بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1436
متن پرسش
یک دلیل عقلی در نوشته هایتان مربوط به وجود امام زمان هست که عقل را ساکت می کند و آن اینکه هر چیزی به مطلقش بر میگردد مثل شیرینی به عین شکر و ... در مورد وجود حضرت زهرا و وجود ملایکه و وجود سایر امامان که اکنون عصر آنها نیست دلیلی مثل دلیل بالا ذکر بفرمایید که عقلم را ساکت کند در ضمن جزوات مربوط به ملایکه شناسی و حضرت زهرا خوانده ام اما قانع نشدم ؟ در مورد امامان دیگر هم دلیل شما همان عین انسانیت هست اما من به یک انسان کامل توسل میجویم چه نیازی هست به توسل به امام حسین یا سایر امامان ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حقایق در مقام اصلی خود واحدند و در ظهورات متفاوت. یعنی هر امامی در مقام حقیقی خود، در عین آن‌که خود را احساس می‌کند، خود را حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احساس می‌کند و به عنوان نمونه حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند:«أنامحمد و محمد أنا»( المناقب ، ص: 130) این مقام برای هر امامی نسبت به هر امام و نسبت به حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» صدق می‌کند. این حالت برای حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز هست، زیرا در عالم مجردات مراتب طولی داریم ولی این‌طور نیست که دو حقیقت در عرض هم باشند و لذا اگر شما به مظهر آن مقام که در حال حاضر حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند رجوع کنید در آن منظر به هرکدام از آن ذوات مقدسه که اراده کنید می‌توانید رجوع کنید و از انوار آن‌ها بهره‌مند شوید. و از آن جهت که مظاهر آن حقیقت مختلف است شما می‌توانید در حضور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»، به نور امام حسین«علیه‌السلام» رجوع کنید و از آنچه از مظهر حسینی در عالم جلوه کرده بهره بگیرید. موفق باشید
1435
متن پرسش
سلام علیکم ؛ آیا تقوای اعتقادی از تقوای عملی ارزشمندتر است ؟ اگر کسی تقوای اعتقادی نداشته باشد یا اصلا از جهت اعتقاد و ایمان خیلی ضعیف باشد ولی تقوای عملی داشته باشد ارزشی دارد ؟ یعنی می خواهم بدانم آن کسی که در زمان پیامبر خدا شهید شد ولی بد اخلاق بود، رسیدنش به مقام شهادت به چه دلیل بوده ، و بد اخلاقیش چه معنایی داشته ، آیا شهید شدنش به خاطر تقوای اعتقادیش نبوده، و بد اخلاقیش به خاطر بی تقوایی در عملش ؟ می خواهم بدانم کسی که فقط مواظب عملش هست شایستگی شهادت را ندارد ؟ می خواهم بدانم اینکه می گویند در برزخ کتکها را می خورید ولی در قیامت به انتخابی که کردید میرسید آیا میشود گفت که مربوط به کسانی هست که ایمان قوی دارند اما عملشان ضعیف بوده ؟ آیا میشود گفت که کتک در برزخ به خاطر خطاهای در عملشان هست نه به خاطر بی ایمانی ؟ پس کسی که با نیت پاک مواظب عملش هست ولی به ایمانش افزوده نشده یعنی در قیامت جایگاهی ندارد یا جایگاه پایینی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قرآن می‌فرماید: « ً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه‏...» یعنی آنچه انسان را به سوی خدا سوق می‌دهد و موجب قرب او می‌شود، عقیده‌ی پاک است. بعد می‌فرماید: عمل صالح آن عقیده را بالا می برد ، به این معنا که عمل صالح موجب می‌شود تا آن عقیده‌ی پاکی که جهت‌گیری به سوی خدا است به بهترین نحو صعود کند. ولی عنایت داشته باشید عموماً در هر تقوای عملی تقوای اعتقادی هست، هر اندازه توحید خود را شدت بدهیم عمل ما زیباتر و نورانی‌تر خواهد بود. موفق باشید
1434
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم. به پوچی عجیبی گرفتار شدم. توصیه های اخلاقی دوایم نیست. چه کنم؟ توصیه به حفظ شریعت نفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: زمین بروی، آسمان بروی تا روح تعمق در معارف الهی را در خود رشد ندهی و با صبر مدام بر رعایت حرام و حلال الهی مقیّد نباشی هیچ چاره‌ای برای نجات از پوچی پیدا نخواهی کرد. موفق باشید
1433
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد... در جلسه ی جمعه یازدهم آذر فرمودید که عاشورا سبب شد تا جامعه به سمت آزاد اندیشی بره خواستم از خدمتتون بپرسم که به چه علتی عاشورا رو علت این مسئله می دانید؟ شاید اگر عاشورا نبود هم شرایط جامعه به این سمت سوق پیدا می کرد و اگر پیدا نمی کرد چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به بحث نهضت امام حسین«علیه‌السلام» و آزاداندیشی که صوت و متن آن در سایت هست رجوع فرمایید. بنده از سخنان حضرت امام حسین«علیه‌السلام» که در متن روی سایت هست این استفاده کردم. موفق باشید
1432
متن پرسش
سلام استاد عزیز حدیثی داریم در مورد مخفی بودن شرک در امت اسلام که از مورچه ی سیاه (یا صدای پای آن ) روی سنگ سیاه در ته چاه در شب تاریک مخفی تر است . من به این حدیث باور دارم لذا زمانی برای مبارزه با این نوع شرک کارهایی می کردم مثلا گاهی برای وضو گرفتن در هوای سرد از آب گرم استفاده نمی کردم مبادا نفسم خوشش بیاید یا برعکس آن برای هوای گرم از آب سرد کمتر استفاده می کردم خوب این کارها هم بر آدم از لحاظ بدنی فشار می آورد و هم دغدغه ی ذهنی ایجاد می کند تا جایی که در نماز جماعت مدام باید خود را مورد اتهام قرار دهم که تو داری ریامی کنی . بعد از چندی دیدم که نه رشدی حاصل شد و نه از عبادات حالی حاصل و یک حالت دل زدگی ایجاد می شود از طرفی آدم می بیند یک دفعه که اخلاص حاصل نمی شود و از طرف دیگر با حدیثی مواجه می شود که می گوید خداوند کاری را که ذره ای شرک در آن است قبول نمی کند بااین وصف راه حل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: شرک آن است که برای غیر خدا در عالَم نقش قائل باشید و شرک خفی هم به همین معنا است منتها به صورتی ظریفتر. و این ربطی به کارهایی که می‌فرمایید ندارد، آن‌چه شما انجام می‌دادید را می‌توان در زمره‌ی مجاهده‌ی نفس قرار داد تا پیرو خواهش نفس امّاره نباشید که راه‌کار خود را دارد و ریا عبارت است از آن‌که یک عمل دینی را به‌جای آن‌که برای خدا انجام دهید برای جلب نظر مردم انجام دهید که هیچ‌کدام از کارهایی که می‌فرمایید ربطی به ریا ندارد. موفق باشید
1431
متن پرسش
سلام و درود خدا بر استاد معزز و گرامی مرحوم شبستری می فرماید مسلمان گر بدانستی که بت چیست بدانستی که دین در بت پرستی است با توجه به این که بت پرستان از ان جهت برای بت احترام قائل بودند که انرا مظهر خدا می دانستند چون خدا دیدنی نیست ما برای ارتباط با او مظهری به عنوان بت درست میکنیم از طرفی می بینیم خود خدا به این نیاز پاسخ داده است و انسان کاملی به عنوان خلیفه قرار داده تا هم دیدنی باشد هم او را نشان دهد و مشکل بت پرستان این است که رو به مظهری اورده اند که او را نشان نمی دهد و حاصل بیت این می شود که بهترین دینداری همان ارتباط با خلفای الهیست و همان مسئله که در مکتب تشیع با عنوان دوستی و پیروی اهل البیت مطرح است ایا این برداشت از شعر مرحوم شبستری درست است؟ از طرفی نقلی دیدم در هفته نامه پنجره شماره 114 از قول اقای مهدی نصیری ایشان از ابن عربی نقل مکند که موسی علیه السلام وقتی از مناجات بازگشت هارون را عتاب نمود که چرا گوساله پرستی را انکار کرده ای و نفهمیدی که گوساله پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست چون عارف حق را در هر چیزی می بیند از ان عجبتر از قول ایت الله حسن زاده نقل می کند که در شرح ان نوشته است عتاب موسی از ان جهت بود قلب هارون چون موسی اتساع نداشت که حق را در عجل متجلی ببیند انصافا همانطور که نصیری میگوید این بر خلاف صریح قران است درست است که حق در هرچیزی متجلی است ولی این برای عارفی است که حجاب برای او برطرف شده است و با نظر به مظاهر متوجه حق می شود نه انانیکه چون در حجابند رو به گوساله پرستی می اورند و این امر انان را از حق غافل می کند اگر حق در گوساله متجلی است هزاران برابر بهتر در هارون متجلی است و همان میشود که فرمود از دست بوس میل به پابوس کرده ام خاک بر فرق سرم ترقی معکوس کرده ام و این امر برای انها حجاب حق می شود. بیشترین تعجب برای من همراهی ایت الله حسن زاده با این عقیده می باشد که انصافا مخالف تصریح قران است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که متوجه هستید مرحوم شیخ محمود شبستری می‌خواهند ذهن‌ها را متوجه این حقیقت بکنند که عالم همه مظهر و آیت الهی است و از این جهت می‌توان خدا را در مظاهر دید و خدا را پرستید. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رَأیْتُ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ » هیچ چیزی را ندیدم مگر آن‌که خدا را قبل از آن چیز و با آن چیز و بعد از آن چیز دیدم. و تمام عرفا با چنین فرهنگی خود را پرورانده‌اند. مشکل آقای نصیری و امثال ایشان آن است که بدون فهمیدن حرف عرفا یک کلمه را از میان حرف آن‌ها در می‌آورند و مطرح می‌کنند. ای‌ کاش آدرس جمله‌هایی که آقای نصیری می‌گویند را بگیرید و بروید تمام آن متن را مطالعه کنید تا ملاحظه کنید چقدر امثال آقایان از فهم منظور عرفا محروم هستند. موفق باشید
1430
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی همانطور که جنابعالی معتقدید نظام اموزشی ما بدرد این انقلاب نمی خورد و قادر نیست نیروهای مفید برای این انقلاب تربیت نماید از طرفی اگر نیروهای دلسوز مانند جنابعالی منتظر باشند مسئولین کاری بکنند ممکن است خیلی دیر شود و فرصتها بیش ار پیش از دست رود پیشنهاد بنده این است که بیایید کاری را که مرحوم مغفور حاج شیخ عباسعلی اسلامی در زمان شاه انجام داد و اقدام به راه اندازی مدارس اسلامی نمود را انجام دهید البته با محتوایی دیگر. طرحی را که بنده به نظرم می رسد طرح تربیت انسان جامع است با چهار محور تقویت روحیه علمی تقویت روحیه جهادی حماسی تقویت روحیه معنوی عبادی و تقویت روحیه اجتماعی سیاسی منظور این است که مدارسی دائر شود با چنین طرحی یا انچه جنابعالی مصلحت میدانید که ما این قلیل را از شما یاد گرفته ایم و مدارسی دائر کنید که حداقل نیروهای مذهبی از سرگردانی نجات پیدا کنند و فرزندان خود را راهی این مدارس نمایند و همانطور که مقام معظم رهبری ارزو دارند خروجی غالب انها افرادی با منش شهید چمران باشد. امیدوارم ان پیشنهاد مورد قبول واقع شود و در این زمینه اقدامی نمایید خداوند به شما طول عمر عطا فرماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد خوبی است ولی بنده با تجربه‌هایی که نسبت به نظام آموزشی کشور دارم – اعم از دبیرستان و دانشگاه- به این نتیجه رسیدم فعلاً ما مشکل نرم‌افزاری را باید رفع کنیم و بر این اساس کتاب‌ها را می‌نویسم و در جزوه‌ی سلوک در ذیل اندیشه حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه». جایگاه موضوعات مختلف را جهت هندسه‌ی فکری نظام اسلام تبیین کرده، إن‌شاءالله مرحله‌ی بعدی کار امثال شما است که بتوانید در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام پیشنهاد خود را عملی کنید. موفق باشید
1429
متن پرسش
با سلام.به نظر شما لزومی دارد که بانووان درکلاسهای اخلاق شرکت کند؟آیا به نظر شما استاد اخلاق خانم که مورد تایید شما باشنددر کشور وجوددارد؟ لطفا در صورت امکان مرا راهنمایی کنید؟چون احساس میکنم بسیار نیاز به یک استاد اخلاق دارم ولی اکثرا من را از انتخاب استاد منع می کنند یا به من توصیه میکنند استاد آقا انتخاب کنم.نیاز این حقیر هم به داشتن یک استاد به گونه ای است که اگر در دورافتاده ترین نقطه هم باشد این مسیر را طی می کنم.یا در صورت امکان کتابی را به من معرفی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده اولاً: توصیه می‌کنم جزوه‌ی روش سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» - که در سایت موجود است – را مطالعه فرمایید. ثانیاً: دستورات کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام را با جدّیت تمام دنبال کنید، إن‌شاءالله به مقصد می‌رسید. موفق باشید
1427
متن پرسش
1 . با سلام خدمت استاد گرامی : استاد حد یقف آیه « مستطعتم من قوه » تا کجاست ؟ آیا ما باید به غرب برسیم تا از ما بترسند ؟ 2. طبق آیه انفال / 72 « ان الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا بامولهم و انفسهم فى سبیل الله و الذى آووا و نصروا اولئک بعضهم اولیاء بعض و الذین ءامنوا و لم یهاجروا ما لکم من ولیتهم من شى ء حتى یهاجروا و ان استنصروکم فى الدین فعلیکم النصر الا على قوم بینکم و بینهم میثاق و الله بما تعملون بصیر » کارهای عربستان و دیگر کشورها قابل توجیه است چون با غرب هم پیمان هستند . نظر شما چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- توانایی جهت ترسان دشمنان خود و خدا و مأیوس شدن آن‌ها از این‌که بخواهند به جامعه ما تجاوز کنند مقصد است حال به هرشکل که ممکن است یکی از راه‌های آن توانایی نظامی است. 2- کارهای عربستان از آن جهت که مقابل مقاصد نظام اسلامی است قابل توجیه نیست، هنر ما آن است که تعاملی با آن داشته باشیم که از یک طرف آن کشور در جهان اسلام به حاشیه رود و از طرف دیگر سایر مسلمانان عربستان که وهابی نیستند اعم از شیعه و سنی به میدان بیایند و کشور خود را از دست آل سعود و وَهابی‌ها نجات دهند. موفق باشید
1426
متن پرسش
باعرض سلام من پزشکم3سال است که درامتحان دستیاری شرکت می کنم ولی به خاطر طرز مطالعه وبچه و...نتوانسته ام در رشته موردنظرم قبول شوم پسر4ونیم ساله ام خیلی به من وابسته است واجازه مطالعه به من نمی دهد می گویند 5ماه بگذارسختی بکشد بعد که قبول شدی جبران می شود چه کنم که هم خدا راضی باشد هم من ادامه تحصیل بدهم.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام:. این نکات چیزی نیست که من بهتر از بقیه بدانم .. موفق باشید
1421
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد خوبم! من جوانی 20 ساله هستم و عاشق مباحث شما ولی مشکل از انجایی شروع شد که در راهنمایی دوستانی مرا با (شرمنده ام که می گویم) استمناء آشنا کردن با این کار شهوت من بیش از بیش شروع به خودنمایی کرده گاهی در حرم و حریم امام رضا.ع. یا شبهای قدر یا راهیان نور یا کتابهای شهدا یا جلسات شما نوری به قلبم می خورد که دست بردار و تمام کن که باید راه امام و امامان معصوم و انبیاء و شهدا را در راه توحید عالم و ظهور آن پیش ببری ولی چند روزی می گذرد که دوباره لذت جنسی سراغم می آید و مرا زمین گیر گناه و پستی می کند شاید بگویید عجب این است که تو همه این ها را می دانی ولی باز در لذت گناه هستی، استادم! بارها خداوند لذت مناجاتش را به من چشاند بارها شد که به اندازه یک هفته و یا بیشتر با خدا بودم و سراغ این کار نمی رفتم ولی باز همان.... در شرایطی هم نیستم که ازدواج بتوانم بکنم از شما کمک و راهنمایی می خواهم نه توصیه یا پند و یا اندرز نه برنامه بمن بدهید راه نشانم بدهید پا به پای شما خواهم آمد فقط مرا دریابید که سخت اسیرم! والسلام علیکم،التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در هر صورت بدانید که می‌توانید از آن معضل خلاص شوید. خداوند با نوری که به قلب شما می‌اندازد فراموش می‌کنید که چنین میلی دارید، چون میل های غریزی اصیل نیستند. خود را به بسیج و درس و مطالعه و ورزش و جلسات دینی بسپارید و کمی مقاومت کنید آن عمل به‌کلی از صحنه‌ی ذهنتان پاک می‌شود و چون قهرمانان بر آن میل مسلط می‌شوید. موفق باشید
1420
متن پرسش
با سلام و خدا قوت من دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات هستم و مدتی بود که دغدغه هایی برایم در رابطه با وظایف و هدف خلقتم به عنوان یک زن به وجود آمده بود که با خواندن کتاب زن آنگونه که باید باشد شما هم این دغدغه برایم تشدید شد و هم به درستی ان پی پردم و البته فکر میکنم برای پاسخ گویی به این سوال نیازاست که اطلاعات کمی در رابطه با این رشته و تفاوت هایی که با بقیه رشته های مهندسی داره داشته باشید که اگر نیاز به شرح باشد در خدمتم و سوال من اینه که آیا در محیط امروز نیاز به حضور زن در جامعه و در محل کار هست یا نه ؟و اینکه آیا این حضور ممکن است جزو وظایف یک زن اون جوری که خدا به عهده اش گذاشته باشد ؟و آیا این حضور با وظیفه تربیتی زن که وظیفه اصلی او محسوب می شود البته این جوری که من از صحبت هاتون برداشت کردم منافات دارد یا نه و یا حتی می تواند کمک کننده به ان باشد و اگر این حضور نیاز است (با توجه به وقت و فکری که نیاز دارد )باید به چه نحوی باشد و سوال های زیاد دیگه ای هم دارم که مطمئنا هم فکری شما شدیدا مفید خواهد بود و البته همان طور که می دانید برای انجام یک کار به نحو احسنت (برای مثال درس خواندن )نیاز به انگیزه و دلیل قوی هست که ممنون می شوم اگر به بنده و دیگر دوستانم در این موارد کمک نمایید باتشکر از استاد گرانقدرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید با تمام جدیّت چشم خود را باز کنیم و متوجه شویم همین‌طور که تکنولوژی‌های موجود پدیده‌های رشدیافته‌ی ابزار گذشته نیستند و تماماً یک پدیده‌ های جدیدی هستند، به این معنا که یک لودر مجموعه کلنگ‌ها نیست بلکه یک پدیده‌ی جدید است و نقش جدیدی را ایفا می‌کند که یک میلیون کارگر کلنگ به‌دست نمی‌توانند آن کار را بکنند و لذا با حضور تکنولوژی‌های امروزی نسبت ما با طبیعت به‌کلی تغییر کرد و نباید نسبت به این موضوع چشم خود را بست. بگذارید عرض کنم زن در حال حاضر با تعریف و معنی دیگری در تاریخ ما حاضر شده و نسبت جدیدی را با اطراف خود به میان آورده است که نیاز دارد با این نسبت دیده شود تا نه گرفتار جاده‌ای شویم که فرهنگ مدرنیته جلو زن جدید می‌گذارد و نه بخواهیم واقعیت زن جدید را نادیده بگیریم و گمان کنیم زن جدید ادامه‌ی زن در گذشته‌ی تاریخ است. شاید مثال بنده را بپذیرید که یک لودر نقشی غیر از یک میلیون کلنگ دارد و باید در تعریف لودر به خودآگاهی جدیدی رسید، ولی متأسفانه هنوز جامعه‌ی ما و زنان ما نرسیده‌اند که باید نسبت به نقش زن به خودآگاهی جدیدی رسید .تعریفی که نمی دانیم آن تعریف چیست ،که نه زنان مرد باشند و نه به گذشته برگردند و بخواهند در گذشته زندگی کنند. و اگر چشم خود را به افق جدید دوختیم – نه به زن غربی رجوع کردیم و نه به زن پانصدسال پیش – شاید نوری از آن‌چه منتظر هستیم طلوع کند. سؤال شما حکایت از آن انتظار دارد. می‌پرسی آیا در محیط امروز نیاز به حضور زن در جامعه هست یا در محیط خانه به تربیت فرزند و شوهرداری بپردازدید؟ حتماً متوجه‌اید که امروز دیگر بسیاری از ابعاد تربیت در خانه صورت نمی‌گیرد و هنوز افقی که تربیت در شرایط جدید را شکل دهد ظهور نکرده، بحران در تربیت و خانواده و رابطه‌ی بین زن و شوهر با بازتعریفی جدید رفع می‌شود هرچند فعلاً نباید از آنچه داریم دست برداریم و تا آن اندازه که می‌توانیم از امکاناتی که تاریخ ما آن امکانات را در خانه قرار داده برای ایجاد محیط اُنس بین افراد خانواده استفاده کنیم و در این کار ایثارها و از خودگذشتگی‌های زنان نقش اساسی را دارد ولی موضوع را گسترده‌تر بنگرید و به افقی نگاه کنید که جایگاه زن را بیرون از زن غربی و زن پانصدسال پیش در ذیل شخصیت زنان قدسی همچون زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» ظاهر می‌کند. نگاه حضرت امام به زن در وصیت نامه شان نگاه آماده گرانه ای ایست که می فرمایند : «من در جامعه زنها یک جور تحول عجیبی می بینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده.* این جانب به زنان پر افتخار ایران مباهات می کنم، که تحولی آن چنان در آنان پیدا شد، که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بی شرافت آنان ، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدور را، نقش برآب نمودند.* زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان ، بلکه مقدم بر آنانند.* ما مفتخریم که بانوان و زنان ، پیر و جوان و خرد و کلان ، در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.* من هر وقت بانوان محترم را می بینم که با عزم و اراده قاطع در راه هدف حاضر به [تحمل] همه طور زحمت ، بلکه شهادت هستند مطمئن می شوم که این راه به پیروزی منتهی می شود.* بانوان رهبر نهضت ما هستند.* شما بانوان شجاع دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید.* شما خواهران در این نهضت سهم بسزایی داشتید.* شما خواهران عزیز و شجاع، دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید.* مردان ما مرهون شجاعتهای شما زنان شیر دل هستند.* ما بسیاری از موفقیت ها را مرهون خدمتهای شما بانوان می دانیم.* خدمت مردها هم، بسیارش مرهون خدمت زنهاست.* بانوان ایران ، در این نهضت و انقلاب سهم بیشتری از مردان دارند.* بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند.* این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم.* آنچه که در ایران بزرگتر از هر چیز بود، تحولی است که در بانوان ایران حاصل شد.* اگر این نهضت و انقلاب اسلامی هیچ نداشت جز این تحولی که دربانوان و در جوانان ما پیدا شد، این یک امری بود که کافی بود برای کشور ما.* ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست آسیب نخواهد دید.* چه افتخاری بالاتر از اینکه زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق و پس از سرکوبی آن، در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان، در صف اول، ایستادگی و مقاومت از خود نشان دادند که در هیچ عصری چنین مقاومتی و چنین شجاعتی از مردان ثبت نشده است.* در تربیت و تعلیم جامعه بزرگوار، بانوان پیشتاز باشند.* اگر زنهای انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست وانحطاط خواهند رسید.* صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد.* شما مردان و زنان تاریخ، باید پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان و نسلهای آینده ثابت کنید.» ملاحظه کنید که این نگاه به زن یک نکاه فمینیستی نیست ، یک نگاه رسالت شناسانه است. موفق باشید
1418
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم: سلام عرض می کنم خدمت استاد گرامی...اون طوری که خودم از خودم برداشت کردم فکر می کنم که ارتباط قلبی با ائمه نمی تونم برقرار کنم مثلا در مورد مصیبت حضرت حسین و وقایع کربلا سوالاتی دارم که هیچ گاه حل نمی شوند یعنی می رم سراغ کتاب های مختلف دلایل عقلی عظمت واقعه ی عاشورا رو می خونم و قانع می شم اما همین که می خوام ارتباط قلبی برقرار کنم دوباره اون دلایل از ذهنم می ره مثل این که اصلن وارد دلم نشده بوده و می گم خب که چی؟چرا این مصائب عظیم هستند و چرا اعظم هستند زیارت عاشورا رو به سختی می تونم بخونم چون درک نمی کنم اعظم مصابی یعنی چه؟اگر مصیبت هایی هست که جسما وارد شده مصائی بالاتر از این در تاریخ بوده و اگر از نظر معنوی هست و ضایعه ای که به اسلام و حرمت مقام انسان کامل وارد شده خب مظلومیت حضرت زهرا و حضرت علی آیا بالاتر از این نیست؟جزوه ی کربلا سیران عشق الهی رو هم خونده ام قبول دارم اما در دلم باور ندارم عشق به دلم راه نداره نمی دونم ایراد کار از کجاست.اگر مسئله ای از طریق عقلی و منطقی برام ثابت بشه باهاش ارتباط برقرار می کنم و از طرفی هم اگر ثابت هم بشه باز هم یک چیزی در درونم کمبود احساس می کنم و نمی دونم این به چه دلیلی هست من خیلی نگران هستم که نمی تونم کربلا و عشق در کربلا رو درک بکنم. این خصوصیات در من هست که دلتنگ دیگران نمی شم مگر این که کاری رو ازشون انتظار داشته باشم اون حس محبتی که دیگران نسبت به هم دیگر دارند رو من ندارم و آیا می شه گفت اگر من بخوام در مسیر سیر الهی قرار بگیرم چون وجه محبت رو ندارم شاید نتونم به طور کامل به ظرفیت خودم برسم؟ یا محبت ویژگی فطری برای همه ی انسان هاست.من آدم ایده آلیستی هستم و حتما می خوام از بعد عشق و محبت وارد دین بشم اما الان که این موضوع رو در درون خودم پیدا نمی کنم نمی دونم چه کار باید بکنم. اگر بنا به فرموده شما در جزوات نهایت ظرفیت وجود انسان در عشق و بندگی از روی عشق و حب در کربلا اتفاق افتاده و من نتونم این مسئه رو بچشم چه خسران بزرگی است.غالبا در مراسمات روضه حضرت اباعبدالله دلم می گه خب این ها که گریه نداره برای چی باید گریه بکنم اما با عقلم اون دلایل رو می چینم و خودم رو به گریه وادار می کنم. وقتی به مسئله ی ظهور فکر می کنم و دلایل عقلیش رو بررسی می کنم می گم خب ما منتظر انسان کاملی هستیم تا بیاد و شرایط رو مهیا بکنه برای بندگی کردن به طور کامل اما چه لزومی داره ما دلباخته ی چنین انسانی باشیم مگر نمی شود منتظر بود اما دلباخته نبود؟ آیا این سوال هایی که من دارم مثل همون مسئله ای نیست که شما در آشتی با خدا اشاره کرده اید که کسی که می گه که چی؟ چون به هدفش در زندگی نرسیده شاید چون من در درون محبت قرار ندارم و محبت رو نچشیدم این سوالات رو می پرسم. ممنون می شم لطف بفرمایید و راهنمایی بکنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در مورد ارتباط با حقیقت کربلا پس از آن‌که رعایت حرام و حلال الهی را دنبال کردید یک نحوه یگانگی با حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» پیدا می‌کنید و آن حضرت را جنبه‌ی ایده‌آل خود احساس می‌نمائید و طبیعی است که در چنین حالتی انعکاس شوق اُنس با حضرت همان اشک است که در جواب سؤال 1417 به آن پرداخته شده. در ضمن محبت به اهل بیت«علیهم‌السلام» را با معرفت به مقام قدسی آن‌ها می‌توان به‌دست آورد . سعی بفرمایید در مورد حقیقت نوری اهل بیت«علیهم‌السلام» مطالعاتی داشته باشید تا إن‌شاءالله شوق اُنس با حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» نیز در شما صورت منطقی به‌خود بگیرد. موفق باشید
1417
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی، چند سوال دارم که خواهش می کنم به طور کامل پاسخ دهید.1- فلسفه عزاداری برای امام حسین چیست؟چرا ما برای امام حسین گریه می کنیم و اصلا چه لزومی دارد که برای انسانی که1400 سال پیش شهید شده گریه کنیم؟2-چرا ما به ابعاد دیگر حادثه کربلا در ماه محرم نمی پردازیم و فقط یه گریه ومرثیه خوانی و عزاداری اکتفا می کنیم؟ 3- ایا ما واقعا برای امام حسین گریه می کنیم یا برای خودمان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در صفحه اول سایت بحثی تحت عنوان «جایگاه اشک بر حسین(ع) » هست شاید با مطالعه آن بتواند جواب خود را اخذ کنید. موفق باشید
1416
متن پرسش
سلام خسته نباشید جناب استاد با توجه مطرح شدن شخصیت هایی مانند مختار - حضرت یوسف - حضرت سلیمان و ... که جدیدا دوباره در بین عموم مردم مطرح شده اند و یا قبور بزرگانی که بعد از سالیان مورد توجه عموم مردم قرار می گیرند را می توان چنین برداشت کرد که این بزرگواران مظاهر اسما الهی هستند و با ظهور این اسما تجلیات آنها دوباره ظاهر شده اند مثلا با توجه به ظهور اسم منتقم مختار ثقفی که مظهری از این اسم می باشد دوباره به صورت یک سریال ظهور پیدا می کند؟ آیا این برداشت صحیح هست یا خیر ؟ تحلیل جناب عالی از این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم می‌شود رجوع به خاطره‌ی مختار یا حضرت یوسف و حضرت سلیمان«علیهماالسلام» را شرایط ظهور اسماء الهی که مناسب آن‌ها هست دانست یا نه. موفق باشید
1415
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اگر بخواهیم در تاریخ به صورت عام، و تاریخ اسلام و انقلاب به صورت خاص سیر مطالعاتی داشته باشیم شما چه سیری را پیشنهاد می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در قسمت اول و دوم سؤال شما تخصصی ندارم و از آخرین کتاب‌هایی که در آن رابطه در بازار هست مطلع نیستم ولی در مورد انقلاب اسلامی اگر از جلد اول کتاب آقای حمید روحانی تحت عنوان «تحلیلی از نهضت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه»» شروع کنید إن‌شاءالله نتیجه بگیرید. موفق باشید
1414
متن پرسش
سلام . استاد شما در کتاب جایگاه واسطه فیض گفتید در زمان ظهور دیگر خبری از علم فیزیک یا شیمی نیست پس دیگر چه لزومی دارد این درسها را در دانشگاه ان هم فقط بی هدف و به اجبار پاس کرد . واقعا دیگه هیچ دلیلی یرای ادامه تحصیل نمیبینم .لطفا راهنماییم کنید . استاد برامون دعا کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما فعلاً در زمان غیبت امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» زندگی می‌کنیم، هنر ما آن است که در زمان غیبت مطابق همین زمان زندگی کنیم، بر اساس همین هنر بود که فقیه بزرگی مثل حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» متوجه شدند در زمان غیبت باید انقلاب کرد و مطابق همین زمان زندگی اسلامی را شکل داد و نگفتند باید امام زمان تشریف بیاورند و حالا دست روی دست بگذاریم. ما در زمان غیبت باید آنچه موجب رونق نظام اسلامی می‌شود را به‌کار گیریم تا نظام اسلامی مورد توجه جهان شود و زمینه‌ی ظهور فراهم گردد. موفق باشید
1413
متن پرسش
آیاراهی هست که انسان به صورت عادی دربرابر مشیت خداوند صبر داشته باش ؟من خواهری دارم که به دلیل اشکال در اندان تناسلی اش نمی تواند بچه دار شود وهمچنین به خاطر همین مشکل قدش بلند شده است ، ازدواج هم نکرده است وهمین موضوع باعث ایجاد مشکلاتی در نحوه عملکردش شده است اگر ممکن استد حداقل برای کاهش تنش وخودخوری خواهرم راه حلی به من نشان دهید .باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر متوجه باشیم خداوند مهربان‌تر از آن است که بخواهد انسان‌ها را از لطف خود محروم کند متوجه می‌شویم اگر از جهتی محروم هستیم راه ظریف دیگری را برای رسیدن به لطفی دقیق‌تر جلوی ما گشوده و خواهرتان باید متوجه باشد با ارتباط با عالم معنویت و تدبّر در معارف الهی به آنچنان برکاتی می‌رسد که نه‌تنها آن محرومیت را محرومیت نمی‌دانست بلکه اقرار می‌کند: «اگر با دیگرانش بود میلی... چرا ظرف مرا بشکست لیلی». موفق باشید
1412
متن پرسش
سلام علیکم . استاد در یکی از جلسات اخر تفسیر سوره سبا راجع به ائمه معصوم فرمودید امام را معصوم کردند ولی شهوت و غضب را هم بهش دادند اونا باید انچه که بهشون رسیده حفظ کنند ما باید بریم تا به اونا برسیم در کلاس شیعه شناسی دانشگاه چنین بحثی مطرح شد اما استاد کلاس گفتند اگر چنین چیزی باشد اختیار انسان نفی میشود . لطفااین بحثو بیشتر توضیح بدین . ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در جزوه‌ی «کلام دو» در قسمت آیه‌ی تطهیر نکاتی گفته شده و نظر علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» نیز در آن‌جا آورده شده است. (متن جزوه در سایت هست). موفق باشید
1411
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / مقام معظم رهبری : "بیمه یک عقد مشروع، مقبول و عقلایی است."/ آیا پاسخ شما به سوال کد 1338 راجع به بیمه، با این جمله مقام معظم رهبری قابل جمع است؟ / ما این طور جمع کردیم که منظور ایشان از عقلایی، عقلای امروزی است و با توجه به پاسخ شما این نتیجه را می گیریم که عقلای امروزی به توهمات تکیه زده اند. / با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم بیمه امر مشروعی است و اشکال شرعی بر آن نیست می‌ماند که انسان‌ها از چه دیدگاهی به آن بنگرند. عرض بنده نظر به بیمه بود از جهت دفع خطر احتمالی ولی اگر به عنوان صدقه باشد برای کسانی که در خطر افتاده‌اند. موضوع فرق می‌کند. موفق باشید
1410
متن پرسش
با عرض سلام به محضر استاد شاید این متن کمی طولانی باشد ازاین بابت پوزش میخواهم .دانشجویی 22 ساله از مازندرانم که الان در یکی از دانشگاه های تهران مشغول تحصیلم الان حدود یک سال است که باسیر مطالعاتی شما اشنا شده وتقریبا در عمل هم موفق بوده ام از اول سعی کردم نماز رو درست کنم وبعد در خوردن غذا خیلی دقت کردم بعد هم شب زنداری ها رو شروع کردم وبعد خدا کمک در ماه رجب تونستم 25 روز را روزه بگیرم اما همه ی اینها زمانی که دا خل تهرانم مثلا وقتی تابستان رفتم خونه دیگه نتونستم ازنها رو تکرار کنم حتی خیلی از نمازهای صبحم قضا شد کنترل رو غذا نداشتم وهمه چیز از دست رفت تا اینکه دوباره امسال شروع شد باز خدا کمک دزباره شروع کردم دوباره کنترل روی غذا و زبان شروع کردم حتی دهه اول ذی الحجه رو روزه داشتم اما باز دوباره رفتم خونه همه چیز از دست رفت باز نتونستم خودم رو کنترل کنم خودتون هم میدونید این بالا پایینها خیلی ادم رو عقب میندازه نمیدونم اشکال از خودمه یا از فضای خونمونه فضای خونمون هم فضای مثبتی نیست بامن مقابله میکنن با طولانی کردن نماز هایم با روزه گرفتن با نرفتن به عروسی وچیز های دیگه . اقای طاهرزاده کمکم کنید که چطوری میتونم از این اشتباهات بیرون بیام اگه استاد اخلاقی رو هم تو تهران میشناسید به من معرفی کنید یا شماره ای از خودتزن به ما بدید تا ان شا الله ما بتونیم بهتر این راه رو ادامه بدیم باز هم عذرخواهی میکنم . برام زیاد دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنا را بر این بگذارید که به جامعیت برسید تا بر شرایط ‌های مختلفی که پیش می‌آید حکومت کنید. با این‌همه به خودتان سخت نگیرید و در شرایط خانه مطابق آن شرایط دینداری کنید نه مثل وقتی که در دانشگاه اختیار دست خودتان است و لازم است در خانه در امور مباح با بقیه هماهنگ باشید. موفق باشید
1409
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی.متاسفانه بنده بعد از ازدواج بسیار از معنویات دور افتادم.در گذشته در کلاس های اخلاق شرکت میکردم و از نظر روحی بسیار تاثیر مثبت داشته ولی متاسفانه با امتحاناتی که طی مسیر برایم پیش آمد تصمیم گرفتم تا زمانی کنار بکشم ولی اکنون متاسفانه بسیار سرخورده شدم و متاسفانه این مساله در ازدواج من هم تاثیر گذاره بوده.خواهشمند است راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: گفت: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی.... پس کجا بی ‌صیقل آیینه شوی» زندگی نیز پاییز و بهاری دارد. بر عهد خود در بندگی خدا پایدار باشید و آنچه شرط بندگی است انجام دهید «إنّ الحسنات یُذهبْنَ السّیئات» خوبی‌ها بدی‌ها را محو می‌کند و با نورانیت بیشتر به خود می‌آیید. موفق باشید
1408
متن پرسش
سلام علیکم . استاد درس خوندن ما دانشجوها چطوری میتونه زمینه ساز ظهور بشه و همانطور که در کتاب جایگاه واسطه فیض فرمودید چطوری در قلب ما فرج ایجاد بشه ؟ وآیا اصلا این درس خوندن باعث جلب نظر امام میشود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بستگی دارد با چه رویکردی درس بخوانید. اگر با این نیّت درس بخوانید که إن‌شاءالله سرباز انقلاب اسلامی باشید و بخواهید باری از این انقلاب را به دوش بکشید تا إن‌شاءالله زمینه‌ای ساخته ‌شود که چشم‌ها به موفقیت نظام اسلامی معطوف گردد ، زمینه‌ی ظهور مولای عالم هستی فراهم می شود، إن‌شاءالله. موفق باشید
1407
متن پرسش
به نام خدا و با سلام چگونه می توان نسبت به کلیه لذات مادی و پوچ ، مقاومت کرد و از آنها عبور کرد ، به طوریکه امکان فریب خوردن از آن لذات دیگر ممکن نباشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: وقتی متوجه باشیم ما برای غرق‌شدن در لذّات دنیوی خلق نشده‌ایم، باید با ملکوت عالم مرتبط شویم و آلوده‌شدن به لذات ما را از ارتباط با عالم غیب و معنویت محروم می‌کند، إن‌شاءالله مقاومت‌تان شروع می‌شود. دائم ملکوتی‌شدن را به خود تذکر دهید. مطالعه سیره علماء دین کار ساز است . موفق باشید
1406
متن پرسش
باسلام و عرض ادب محضر استاد گرامی. استاد سوالی از حضورتان داشتم. شما در کتابهاتان قید کرده اید در نماز و عبادات با هست خود با هست خداوند ارتباط برقرار کنیم. و مطلبی را آورده اید در خصوص صحبتهای آقای هاشم حداد با شهید مطهری در خصوص نماز و .... استاد من حداکثر کاری که می توانم در نماز انجام دهم این است که به معانی توجه کنم. استاد چطور با قلب خود با خدا، در نماز روبه رو شوم؟ چطور با "هست خود" با "هست خدا" روبه رو شوم و از چیستی ها برهم؟متدی یا راهکاری وجود دارد؟الان در نماز دچار سردرگمی می شوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از طریق مباحث معرفت نفس إن‌شاءالله «وجود» برایتان ظهور می‌کند. در حال حاضر خدا را شکر کنید که توفیق توجه به معانی را به شما داده‌اند. موفق باشید
نمایش چاپی