نمیدونم این حالت کیاست ولی هیچ وقت نتونستم بزرگوار باشم و البته حالم از بزرگوارهای این زمانه بِهَم می خوره چون همونی که با پول با توسعه یافتگی در جهان متجدد برای خودش خونه ای قشنگ رو ویرانه ها بنا کرده دقیقا نذاشته من راهه خودم رو آزادانه پیدا کنم. تازه برای من پَستی را برگزیده تا همواره بزرگوار بر من بتازد. من زندانیه تنهاییا و ذهن کوچک شده ارتباط با اوهامِ تنگ در مقابل حیات واقعی و عظیمِ گشوده و خیال های زیبا هستم. جملاتم همراه با ناسزا برای آنهایی که برای انسانها زندان ساختند و با زندانبانی پوچی خود را معنی بخشیدند تا همه همچون خودشان خرمنشان سوخته باشد آماده جنگ باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید آن افراد را که نام بردید، بزرگوار بدانیم؟ در حالیکه بسی کوچکاند زیرا در گودال تنگ خودخواهی و خودمحوریِ خود گرفتارند به جای آنکه در وسعت انسانی خود متوجه جایگاه و حقوق دیگر انسانها باشند. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: طبق آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ...» چرا خدای متعال و ملائکه اش پیوسته بر اهل بیت علیهمالسلام صلوات می فرستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «صلوات بر پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله»؛ عامل قدسیشدن روح» عرایضی در این رابطهها شده است. در واقع نبیّ خدا آینه نمایش خداوندند تا کمال الهی را به نمایش آورند و خداوند با نظر به آن حضرت، به یک معنا به معنای خود نظر دارد و در خود حاضر میشود و معنیِ صلوات در اینجا معنای خاصی است و فرشتگان که «عبادٌ مکرمون» هستند در پیروی خداوند چنین حضوری را که در واقع تجلیل از مقام محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» است پیش خواهند آورد. موفق باشید
سلام بر استاد عزیزم: استاد متنی راجع به دو مقام حضرت فاطمه الزهراء نوشته ام. میخواستم نظرتان را بفرمایید. یا فاطر ّبحق فاطمه پرسید: از حضرت زهراء چه میدانی؟ گفتم: سلام و برکت خداوند بر حضرت فاطمه الزهراء دو مقام از ایشان بسیار دلنشین است! اولی مقام فَطَمیّت دومی مقام لیله القدری با تجلی مقام اولی، شیعیان از آتش بریده میشوند. آتشی که همه ما الان گرفتار آن هستیم. با تجلی مقام دومی، شیعیان ره صد ساله را یک شبه طی میکنند و به مقام یاری امام میرسند. با تجلی مقام فطمیّت، حرُ از آتش جهنم بریده شد و ره صد ساله را یک شبه طی کرد. و با تجلی مقام لیله القدری، حضرت عباس هم به مقام فرزندی حضرت زهراء رسیدند. خدایا بحق حضرت فاطمه الزهراء ما را هم از آتش تعلقات جدا کن و به مقام یاری امام عصر برسان. لانها فطمتْ هى و شیعتها من النار لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ https://eitaa.com/tabeensade
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است بخصوص با نظر به مقام لیلۀ القدریِ آن حضرت که انسان میتواند در جهانی که در مواجهه با آن حضرت است به نوعی حاضر شود که مقام حضور فرشتگان و روح است در جان انسان. جهانِ لیلۀ القدری حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» جهان عجیبی است که به «گفت» نمیآید. موفق باشید
سلام و ادب: استاد محترم پس از اینکه از طریق معرفت النفس و برهان صدیقین و فراگیری فلسفه با مسائل معرفتی آشنا شدیم از کجا و چگونه باید تزکیه را آغاز کنیم؟ چرا که امام (ره) فرمودند علم و عرفان بدون تزکیه انسان را به جهنم خواهد برد. گاه انسان از گناه متنفر است ولی به سبب آنکه عادت و اعتیاد یکی از موانع جدی در نفس انسان است چگونه باید آن را از بین برد؟ چنانکه فرمودند تغییر عادت در انسان معجزه است. چه چیزی میل و عادت به گناه را از بین خواهد برد و از آنجا که حقیقت امری زنده است و باید با آن دائما مانوس و مرتبط شد این حفظ ارتباط چگونه عملی خواهد شد؟ چه چیزی موجب میشود در گرداب غفلت گرفتار نشویم که تا پلک بزنیم و به خود بیاییم معلوم میشود چه خسارتی دیده ایم و چه چیزهایی از دست داده ایم و دیگر قادر نیستیم برخی اعمال را انجام دهیم اگرچه آن عمل خوش خلقی با همسر یا همت مطالعه و پژوهش باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حقیقتی است که از طریق معارف الهی در مقابل ما گشوده میشود. در اینجا است که برای پایدارنگهداشتنِ آن توجه و انس با آن، پایِ رعایت دستورات اخلاقی و شرعی به میان میآید که همان تقوا میباشد، و انسان در این حالت تجربه میکند که چه اندازه ارتکاب به گناه، انسان را از آن حضور و توجه محروم می کند. موفق باشید
با سلام: روش تحصیلی و تربیتی دوران قدیم چگونه بوده که توانسته بوعلی سینا و فارابی و رازی و ملاصدرا و هزاران عالم دیگر را وارد جهان کند؟ آن روشمندی و آن شیوه چگونه بوده که چنین ظرفیت هایی را پدیدار کرده است؟ قطعا الان چنین چیزی در نظام آموزشی ما نیست، اگر کسی بخواهد به خواست خدا در همان فضا به صورت عملی قدم بردارد از کجا باید شروع کند و چکار کند؟ بنده خواستار راهکاری عملی میباشم اگر لطف بفرمایید. عرض خدا قوت دارم با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اهل تفکر فرمودهاند نظام آموزشی موجود برای تربیت افرادی است که نهادهای موجود نظام مدرن را اداره کند و این غیر از نظامهای آموزشی است که برای تفکر شکل میگرفتند. حال این مائیم و آینده ای که باید افرادی تربیت شوند برای حضور در جهانی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است که متأسفانه هنوز آن طور که شایسته است، شکل نگرفته. موفق باشید
سلام: من خیلی به این فکر میکنم که دیگران تحت تاثیر رفتارهام قرار میگیرن و انسانهای درستی میشن یا میگن چه انسانِ خوبی! برا خودم داستان سازی میکنم. حالا چه خودم تو داستان باشم چه بقیه. بدونِ اینکه قرار باشه کاری برای خودم انجام بدن. یعنی نباشن هم من اون کارا رو انجام میدم. حتی تخیل میکنم و یکی دیگه رو جام میزارم که همچین کاری میکنه و باعث میشه مردم به دین روی بیارن. میخواستم ببینم این افکار و تخیلات ریا هست؟ و برای اینکه از این افکار دور شیم چه راه حلی وجود داره؟ و کلا به چی فکر کنیم؟ چون نمیتونم فکر نکنم حتی کار انجام بدم باید فکر کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، نکاتی جهت جوابگویی به سؤالاتتان در آن کتاب مییابید. موفق باشید
با سلام و احترام: بنده در گذشته، خواسته ها و حوائجی داشتم، که بهر دلیلی انجام نشد، و با تسلیم و رضا، آنها را در فکر و قلبم حل کردم و برایم تمام شد. در حال حاضر در شرایطی هستم، که با اراده و اختیار به چیزی و یا اتفاقی فکر نمیکنم، و معمولا آن حالی که بر قلبم عارض میشود را رصد میکنم، و متناسب با آن حال هر کاری، از گریه، دعا، عبادت، شادی و... لازم باشد انجام میدهم. بااینکه حوایج گذشته را با حالت تسلیم و رضا حل کردم، بدون اینکه ارادی فکر کنم، بعضا حال نیاز و بعضا دلگیری یا غصه نسبت به آن مسائل برایم پیش میآید، و اگر حالم حال درد دل، یا تضرع، یا حاجت باشد، با خداوند مطرح میکنم، و بعد از آن کانه هیچ نیازی و خواستهای نبوده و نیست. و حال رضا و تسلیم حاکم میشود. برایم سوال بود، که آیا اینها جزء خطورات بد هست؟ یا جز احوال است؟ اگر در این حال بعضا حال حال شکایت باشد؟ باید چه کرد؟ متشکرم از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست اگر انسان با هزاران حاجت نظر به توحید و رحمت بیکرانه حضرت حق بکند و در آنجا به نوعی از استغناء و بینیازی نایل گردد که صدها برابر بالاتر از برآوردهشدنِ آن حوائج است[1] به همان معنایی که فرمودند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». این است معجزه توحید و استقرار در قلمرو رحمت الهی، که به تعبیر صدرالمتألهین همان روبهروشدن با نور «وجود» است امری که در جهان غربی به تعبیر هایدگر مورد غفلت قرار گرفته و در نتیجه جهان مدرن نیازهای انسان را زیاد کرد و انقلاب اسلامی با افقی که مقابل انسان میگشاید بنا دارد سرنوشت انسان را از این نوع تنگناها تغییر دهد. موفق باشید
[1] - به جمله مبارک مولایمان علی «علیهالسلام» نظر کنید که میفرمایند: «استغناؤک عن الشَّیء خَیر من استغنائک به»، اینکه از چیزی بینیاز بشوید بهتر از آن است که با آن چیز بینیاز بشوید،
سلام علیکم: این حاج قاسم و سید حسن نصرالله؛ این سربازان خط مقدم ولایت؛ این پیروان ثابت قدم... دلم را آکنده از آه کرده اند و سراسر وجودم پر شده از غبطه خوردن به آن ها. به کدام راه رونده بوده اند که اینچنین حاضرند؟ با کدام خدا نجوا کرده اند که اینچنین ثابت اند؟ سربازی اینچنینم آرزوست! که جز این نمیتوانم مشی کنم! آخر به کدام راه انسان بدین گونه ساخته میشود؟ حسرت که الفاظم نمیتوانند حالم را شرح دهند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی باید فکر کرد که با انقلاب اسلامی مقابل ما در این زمانه گشوده شده است. راهی به وسعت نور توحید بیکرانه حضرت حق، که هر آن کس در آن قدم گذاشت، سراسر وجودش عزم و امید میشود تا ابعاد نهفته خود را به ظهور آورد. آری! حاج قاسم و سید حسن نصرالله یعنی حضور در انقلاب اسلامی و توحیدی که به هیچ امری جز رحمت الهی امیدنیست. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: از جناب میثم تمار نقل شده: «شبی از شبها مولای من امیرالمؤمنین علی (ع) با من به بیرون از کوفه آمد و در مسجدی که آنجا بود چهار رکعت نماز گزارد، بعد از سلام نماز و گفتن تسبیح عرضه داشت: خدایا! چگونه تو را بخوانم با آنکه نافرمانی تو را کردهام، و چگونه تو را نخوانم بعد از آنکه تو را شناخته و محبت تو در دلم جای گرفته است. دستی را به طرف تو دراز کردم که از گناه پُر است و چشمی که امیدوار (به بخشش و کرم) تو است... (دعایی طولانی کرد) سپس صدا را آهسته نمود و سر بر خاک نهاده سجده کرد و یکصد مرتبه گفت: العفو، العفو، آنگاه برخاست و بیرون رفت، من به دنبال حضرت به صحرا رفتم، حضرت خطّی برایم کشید و فرمود: مبادا از این خط بگذری! آنگاه خودش تنها رفت، شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی با آنکه او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر او چه عذری خواهی داشت، به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. به همین جهت، دنبال حضرت حرکت کردم، مقداری که آمدم دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن میگوید و چاه نیز با حضرت سخن میگوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرفهای من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقدههایی است که وقتی سینهام از آن تنگ میشود با دست زمین را گود میکنم و اسرار خود را برای آن بازگو میکنم...» ۱. پرسش اول حقیر این است که از نظر حضرتعالی راز سر در چاه فرو بردن مولای متقیان سلام الله علیه چه بوده؟ ۲. پرسش دوم: با توجه به قسمت آخر همین روایت و روایت دیگری که از امام باقر سلام الله علیه نقل شده است که خطاب به یکی از پیروانشان نیز توصیه کردند که «هرگاه دلت به تنگ آمد، چالهای کنده و راز خود را درون آن بازگو کن»؛ آیا برای امثال ما هم در شرایط دلتنگی اگر چنین عملی انجام دهیم مفید است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راز، همیشه راز است. آری! آنقدر هست که میفهمیم خبرهایی ناگفته در پیش است و اولیای الهی متوجه آن حضوری هستند که نهایت حضورها است. در این مورد عرایضی در جلسه ۲۶ «انقلاب اسلامی، وارستگی و انتظار» https://eitaa.com/matalebevijeh/15069 شد ۲. ظاهراً امروز آن چاهی که اولیای الهی در آن نجوا میکردند، گوشهایی شده که اتفاقاً ماورای سخنانی بس بلند و فاخر هستند. اینجا است که رهبر معظم انقلاب به حلقه های میانی و جهاد تبیین امید بستند. موفق باشید
با سلام: در پاسخ سوال ۳۶۰۳۹ فرمودید که: وجود در همه صحنه ها حاضر است. منظور شما از وجود، همان عین هستی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عین هستی در عین تشکیکیبودن و با مظهریت ممکنالوجودی که آینه آن هستی است، در میان است در حدّی که آن ممکن الوجود میتواند وجود را از طریق خود ظاهر کند تا ما از آن طریق به حقیقت وجود منتقل شویم. موفق باشید
سلام استاد: درسته که اگه شهید نشم و مثل حضرت زینب بعد شهادت امام حسین خودم رو حاظر کنم این هم همون شهادت هست ولی من دلم میخواد که این بدنم هیچی ازش نمونه و تیکه تیکه بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم اکنون هم خودتان هستید و خودتان. بدن، ابزاری است که بالاخره از آنِ ما نیست. باید سعی کرد از طریق خودمان در عوالم معنوی، خود را حاضر و حاضرتر کرد در آن صورت، چه فرق میکند «زیر دریا خوش بُوَد یا روی او». موفق باشید
سلام: جهت آشنایی دانش آموزان متوسطه اول (هفتم هشتم نهم) با کتب شما، کدام کتاب ها مناسب ترهست؟ ۲. اگر برای این کار و بطورکلی هر کار فرهنگی، مسابقه بگذاریم و جایزه مقرر کنیم،. آیا اشکالی ندارد؟ یعنی باعث نمی شود دانش آموزان شرطی بشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید کتابهایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبیّ» مفیدشان افتد. ۲. برای این سنین میفرمایند اشکال ندارد. موفق باشید
با سلام: وقتی خودمان را در خواب میبینیم، این خودمان جسم مثالی صعودی است یا جسم مثالی نزولی و سرنوشت آخر آن چه میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به حضور خودمان نزد خودمان دارد که نظر به کدام مرتبه از خود داریم. مباحثی است که در معرفت نفس بدان پرداخته میشود. موفق باشید
عرض سلام خدمت استاد محترم و تبریک به مناسبت حلول ماه رجب: استاد امسال ان اشالله قرار است اعتکاف مادر و کودک که پارسال پا گرفت، دوباره برقرار گردد: ۱. پیشنهادتان در گفتگویی که قرار است با خانم ها به سبک دیالوگ داشته باشیم چیست؟ ۲. ممکن است پیامی مثل پیام پارسال برای مادران مرقوم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم توجه عمیق و دقیق به آخرین بیانات رهبر معظم انقلاب است که با فرازهای دقیقی که دارد میتوانیم نسبت به آن فکر و گفتگو کنیم. در این مورد در رابطه حضور در تاریخ جدید، کتاب اخیر«بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» میتواند میدانی برای تفکر باشد. ۲. چه اندازه زیباست که انسان در خانۀ خدا به امید بهرهمندشدن از رحمت واسعۀ او که ما را متوجۀ آیندۀ توحیدی بشر میکند، چند روزی معتکف باشیم و مطمئن گردیم از طرف حضرت معبود، بخلی نیست. موفق باشید
سلام وقت بخیر: دختر ۳۴ ساله مجرد هستم و جهت درمان به طب سنتی مراجعه کردم، در آنجا دوستشان از عراق آمده بودند و استاد متافیزیک بودند، اتفاقی بنده را دیدند و گفتند که حاله ای از انرژی منفی من را احاطه کرده است. همچنین گفتند که من جن عاشق دارم و در حمام عاشق من شده و مانع ازدواج من است و باعث بیماری میشود، الان من سوالم اینه که باید چیکار کنم که حل بشه؟ چرا باید این اتفاق برای من بیوفته؟ میشه راهنمایی کنید؟ بنده دچار ترس و نگرانی شده ام و فقط نظرات آیت الله برایم قابل قبول است. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید به این حرفها توجه کرد. وقتی قرآن و خداوند به ما فرموده برای عبور از این امور به ربّ ناس و ملک ناس و ربّ فلق نظر داشته باشید و از طریق اعتماد به خدا زندگی را جلو ببرید؛ چرا باید به این حرفها که بیشتر توهّماتِ گوینده است توجه کنید؟!! عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست، شده است. خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: به تازگی در یکی از استانها مسئولیت استانی در باب امر به معروف و نهی از منکر به حقیر واگذار شده اگر شما به جای حقیر بودید چه کارهایی انجام میدادید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار مهم و سنگینی است. به هر حال باید با طرح معارف اصیلی که مبتنی بر «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن است، کار را جلو برد و به انسانی نظر کرد که انسان آخرالزمانی است و با ظرفیت خاص در عین آنکه خودش برای خودش مسئله شده است. با توجه به نکته اخیر عرایضی تحت عنوان «آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی» طی دو جلسه شده است. موفق باشید
سلام محضر شما: ببخشید منظورتان از جواب سوال ۳۸۳۹۰ و سوالات قبل از آن در همین راستا، اینست که ابن عربی و مولوی هم همان طریق منصور حلاج را داشته اند و به همانجا منجر میشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظور حلاج را با نگاه عرفانی بنگریم، آری! ولی این غیر از سخنانی است که حول شخصیت او گفته میشود که معلوم نیست درست باشد و از سخن جناب جنید نسبت به حلاج نمیتوان غفلت کرد که مشهور است متذکر حلاج شده بوده است که در آن زمان و در آن شرایط وقت آن حرفها نیست. گویا در کنارِ داریِ که حلاج را بدان آویخته بودند میگوید نگفتم حال وقت چنین سخنانی نیست. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: از کجا میتونم همه ی جزوه هاتون یا جزوه هایی مثل این https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark= رو بخرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
با سلام: آیا شناخت اسمای خداوند بدون مظاهر ممکن هست یا نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! در این مورد خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده کمترین در دوران مجردیام، به دلایل زیاد (که مطرح کردنش در این مختصر ممکن نیست) اسیر گناهی مربوط به غرایز جوانی بودم. سنم پایین بود. در زمان ما جوان کم سن و سال اگر پسر بود نه خواستگاری میرفت اگر هم دختر بود خواستگاری اش نمیآمدند. نه جرات داشت به والدینش بگوید اسیر گناهم باید ازدواجکنم. به مجرد اینکه شرایط ازدواج فراهم شد به والدینم گفتم میخوام ازدواج کنم. میخواستم از بند و اسار ت گناه راحت شوم. البته اهل نماز و روزه و قرآن خواندن و دعا و اینجور چیزها هم بودم اما همانطور که شما استاد عزیز واقفید اینجور گناهان سبب محرومیتهای معنوی و چه بسا مادی میشود. من علت خیلی از عقب ماندگیهای معنوی و مادی فعلی خودم رو همین مسئله میدونم و حسرت ها و اندوه های زیادی بخاطرش کشیدم. جوانهای بسیاری را میبینم که روزیهای معنوی و مادی زیادی دارند بخاطر اینکه تا ازدواج برایشان ممکن شود عفت ورزیدند. ولی من حسرت این روزیها رو میخورم. میخواهم بدانم چگونه باید جبران کنم و راه توبه چیست؟ التماس دعای بسیار دارم از شما پدر معنوی و روحانیام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این قاعده نظام الهی میباشد که با توبه، آثار گناه از میان میرود و نباید از این جهت نگران بود. آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد: ایام شهادت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام را خدمتتون تسلیت عرض می کنم. ببخشید از جنابعالی چند سوال داشتم. آیا بعد از تحقیق برای اطمینان قلبی اشکالی دارد استخاره کنیم؟ آیا استخاره را باید به فرد خاصی دهیم یا خودمان هم انجام دهیم اشکالی ندارد؟ و سوال آخر اینکه در ماه صفر خطبه ساده عقد جاری کردن آیا از نظر روایی کراهت دارد؟ امیدوارم خدا عمری پر برکت و عزت و سلامت و توفیقات روز افزون نصیبتان گرداند. حق یار و نگهدارتان .🤲🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس جایگاه آیات قرآن را در سورهها بداند میتواند استخاره کند. ولی بعد از اطمینان قلبی، دیگر چه جایی برای استخاره؟!! ۲. خیر، اشکالی ندارد. موفق باشید
سلام خدمت استاد اصغر طاهر زاده: نتوانستیم فردی را برای ریاست جمهور انتخاب کنیم که قطار انقلاب را سریع تر به مقصد برساند. دلمان گرفته. حس میکنم کارمان سخت تر شده. وظیفه مان چیست؟ با چه نیرویی به میدان بیاییم؟ چه کنیم برای ظهور که یار امام زمان باشیم؟ دیگر فقط به یاری امام زمان فکر میکنم. دلمان امید میخواهد، بشارت میخواهد😭
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شب گذشته به عنوان نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/17133 . موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله؛ در خصوص پرسش شماره ۳۷۷۹۲ مواردی به نظرم رسید که لازم دیدم ذکر کنم: ۱. دوست بزرگوارمان ازدواج موقت و صیغه را به عنوان راهکار برای اطفاء شهوات نوجوانان مطرح کرده اند، در حالی که خود این موضوع صیغه تبعات بسیار زیادی دارد. بسیاری از خانمهایی که تحت این عنوان ازدواج میکنن حتی التزام حداقلی به الزامات دینی این موضوع و عده نگه داشتن و... ندارند و این مسیر غالبا برای امرار معاش انتخاب شده است. خیلی از ایشان، به طور متعدد صیغه می شوند و چون در این نوع ازدواج غالبا بحثهای جنسی و شهوانی پررنگ تر است و این افراد تجارب زیادی دارند روح و عالم حاکم بر بسیاری از آنها یک حالت جنسی نچسب و غیر روحانی می شود که کسانی که روح لطیفی دارند سریعا متوجه می شوند، حال ما یک نوجوان با روح صاف را با این فرد مجرب صیغه کنیم به نظر من مثل این است که کسی را در دریا غرق نماییم وارد یک وادی بی انتها از لذات غیر ضروری می شود که به جای آنکه موضوع شهوت حل شود و به سایر امور زندگی بپردازد، تمام زندگیش می شود همین مساله، چون به لحاظ روانشناسی، نوجوان وقتی در یک کاری قرار گیرد غرق آن می شود. فلذا بهترین حالت این است که طبق آموزه های دینی، بحث خویشتن داری در نوجوانی را به فرزندانمان بیاموزیم و از طرف دیگر رواج ازدواج آسان را در دستور کار قرار دهیم. از نوجوانی باید برای نوجوانان ازدواج سهل و آسان تبدیل به ارزش شود. متأسفانه چوم تبلیغ این موضوع رها شده و از طرف دیگر انواع و اقسام مراسمات ازدواج با دنگ و فنگهای رنگارنگ و متنوع جدید در اینستاگرام و.... در معرض دید جوانان است و اینها تبدیل به ارزش شده، به طوری که اصل ازدواج به حاشیه رفته. در حالی که ازدواج به موقع، با فرد مناسب و آگاهانه آنقدر جادبه دارد که نیازی به این حواشی نیست. حیف که ما اصل را گم کرده ایم. در خصوص بازتعریف نقشهای زن و شوهر طبق زمانه امروز، موافقم که در عین حفظ اقتدار مرد و کرامت زن، خانواده امروز با خانواده دیروز متفاوت است. البته سوال کننده محترم بگونه ای مطرح کردند که در زندگی فعلی زن و شوهر فقط از غروب تا فردا صبح، همدیگر را می بینند انگار که زمانهای قبل مردها سر کار نمیرفتند، آن موقع هم مرد صبح میرفته و غروب می آمده و فرقش این بوده که در قدیم کار خانمها بیشتر در منزل بوده است اگرچه صبح تا شب آنها هم کار میکردند، حالا اداره میرن اون موقع در منزل. اما در اصل موضوع که هر دو از کار روزانه خسته بودند اما معمولا با دیدن هم روحشان تازه میشده شک نیست. خیلی نباید مسائل را پیچیده کرد. ببخشید استاد جان که پراکنده گویی کردم، گفتم شاید بگویم بهتر است. خدا توفیقتان دهد
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید و در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» بیان شده ما خانواده را به عنوان یک هسته توحیدی که در جای خود جهان وسیعی به حساب می آید در نظر نمیگیریم و چاره کار اصلاح همین نظر است و در آن صورت مطمئن باشید شرایط ازدواج و ادامه زندگی با سادگی تمام پیش می آید و جلو میرود و ذات انقلاب اسلامی چنین اقتضائاتی را به میان خواهد آورد. بنابراین راهِ حل مسئله، راه حلی نیست که در جهان در غرب پیش آمد. موفق باشید
سلام: ببخشید اگر ممکنه یکم توضیح بدهید اشکال کار من و امثال من درچی بوده که دختری در کشور دیگر متوجه میشود کشور ایران حکم کشتی نوح را دارد و به ایران می آید و با نشاط کار میکند ولی ما در کشور جمهوری اسلامی دچار سرگردانی و افسردگی شدیم. اشکال از سبک زندگی و خصوصیات اخلاقی و گناه و غفلت بوده چون ایشون هم قاعدتا مطالعه خاصی در زمینه امام خمینی و سلوک که نداشته اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه حقیقت یک تاریخ بشود که در حالِ آغاز است، نسبت به آنچه در حال وقوع میباشد، بصیرت پیدا میکند به همان معنایی که حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «عَلَی العَاقِلِ أن یَکوُنَ بَصِیراً بِزَمَانِهِ» عاقل آن است که نسبت به زمانش بصیرت داشته باشد. «مُقبِلاً عَلَی شَأنِه». در این نگاه است که رهبر معظم انقلاب فرمودند اسرائیل در حال ذوبشدن است زیرا متوجه اراده الهی در زمانه خود میباشند و در واقع، زندگی با توجه با چنین حضوری معنا مییابد وگرنه انسان گرفتار آرزوهای سراسر توهمی جهان مدرن میشود چیزی که بعضاً در بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری مییابید که حتی متوجه تاریخ خود و این انقلاب نیستند و بیشتر با آرزوسازیهایی که نظر به زندگی سراسر توهمیِ جهان مدرن دارد، با مخاطبان خود صحبت میکنند که این نوع، بیتاریخی است امری که رهبر معظم انقلاب به خوبی متذکر آن هستند و به ما توصیه میکنند به نامزدهایی رجوع شود که به شعارهای انقلاب و آیندهای که در بستر همین انقلاب در پیش است؛ نظر دارند. موفق باشید
استاد عزیز: از راز این اشکهایی که تمامی ندارد بگویید، از راز این بیقراریها، از اسرار این انقلاب، استاد این انقلاب چیست؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این انقلاب، صفحه گشوده توحید است با ظهور مردانی که اشارههایی هستند به سوی عرش که با بودنشان مأمور نمایش حقیقت توحیدیِ عرشاند در جهان سیاست، تا تاریخی به ظهور آید که حکایت حضور انسان کامل «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میباشد و با شهادتشان که برگشت به مأوایِ عرشیشان میباشد ما را متوجه عرش میکنند و اینجا است که ناگهان به خود میآییم که چه اندازه نیازمند آن حضور هستیم. و اینجا است که آن اشکهای زیبا، حکایتهای خود را با ما در میان میگذارد. و حکایتِ باز رئیسی از آن اشک ها به گوش میرسد. موفق
باشید