حتی اندک دانسته ام را چگونه به عمل آوردم؟ از پس خود چگونه بر آیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این زمانه، بحث در سلوک ذیل شخصیت إشراقی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» است و در این راه عبادات ما در بستر اسلام با انگیزۀ هرچه بیشتر گشودهشدنِ نور توحیدی که با شخصیت حضرت روح الله طلوع کرده که البته جایگاه اصلی این نوع عبادات را در حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» داریم. و در این رابطه در بحث «زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» نظر به نهاییترین نحوۀ حضور زن»https://eitaa.com/matalebevijeh/18316 عرایضی شد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: حدود ۵ سال پیش عزمم را جزم کرده بودم که به حوزه علمیه بروم. استعداد و علاقه اش را هم داشتم ولی با سرسختی شدید خانواده مواجه شدم. چون پدرم راضی نبود به دروس خودم ادامه دادم تا الان که ۱.۵ سال از دانشگاهم میگذرد. دانشگاه شهر دیگری قبول شدم، شهری سکولار و سنی مذهب؛ و بسیار بسیار فشار روی من است. الان همهجا احساس وحشت و تنهایی دارم. به احساسی برخورد کردم که سراسرش غم است. همیشه نگران تنهاییام هستم. گرفتار چیزی شدم که شرایط به خوشی نمیگذرد. در شادترین حوادث، چنان غم دارم که گویی عزادارم. هیچکس هم به دادم نمیرسد واقعا در مسیرم درمانده ام. هرچه توسل میکنم هرچه دعا میکنم دیگر صدایم به جایی نمیرسد. ای لعنت به پول و پرستیژ و امثال اینها که به خاطرش من الان باید چنین رنجی بکشم. همیشه میگویند تو پزشک میشوی و آینده خوبی داری! چندسال دیگه را باید به همین شکل سپری کنم و هیچ یار و یاوری ندارم. درمانده ام و حیران. به شدت به کمک نیاز دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در همین شرایط که قرار گرفتهاید به نسبتی بیندیشید که باید در عین ادامۀ دروس رسمی، با حقیقت پیدا کنید و فرصت را غنیمت بشمارید با دنبالکردن سیر مطالعاتی سایت و مباحث قرآنی که در سایت هست بخصوص بحث مربوط به سوره آل عمران و سوره انعام. موفق باشید
سلام استاد: مختصر و کوتاه بگویم نیم قرن زیسته ام تازه به کاهل نمازی رسیده ام. سنگ شده ام دلم با چیزی نمیلرزد. قرآن باز کردم آیات تکذیب قوم ثمود آمد. بد بخت شده ام. چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به نمازی نظر داشته باشیم که جوابگوی ظرفیت امروزینِ ما باشد و در همین رابطه حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» کتاب «آداب الصلواة» را تألیف نمودند که بحمدالله میتوانید شرح آن کتاب را در سایت دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: میشه لطف کنید درباره نفس، قلب و روح و تفاوتی که با هم دارند توضیح بدید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. جناب عبدالرزاق کاشانی در مقدمه خود برای کتاب «منازل السائرین» نکاتی میفرمایند که میتوانید در مورد آن فکر کنید.
مراحل بطونی انسان را چنین برمیشمارد: ۱. غیب قوا ۲. غیب نفس ۳. غیب عقل ۴. غیب قلب ۵. غیب روح ۶. غیبالغیوب که غیب ذات احدی است. به حسب سیر و ترقی برای نفس دو مرتبه ذیل قلب قبل از توجه به حق، حاصل میشود و آن امّاره به سوءبودن نفس است که ابتدا به نفس لوّامه و سپس به نفس مطمئنه تبدیل میشود. برای قلب نیز مرتبهای است فوق مقام عقل و دون مقام روح که به آن «سرّ» میگویند. به این معنا که سرّ همان قلب است که به روح نزدیک شده و صفای بیشتر یافته و مقام مناجات با حق را یافته است. برای روح نیز مرتبهای است به نام «خفی» که با نزدیکشدن به مقام وحدت برایش حاصل شده است.
قلب تفصیل یافته و نازل شده روح است. وقتی قلب تحت سایه روح قرار گیرد آرامش مییابد و اگر به نفس نزدیک شود به اضطراب نزدیک میشود، چون نفس با خود وَجه خاکی دارد و سالک باید غبار خاکی آن را از آن خارج کند.
نفس حیوانی مَرْکب قلب است و روح، باطن قلب میباشد، به این معنا قلب همان روح است که نازل شده و به نفس نزدیک گشته است. عقل در فلسفه، همان روح است در عرفان.
صدر، پائینتر از قلب است و فوأد بالاتر از قلب. قلب هویت نوری دارد که همان فطرت است و به همین جهت گناه مناسب قلب نیست و بدین لحاظ گناه را به این زودی نمینویسند ولی عمل خیر را سریعاً مینویسند چون آن عمل مطابق قلب است.
عقلِ نظری و عقلِ عملی را قوای قلب میدانند وقتی عقل حقایق را مییابد و میفهمد، در واقع به یک فهم رسیده ولی هنوز به مشاهده نرسیدهاند.
وقتی نورِ روح به قلب بتابد به آن قلب، عقل میگویند و سرّ، حالت مکاشفه قلب است که این غیر از مکاشفه خودِ روح است. شدت محبت، سالک را از قلب به روح سیر میدهد که در این حالت، کشف و شهود کاملتری در میان است و حالت نجوا و مناجات درونی ظهور میکند.
سرّ را قُلُوبُ القلب میگویند که محل مناجات است، با توجه به اینکه عنایت داشته باشید سرِّ روحی غیر از سرِّ قلبی است. بعد از روح، غیب الغیوب ظهور میکند که سالک با وحدت شخصی حق روبهرو میگردد. موفق باشید
با سلام: در رابطه با سوال 38447 به عرض می رسانم که ما قاعده ای داریم به نام بسیط الحقیقه کل الاشیا و.. که طبق این قاعده هستی و کمالات اشیا خداست و این آیا غیر از این است که خدا عین هستی اشیاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! طبق آن قاعده (بسیط الحقیقه) در جامعیت خود، همه اشیاء است. مانند نور بیرنگ. نه آنکه او مجموع آن رنگها باشد. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: راز صبر در انقلاب اسلامی: اگر بگوییم انقلاب اسلامی تا الان با صبر جلو آمده گزاف نگفته ایم. صبر ما صبرتاریخی هست نه یک صبر انتزاعی. صبر تاریخی که با انتظار همراه هست. صبر تاریخی یعنی حضور در خانه وجود حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و سکنی گزیدن در آن نه صبر به معنای سپری شدن زمان مکانیکی یعنی در دشواری ها در جنگ و تحریم بتوانی راهی که تاریخ در برابر ما گشوده هست را حاضر بشویم و صبر و استقامت در این حضور داشته باشیم. صبر یعنی مردم غزه که کشته میشوند ولی حاضر نیستن حضور خود را کنار بگذارند. صبر اگر تاریخی باشد در مقابل جهان مدرن معنا میشود. صبر یعنی مراقبه کردن تا وارد جهان مدرن و تکنیک نشویم. صبر یعنی گامی به راه و گامی در انتظار دارم صبر یعنی از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم. صبر یعنی طاقت مواجه با وجود. صبر حضور تاریخی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی متوجه باشیم در مسیری که روح توحیدی مقابل ما گشوده میشود، لازم است هرچه بیشتر پایداری کنیم تا رازهای نهفته آن مسیر به ظهور آید در آن صورت مییابیم چه اندازه صبر و پایداری عزیزالقدر و تکاملزا میباشد و بحمدالله در مسیر توحیدیِ انقلاب اسلامی چنین شرایطی فراهم شده. خوشا به حال آنانی که متوجه این امر میباشند تا معجزه «صبر» در مسیر توحیدیِ این تاریخ را بیش از پیش بیابند. موفق باشید
از برخی از اطرافیان نزدیکتان مکرر شنیدم که در خارج از دنیا انتخاب وجود ندارد، چه قبل دنیا چه بعد، بر این مبنا آنچه از احادیث مستفادست که دنیای ما تفصیل همان انتخاب های عامل ذر است، اگر عالم ذر خارج از این دنیا رخ داده و در آن انتخاب نبوده (به تعبیر آنان بروز و ظهور ذات ما بوده)، پس دنیا نیز به شرح احادیث تفصیل همان عامل ذرست و در دنیا نیز انتخاب معنا ندارد و جبرست. این قاعده از کدام یک از آیات و روایات آمده: «انتخاب فقط در دنیا ست نه خارج از آن»؟ آیا با یک قاعده ی عقلی که صحت و سقم آن یقینی نیست می توان یقینیات را تفسیر کرد و به تاویل برد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» آری! ما در این دنیا قدرت انتخاب داریم و نه در دنیای بعد از مرگ. ولی این بدان معنا نیست که قبل از این دنیا، روحِ ما قدرت انتخاب نداشته باشد. که بحث آن مفصل است و باید به مباحث «پیشاخلقتیِ انسان» رجوع شود. موفق باشید
سلام و درود: بنده بنا به شغل و کار و فعالیت روابط تعریف شده و مشخصی دارم. اصولاً هم همه کاری هست و با همجنس خودم هم رابطه دوستی. ولی در رابطه با آقایان، در تلاشم رابطه مشخص و تعریف شده داشته باشم. چنانچه گمان کنم ممکن است عواقب داشته باشم و رابطه سالم نباشد، کلا قید آن کار و ... را میزنم. با این حال ، ۱۰ سال قبل با فردی کاملا مذهبی و مقید در فضای کار، همکار شدم که ایشان ابتدا ابراز علاقه کردن و بعد حتی از خواستگاری رسمی هم منصرف شدند! گفتن قصد ازدواج ندارند. من هم با ایشان کلا قطع رابطه کردم و از فضای آن کار خارج شدم. اما ایشان تقریبا هر یک سال یکبار پیامی برای مثلا مشارکت در فلان کار میدادند. یا متوجه میشدم پیج من را فالو کردن، در صورتیکه من چندین بار پیج ام را عوض کردم و مانده بودم ایشان چطور پیدا کردن. البته در حد یک سرکشی ساده و بدون هیچ پیام و صحبتی در همین حد. اصلا قصد درخواست ازدواج هم نداشتن. فقط سر زدن. میدانم ایشان همچنان مجرد هستند. حقیقتا با این کارشان خیلی باعث آزار و رنجش بنده هستن. خیلی تلاش کردم که بتوانم ایشان را فراموش کنم اما نتوانستم. با این حال با توجه به اینکه این فرد کاملا خیلی مذهبی هستند. حقیقتا برایم سوال بزرگ و پرچالش و مهمی ایجاد شده که چرا چنین کاری میکنند و پیام میدهند؟ این کار ایشان گناه ندارد؟ این نوعی تامین ارتباط نیست؟ من شناختی از مردان ندارم و نمیدانم این کار چه معنی دارد وقتی که ایشان به شدت و محکم قصد ازدواج ندارند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال معلوم است که این نوع تجسسها و سرکشیها خلاف شرع است و شما با مشغول کردن خود در امور مهمه معرفتی سعی کنید ذهن خود را مشغول این امور ننمایید. پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
با سلام: آیا همان گونه که بینایی عین نفس است، میتوان گفت که تصاویری که در خواب میبینیم عین نفس است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید تصاویری که در نفس ظهور میکند، در درون نفس اتحاداً با نفس موجود است. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۵۵ ، آیا میشود گفت که قوه بینایی نفس همان چشم نفس و قوه شنوایی همان گوش نفس است؟ البته منظور من گوش و چشم جسمانی نیست. منظور چشم و گوشی است که در عالم خواب داریم. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین نفس و قوای آن دوگانگی نیست تا گمان شود مثلاً قوه بینایی نفس عضوی از اعضای نفس است. به آن جمله فوق العاده جناب صدرالمتألهین باید فکر کرد که فرمود: «النفس فی وحدتها کل القوی». موفق باشید
سلام بر استاد طاهرزاده: حقیقت جنت و جهنم چیست و چه نسبتی با ما دارند و اینکه چرا قرآن در خیلی جاها وعده به جنت یا بیم از جهنم میدهد ولی میدانیم بشر جدید به بهشت و جهنم راضی نمیشود پس چرا این آیات بیان شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید جایگاه وجودی بهشت و جهنم را مطابق فضایی که قرآن مطرح فرموده است، با افراد در میان گذاشت به همان معنایی که هرکس در واقع در قیامت با خودش روبرو میشود. حال اگر مطابق شریعت الهی در دنیا عمل کرده باشد، در قیامت مطابق آنچه فطرت او اقتضاء میکند با خودش روبروست و همین احوالات، صورتِ بهشت را که اطراف او را فرا میگیرد، شکل میدهد. به همان معنای «جزاءً بما کانوا یعملون». عرایضی در این رابطه در شرح سوره واقعه شده است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه ظاهر و باطن بیعت صلح امام حسن (ع) با معاویه رو به بنده بگین؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب صلح امام حسن؛ پرشکوهترین نرمش قهرمانانهی تاریخ» رجوع فرمایید. اصل این کتاب با عنوان «صلح الحسن» تألیف عالم جلیلالقدر «شیخ راضی آلیاسین» از علمای حوزهی نجف بوده است که در سال ۱۳۴۸ شمسی توسط حضرت آیتالله خامنهای در سن سی سالگی ترجمه شده است. موفق باشید