با سلام استاد عزیز: عادات رفتاری که در انتخاب بنده تاثیرگذار است در مورد شهوات وغضبها و ترس ها و... مثلا بنده انسان پرخوری هستم یا در ارتباط با انسانها رفتار خوبی دارم. اینها به مرور با تکرار سَبکی خاص ملکه انسان میشه و دفعات بعد انسان شاید بدون فکر خاصی در موقعیت ها همان رفتاری تکراری ضبط شده درونش را تکرار می کند. آیا تقریبا میتوان گفت این همان نامه عمل انسان است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عقاید و اخلاق و اعمال ما در قیامت طبق قاعده معاد جسمانی، صورت به خود میگیرند. موفق باشید
استاد سلام: لطفاً راهکاری یا توصیه ای بفرمایید برای تحمل کردن کارهای آقای پزشکیان و در ادامه حمایت از ایشون در همون افقی که رهبر انقلاب متذکر هستند چون نمی شود از رفتار و عمل ها و کلام های ایشان با منطقی که برای تبیین برای دولت شهید رئیسی استفاده می کردیم برای ایشان نیز استفاده نماییم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال روش و سبک رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که باید مانع کارهای ایشان که مخالف اهداف انقلاب نیست؛ نگردیم و تا میتوانیم کارها و گفتار ایشان را حمل بر صحت کنیم. موفق باشید
راجع به پاسخ عامیانه ی جنابتان به سوال ۳۸۳۵۹ ، اتهام سحر و جادو را اتفاقا زنانی که مورد سوء استفاده ی حلاج واقع شده بودند مطرح کردند و تعجب از آنان نیست، بلکه تعجب از جنابعالیست که نظرات اعاظم شیعه که تمام داشته های شیعه مدیون آن هاست و نظر نائب خاص امام زمان حسین بن روح را ظاهری تلقی کرده و هر جنایتکاری که اناالحق و سبحانی و لیس فی جبتی الا الله گفت را توجیه میکنید، و حاضر نیستید فکر کنید که این ملعون با چه ادله ای در زمان حیات نائب امام عصر، ادعای نیابت امام زمان کرد، برای مساله ی سحر و فساد هم به گزارشات تاریخی بسنده میکنم: دختر سمری یکی از یاران حلاج (که گفتهاند زن خوش سیما و خوش سخنی بود)، ماجرایی از مواجهه با حلاج را در دادگاه رسیدگی به اتهامات او در باب سحر و جادو برای منافع کثیفش مطرح میکند که در تاریخ بغدادی انعکاس یافته، دختر سمری میگوید: «… شب هنگام، من و دختر حلاج، هر دو بر بام دارالسلطان خوابیده بودیم که حلاج هم با ما بود. در دل شب بود که ناگهان حلاج را در کنار خود یافتم که بر من افتاده بود، بیدار شدم و به راستی نمیدانم که مرادش از این کار زشت چه بود! حلاج گفت: من فقط آمدهام تا تو را برای نماز بیدار کنم. چون صبح شد از بام در حال پائین آمدن بودیم که حلاج هم آمد، در جایی که هر دو همدیگر را به خوبی میدیدیم، دختر حلاج رو به من کرد و گفت: به او سجده کن! و من بیان داشتم: آیا به کسی غیر از خداوند سجده کنم؟. حلاج سخن مرا شنید و گفت: بله، وَ هُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ خدایی در آسمان است و خدایی هم در زمین (یعنی خودش را خدای زمین میدانست)» دختر سمری همچنین میگوید: «حلاج دست در آستینش کرد و دستی پر از مشک بیرون آورد و به من داد و چند بار همین کار را انجام داد و گفت از اینها استفاده کن، تا بوی خوش بگیری که زن هرگاه به نزد مردش میرود باید خوش بوی باشد. روز دیگر حلاج مرا نزد خود خواند و مرا گفت: حاشیه این فرش را بلند کن و هرچه میخواهی از آنجا بردار و وی چنین کرد و در آنجا دیناری چند یافت که گویا فرش شده بود و از این دیدن به وجد آمده بود.» بغدادی، تاریخ بغداد، ج8، ص129-131 اتهام سحر و جادو توسط دختر ابوالحسن سامری یکی از شاگردان حلاج بر او وارد شده. این زن چهار داستان برای تأیید اتهام خود نقل می کند. غیر از این زن، شیخ ابوعبدالله محمد خفیف شیرازی و خواجه عبدالله انصاری نیز بر این اتهام صحه گذاشتند و هر کدام داستانهایی در این باره نقل کرده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نگاههای عوامانه به حلاّج را مقایسه کنید با نگاه حکیمانه جناب حافظ که فرمود: « گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند / جُرمش این بود که اسرار هویدا میکرد» و یا به نگاه عمیق حضرت امام خمینی نسبت به حضور عرفانیِ حلاّج بنگرید که میفرمایند: « فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم / همچو منصور خریدار سر دار شدم». ملاحظه میکنید که حضرت امام «انا الحق گفتن» حلاّج را نوعی فارغ شدن از خود میدانند. زیرا حضرت امام زبان عرفان را میشناسند. با اینهمه فکر میکنم گفتگوی ما با جنابعالی حالت مراء به خود دارد و به ما دستور دادهاند خدا رحمت کند کسی را که مراء را ترک کند، هرچند حق با او باشد. موفق باشید
سلام بر شما کربلایی: امروز در اربعین حسینی، این رخداد پر نور و شرایطی کاملا بی نظیر برای حضور فوق العاده انسانیت این زندگی سرشار از امید و زندگی که ما را در آینده ای روشن حاضر کرد و به ما نشان داد در این شرایط عالم اتفاقا چقدر زندگی و حقیقت حاضرتر است. هنوز از سخن حضرت اباعبدالله که در عاشورا به فرزند عزیزشان نوید پیروزی اسلام را چنین دادند: «گویا دنیا هرگز نبوده و آخرت پیوسته بوده است» سیر نمیشم. این همه سختی های ما نتیجه داد و هیچ زمان دین خدا را تا این اندازه درک نکرده بودم. دین و صراط مستقیم همان عبور از نیهیلیسم و زندگی در زندگیه حضرت حق تبارک تعالی است در این جهان. فکر نمیکنم هیچ زمان این اندازه خوشحال و امیدوار بوده باشم و بر این باورم خدا جای خود را در وجود ما پذیرفته و این یعنی خدا هست که هست و هرگز نخواهد رفت. این پایداری و زندگی پایدار منت خداست بر ما، بر مایی که به خدا قسم بدترین بشریت بودیم در عین بالاترین توانایی های بشری. من از خدا یک خواسته دارم که منت بر سر ما بگذارند! ما را موفق به بندگی و دین و ایمان و زندگی دینی تمام عیار خود کنند که این ناتوانی امثال بنده را به فضل و رحمت بی منت خود بر ما ببخشند ان شاء الله. دوست دارم آن مرد الهی آن شخصیت معصوم آن انسان عظیم و فوق العاده را ببینم و بشناسم و با او زندگی کنم، آن حضرتی که به یقین در تمام مخلوقات عالم رنج کشیده تر از او نیست. دلم برای اوست، از او میخواهم من حقیر را هم بپذیرند. از برادران و خواهران عزیزم که گشودگی دل با آنها را یافتم میخواهم که بدانند آنها را از وجودم و دلم صادقانه و با عشق دوست دارم پس بمانند با منی که دوستدار آنهایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور است. ببین که چگونه او یعنی حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در این صحنهها همه ما شده، و در جستجوی خود در او هستیم و در نسبت او با خدا، نسبت خود با خدا را جستجو میکنیم و نیز در نسبت او با مردم، نسبت خود با مردم را جستجو مینماییم که آن، رعایتِ انسانیت انسانها است. و این است معنای اربعینیشدن. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برای اینکه مشمول حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» نشویم چه کنیم؟ کتابی از خودتان در این زمینه معرفی میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است در این مورد به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» و صوت مربوط به آن کتاب و نکاتی که اخیراً رفقا در بازخوانیِ آن کتاب به میان آوردهاند؛ رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/87?mark=%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9 و https://lobolmizan.ir/sound/682?mark=%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9 و https://eitaa.com/matalebevijeh/17274 . موفق باشید
گاهی کسی به خاطر شدت حالات روحی و معنوی، شدت عشق زمینی پیدا میکند و نیازمند روابط بیشتر روحی با زنان میشود. چنانکه پیامبر ما اجازه ۹ زن داشتند و این به خاطر شدت روحی ایشان در سلوک بود. حتی در آیه تحریم هم به ایشان فرموده شد که حتی اگر زیبایی زنی تو را به اعجاب آورد دیگر نمیتوانی ازدواج رسمی کنی. پس ازدواجهای پیامبر نه از سر معطل نماندن زنان بلکه شدت علاقه و عشق به زنان بوده است. چنانکه فرمودند من از دنیای شما زن را دوست دارم... (این رابطه ظاهر و باطن است که عشق الهی خود را در عشق زمینی نشان میدهد) این در حالی است که ازدواج دوم در جامعه ما مفاسدی به دنبال دارد و ممکن است به سرنوشت زن و فرزند اول آسیب بزند. چطور باید این دو مسأله را جمع کرد؟ میدانم پرسش دشواری است اما اگر راهحلی به ذهن حضرتعالی میرسد بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند چند همسری مربوط به فرهنگ عرب است و اتفاقاً چندسال پیش در کشور اردن جشن چند همسری برقرار کردند. در حالیکه به گفته رهبر معظم انقلاب در فرهنگ ما چنین چیزی پذیرفته نیست و منجر به مشکلاتی خواهد شد. موفق باشید
سلام: بنده متن پرسش ها و پاسخ ها را زیاد نگاه میکنم. به طور مکرر میبینم از عبارت حضور تاریخی یا حضور در تاریخ - و مشابه آن- استفاده می کنید. هنوز دقیق متوجه نشدم معنی اش چیست. لطفا به زبان ساده و برای بنده بیسواد و عامی توضیح دقیقتری بفرمایید که منظورتان چیست؟ منظورتان از لفظ تاریخ و ایضا مقصودتان از حضور در تاریخ چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. امید است عرایضی که در محرم امسال پیش میآید به فهم این موضوع کمک کند. در روز شنبه هفته گذشته عرایضی تحت عنوان « معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین «علیهالسلام» شد. امید است جهت فهمِ آن نکته، شروع خوبی باشد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/17151
سلام استاد: این متن در کانال های شبکه های مجازی می چرخه: امیر چیذری، فعال سیاسی اصولگرا و از حامیان قالیباف درباره حاشیه های روزهای انتخابات نوشت: «از رفتارها احساس کردم جلیلی نخواسته هوادارانش واقعیات جلسه مشهد را مطلع شوند، لذا وادار به شفافیت شدم تا واقعیت عیان شود. جلیلی در جلسه، توصیه سردار قاآنی را نپذیرفت. قالیباف که عدم انصراف جلیلی را شکست جبهه انقلاب می دید خودش داوطلب انصراف شد. جلیلی با اصرار از قالیباف خواست، بماند! بواسطه اتفاق همزمانی که در منطقه افتاد سردار قاآنی باید جلسه را ترک می کرد پس بحثها تکنیکال شد. عالِمی! در جلسه بود و ادامه بحث داد. آخر جلیلی قول داد فردا (پنجشنبه) نماز مغرب اعلام انصراف خواهم کرد! جلیلی روز پنجشنبه بدون توجه به حرفی که در حضور چند آدم آبرودار زده بود گوشی همراهش را خاموش و به امید ظرفیت دولتی در روستاها وارد کارزار شد! به همین راحتی چند نوپای جویای قدرت، آینده انقلاب و کشور را به بازی گرفتند! بی جهت نبود حاجقاسم عزیز از این جماعت اکراه داشت.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه دارید که سخن در این موارد، ابعاد گستردهای دارد و از آن طرف نکتهای که آقای ثابتی در این مورد فرمودهاندhttps://eitaa.com/sabeti/3977، قابل توجه است بخصوص که از نظر بنده آقای دکتر جلیلی سرمایه ادامه انقلاب در بستر گشایشی است که شهید رئیسی ایجاد کردند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: یک سؤال ذهنم رو درگیر کرده. اگر قشری در یک جامعه احساس کنند که عقل کل هستند و همه جریانات باید بر اساس تفکرات این جامعه (که غالبا متحجرانه و سنتی است) پیش برود؛ این جامعه در نهایت به کجا خواهد رسید؟ علت عمده تنفر مردم عادی از قشر به اصطلاح انقلابی و بسیجی همین رفتارهای از بالا به پایین این افراد است. هیچ گشایشی در خود ایجاد نمی کنند. همین که فکر می کنند بر حق هستند، باعث شده است که رشد اندکی داشته باشند و بقیه مردم را جز عده ای جاهل نبینند. ببینید من میدانم که انقلابی اصیل تنها امام خامنه ای (مدظله العالی) و کسانی شبیه شهید رجایی و شهید قاسم سلیمانی و شهید مطهری (رحمة الله علیهم) هستند؛ ولی کسانی که سنگ این افراد را میزنند در سنت غرق شده اند متاسفانه. سر رأی دادن به جلیلی یا پزشکیان، افرادی که حامی پزشکیان بودند را جاهل خطاب کردند و ضد انقلاب و غیره و غیره؛ با این درصد از خود برتر بینی چه امیدی به این قشر هست؟ جوانان دانشگاهی از این قشر متنفرند، چرا؟ چون خودشان را، تفکرشان را، عقیده شان را برتر می دانند. خود را عقل کل می پندارند. این یک اختلال بزرگ در جامعه ماست! چگونه حل شود و چگونه مردم از این افراد افراطی عبور کنند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای متدیّن، انسانهایی هستند که در عین رعایت دستورات دین، نسبت به بقیه گشوده اند و دلسوز دیگر افراد میباشند و در اینکه بعضی از افراد به ظاهر متدین چنین نیستند، حرفی نیست ولی از تبلیغات دشمن نیز نباید غفلت کرد که حرکت بعضی از افراد به ظاهر متدین را برجسته میکنند و به بقیه سرایت میدهند تا موجب چندگانگی بین افراد جامعه شوند. راهِ حل قضیه آن است که ما به خود آییم و تصوری که دشمنان ما از ما ایجاد کردهاند را از بین ببریم. ملاحظه نمودید که متأسفانه آقای پزشکیان طوری نسبت به آقای جلیلی سخن گفتند که حقیقتاً چنین نیست هم چنان که عرض شد، آقای دکتر جلیلی شخصی است که با عرفان به خصوص با عرفان حضرت امام آشنایی خوبی دارند و عموما چنین افرادی انسان های گشوده ای هستند https://eitaa.com/soha_sima/3979 موفق باشید.
«بسم رب الزهرا» زندگی و حیات ما در اقبال و ادبار غفلت و یاد امید و بی امیدی خوف و رجا رفتن و ماندن جنگ و صلح ظلالت و روشنایی بودن و نبودن… است که راه خود را در پیش میگیرد و گاه به جریان و سیلان می افتد تا مرز حضور خویش در صحنه های گوناگون حق را به یاد ما آورد و ما را به صداقت در عهد تاریخی مان دعوت کند. ما همه اهل فراموشی و روزمرگی و نسیانیم و خوب میدانیم چه زود توبه هایمان رنگ و بوی قداست از کف می دهد و در تیرگی وجودمان ناگهان با جرقه کوچک یاد و نشان و اشارتی به او، خود را در گمراهی میابیم آری گمراهی... نه آنکه در راه نیستیم بلکه مقصد و غایت و افق اجمالی راه را از یاد می بریم و اعمال و اهداف و کارها رنگ پوچی و بیهودگی میگیرند و تنها از آنها صورت و ظاهری به غایتِ اکنون می ماند. اثر و تاثیر غرض های مدنظر ما می ماند و از یاد میبریم که منزلگه غایت ما نه در تاثیر و پیروزی و فتح است نه در شکست و به هدف رسیدن. ما تنها در صراط خود به مرگ فراخوانده میشویم. راهی که از بودن ها به نبودن ها میرویم تا دوباره بیابیم و خود را در گشودگی هستی و وجود خویش دوباره بیازماییم و جلوه کنیم و بتابیم و دوباره رنگ خاموشی بگیریم و در نبود نورِ راه و مقصد همه چیز را فراموش کنیم تا دوباره بی تاب و بی قرار و گمشده راه او باشیم. ما در هراس و ترس از دست رفتن داشته ها و تعلق هایمان به هر ریسمان پاک و ناپاکی دست می آویزیم و می خواهیم خود را نجات دهیم و امان که هر ریسمان بر فرورفتن بیشتر عمق چاه تاریکی و ترس ما بیفزاید و ما را بی پناه تر کند. آری پناهِ تعلق، عادت و روزمرگی و هرروزگی پناه هر هستی غیر از او… و اما او نه ناظر بیرون نشسته است نه غایب بر احوال ما. اوست که ما را دوباره به خویش فرامیخواند و در پناه خود کنام گرمی مهیای ما میکند و دوباره و چندباره با هجوم حوادث و ابتلائات گوناگون خانه خرابمان میکند تا در راه بودن مان را به یاد مان آورد و دوباره به یاد آوریم که «فَکَأنَّ اَلدُّنْیا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ اَلْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ» دنیا گویا هرگز نبوده است و آخرت و عاقبت... ما میرویم و میرویم تا به آنجا که خود خیال رسیدنش را داریم رسیم که ناگهان خود را گمشده و تنها و دور از پناه او میابیم و میبینیم او در بر ما نیست. ما او را هرگز در یک لباس و جای مشخص و معین تکراری نمی یابیم . ما به دنبال اوییم و او از ما خواهد گریخت و هرچه بیشتر بدویم او تند تر از ما خواهد گریخت آری تنها اوست که ما را فرا خواهد خواند به هر صورت و تجلی و وقت و اراده که خود بخواهد و بداند. ما در راهیم و از آن اوییم و در تاریکی ها و گمراهی ها نیز به سوی او می رویم و تنها چشم انتظاریم تا او بر اسم رحمان و رحیم و قادر و حی و قیوم… خود بر ما رخ بتاباند تا در راه، راه را از سر بگیریم و به سویش بازگردیم. او شنوا و بینای تک تک لحظات و بی قراری و آشفتگی ماست و ماییم که او را در صحنه و لباس صورت نو فراموش میکنیم. آری باید چشم بشوییم و دوباره او را در صورت و تجلی تازه خود بیابیم و از یاد مبریم که او هدایتگر و نویسنده قصه پر پیچ و خم ماست. و ماییم که باید چشم خواندن این قصه را در بند بند لحظات و ایام خود در این دفتر بیابیم که ما همه با هم از آن اوییم و در کثرت راه ها به سوی صراط مستقیم او باز خواهیم گشت چه در غفلت از این بازگشت چه در یاد و خود آگاهی از آن و شاید این گمشده، درکِ تقدیر توحیدی زمانه مان باشد. امید که تاب دل کندن از عطایا و داده هایمان را داشته باشیم تا او را در وسعت دوباره خودش بازیابیم و در گذر ایام و حوادث و صحنه های گوناگون صراط مستقیم انقلاب مان ایمان خود را نو به نو با او بیابیم و تازه کنیم و با ایمان و مناسبات مرده دیروزینمان هرگز به سوگ و عزا ننشینیم. یا حق انتخابات ایام الله انقلاب ما و انقلاب اسلامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی ایمان، این یعنی در راهبودن، و راه را محل توقف ندانستن.
هر کس با استقرار در وجود خویش و گشودگی که در این استقرار نسبت به دیگران برایش پیش میآید ، حکایت گشودگی وجود را در خود احساس میکند و او را به تفکر میخواند، تفکری که چیزی جز نظر به وجود در مظاهر مختلف نیست و این غیر از جمع آوری معلومات زیادی است که ما را در خود متوقف میکند، غافل از آنکه در تاریخی قرار داریم که تاریخ حضور در عالم و آدم است با وسعت دادن خود و یا درک وسعتی که در خود داریم. این است وظیفه امروزین ما و معنایی که باید از خود به میان آوریم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار:عبارت «ادا فرض الجمعات» که در ادعیه آمده است، شامل چه دستوراتی میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه داریم « وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ» و مرا توفيق ده بر اداء فريضه روزهاى جمعه و بر طاعتهايى كه در اين روز بر من واجب نموده اى. حکایت همان دستوراتی است که در رساله های عملیه در رابطه با روز جمعه بیان فرموده اند از جمله غسل و حضور در نماز جمعه و صله رحم و خدمت به نیازمندان و... موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: در ابتدا عرض کنم که پرسش حقیر ابدا رویه سیاسی به معنای خاص آن ندارد. چند روز پیش ناظر به حضور آقای دکتر جلیلی در اصفهان از حضرت عالی کلیپی منتشر شد که مردم را به حضور در میدان امام دعوت فرمودید. فارغ از نفس دعوت به حضور در این میتینگ سیاسی و شخص دکتر جلیلی، پیش از این برخی از اصطلاحات این کلیپ مانند حضور تاریخی و قدسی را در فرمایشات حضرت عالی ناظر به اربعین حسینی یا تشییع حاج قاسم عزیز و ... شنیده بودیم و برایمان معنادار بود. پرسشم این است که آیا از نظر شما مطرح کردن مسائل مهمی که حضرت عالی عمرتان را صرف تبیین آن کردهاید، برای دعوت عمومی (و نه نخبگانی) به یک میتینگ سیاسی، منجر به ابتر ماندن فرمایشات و تبیینها نزد عامه نمیشود؟ اگر قرار بود ادبیات حضور تاریخی و قدسی و پیوند آن با انقلاب، اربعین حسینی، تشییع حاج قاسم و ...، آن منظری باشد که ما امروزمان را با آن بخوانیم و معنادار بیابیم، آیا بهتر نیست در استعمال این ادبیات و تطبیقش بر اتفاقات طوری دقت شود که منتج به کوری مخاطب نگردد؟ بهتر نیست توجه شود که زدن این حرف بخشی از ماجراست و آن چه در طرف مقابل شنیده میشود، بخش مهم دیگر است؟ به نظر میرسد این رویکرد، حجاب رجوع وجودی به عالم که دغدغه حضرت عالی است میشود. با تشکر التماس دعا از حضرت عالی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در هفته های اخیر عرض شده بنده به جهت آشنایی که از شخصیت آقای دکتر جلیلی دارم ایشان را در عرض دیگر نامزدها قرار نمیدهم همانطور که آیت الله رئیسی را نیز در جایگاه یک شخصیت سیاسی و اجرایی نمیدانستم. امری که بحمدالله پس از شهادت ایشان برای بسیاری روشن گردید. کافی است عرایض بنده در رابطه با آقای دکتر جلیلی را در دوره قبل نیز دنبال فرمایید. به هر حال این انقلاب است که در بستر تاریخی خود افراد خاصی را می پروراند مانند حاج حسین خرازی و حاج قاسم. و بنده آقای دکتر جلیلی را در چنین بستری می یابم. در این مورد حداقل خوب است نظری به عرایضی که اخیراً تحت عنوان ««کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شده است بیندازید. موفق باشید
سلام استاد: تعریف شما از خانواده چیست و در چه صورت می گویید وضعیت خانواده در کشوری بدتر یا بهتر شده؟ مثلا اسکلت پدر و مادر و فرزندان با وجود روابط گسسته و از هم گسیخته یا با وجود ترس فرزندان از پدر یا بی مهری مادر و امثالهم، آیا عنوان خانواده رو دارن؟ اگر بله، با چه منطقی؟ اگر خیر، پس چگونه میتوان معیار خارجی و بیرونی برای سنجش وضعیت خانواده داشت؟ آیا راهی برای اطلاع از حال و روز خانواده های ایرانی وجود داره تا بگیم آمار داریم و خانواده واقعی محقق شده؟ یا فقط به اسکلت اکتفا میکنید و همجنس گرایی و خانواده های تک والد را دلیلی بر بی خانمانی می دانید؟ نمیشود یک خانواده ی تک والد، از خانواده ی دو والدی، به حقیقت خانواده ی اصیل نزدیک تر باشه؟ زن ایرانی که با وجود خیانت دیدن یا با هوو سر میکنه از نظر خودش خانواده و آرامش و زندگی نداره. از نظر شما چطور؟ سوالاتم واقعیه و می خوام بدونم بر چه اساسی چنین فرمایشاتی دارید. لطفا دیدگاه خودتون بفرمایید نه دیگر صاحب نظران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که بحث در موضوع خانواده و زن به عنوان محور خانواده، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر دینی عرض عریضی دارد. پیشنهاد اولیه بنده مطالعه عرایضی که در این رابطه شده است، إن شاءالله منشأ اندیشیدن به این موضوع باشد. مثل کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» و جزوات «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده امروز» و «زنِ دیندار در نسبتی جدید با عالَم و آدم» و «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که نوشته شد و باز هم باید نوشت و باز هم باید فکر کرد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: گاهی حس میکنم کسی درکم نمیکنه. چه کنم این حس از بین برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به توحید و انس با حضرت حق میتوان از این مشکلات عبور کرد. آنک جان در روی او خندد چو قند / از ترشروییِ خَلقش چه گزند؟ موفق باشید
اول این که یک مرض تو وجودم هست خیلی خیلی پول دوستم. نه از راه حرام از راه حلال. نمی دونم بده یا خوبه؟ سیری نداره این را چطوری درمانش کنم؟ بعضاً ۳ تا چهار روز پشت سر هم کار می کنم طوری که صدا همسرم درامده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرصِ مال با انس بیشتر با غنی مطلق رفع میشود. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد در سیر معرفت نفس پس از گذر کردن از معرفت نفس و حشر ادامه راه چگونه است؟ در کتاب ملاصدرا سخنی از نفس اماره و مطمئنه و قوه واهمه و غضبیه و شهویه و خیلی از مسائل انسان شناسی به صورت تفصیلی مطرح نبود. ۱. سیری برای ایجاد یک معرفت جامع نسبت به انسان بدهید. ۲. نسبت فصوص با این نوع انسان شناسی است؟ الان ، آرام آرام برای روشن شدن مباحث مذکور نیاز به رجوع دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرا با به میانآوردن نفس ناطقه از قسمت طبیعیات به قسمت الهیات، نگاه ما را نسبت به نفس، نگاهی وجودی نمود تا همینکه نفس، درست درک شود جایگاه آن قوا نیز در معنیِ دقیقتری درک میشود. و البته باید فعلاً بیش از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و بخصوص در مورد کتاب «فصوص» ورود نفرمایید. از کتابهای «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» که الحمدلله اساتید عزیزی در مورد شرح آنها زحمت کشیدهاند؛ نباید غفلت کرد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: پرسشی داشتم و بنا بر پرسش، منبعی از مطالب استاد اگر وجود دارد. اگر ما میگوییم غرب یک کلی (منطقی) یا کل (اجزاء مشخص) است دلایل ما برای اثبات آن چیست که آنگاه جهتمندی او را اثبات کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با مطالعه کتاب «مدرنیته و توهّم» که در سایت هست، بتوانید در این مورد تفکر بفرمایید. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: ببخشید استاد من بچه ام به رحمت خدا رفته ۳ سالش بود. خواستم بدونم احوالاتش در آن دنیا چگونه هست؟ آیا غم و غصه متوجه اش میشود؟ دلتنگی و بی قراری ما را میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 37541 عرض شد آنها در تقدیر خودشان آنطور رحلتکردن را داشتهاند و مسلّم است که در چنین سنی در میهمانی پروردگارشان حاضرند با همان عهد فطری که نسبت به تعلّق به خداوند دارند؛ بهسر میبرند و به گفته جناب ملاصدرا در وجود خودشان که عین ربط به خداوند است، بهسر میبرند. موفق باشید
سلام استاد: حالم بدجوری گرفته! قبلاً هم این حالو داشتم. با مطالعه کتابهای شما تا حدودی این حالت برطرف شد. اما الان به کتاب های شما هم عادت کردم. حالا باید چکار کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: طبیعی است که ما امروز در جهانی باشیم که جهان سیطره نیستانگاری است. باید آن را به خوبی درک کنیم و بشناسیم تا متوجه راهی باشیم که با انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده شده. جهت شروع، خوب است مباحث «نیستانگاری» را دنبال بفرمایید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
https://lobolmizan.ir/leaflet/1361?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
سلام علیکم استاد گرامی: بنده دو پسر دارم که در خارج از کشور زندگی میکنند و تقریباً و متأسفانه ایمانشون خیلی ضعیف شده و دیگه هیچ چیزی از دین اسلام را قبول ندارن اگه خدای نکرده به همبن منوال زندگیشان را ادامه بدهند هیچ امیدی نیست که بعد از مرگ من و پدرشان کاری برای ما کنند که تا اینکه بخواهند باقیات صالحاتی برای ما باشند. همین الان هم وقتی میفهمند ما کربلا رفتیم یا زیارتی رفتیم ناراحت میشوند بد برخورد میکنند ما خودمان چکاری میتونیم انجام بدهیم که باقیات صالحات جاری برایمان باشد. همسرم کارمند باز نشسته هستند. لطفاً راهنمایی فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت خصوصی و در ارسال به ایمیل شما اینطور عرض شد:
37309- باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید به همان فرزندان هم دعا کرد. آنها فریب خوردهاند ولی مغرض نیستند. و از طرفی نسبت به صدقاتِ جاریه در حدّ امکان غفلت نشود. موفق باشید
سلام استاد: در رابطه با آیه ۱۱۷ آل عمران «مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» ۱- میشه گفت اثر باد سرد ویران کننده را مقید به ظالم بودن صاحب حرث کرده؟ یعنی اگر مومن بود، باد اثر نمی گذاشت؟ یا آیه اشاره به این داره که ایجاد لا در اثر ظالم بودن صاحب است؟ ۲- اگر حرف بالا صحیح باشه می توان آن را به پدیده های طبیعی دیگر تعمیم داد؟ ببخشید استاد اگر در این رابطه فرمایشاتی داشتید بفرمایید در کدوم مباحث پیگیری کنم ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی آنانی که جهت امور دنیایی خود انفاق میکنند که خرجهایی است برای اصلاح کار فاسد؛ نتیجهای جز شقاوت برایشان نمیماند، کار آنها شبیه باد شدیدی است که به کشت و زرع میخورد، اینان عملاً به خود ظلم میکنند و هلاک میشوند؛ مانند باد سردی که کشت و زرع را خشک میکند و در واقع خدا به این افراد ظلم نکرد، بلکه خودشان به خودشان ظلم کردند زیرا عمل فاسد، نتیجه فاسد میدهد، در این رابطه که مقدمات جنگ با اسلام را فراهم میکنند به امید نتیجه. در شرح سوره آلعمران عرایضی شده است. موفق باشید
سلام خدمت استاد: برای فردی که به دنبال سربازی وخدمت به امام زمان هست نخبگی کدام رشته علمی پیشنهاد میفرمایید، آیا رسالت علم جویی برای افراد خاص هست؟ یعنی فردی برای کسب و اثر گذاری در یک رشته خاص خلق شده است؟ میخواهم عمری با برکت و مسیری بدون پشیمانی داشته باشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری نظر کنید که خداوند در مقابلتان با توجه به شرایطی که در آن هستید، قرار داده و به میل حضور در آن راهی که شما مدّ نظر دارید. بقیهاش را باید به خدا سپرد که آن راه، موجب برکت برای بشریت باشد همان دغدغهای که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» دارا هستند. موفق باشید
عرض سلام و احترام خدمت شما: ضمن تشکر از پاسخگویی شما، لطفا در مورد پرسش ۲ و ۳ هم راهنمایی بفرمایید. (11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سؤال و جواب 37046 رجوع فرمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمهالله و برکاته: ان شاء الله روز ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در حرم سراسر نورشان نایب الزیاره شما خواهم بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: التماس دعا به امید آنکه شخصیت آن حضرت نمادی برای انسانیتِ امروزین گردد که سخت به آن نوع انسانیت نیاز داریم که به تعبیر جناب مولوی: « در شجاعت شـیـر ربـانـیـسـتـی/ در مـروت خـود که دانـد کیستی». موفق باشید
سلام استاد: دلم کربلا میخواد. میترسم میترسم از این سرما، و یخبندان. فقط عصر عاشوراست که میتونه این یخ رو ذوب کنه. .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و ارادت به حاج قاسم ذیل رهبر معظم انقلاب به همان معنایی که فرمود: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد.» موفق باشید