بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1467
متن پرسش
بسم رب المهدی سلام.من دختری هستم، دانش آموز پیش دانشگاهی.رشته تجربی. یک سالیست که گرفتار مشکلی شدم و به دکتر روانشناس هم مراجعه کردم و دکتر هم گفت که باید دارو مصرف کنم اما من صلاح دونستم اول با شما مشورت کنم و نظر شما رو هم بدونم. من خیلی آدمه حساسی هستم یا شاید هم به قوله دکتر وسواس فکری دارم.مثلا وقتی کسی یه رفتاری میکنه من خیلی حرفو رفتارش رو تو ذهنم مرور میکنم و همش ذهنم مشغول میشه و دیگه به زندگیم نمیرسم.البته خیلی تونستم پیشگیری کنم اما بطور کامل درمان نشده.مثلا خیلی میترسم آدما از دستم ناراحت بشن ، یا باهم بداخلاقی کنن یا قطع رابطه.همینجور یه حرفو تو ذهنم مرور میکنم.رو حرفا و کارایه آدما حساسم . بدبین نیستم ولی....نمیدونم ، نمیتونم توضیح بدم.یعنی الان چون تو همچین موقعیتی نیستم نمیتونم توضیحش بدم. دکتر بهم گفت : چون تو زمانه کنکورم و رفتارم نشون میده که خیلی اضطراب دارم نمیشه درمانش کنیم چون سیستم عصبیم متعادل نیست، بنابراین بهم گفت : باید دارو مصرف کنم تا سیستم عصبیم متعادل شه و اضطرابم بیاد پایین تا بشه وسواس فکریم رو درمان کرد.خیلی تاکید کرد که داروها هیچ ضرری ندارن ولی برادرم گفت اول با شما مشورت کنم. الان نسبت به اون موقعه که رفتم پیشه دکتر(یک ماه پیش)خیلی اضطرابم بیشتر شده، چند وقتیه که شبا که میخوابم همش از خواب میپرم و تپش قلب شدید دارم و وقتی از خواب میپرم یه دلشوره ای تو دلمه و دوباره یه عالمه طول میکشه تا خوابم ببره. این وسواس فکری و اضطراب مشکلی بود که میخواستم نظرتون رو بدونم که آیا دارو مصرف کنم؟شما چه پیشنهادی دارید؟ مشکله بعدی اینکه من تو مدرسه شاهد نجف آباد درس میخونم و خودم نجف آبادی نیستم ، و شدیدا ولایتی هستم و رهبرمون رو دوست دارم ، اما تو مدرسمون و تو کلاسمون بچه ها همه مخالفه رهبری هستن و بعضا توهین ومسخره میکنن ، میخواستم ازتون بپرسم ببینم تکلیفه من چیه؟باید سکوت کنم؟در حالیکه یه عالمه تو دلم حرص میخورم و دوست دارم باهاشون دعواکنم.ولی این بچه ها از اون دسته آدم هایی نیستن که با حرف متقاعد بشن ، یعنی یه جورایی اگربخوام باهاشون حرف بزنم اصلا قبول نمیکنن و مسخره میکنن و جوابه خاصی ندارن که بدن.و تو کلاسه 25 نفره شاید5 نفر ولایتی باشن که اونا هم هیچی نمیگن.ولی من اگر بدونم باید جوابشونو بدم از هیچی نمیترسم ، حتی اگر از مدرسه اخراجم کنند.مشکله من اینه که نمیدونم باید چکار کنم!!! بحثه بعدی راجع به درس خوند نمه، من داداشم لیسانس داره و الان رفته حوزه.البته وقتی همسن من بود یعنی قبل از کنکورش میخواست بره حوزه که خانوادمون باهاش شدیدا مخالف بودن و اون هم بالاجبار رفت دانشگاه.اما بعد از 4 سال رفته حوزه و الان پایه یک هست و خدارو شکر خیلی راضیه. من تو فکر دانشگاه بودم و چون بابام خیلی دوست داشت داروسازی قبول بشم ، تصمیممو گرفته بودم که بخونم واسه داروسازی.تا اینکه پارسال آجیم جامعه الزهرا رو بهم معرفی کرد و اصلا فکرشو نمیکرد که من جذبش بشم اما من خیلی خوشم اومد و 2-3 ماهی حسابی در مورد جامعه الزهرا تحقیق کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که انشاالله حتما ثبت نام کنم.خانوادم به اندازه ای که برایه داداشم مخالف بودن مخالفم نیستن ولی از حرفاشون معلومه که خیلی دوست دارن من برم دانشگاه.من جزوه ی شما رو هم که در مورد عالم طلبگی بود خوندم ، بی اندازه تشنه ی اینم که برم جامعه الزهرا یا حوزه یا جایی که بتونم درسی بخونم که بتونه منو به خدا نزدیک کنه.اما داداش بزرگم بهم میگه میخوای از کنکور فرار کنی و از کنکور میترسی و از این حرفا.من شاید الان یکم از کنکور بترسم و دلهره داشته باشم اما بخدا اونموقعه که تصمیم به جامعه الزهرا رفتن گرفتم اصلا از کنکور نمیترسیدم ، دقیقا یادمه ، خیلی هم خوشبین بودم که حتما دانشگاه قبولم.اون موقع دو تا هدف داشتم ، یکی اینکه پدر و مادرم رو خوشحال کنم و یکی هم اینکه بتونم به مردم و به جامعه خدمت کنم.اما من خودمو خوب میشناسم و میدونم احتمال50 درصد اگربرم دانشگاه لطمه میخورم ، با خودم گفتم اگربا هدفه خدمت وخوشحا ل کردن پدر و. مادر برم دانشگاه اما خدا رو از دست بدم یا به هر طریقی اهدافم یادم برن یا بشم یه شخصی از نظر علم بالا اما از نظر معنوی پایین چه سودی داره؟اگر پولدار بشم و همه چیز توزندگیم داشته باشم اما خدا رو نداشته باشم چه سود؟تا من خودمو اصلاح نکنم و تهذیب نفس نکنم چجور میخوام مفید باشم؟یه عالمه از این فکرا به علاوه ی اینکه هدف از این زندگی رسیدن به خداست و در حوزه بستر برای این امر فراهم تره ف خیلی ها هم با دانشگاه به خدا رسیدن اما خطرات دانشگاه بیشتره ومن در خودم این قدرتو نمیبینم که همچین ریسکی کنم.ولی من هیچ پشتیبانی ندارم جز خدا.امروز واسه کنکور ثبت نام کردم و دانشگاه امام صادق ، بقیه الله و دانشگاه علوم و معارف رو هم ثبت نام کردم و حتما انشاالله دفترچه ی جامعه الزهرا رو هم میگیرم.ولی نمیدونم باید چکار کنم؟نمیدونم خوشحال کردن پدر و مادرم ارجعیت داره یا رفتن به حوزه و رسیدن به خدا.داداشم میگه هر کدوم که به صلاحت باشه پیش میاد .فکرشو نکن اما من خیلی ذهنم مشغوله و تو درس خوندن هم یکمی سست شدم.من نمیگم همه ی آدمایی که تو حوزه هستن خوبن و همه ی آدمایی که دانشگاه هستن بدن اما دانشگاه همه جور آدمی با همه عقاید و اخلاقی میان.وقتی من هنوز عقایدم محکم نیست ممکنه..... نمیدونم چکار کنم و این برام شده یه مشکله بزرگ.از یه طرف دله پدر و مادرم واز یه طرف... میترسم برم حوزه بعد هر کی از مامانم بپرسه دخترت کجا درس میخونه ، واسه مامانم خجالت باشه که بگه رفته حوزه.واسه خودم اصلا مهم نیست بقیه چی فکر میکنن ، من فقط خدا رو میخوام.اما من تمامه تلاشمو رو میکردم که باعث افتخار و سربلندی پدر و مادرم باشم اما اگر برم حوزه شاید نتونمخیلی خوشحالشون کنم یا از نظ خودشون و بقیه باعث سرافرازیشون نشم. من این حرفا رو برا هر کی که میخوام بگم به وسطاش که میرسم مسخرم میکنه و میگه برو بابا.تو مدرسه که اصلا نمیتونم بگم میخوام برم حوزه، تو فامیل هم همه یجوری فکر میکنن.حرفایه منو نمیفهمن.شایدم من دارم اشتباه میکنم. هر بار که خیلی ذهنم به این موضوع مشغول میشه میگم خدایا سپردم به خودت اما بازم دلم آروم نمیگیره. دانشگاه بقیه الله که خیلی کم دانشجو دختر میگیره ، دانشگاه امام صادق هم میگن مصاحبه سختی دارم.نمیدونم باید چکار کنم.اونقدری هم درس نخوندم که امید به کنکورداشته باشم.آخه تقریبا حس میکردم مامان و بابام راضی شدن برم حوزه اما دفترچه هایه کنکور که اومد دیدم انگار خیلی دلشون میخواد من برم دانشگاه. خودمم خیلی دلم میخواد بتونم یه کاری واسه این کشور بکنم ، خیلی دلم میخواد باعث افتخار کشورم بشم و جلو اما زمان سربلند باشم اما از خطراتش میترسم. بخدا دارم دیوونه میشم. هم ازتون کمک و راهنمایی میخوام. هم اینکه حسابی واسم دعا کنید، دعا کنید هر جا میرم و هرچی میخونم وسیله ای بشه واسه رسیدن به خدا.و دعا کنید توفیق و اراده پیدا کنم محکم درس بخونم و به درس علاقه مند بشم و هر دعایه دیگه ای خودتون میدونید واسم بکنید. من سیده مطهره موسوی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- ظاهراً همین‌طور که دکتر فرموده‌اند در شرایطی نیستید که بتوانید بدون دارو خودتان را درمان کنید چون ذهنتان بر اراده‌تان غلیه کرده است. مصرف دارو و تقویت بدن و ورزش مرتب إن‌شاءالله مؤثر خواهد بود. 2- آری اگر شرایط طوری است که سخن شما بر روی همکلاسی‌هایتان تأثیر ندارد سکوت کنید مگر آن وقتی که می‌توانید دوستانه به بعضی از آن‌ها تذکر بدهید. در ضمن در مورد سؤال آخر حرف آن برادرتان که فرموده‌اند بگذار هرچه صلاح است پیش می‌آید حرف خوبی است به این شرط که شما در حدّ خودتان بدون اضطراب دروس را بخوانید و به خدا توکل کنید. موفق باشید
1466
متن پرسش
سلام استاد. انسان کامل مان امام است؟ ایا در یک دوران واحد بیش ازیک انسان کامل در جهان زندگی می کند؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همیشه یک نفر امام است. موفق باشید
1464
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی شر و گناه را چگونه بشناسیم که بتوانیم ترک معصیت کنیم ؟ آیا همین که دائماً خود را در محضر حق نگه داریم تا موفق به ترک معصیت شویم کافی است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آری! این بهترین لطف خدا است ، به شرطی که به حرام و حلال الهی آگاهی داشته باشید، احساس حضور در محضر حق موجب می‌شود که قلب انسان طالب رعایت واجب الهی باشد و از حرام الهی متنفر. موفق باشید
1462
متن پرسش
1.باسلام طریقه دسترسی به جواب سوالم چگونه است؟ 2.من نمی دانم چرا زود عصبانی میشوم به خصوص وقتی با پدر ومادرم صحبت میکنم.وقتی هم با کسی بحث میکنم خیلی از ناراجت کردن آنها ناراحت میشوم و گریه میکنم.به خصوص اگرپدرومادرم باشند.چند سال است که از خداوند میخواهم فرجی کند وراهی پیش روی من گذارد.و به من کمک کندولی دعایم مستجاب نشده است و وضعیتبدتر می شود من که همیشه ازامید و لطف خداوند برای دیگران می گویم حالا به جایی رسیده که به خاطر این مسئله از خداوند درخواست مرگ کردم که باعث رنجش دیگران نشوم چراخداوند دعایم را مستجاب نمی کند.من راضی به ناراحتی کسی نیستم و خیلی هم دلسوزم.بیشتراز بقیه خودم ناراحت میشوم ولی برای من گناه رنجش دیگران مهم است.امیدوارم به من یاری رسانید.اگر با ذکری اخلاقم بهتر میشوم و صبورتر میشوم لطفا بیان کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد می‌کنم حدیث «یابن الجندب» که دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» است به عبدالله بن جندب را دنبال کنید. بنده نیز این حدیث را شرح داده‌ام شاید برایتان مفید باشد. اصل را بر آن بگذارید که باید در ذیل دستورالعمل ائمه«علیهم‌السلام» خود را تربیت کنید، به صرف خواستن مشکل حل نمی‌شود. موفق باشید
1461
متن پرسش
طلبه هستم و خود را درگیر با انبوهی از دغدغه ها و اولویتهایی می بینم که همه هم برای رسیدن به اهداف طلبگی ام ضروری اند؛ برای رسیدن به این جامعیت علمی و عملی (شخصیتی مثل مقام معظم رهبری) چه رویکردی در زندگی باید داشته باشیم. چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید. به هر حال یک طلبه هم باید به لحاظ علمی در بسیاری از حوزه ها تبحر داشته باشد و هم به لحاظ عملی اهل اقدام و کار اجرایی باشد و در دل این اجرا علوم خود را به کار ببندد به عبارت دیگر نمی خواهم تنها یک شخصیت علمی شوم تا حاصلی نداشته باشم بلکه با واقعیات دست و پنجه نرم باید کرد. لطفا راهنمایی ام کنید تا بتوانم با بهترین برنامه به اهدافم برسم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظر بنده اگر همان برنامه‌‌های رسمی حوزه را دنبال کنید و در ذیل شخصیت حضرا امام و مقام معظم رهبری قرار گیرید به مرور به آن ملکاتی که باید برسید می‌رسید، خیلی دلواپس نباشید ولی مباحث و دروس را با تعمق دنبال کنید. اگر هم فرصت شد از مباحث معرفت‌النفس غافل نشوید. موفق باشید
1459
متن پرسش
سلام حاج آقا الان مشغول ارشد در یکی از رشته های مهندسی در شهر خودمان هستیم و پارسال و قبل آن اصفهان خدمت شما می رسیدیم؛ پیش تر جدی تصمیم به ماندن در دانشگاه داشتیم و اما مدتی طولانی است که دانشگاه و کار در فضای مهندسی و ... برایمان غیر قابل تحمل شده است؛ با روحانی بزرگواری هم در شهرمان آشنا شده ایم که پس از آشنایی با کتابها و مباحث شما، به حضرتعالی علاقمند شده اند؛ شما، ایشان و آن چه که با همه شرایط به دلمان افتاده، حوزه است؛ به مباحث حضرتعالی و مباحث مرحوم علامه (ره) هم علاقه زیادی داریم؛ اما پدر و مادرمان خیلی جدی مخالفند و از ما می خواهند اگر هم به پول علاقه نداریم دارالایتام تاسیس کنیم ... و مثالهای متعددی از مهندسان و پزشکان خوب و خیر که بچه مسلمان های خوبی اند می آورند و وقتی خیلی ناراحت شدند می گویند مگر عالم کم داریم؟ دارد درس تو به ثمر می رسد؛ حالا ازکجا معلوم که بتوانی در این مسیر جدید، صفر کیلومتر موفق شوی؟ جدای از این در مورد ازدواج و ادامه زندگی هم ما در خودمان اراده و توانایی دنبال خانه و 8-9 ساعت کار و تفاخر موجود را نمی بینیم و می خواهیم به حوزه پناه ببریم اما در خانه ما صحبت دختر دانشجوی پزشکی و ... است؛ حاج آقا چه کار کنیم؟ التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر خداوند علاقه به دروس حوزوی را بر قلبتان انداخته و در خودتان چنین استعدادی را می‌یابید سعی کنید خانواده را قانع کنید که اولا: خداوند در دل هر دکتر و مهندسی میل تدبّر و تفقه در دین را نمی‌اندازد. زیرا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: « إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ‏ فِی‏ الدِّینِ‏.» اگر خداوند خیری را برای بنده‌اش اراده کند او را علاقه‌مند به دین می‌کند. ثانیا: شدیداً عالم به دین کم داریم و نیاز است که مردم به معارف دینی آگاهی یابند. با این‌همه سعی کنید آرام‌آرام خانواده را قانع کنید که این لطف خدا است که یک روحانی در خانواده‌ای به میدان بیاید، اولین تأثیرش برای همان خانواده است و برکات فراوانی به همراه دارد. موفق باشید
1456
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد بزرگوار در جلسه ی سلوک ذیل اندیشه امام خمینی سخنان امام خامنه ای در جمع دانشجویان کرمانشاه که مطرح شد این سوال پیش آمد که این میدان دادن به تفکرات در چه حدی باید باشد؟ چطور باید تشخیص داد که تشکیل چه تحزبی و گروهی فساد ایجاد می کند و شامل این بیانات رهبری نمی شود؟ و این که می فرمایید اشخاص و گروه هایی که شخصیت اشراقی امام خمینی را قبول دارند با هم تفاهم دارند...آیا این طور نیست که فقط عده ی کمی از اشخاص فعال در عرصه های اجتماعی و سیاسی چنین دیدی رو دارند؟ و نمی توان با اکثریت متحد شد و عالم همدیگر را درک نخواهیم کرد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید در تبیین اندیشه‌ی امام تلاش کرد تا اولاً: افراد اصول‌گرای حقیقی به این درجه از رشد برسند که در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» همدیگر را تحمل کنند و به همدیگر اتهام نزنند و روح آزاداندیشی در بین‌شان حاکم باشد. ثانیاً: در چنین فضایی اگر کسانی نظر به شخصیت اشراقی امام هم نداشته باشند در عین آزادبودن جهت فعالیت‌های اجتماعی، متوجه باشند در صورت عدم براندازی می‌توانند آزاد باشند. زیرا مقام معظم رهبری فرمودند: «بعضی احزاب باشگاهی برای کسب قدرت هستند ما این‌گونه تحزب را تأیید نمی‌کنیم. اما اگر کسانی با همین نگاه دنبال تشکیل حزب باشند جلوی آن‌ها را نمی‌گیریم.» چنان‌چه ملاحظه می‌کنید به نظر رهبری ممکن است احزابی باشند که به فکر قدرت‌اند و عملاً یک نوع فساد سیاسی را پیش می‌آورند ولی جامعه‌ی اسلامی و مسلمانان طوری باید تربیت شده باشند که این نوع احزاب هم میدان فعالیت داشته باشند به شرطی که خطوط قرمز را رعایت کنند، عمده توانایی‌هایی است که افراد اصول‌گرا باید از خود نشان دهند که جامعه‌ی اصول‌گرا در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام به آزاداندیشی برسد، در آن صورت به آن درجه از شکوفایی می‌رسد که غیر خودی‌ها جایی برای خود نمی بینند. موفق باشید
1455
متن پرسش
آیا میتوان در جواب سؤال آیا ملک وجود دارد یا نه گفت که هر موجود غیبی یک ظهور تام دارد و یک ظهور خاص . همانطور که ظهور تام من بدنم هست و ظهور خاص من چشم و گوش و ... هستند خدا هم ظهور تامش انسان کامل است ظهور خاصش ملک ؟ اگر چنین باشد آیا ملک ، هم ظهور انسان کامل است هم ظهور خدا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آری ملائکه نیز از مقام «روح» نازل می‌شوند که مقام اصلی انسان کامل است و قرآن می‌فرماید: « یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوح‏ » خداوند ملائکه را از روح خلق کرد. تفاوت در آن است که یک وقت روح با حفظ جامعیت نازل می‌شود – مثل نازل‌شدن نور بی‌رنگ – که به آن «مِنْ روحی» می‌گویند و آن روح انسان‌ها است که نازله‌ی روح است. ولی یک وقت روح در مظاهر مختلف ظهور می‌کند که می‌شود ملائکه در صفت علم و قبض و رزّاق‌بودن و غیره، مثل ظهور نور بی‌رنگ به هفت رنگ. موفق باشید
1454
متن پرسش
سلام علیکم ؛ معنای حضرت زهرا سلام الله علیها را در عالم نمی فهمم چون در هر زمانی یک انسان کامل نیاز جامعه هست در زمان حضرت زهرا(س) امام علی علیه السلام انسان کامل بودند حضرت زهرا (س) چه استفاده ای برای ما انسانها دارند ؟ ما به عین انسانیت نیاز داریم که امام بودند من نمی توانم جایگاه حضرت زهرا را برای خودم هضم کنم به همین خاطر نمی توانم ایشان را صدا بزنم یک جا فرمودید ایشان عین بندگی بودند ما در بندگی باید از ایشان کمک بگیریم اما باز برایم قانع کننده نیست چون در جای دیگر ملایکه را عین بندگی دانستید و فرمودید در بندگی باید از ملک کمک گرفتدر جایی که ملک هست چرا حضرت زهرا را صدا بزنم ؟ لطف کنید جواب بدهید و اگر قانع نشدم راهنماییم کنید که چگونه عقلم را ساکت کنم چون شبهه ذهنم در مورد حضرت نمی گذارد بنده با ایشان ارتباط برقرار کنم و راحت ازشان کمک بگیرم . . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما در عین آن‌که معتقد به حضور خدا و همه‌کاره‌بودن خدا هستیم متوجه‌ایم باید از طریق مظاهر اسماء الهی با حضرت حق مأنوس شد، انسان کامل مظهر همه‌ی اسماء الهی است به جامعیت و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز از این جهت نظر به امامت حضرت علی«علیه‌السلام» دارند ولی از طرف دیگر انسان کامل در ذات حق عین عبودیت‌اند و نظر کامل به حضرت معبود دارند و حقیقت هر انسانی عبودیت اوست. در این رابطه حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» مظهر آن عبودیت‌اند و رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌و‌آله» نیز صورت کامل عبودیت خود را در حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله‌علیها» می‌نگرند و از این جهت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» محورند و در حدیث کسا نسبت همه‌ی اصحاب کساء با زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» معنی شده. حال که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» عبودیت خود را در حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» می‌نگرند، چرا همه متوجه نور زهرا«سلام‌الله‌علیها» نباشیم تا عبودیت خود را بیابیم و به حقیقت خود نزدیک شویم؟ موفق باشید
1453
متن پرسش
سلام علیکم ؛ ملک اسمی از اسماء خداست و انسان کامل همه اسماء ، ما چرا در عین حال که میگوییم همه کاره عالم امام زمان است باز هر کدام از کارها را به نحو جداگانه به ملک نسبت میدهیم و میگوییم از ملک باید کمک گرفت ؟ با توجه به رابطه من با قوایش و با تنش آیا میتوان گفت که امام زمان در حکم من است و ملک در حکم قوا و تن در حکم دنیا ، در عین حال که من همه کاره است قواست که به وسیله بدن ظاهر میشوند ؟ اگر این حرف ما درست باشد پس خدا در این مثال من و تن چه جایی دارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضرت حق ایجادکننده‌ی همه‌ی مخلوقات است و همه‌ی مخلوقات مظهر اسماء الهی است و لذا اگر به مظهری از مظاهر الهی نظر داریم، نباید توجه اصلی خود را به حضرت حق فراموش کنیم. موفق باشید
1452
متن پرسش
سلام وخدا قوت وتسلیت به خاطر ایام محرم . 2سوال داشتم : 1.چرا در کتاب معرفت النفس می گوییم همه ی ادراکات مال نفس است وبه مغز نسبت نمیدیم چرا که شخصی که دچار مرگ مغزی میشه ادراکات اش را از دست میدهد . 2.جریان فرشتگان نقاله چیه ؟آیا این بدن را به جایی منتقل میکنند؟اگر بله .در کتاب معرفت النفس که میگوییم این بدن ابزار است ومن حقیقت داره این انتقال برای من چه فایده ای داره؟ واین انتقال بدن توسط ملائک چگونه است ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- بالاخره کسی هست که تن خود را و مغز خود را درک می‌کند، در معرفت نفس آن ادراک‌کننده که خود را و بدن خود را نیز ادراک می‌کند مورد نظر است. 2- موضوع فرشته‌گان نقاله سخن منطقی و قابل اعتماد است و از آن جهت که انسان‌ها بعد از مرگ به بدنشان توجه داردند، اگر بدنشان در محلی باشد که به دلایل مختلف مورد نظر اولیاء الهی است، آن‌ها نیز احساس آرامش می‌کنند. موفق باشید
1451
متن پرسش
باسلام استاد معزز. سوالی از محضرتان داشتم.من دختری مجرد هستم و معتقدم وقتی توکل به خدا کردم هرزمان که خدا صلاح بداند شرایط ازدواج مرا فراهم خواهد کرد. اما دوستانم این تفکر را خیلی نمی پذیرند و معنقدند که دختر خودش باید فعالیت کند و کسی را برای ازدواج پیدا کند و به صورت غیر مستقیم شرایطی را فراهم کند که فرد مورد علاقه اش به خواستگاری بیاید. استاد اولا من از کجا بدانم یک فرد که با تشخیص من مناسب است دقیقا همان کسی است که صلاح من است. بنابراین می گویم خدایا خودت آنکه را صلاح من در زندگی با اوست سر راهم قرار بده و اسباب و شرایط را هودت فراهم کن. دوما من اصلا مایل نیستم وقت و فکر و انرژی ام را بگذارم و مدام آدمها را بررسی کنم و ... چون دوستان می گویند باید با آقایانوارد بحث شوی تا تو رابشناسند و پا پیش بگذارند و ... اما من این رویکرد را نمی پسندم.دوستان می گویند اینطور که تو رفتار می کنی هرگز ازدواج نخواهی کرد. اما استاد مگر نبود که شخصی از امام معصوم پرسیدئ اگر فردی در یک چاردیواری که راهی به جایی نداشته باشد قرار گیرد رزقش از کجا میرسد و امام معصوم فرمودند از همان جا که اجلش می رسد؟ پس اگر خدا بخواهد کسی را قسمت ما کند بدون این زمینه چینی ها هم می رسد . استاد تفکر من اشتباه است؟ استاد در این خصوص تکلیف من چیست؟لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همین طور که می‌فرمایید نه آنچنان باید عمل کرد که همه‌ی کارمان شکارکردن شوهر باشد و نه آن‌که نسبت به ظاهر خود بی‌تفاوت باشیم که موجب رغبت خواستگاران نباشیم. بالاخره عده‌ای به دنبال همسر خوب و آراسته هستند، در آن حدّ که آن‌ها بتوانند همسر خوب و آراسته‌ی خود را پیدا کنند باید کمکشان کرد. موفق باشید
1450
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزم بنده نمی توانم وقتی به عمق بحث طینت و اینکه چرا یکی شد شمر و یکی دیگر شد حبیب یا .... جواب قابل قبولی بیابم می خواستم چنانچه امکان دارد یک کتاب یا مبحث راجع به طینت و ذات معرفی کنید که مشکل بنده حل شود با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم اگر جواب سؤال شماره‌ی 1364 را مطالعه بفرمایید شروع خوبی است. فقط عنایت داشته باشید که طینت را به معنی زمینه‌ی مادی مثل گِل و امثال این چیزها معنا نکنید به همان معنی عین ثابته یا امکان ذاتی مخلوقات بگیرید. موفق باشید
1449
متن پرسش
با سلام. دختری 22 ساله هستم. ا ز موقعی که پسری در دانشگاهمان خودکشی کرده همیشه به این فکرم که برای نجات از مشکلات زیادم ، خودم را بکشم اما کتاب هایی که از شما خواندم این اجازه را به من نمی دهد چون فهمیدم با خودکشی فقط فرصت کمال را از خودم میگیرم و باز هم "من" من زنده است. استاد می خوام بدونم اگر خودم را بکشم دقیقا چه اتفاقی می افتد ؟ شما اگر جای من بودید با انبود مشکلات چه می کردید ؟ چه راهی برای رهایی از مشکل من وجود دارد ؟ یک راهی که هم خدا راضی باشد هم دیگر درگیر این مشکل نباشم. خواهشمندم توصیه اخلاقی نکنید. دعوت به صبر،دعوت به تضرع در برابر خدا، و دعوت به نگاه به مشکلات زندگی به عنوان امتحان خدا نکنید. یه راهی بگین که واقعا خلاص بشم . اصلا واقعا با خودکشی چه می شود ؟ دلیل قرآنی یا عقلانی شما چیست ؟ چه راهی برای خلاصی از مشکلات وجود دارد ؟ حقیقت چیست ؟ از کجا مطمئن باشیم انتخاب هایی که برای خدا انجام می دهیم واقعا خدایی است و بعد از مرگمان نمی فهمیم که در سپاه یزید بوده ایم ؟ مشکلاتی که برای من پیش اومده اصلا نه تو سیره ی علما هست نه تا به حال هیچ کدوم از امام ها این مشکل را داشتند. آشنایی من با امام می گوید که امام (ره) هم این مشکل را نداشتند. البته مشکلم خیلی بزرگ نیست اما این که نمی دانم خدا چه می خواهد مشکل را برایم بزرگتر می کند. تروخدا قسم میدم که مفصل جواب بدید. دعایمان کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده نمی‌دانم مشکل شما چیست ولی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در دعای کمیل می‌فرمایند: بزرگ‌ترین ثروت ، اطاعت از پروردگار است. از طرفی اطاعت پروردگار دو طرف دارد یکی پروردگاری که در همه‌جا حاضر است و دیگری روح عبودیت که در درون همه هست. پس نباید مشکلی برای جنابعالی در میان باشد. تعجب می‌کنم که پرسیده‌اید نمی‌دانم خدا از شما چه می‌خواهد. خداوند از شما بندگی و اُنس با آن نور متعالی را می‌خواهد تا شما را به همه‌چیز برساند. هرگاه بر سر دو راهی هستید ببینید کدام راه به بندگی خدا و تواضع نزدیک‌تر است آن را انتخاب کنید و از هیچ‌چیز نترسید. دائم متذکر بندگی و تواضع باشید و از تکبر و خودبزرگ‌بینی و آرزوهای دنیایی فاصله بگیرید. برنامه‌ای جهت فهم قرآن برای خود بریزید تا نور بندگی و تواضع در شما رشد کند. موفق باشید
1447
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی سخنان داخل پرانتز تکه ای از سخنرانی اقای حسن عباسی می باشد که از سایت رجا نیوز گرفته شده است می خواستم ببینم نظر شما چیست ؟ (تئوریسین‌های اقتصادی دولت فعلی از دانشگاه علامه طباطبایی هستند که رسماً در این دانشگاه، به لیبرال بودن مشهورند و خنده‌دار است که سیستم اقتصادی دولت اصول‌گرا در اختیار مرکانتیلیست‌هایی است که شما نمونه‌اش را می‌بینید. لیدر اینها آقای پژوهان است که دو شاگرد اصلی‌‌اش، دبیر طرح هدفمند کردن یارانه و معاون اقتصاد‌ی وزارت اقتصاد و خود وزیر اقتصاد. اینها اساساً فریدمنی هستند، یعنی اقتصاد را از نگاه میلتون فریدمن می‌بینند. مسئله من این نیست که مدیران کدام جناح سیاسی بی‌عرضگی کرده و موجب این اختلاس شده، مسئله من این است که چطور می‌شود تئوریسین اقتصادی جمهوری اسلامی لیبرال باشد؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم ولی جهت‌گیری دولت را در جهت تحقق عدالتی می‌دانم که انقلاب اسلامی به دنبال آن است حالا اگر از نظرات مختلف استفاده کنند نباید متهم به پیروی از نظری خاص شوند.آیا آقای دکتر داوری که دکترای اقتصاد دارند و زمانی معاون اول رئیس جمهور بودند را می‌توان لیبرال دانست. اشکالی که آقای احمدی‌نژاد در جلسه‌ی تودیع آقای مظاهری به بعضی از اقتصاد دانان داشتند آن بود که شما اقتصاد دان‌ها می‌خواهید با محفوظاتی که از اقتصاد غربی آموخته‌اید کشور ما را اداره کنید و این راه صحیحی نیست . آقای احمدی‌نژاد معتقد به تدوین تئوری‌های اقتصادی بومی است. موفق باشید
1446
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در خصوص ان مطلبی که اقای بهجت علیه رحمه در مورد وحدت حکمیه و کثرت حقیقیه فرموده بود که ندیده ام کسی بیان کرده باشد ظاهرا ان همان است که سعدی در شعر معروفش که می فرماید اشیاء کمتر از ان هستند که با هستی اش نام هستی برند (چون شعر را حفظ نبودم و در دسترس هم نداشتم نیاوردم).
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: برداشت خوبی است ولی اگر عالم کثرات را مظاهر اسماء الهی بنگریم و از این دیدگاه متوجه وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت بشوید به توحید خوبی رسیده‌اید. موفق باشید 1447- بسمه تعالی
1445
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی... سوالی دارم از خدمتتان آیا درس خواندن و زندگی موقت داشتن در کشورهایی مثل آمریکا اشکال دارد؟ حتی اگر به نیت خدمت به کشور باشد؟آیا این یک توجیه است و یا واقعن یک شرایطی پیش می آید که شخص موظف است برای تحصیل به آن کشورها برود؟ آیا می شود گفت چون هزینه ی چنین تحصیل هایی از پول پایمال کردن مستضعفان جهان صرف می شود نمی توان از آن استفاده کرد؟آیا یج حکم قطعی در این مورد وجود دارد؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با توجه به این شرطی که شما می‌فرمایید عقلاً نباید اشکال داشته باشد و حکم شرعی را هم باید از مرجع خود بپرسید. موفق باشید
1444
متن پرسش
سلام-لطفا در مورد طهارت تکوینی معصومین علیه السلام و اختیار ایشان و چگونگی انتخاب خدا برای قرار دادن نور ولایت در ابن خانواده را بیان فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که روی سایت هست از صفحه‌ی 36 به بعد می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
1443
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام سوالم از خدمتتون این است که چطور می شه انسان در برابر کارهایی که انجام می ده خودش رو نبینه و به این نتیجه برسه که فقط خداوند در میان هست مگر این طور نیست که این انسانه که با اختیار خودش تصمیم می گیره و کاری رو انجام می ده و اگر با اختیار خودش نیست این سوال پیش می آد که پس چرا انسان ها متفاوت اند چرا بعضی ها خوب و بعضی ها بد هستند خب خدا به همه به یک نظر نگاه می کرد پس حتمن چیزی در درون و وجود هر کسی هست که مطابق با اون مسیرش رو طی می کنه و با دیگران متفاوت می شه و کار خوبی یا بدی رو انجام می ده پس چطور می شه به اون دیدی که عرفا داشتند رسید و عجب و تکبر ناشی از کاره ای بودن خود رو از بین برد؟ ممنون موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عرفا نیز با اختیار و انتخاب خودشان اعمال الهی خود را انجام می‌دهند ولی متوجه‌اند ابتدا توفیق الهی در صحنه بوده و اگر آن توفیق نبود موفق به آن اعمال نمی‌شدند، همین‌طور که برای غیر مؤمنین آن توفیق بود ولی استفاده نکردند. پس شعور عرفا در توجه به آن توفیق است که اگر نبود موفق به آن عمل نمی‌شدند، نه این‌که منکر اختیار خودشان باشند. از این جهت می‌گویند: هر عنایت که داری ای درویش.... هدیه‌ی حق بدان نه کرده‌ی خویش». موفق باشید
1442
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم چرا خداوند کسانی را که دشمن او هستند خلق کرد؟چه دلیلی داشت تا خلق بکند و در قرآن به کرات و شدید اللحن خطابشان قرار دهد و عذابشان کند؟ یک جوابی که در این مورد شنیده ام این است که همین بندگان هم در روز قیامت اسما جلالیه خداوند برآن ها ظهور پیدا خواهد کرد در این صورت این طور معنی می شود که این جلوه ی اسما هم یک حسن و رحمت است در این صورت آیا شیطان دارای بیشترین ارتباط با خداوند نخواهد بود؟ !
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بین اراده‌ی تکوینی خداوند با اراده‌ی تشریعی او نباید خلط شود. حضرت حق با اراده‌ی تکوینی خود موجودات را خلق می‌کند ولی با اراده‌ی تشریعی خود می‌فرماید: گناه نکنید تا به کمال مطلوب خود برسید. آری شیطان نیز به اراده‌ی تکوینی خداوند خلق شده و از این جهت تفاوتی با سایر مخلوقات ندارد ولی خداوند به اراده‌ی تشریعی خود به موجودات مختار از جمله به شیطان، دستور داد که خدا را بپرستند و موجودات مختار با اراده‌ی تشریعی خود جایگاه قرب یا عدم قرب خود را نسبت به خدا تعیین می‌کنند و شیطان به جهت تمرّد از فرمان الهی و استکباری که ورزید در نهایت دوری از خدا قرار گرفت. موفق باشید
1441
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام ممنون می شم بفرمایید که این دو مسئله چطور با هم جمع می شن یکی این که در شب عاشورا حضرت امام حسین به یارانشون فرمودند که من بیعتم رو از شما برداشتم و شما آزادید که برید و دیگری این که در روز عاشورا فریاد هل من ناصر امام حسین تا یک شعاعی به هر کس که رسید و اون کس به یاری امام نیامد جهنمی است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضرت می‌خواهند یارانشان حضور در صحنه را انتخاب کنند تا کربلا به عالی‌ترین شکل ظهور کند -همچنان‌که کرد- و لذا بر همان اساس همه‌ی بشریت را دعوت می‌کنند آیا کسی هست که در همین فضا به من کمک کند و همچون حرّ و حبیب، جلوه‌ای از نهضت حسینی شود؟ موفق باشید
1440
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی مدتی است که به لطف خدا شروع کردم به خواندن نماز با توجه و گاهی هم نماز نافله اما از وقتی این برنامه رو دارم نسبت به نماز این حس رو پیدا کردم که وقتی وقت نماز می رسه به سختی نمازم رو می خونم و می گم که وای باز هم باید نماز بخونم یک جوری برام تمرکز داشتن سخته و این باعث می شه این حس رو پیدا بکنم یا در وقت سحر موقع نماز خواندن فکرهایی مثل این که هر لحظه ممکنه جن یا شیطان در پشت سرم ظاهر بشه باعث ترس در من و عدم تمرکز در نماز می شه و می ترسم که این مسائل مانع ادامه ی برنامه ام بشه ممنون می شم راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بدون آن‌که به خود فشار بیاورید آنچه تکلیف است را انجام دهید بقیه را به عهده‌ی خدا بگذارید. آن حالت وَهمی هم که در مورد نماز شب‌تان پیش می‌آید اگر نماز را ادامه دهید إن‌شاءالله رفع می‌شود ولی دلواپس نباشید که چرا آن حالت وهمی موجب عدم تمرکز می‌شود. همان عزم اولیه‌ای که در اقامه‌ی نماز شب دارید و بر اساس آن شروع می‌کنید، کارساز است. موفق باشید
1439
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / یکی از نتایج مهمی که از درس های شما آموخته ایم نفی ایده ژاپن اسلامی است اما در برخی از پاسخ های شما دقیقا ضد این مطلب نهفته است از جمله پاسخ به سوال کد 1414 / مشخصا فرموده اید: "در زمان غیبت باید انقلاب کرد و مطابق همین زمان زندگی اسلامی را شکل داد" / حال با توجه به فراگیر شدن مدرنیته آیا زندگی "مطابق همین زمان" چیزی غیر از مدرنیته است؟ چنانچه شما نیز در تایید نیاز به فیزیک و شیمی و علوم امروزی فرموده اید: "هنر ما آن است که در زمان غیبت مطابق همین زمان زندگی کنیم" / خوب از قله های مدرنیته هم بی شک ژاپن است و فقط با پیروزی در رقابت با ژاپن است که ما می توانیم "موجب رونق نظام اسلامی" ‌شده " تا نظام اسلامی مورد توجه جهان شود و زمینه‌ی ظهور فراهم گردد" پس در پاسخ های شما نتیجه همان سیر به سوی ژاپن اسلامی است و لو اضطرارا و مقطعی / آیا این برداشت ها صحیح است؟ / با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در استفاده‌ی اضطراری از مظاهر تمدن غرب، اولاً: مبانی فکری ما با مبانی مدرنیته فرق می‌کند. ثانیاً: مطلوب خود را چیز دیگر قرار داده‌ایم و لذا متوجه نقص‌های آن تمدن هستیم، پس شیفته‌ی آن نمی‌شویم. ثالثاً: تمام همت ما آن می‌شود که زمینه‌ای به مرور فراهم کنیم که نسبت خود ما با طبیعت مطابق عقیده‌ی خودمان باشد که بیشتر با طبیعت تعامل کنیم نه آن که آن را تخریب کنیم . موفق باشید
1438
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی وقتی دعای جوشن کبیر می خونم و به اسمائی مثل یا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ، یا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ ، یا کاشِفَ الْکُرُوبِ، یا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقى‏، یا مَنْ یُنْجِى الْهَلْکى‏، می رسم و می خوام ارتباط برقرار کنم این مسئله تو ذهنم پیش می آد که این هلاکت و این غم و کرب چون در این دنیاست به خاطر شرایط این دنیا و اهداف خداوند از این شرایط برای انسان پیش می آد و اگر دنیا نبود خب هلاکت و غم و... هم نبود پس این عبارات نمی تونه صفت و اسم الهی باشه چون همیشه برقرار نیست.اما می دونم که استدلالم درست نیست می شه در این مورد توضیح بدهید...ممنون...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید متوجه تفاوت بین صفات ذاتی خداوند و صفات فعلی او باشید، آری صفات فعلی مربوط به مخلوق است و از آن جهت که مخلوقی هست آن صفات ظهور می‌کند. مثل رزّاق‌بودن خدا، که تا مخلوقی هست و رزق می‌خواهد این صفت ظهور دارد ولی اگر مرزوقی نبود این صفت معنا ندارد. ولی «حیات» این‌طور نیست و در ذات خدا است. به همین جهت می‌فرمایند: آن صفاتی که عدم آن موجب نقص خدا است صفت ذات است و آن صفاتی که عدم آن موجب نقص خدا نمی‌شود صفت فعل است. موفق باشید
1437
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی. من خیلی کوچک تر از آن هستم که به تفکرات استادی مثل شما نقد بکنم اما با توجه به اینکه کتاب های شما را جوانان زیادی می خوانند و تاثیرات آن بر عهده جنابعالی است، پیشنهاد می کنم با تمامی کمی وقت خود حتما کتاب توحید نوشته دکتر سید محمد بنی هاشمی را بخوانید که به نظر من نقد صحیحی در مورد توحید صدرایی دارد و از دیدگاه ائمه توحید را توضیح می دهد را بخوانید زیرا برفرض که حتی یک درصد هم نقد ایشان درست باشد شما مسئل تفکر اشتباه جوانانی مثل من خواهید بود. وقتی کتاب ایشان را خواندم و با کتاب حرکت جوهری شما مقایسه کردم ذهنم پر از سوال بود که هیچ کس نمی توانست جواب مرا بدهد و داشتم دیوانه می شدم و دائم کتاب شما را با کتاب ایشان مقایسه می کردم و در آخر ذهن من رای به کتاب ایشان داد. امیدوارم در این موضوع که حساسیت زیادی دارد و پایه دین ما است استاد وقت گذاشته و از خسارت های جبران ناپذیر جلوگیری کنند. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ای کاش روشن می‌‌فرمودید در بحث حرکت جوهری به چه توحیدی رسیده بودید که آن‌را غیر از توحید قرآن و روایات تشخیص دادید در حالی‌که برهان حرکت جوهری را عالمان بزرگ دینی مثل ملاصدرا و علامه‌ی طباطبایی و حضرت امام تدوین و تبیین نموده‌اند و بیشتر در راستای شرح چگونگی معاد مورد توجه است و نه توحید و نگاه توحیدی این بزرگان را بیشتر باید در امثال برهان صدیقین جستجو کرد. در برهان حرکت جوهری نهایتاً متوجه می‌شویم عالم ماده توسط عالم غیب از قوه به فعل تبدیل می‌شود ولی توحید به معنای حضور خدا در همه‌ی هستی و این‌که همه‌ی عالم مظهر اسماء الهی هستند در جای دیگر مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید
نمایش چاپی