با سلام به استاد عزیز حاج آقا طاهر زاده دامت البرکاته: حلول هشتم ماه مبارک رمضان را به شما تبریک عرض می نمایم. چند سوال از حضرتعالی داشتم: ۱. برای بهره ی بیشتر از این ماه عزیز چه کارهای انجام دهیم؟؟ بنده نماز شبها که وارد شده سعی کردم بخونم و دعا بعد از نماز می خوانم ولی نمازهایم را در مسجد نمی توانم بخوانم نماز صبح و ظهر عصر را در خانه می خوانم و مغرب وعشا را در مسجد صبح نمی توانم چون عیال تنها هست و می ترسد چون من در مدرسه زندگی می کنم ظهر نمی توانم الان اسکان شده و توفیق ندارم نمی دانم چه کنم؟ برای به دست آوردن معنویت این ماه عزیز چه دستوری دارید که به قرب خدا برسیم و خدا را ببینیم؟ ۲. سوال در مورد حجاب هست که استاد خیلی وضعیت حجاب بد هست خیلی خانم ها بی حیا بی عفت شده اند و اینها نشان بی دینی خانمها و بی غیرت آقایان آیا نیست؟ دیروز رفتم در چند فروشگاه لباس برای عیال بگیریم خیلی وضعیت بد بود حتی تو خیابان احمد آباد خیلی زننده بود و در خیابان چهارباغ که دیگه تگزاس شده خیلی بد شده استاد وظیفه ما چیست؟ آیا وظیفه داریم امر به معروف کنیم؟ می ترسم اگر بگویم یک کتک سیر بخورم ولی اگر نگاهمان به اینها به خورد آیا گناه کردیم و نمی دانم چه کنیم. خیلی دینداری سخت شده. من سعی کردم اصلا نگاه نکنم در خیابان وغیره ولی یک دفعه چشم بر اینها می افتد و کشف حجاب علنی شده و مسولین به فکر نیستند، نه نیروهای امنیتی، نه مردم عادی و در این شرایط ما چه کنیم و من در این شرایط فقط در مدرسه هستم برگه برای حجاب زده ام و به عیالم گفتم فقط تذکر یکبار بدهد و تمام و درگیر با اینها نشوم چون اینها مسافر هستند آمدند در مدرسه و همین از دستم بر می آید و آیا در خیابان وظیفه داریم یا خیر ولی در تهران خانم جنگرودی خیلی فعال است. اگر می شد در اصفهان هم امثال خانم جنگرودی فعال شوند شاید وضع بهتر می شد. نظر حضرتعالی را می خواستم با تشکر فراوان از شما و التماس دعا داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم کیفیتدادن به روزه و اعمال ماه رمضان است به همان معنای تقوا و خودنگهبانی. ۲. آری! ممکن است ما وقتی چشممان به این افراد میافتد چون نگاه را ادامه نمیدهیم، گناه محسوب نشود؛ ولی به هر حال ابتدا باید از طریق کار فرهنگی و قانونگذاری، قبح کشف حجاب روشن شود وگرنه در این فضا معلوم نیست اینگونه امر به معروفهای عادی نتیجه اساسی بدهد هرچند اگر شرایط آن فراهم باشد، نباید کوتاهی کرد از آن جهت که حدّاقل این افراد متوجه باشند جامعه نسبت به حرکت آنها نگاه مثبتی ندارد. موفق باشید
سلام، در رابطه با مسائل سیاسی اقتصادی جمهوری اسلامی اگر ناراحت نمیشوید سئوالی بپرسم. آنچه بنده بی سواد از اوضاع اقتصادی و فرهنگی مملکت میفهمم این است که نه مسئولین و نه سیستم و نه مردم هیچ کدام به شیوه جمهوری اسلامی اداره نمیشود و عمدتا طریقه دست چندم و قدیمی اقتصاد و مدیریت و علمی و فرهنگی مدرن است به همین خاطر هم کُند و مسخره است و البته همواره دچار ایراد. رهبری بعنوان جهت دهنده کلی نظام سعی بر این دارند کلیت سیستم را به نظام اسلامی تغییر داده و از ذات مدرن و دست چندمی خارج کنند و اصرار دارند جمهوری اسلامی از دل همین مردم باید متولد شود و یک فرهنگ جهانی خواهد بود نه یک فرهنگ قبیله ای. خب! دوست بنده با ۳۵ سال سن هنوز مجرد است، حقوق کارگری در سخت ترین حالت، روان پریشی که با قرص روانپزشکی اداره اش میکند و کارگران مملکت که با حقوقی همواره پایین تر از حد شان یک فرد معمولی است باید به جبر زندگی کنند با اینکه منکر سختی نیستم منکر بی عدالتی هستم. نمیگویم انقلاب موفقیت نداشته است و منکر پیش رفت هایمان نیستم بلکه میگویم بیایید برویم آمریکا را از ریشه بخشکانیم ما نیاز به اراده های آزاد انسانی و تحقق آرمان های حاکمیت خود داریم. پیش بینی بنده از جواب شما این است که با پذیرش مشکلات و حل آنها از دل مردم و جهت دهی، موفق به نابودی سیستم غربی در زندگی سیاسی اجتماعی خود خواهیم شد. خیلی خب سئوال این است چرا ما در این مسیر متحد، قدرتمند، تربیت شده، آزاد، صاحب اراده، و قوی دل و استوار نیستیم؟ این عمر من بوده در دستان معلمی شما مربیان انقلاب چرا مرا از کودکی آماده نکردید؟ من توانایی داشتم و پیوسته در اختیارتان بودم شما به من آینده ای که لازم دارم را هرگز نشان ندادید و راهی که خود را در آن تا انتها بیابم تا حرکت کنم را نمایان ننمودید از این بابت جوابی مرحمت فرمایید تا یا راهی بیابم یا راهی بسازم یا سفر کنم از خدمت شما مرخص شوم یا مرا از این سرا خارج کنید یا اگر در تنگناها قرارم دادید بلند مرتبه ام کنید تا زمین گیر نشوم و پیش رویکنیم. ما مردم نیازمند تعاملی صحیح با مسئولین برای تحقق جمهوری اسلامی هستیم و اینگونه گفتگوها برای ما حکم شروع حرکات باید باشند
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آغازِ یک تاریخ، چیز سادهای نیست. نه میتوان برای عبور از نظام سرمایهداری، همه امور را دولتی کرد – دیدیم که در شوروی این روش جواب نداد - و نه میتوان نظام سرمایهداری را ادامه داد. اینجا است که راهِ سومی در میان میآید که همان مردمسازی است. و این آغاز، آغازِ آسانی نیست مگر اینکه اولاً: نسبت به تعالیِ مردممان فکر کنیم تا در انتخابهای خود به اموری فاخر بیندیشند. ثانیاً: عنان مردم را از دست ادارهها و سیطره بروکراسی آزاد کنیم. و این اگرچه آسان نیست و ما در مقابل خود تنگناهای تاریخی داریم، ولی این تنها راه است. در همین رابطه مقام معظم رهبری در شعار امسال که «جهش تولید با مشارکت مردم» بود، موضوع مشارکت مردم را امر جدّی دانستند. موفق باشید
سلام و رحمت خدا بر شما استاد بزرگوار: پیشاپیش رسیدن ماه مبارک رمضان رو تبریک عرض میکنم و از شما التماس دعا دارم. ان شاءالله اواخر اسفند راهی سفر کربلا هستیم اگر امکان داره نکته و راهنمائی بفرمائید برای بهره مندی بیشتر از این سفر و اینکه بشه کوله بار رو توی این سفر بست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با امید به لطف الهی در بستر شخصیتهای معصوم جلو رفت و باز جلوتر. در این مورد خوب است به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: در کتاب معرفت نفس و حشر در باب معاد فرمودید که عده ای به معاد جسمانی عنصری اعتقاد دارند. عدهای همانند اشراقیون به معاد مثالی اعتقاد دارند. شما معاد مورد نظر ملاصدرا را خارج از این دو دانستید. منظور شما را درست متوجه نشدم. اگر میشود کمی واضحتر از معاد مورد نظر ملاصدرا توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. معاد جسمانی در نگاه صدرایی، معادی است که روح انسان در هر مرتبه و مقامی بدون جسم نیست، ولی جسمی مناسبِ آن مقام. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C شده است. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید وقتی تو برنامه شخصی شکست میخورم و میل به انجام کاری که میدونم درسته ندارم، مثلا ابتدای روز می خوابم. لذا بعد از چند روز تکرار اشتباهم از خودم بدم میاد، حالم خیلی بد میشه و از تغییر خودم و نهایتا از خداوند دچار یاس پنهان میشم. میل به گناه و لجاجت با خودم پیدا میکنم و میل به عبادت و نماز هم کم میشه. کارهای دنیایی هم گره میخوره، دوست دارم تنها باشم و کتاب بخونم. حال روحی و جسمی ام خیلی بد میشه. حتی حوصله زیارت مشهد و... ندارم چون حالم خیلی بد میشه. چطور میشه نجات پیدا کرد؟ ممنونم از شما. عاقبت به خیر شوید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه انسانها باید مطابق ظرفیت گسترده خود عمل کنند تا همچنان میل به جلو داشته باشند. پیشنهاد میشود بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، به عرایضی که در رابطه با سوره «التین» شد، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/928?mark=%D8%AA%DB%8C%D9%86 موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید. خوب هستید استاد؟ سوال اول این هستش خداوند غیور هستش و دوست ندارد در دل مومن هیج کس و هیچ چیز جز او در دل مومن باشد و در واقع عاشق او باشد و در واقع جز عشق به اون هیچ چیز را در دلمان جا ندهیم و... خب پس چرا میگن باید عشاق اهل بیت باشی؟ مگه خداوند غیور نیستش چطور میشود در دل مومن ۲ معشوق وجود داشته باشد و اگرعشق به اهل بیت زیاد شد باعث انحراف نمیشود مثل غالیان باشیم!؟ پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ما را از هر گونه مبالغه و غلوّ دربارة خود نهي كرده اند، به اين معنا كه نبايد پيامبر و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ را بالاتر و فراتر از خداوند متعال قرار داد و يا حتي در عرض و هم سطح با خداوند بزرگ قلمداد شوند. حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد: «به هوش باشيد كه غلوكنندگان، جوانان شما را فاسد و تباه نكنند، زيرا غلوكنندگان بدترين خلق خدا هستند، عظمت خدا را كوچك پنداشته و براي بندگان خدا ادعاي ربوبيت مي كنند، به خدا قسم! كه غلوكنندگان از يهود، نصاري، مجوس و مشركان بدترند» سوال دون این هستش که من شیعه از لحاظ اعتقاد ضعیف هستم و آیا میتونم برای تقویت ایمان از مبحث مهدویت و امامت شروع کنم برای مطالعه کتاب شما یا نه باید حتما از توحید معاد عدل ایمان خوبی داشته باشتم تا در بتونم در امامت هم ایمان زیاد بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: داستان عشق به اولیای الهی، داستان نظر به آینههایی است که انوار الهی را مینمایانند به همان معنایی که جناب مولوی می فرماید: «دیده آن باشد که باشد شهشناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» خداوند فرموده: «و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها» خدای را اسماء حسنایی است و او را به اسمای حسنایش بخوانید و امام صادق علیهالسلام فرمودند «نحن والله الاسماء الحسنی» به خدا قسم ماییم اسماء حسنای خداوند. یعنی با توجه به شخصیت و سیرهی آن عزیزان رجوع انسانها به اسماء حسنای خداوند عملی میشود زیرا شخصیت امامان آینهی نمایش جمال و جلال خداوند میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: در پرسش یکی از کاربران (سال ۳۶۵۲۱) در مورد حالت وجودی در خواب سوال شده بود و اینکه خواب هایی که در ذهن میماند وجه حصولی آن ها و ارتباطشان با امور روز مره در میان هست. میخواستم بپرسم آیا در بیداری هم چیزهایی که در ذهن میماند همین گونه هست یا خیر؟ مثلا کسی میگوید تا تکبیر نماز را میگویم ذهنم شروع میکند این طرف و آن طرف رفتن. میتوان گفت چون با امور ارتباط وجودی نداریم برای همین ذهن دچار تشتت میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه نسبت به اراده اولیه که برای اقامه نماز بود، حاضر باشیم؛ بقیه مراحل نماز برای انسان میماند وگرنه تنها همان اراده اولیه باقی میماند و انسان تنها از همان نیت به عنوان کسی که منکر نماز نیست، بهره می برد و به همین جهت فرمودهاند نماز او قبول است، در عین آنکه بهرههای لازم را نبرده است. موفق باشید
ای برادر! دنیا را ببین این جهانیست که به آن رفتم جهانی پر ظلم و ستم جایی که باید خودِ ویران شده ام را از نو در آن بنا کنم خودی غیر از ظلم و ستم عجب کار محالی، بله محال! غیر ممکن است کسی بتواند این دنیا را عوض کند مگر خدا، خدایی در اراده مردان خدا. بنگر ای برادر من چگونه متلاشی ام این است زندگی که نه می توانم کم تر از آن باشم و نه راه گریزی از آن دارم بخاطر جگر پاره پاره و خون ریخته ام آری این است انسان. انسانی که خدای خود خواهش آن را آفرید و هیچ گونه زندگی معنا نمی یابد مگر با یافتن عشقِ به خالق هستی اش ... این است اصل زندگی که اگر کسی یافت به ذات مقدس حضرت ربّ محال است کوچکترین ضعف و گمراهی در او ببینی ای خدای من پس چه چیز تو راضی می کند؟ آیا منتظری هست که با او پژواک صدای یا رب یا ربش را به گوش ها برسانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی بحث در رضایت جان ما در میان است آنگاه که مطابق فطرت خود، خود را متعالی کنیم و حضرت ربّ العالمین از آن جهت در این مورد از ما راضی هستند که ما در خودمان متعالی شویم و مظهری از ربوبیتِ او را در شخصیت خود به میان آوریم و این نکته مهمی است که متذکر آن هستید. موفق باشید
با سلام: آیا الله ذاتی صمد است یا الله وصفی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: او در احدیت خود، در ذات خود مستغرق است و امثال صمدبودن برای او، وصفی است که ذاتاً در او میتوان یافت، برعکسِ خالقیت یا رزّاقیت که اوصافی است که در نسبت با مخلوق در او مییابیم. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: ببخشید میخواستم بدونم که چطوری میشه خروج روح کرد به صورت اختیاری روش کار چگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سؤال شماره 36069 رجوع شود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به نظر شما کدوم یکی از این دو سیر میتونه مفیدتر باشه؟ با هدف سیر و سلوک و فعالیت فرهنگی تربیتی سیر اول: دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما بدایه و نهایه، حکمت متعالیه (استاد یزدان پناه) تفسیر استاد یزدان پناه سیر دوم «دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما «سه دور معنای قرآن هر دور یک هفته» «تفسیر نور ده جلد» «میزان الحکمه چهارده جلد» «پیشوایان هدایت چهارده جلد» « انسان دویست و پنجاه ساله حلقه سوم » «معارف قرآن»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ظرفیت خود افراد دارد. البته اگر کسی ظرفیت دنبالکردنِ دوره اول را داشته باشد، نتایج عمیقتری برایش پیش میآید. موفق باشید
سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشودهاند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
سلام استاد: نظرتون درباره روش ورود به عالم اهلالبیت علیهمالسلام در کتاب نهر عظیم چیست؟ و چطور و در چه مراحلی و با چه ادب و آدابی خوب است وارد عالم روایات و عالم نورانی اولیای معصوم صلواتاللهعلیهماجمعین شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم ولی در هر حال اُنس با روایات اهل البیت بخصوص آنچه در کتاب شریف «تحف العقول» و «اصول کافی» مییابید بسیار کارساز است. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد بنده در سنین نوجوانی شور و نشاط بسیار زیادی داشتم و با خدا واقعا دوست بودم و خدا هم لذت عبادتشون را در دل من قرار داده بودن و هر روز به معنویتم می افزودند، خلاصه نعمت ها و ارزاق بسیار خوبی داشتم که به قول یکی از علما نه گوشی آن نعمت ها را شنیده و نه چشمی دیده. زندگیم سراسر رحمت و عشق خدا بود. اهل بیت علیهم السلام هم که مکررا عنایاتشون را در زندگیم میدیدم خلاصه وضعیت بسیار خوب و مطلوبی بود که فقط خدا میداند. آن زمان مثلا آرزوی شهادت میکردم از ته دلم بود و از روی پاکی البته حالا هم همین دعا ها را میکنم ولی ان زمان کجا و حالا کجا. تا اینکه متاسفانه از روی نادانی، غفلت ..... دم لای تله شیطان رجیم دادیم و مرتکب گناهانی شدم. البته از انجام گناه اصلا خوشم نمی آمد و حال بسیار بدی داشتم، ولی متاسفانه چند روزی آن گناه را انجام نمیدادم ولی دوباره پس از چند روز آلوده به گناه میشدم در آن زمان و همین حالا حال خوبی نداشتم و ندارم چون از آن حال معنوی آن پاکی آن قرب الهی و آن نمازهای موثر و رسیدم به وضعیت ناپاک و گناه آلودی متاسفانه مکررا گناه را انجام میدادم و حرمت شکنی کرده ام، البته چندین بار توبه کردم ولی باز مرتکب گناه. البته توبه هایم هم در سنین نوجوانی و حالا تفاوت داشت آن زمان حتی پس از توبه تاثیر خوب توبه و بخشش الهی را از درون حس میکردم ولی حالا هر چه توبه میکنم اصلا حس میکنم قبول نمیشود ولی بالا خره آن گناه را کنار گذاشتم و تلاش کردم دوباره به آن معنویت برسم و دو باره تا خط پایان رفتم ولی موفق نشدم یک بار ماه رمضان بود تصمیم گرفتم در طول ماه رمضان و با انجام واجبات به آن احوالات برسم که بعد از شب های دوم شب قدر که تولدم مصادف شده بود با شهادت امام علی علیه السلام، حال معنوی عجیبی درونم حس کردم و از درورن متنفر شده بودم باز گناه، و در اخر در روز عید فطر و هنگام خواندن نماز عید خدا به بنده هدایای معنوی خوبی عطا کردند. ولی بعد از مدتی کمی دوباره خراب کردم و آن هدایا سلب شد. یکبار هم حدودا ۳ ۴ ماه بعد از رمضان ۱۴۰۱ بود که اتفاقی با زندگی نامه شهید عارف احمد علی نیری آشنا شدم و دوباره تحولی درونم ایجاد و تصمیم گرفتم چهله ای بگیرم. چهله ای گرفتم که اوایل هر چهله عنایاتی میشود، من آن ها را حس کردم خلاصه موفق بودم در چهله تا اینکه روزهای پایانی چهله با القا افکار ناامید کننده شیطان بی صفت محروم شدم از به ثمر رسیدن چهله و از آن زمان هر چه میکنم که از این وضعیت خارج شوم و عمر بر باد رفته را جبران و از باقی مانده استفاده کنم نمیشود. حس میکنم در دستانم و پاهایم در غل و زنجیر فرو رفته نمیدانم باید چکار کنم. دیگه فقط از خدا و اهل بیت کمک میخوام راهی به من نشان دهند. حال با توجه به روایتی که گفته شده که اگر مدام و پشت سر هم گناه انجام دهید قلبتان تیره و تار میشود و دیگر فایده ندارد. چگونه هدایت شوم؟ چگونه فضایل قبل و بهترش را کسب کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در معارف الهیه مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن» به کمک تفاسیر وارد شوید تا آن معارف، قلب را در عالَم و ساحتِ دیگری حاضر کند و انسان را از جهان آلوده گناه خارج نماید. موفق باشید
با سلام: وقتی خودمان را در خواب میبینیم، این خودمان جسم مثالی صعودی است یا جسم مثالی نزولی و سرنوشت آخر آن چه میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به حضور خودمان نزد خودمان دارد که نظر به کدام مرتبه از خود داریم. مباحثی است که در معرفت نفس بدان پرداخته میشود. موفق باشید
سلام بر استاد بزرگوار: همیشه در ذهنم این سؤال بوده که چرا کتابهای مهم مثل کتابهای امام خمینی و خود شما و مثلا تفسیر نور استاد قرائتی. استاد شجاعی و بناهیان که بسیار زیبا و همه فهم است... به انگلیسی در کشورهای غرب و خارج انتشار نمییابد؟ آیا نیکوکار و خیری وجود ندارد که به زبان انگلیسی کتاب این بزرگواران را به گوش جهانیان برساند و در این کار هزینه کند؟ حداقل کتاب الکترونیکی آن. کسي که بخواهد اسلام را بشناسد و زبانش مثلا انگلیسی باشد که کار او چندین برابر سخت است. چون کتابها معمولا عربی و فارسی اند!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که تا حدّی این کارها انجام میگیرد هرچند به طور فعّال سازماندهی نشده است. موفق باشید
با سلام و احترام: خواستم بگویم که انگار هر راهی که خداوند پیش روی انسان گذاشته است خالی از چالش و آزمون نیست. در بحث روابط انسانی، جایی که بحث ازدواج را مطرح میکنند برای آنهایی که به هر دلیلی قادر به ازدواج نیستند، راهکاری ارائه میکنند: «عفاف». پیمودن مسیر عفاف چالش های جانبی ای دارد که طی این راه ها را دشوارتر میکنند. یکی از این چالشها، نیاز به انس و احساسات عاطفی است. جایی که فرد چنان از نداشتن انس، احساس پوچی میگیرد که تمامی اعتماد به نفسش را از دست میدهد. ناگهان میل به انزوا و تاریکی و افکار فسرده به انسان هجوم می آورند و او را به عقب میرانند. تا جایی که دیدهام، انس و رفاقت بین دو نفر چنان موجب انگیزش و حس پر بودن میشود که هردو را به سمت اهداف شان با سرعت سوق میدهد. گویی دوست داشتن و دوست داشته شدنِ همزمان، گوهریست که مال این دنیا پشیزی دربرابر آن ارزش ندارد. چنانچه پوچی در این دوران امری شایع است، نبودِ انس در این افراد مزید بر علت شده و پوچی مضاعفی را به ایشان داده است. فرد در بحث عفاف همانگونه که با مسائل جنسی دست و پنجه نرم می کند، باید با چنین مواردی هم مواجهه مطلوبی داشته باشد. راهرویِ این طریق، چه راه چارهای برای گذرانِ این دوران باید پیشه کند؟ با تشکر🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوب و درستی است. در این رابطه باید به انسانیت انسانها نظر کرد و در این رابطه فرهنگ مقاومت به عنوان یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» میتواند راه را تا انس با همۀ انسانهای عالم بگشاید زیرا «زندگی» جز «مقاومت»، زندگی نیست و در این راستا برای هر معبری جلای حقیقتی در پیش است و از این جهت، کوچه به کوچه و محله به محله و شهر به شهر از مقاومت و از انسانیت، یعنی از حقیقتی باید گفت که معنای انسانیتِ این تاریخ است. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در پیام خود در همایش صد سالگی حوزه علمیه قم فرمودند: «تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و قومیّت و جغرافیا- است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصههای گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همه میدانهایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.» موفق باشید
سلام استاد روز معلم را به شما که واقعا حق بزرگی به گردن من دارید تبریک عرض میکنم. آیا تعاریف روانشناسی از شخصیت انسان مثل تعریف درونگرایی یا برونگرایی و... مورد تایید دین و وحی است؟ و آیا در ازدواج به این تعاریف هم توجه کنیم یا نه مثلا از طرف مقابل بپرسیم شما درونگرا هستید یا برونگرا یا این که ملاک ما باید ملاک های دینی باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از لطفی که به بنده فرمودهاید سپاسگزارم و خدا را شکر میکنم. ۲. به هر حال روحیۀ انسانها متفاوت است. مهم آن است که هرکدام، دیگری را درک کنند و به روحیۀ همدیگر احترام بگذارند. موفق باشید
سلام و رحمت الله علیکم: شکر پروردگاری که زمان در امر اوست. خدا میداند استاد از اوایل دهه هشتاد شمسی به این طرف جهان در پیرامونم غرق خواب وهم، حس و شهوت و چنان غرق شد که دیگر خود را نتوانستم بیابم و کسی را زنده به عقل ندیدم مگر تعدادی کم تر از انگشتان یک دست. رنجی طولانی، چنان که امید رسیدن به عالم عقل را نتوان پیدا کنیم و نفس را در اوهام و حس ها نمیشد یافت و من اولین افرادی بودم که خود را در این شرایطی که به زور گویی ظالمان و تسلیم شدم اهل دنیا و غفلت نادانان گذشت گم کردم. و به خدایی که مرا آفرید قسم، از آن دوران تا کنون مزه زندگی را چنان که حق بشری است نتوانستم بچشم. خدایی که همه زمان در امر اوست و او با زمان ما را رشد داده همان خداییست که پیدای نهان و آشکار ناپیداست؛ ناگفته پیداست که خداییش همه ما را در بر گرفته. کسی که این همه بلاء داده همان کسی است که این همه آفیت داده آن هم از نوع ایمانی. برای کسی چون بنده چنین مسائلی که رخ میدهد رنجی بزرگ و شوق زندگی بزرگیست و مرا نمیتوان با چیزی شاد کرد مگر با همین خدایی کردن خدای و پروردگاری حضرت رب، پس اکنون شادم بحمدالله. و اما در نظرم ضعیف تر از آمریکا و اسرائیل شیطان کسی نیست و بزرگی الا خدا نیست و هرکسی را بزرگ میبینم که شبیه تر به خدای بزرگ است. زندگی لذت بردن از تکه پیتزایی نیست، زندگی لذت بردن از خدایی است که تنها اوست که زندگی میکند و هرکه بسوی او روانه شود و به زندگی خود راهش دهد. گفتن این حرف ها سالیان درازی از رنج را پشت سرگذاشته که امروز گفتنش را این اندازه مهم میدانم چرا که باید دانست چه اندازه رنج و خون پشت انتظار این فرج های الهی است و حرمتش را نگاه دارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و در این رابطه میتوان به بصیرت شهید آوینی بزرگ یعنی سیّد اهل قلم اندیشه کرد که چگونه متوجه بوده است جهانی در حال به ظهورآمدن است با هویت خاص قدسی. عرایضی تحت عنوان « با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار میگیریم؟» شده است خوب است که نظری به آن انداخته شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19105 موفق باشید
سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز میشود و انگیزهای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه میخواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم میکند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدانها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحرانها است که برکات زندگی شکل میگیرد. موفق باشید
با سلام و احترام: با عنایت به «و کذلک شیعتنا فازوا...» حدیث شریف کساء، ۱. چنانچه فرد به درجهی شیعه نائل شود در دنیا و آخرت اهل سعادت و نجات است؟ آیا این استدلال برای این درجه درست است که: فرد مومن پس از تلاش و توکل به مرحله ای میرسد که جذبهی حضرات معصومین متوجه اش میشود و به علت شدت جذبه ایشان به فوز نائل میگردد؟ ۲. اگر جواب آری است چگونه میتوان این رتبه را تشخیص داد؟ ۳. با توجه به آیات شریف قرآن آیا جز مقربین است که حسابش در گروی اعمالش نیست؟ «کل نفس به ما کسبت رهینه» با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! در این مورد خوب است به https://eitaa.com/matalebevijeh/18568 رجوع شود. ۲. با توجه به نسبتی که در وجه انسانیمان با انسان کامل پیش میآید، راه برای رسیدن به آن رتبه گشوده میشود به همان معنایی که در صوت مذکور مطرح شد. ۳. همینطور است که میفرمایید. با حضور در قرب الهی عملاً انسان به ارادۀ الهی عمل میکند امری که در حدیث قرب نوافل متذکر آن هست. موفق باشید
با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار میشود، مشاهده میشود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمیدهد. مضافاً بر اینکه این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بیحجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده میشود. لطفا این مورد را توضیح دهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 39095 در این مورد شد. موفق باشید
سلام علیکم: در رابطه با سوال ۳۸۹۴۱، اگر امکان دارد توضیح بفرمایید از چه جهتی بالا ترین مرحله صرف الوجود، غیب الغیوب است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید در شرح صوتی «برهان صدیقین» دنبال بفرمایید از آن جهت که «وجود» در ذات خود چیزی نیست که آشکار باشد. آری! «وجود» غیب است و صرف الوجود، غیب الغیوب است که در ادبیات دینی همان احدیت گفته میشود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: حتماً در جریان هستید که گروه جهادی نورالزهرا سلام الله علیها که در اصفهان و به خصوص در منطقه دستگرد خیارفعال هستند و نسبت به مردم مستضعف خدمت رسانی میکند بعضاً با مسائلی روبرو میشویم که لازم است جناب عالی راهنمایی بفرمایید. به عنوان نمونه افراد مهاجری را داریم که از کشورهای اطراف هستند و حقیقتاً محتاج میباشند آیا میتوانیم به آنها کمک کنیم و یا کسانی هستند از کشور خودمان که نمیدانیم حقیقتاً محتاجند یا نه ولی شدیدا اظهار نیاز میکند وظیفه ما نسبت به این افراد چیست؟
بسمه تعالی. سلام علیکم. در جریان فعالیت آن عزیزان میباشم و بحمدالله منشا خیرات کثیره هستند. در مورد مهاجرانی که غیر قانونی وارد کشور شدهاند به هر حال موجب مشکلاتی برای کشور میباشند، تا آنجا که ممکن است نباید شرایط برای آنها ساده و راحت باشد، هرچند نسبت به حداقل نیاز آنها که موجب سد جوع آنها شود نباید بیتفاوت بود و در مورد افرادی که اظهار نیاز میکنند هر چند ممکن است صادق نباشند ولی در حد رفع نیاز اولیه اشکال ندارد زیرا خطر آنکه نیازمند حقیقی باشند و ما بیتفاوت نسبت به آنها عبور کنیم بسیار زیاد است. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز و دلسوز استاد طاهر زاده عزیز: بنده طلبه سطح سه هستم ۲۸ سال سن دارم و هنوز مجردم. چهار سال است بصورت معمم منبر میروم بعلت مسائل معیشتی و دغدغه ازدواج و... خواستم وارد سپاه شوم اما گفتند که باید تعهد بدهی که هیچوقت لباس نپوشی. در دو راهی گیر کرده ام از طرفی بیکاری و عدم درامد. که باید وارد کار شوم. از طرف دیگر عذاب وجدان و احساس خیانت به راه طلبگی و روحانیت که قرار است لباس را کنار بگذارم. لطف میفرمایید اگر راهنمایی کنید بنده را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر چاره ای نیست با همان روحیه طلبگی و انس بیشتر با قرآن و تفاسیر می توانید در سپاه هم به عنوان نماد یک انسان متعهد به وظایف خود عمل نمایید. موفق باشید
